سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

بهمنی و غزلسرایی به سبک نیما


بهمنی و غزلسرایی به سبک نیما

بهمنی شاعر من ها و زبان حال ها ست شعر وی , شعری برآمده از تجربه های اوست و اگر در دفتر گاهی دلم برای خودم تنگ می شود, اکثریت قریب به اتفاق شعرها , راوی اول شخص دارند

نگاهی به چند غزل از محمد علی بهمنی ، شاعر دلتنگی ها ...

" غزلسرایی " به سبک " نیما "

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب : چندی پیش مراسم بزرگداشت شاعر معاصر " محمد علی بهمنی " در زادگاهش - بندرعباس - برگزار شد . آنچه در پی می آید بررسی اجمالی بخش هایی از سروده های این شاعر است که به قلم شاعری دیگر که با بهمنی فاصله ی نسلی قابل توجهی نیز دارد ، به رشته ی تحریر در آمده است .

نام " محمد علی بهمنی " مخاطب شعر جوان امروز را به دنیای صاف و صمیمی شاعری دریایی رهنمون می کند که نامش با غزل گره خورده است و اگر کارنامه اش را مرور کنیم ، بیش از آنکه بخواهیم او را " سپیدسرا " یا " ترانه سرا " بخوانیم ، از این شاعر به عنوان غزلسرایی تمام عیار یاد می کنیم .

با این همه وی در عالم غزل به جهان امروز بی توجه نیست و غزلسرای نسلی است که سعی دارد خود را به رودخانه ی پر آب " نیما " متصل سازد که این رودخانه وصل به دریاست و دریا مخاطب بهمنی است:

دریا و من چقدر شبیه ایم اگر چه باز

من سخت بیقرارم و او بیقرار نیست

با او چه خوب می شود از حال خویش گفت

دریا که از اهالی این روزگار نیست

"گاهی دلم برای خودم تنگ می شود-ص۱۵۶"

در بررسی کارهای بهمنی غزلسرا،بیش از همه به تاثیر آرای نیما درباب غزل به اشعار وی برمی خوریم.اگرچه بهمنی در پیشانی نوشت " گاهی دلم برای خودم تنگ می شود " غزل در روزگار ما خصوصن پس از نیما را بیشتر شبیه به لجبازی می داند (گاهی دلم ... – ص۹) اما صراحتا در غزل نخست همین دفتر ، غزل خویش را متاثر ازعصر نیما می داند:

اینک آن طفل گریزان دبستان غزل

بازگشته است صمیمانه به دامان غزل

چتر نیماست به سر دارد و می بالد لیک

عطشی می کشدش از پی باران غزل

گاهی دلم ... – ص ۱۳

یا در غزلی دیگر ، در مقابل فرم کلاسیک غزل به مثابه ی جسم ، محتوای کارش را به مثابه ی روح ، نیمایی می داند:

جسمم غزل است اما روحم همه نیمایی است

در آینه ی تلفیق این چهره تماشایی است

گاهی دلم ... ­– ص۱۵

بهمنی شاعر " من " ها و " زبان حال ها" ست. شعر وی ، شعری برآمده از تجربه های اوست و اگر در دفتر گاهی دلم برای خودم تنگ می شود، اکثریت قریب به اتفاق شعرها ، راوی اول شخص دارند، به همین دلیل است که وی ، خواهان ارائه ی تجربیات شخصی خویش در قالب شعر است. اگر چه گاهی به نظر می رسد، " من " شعر بهمنی ، منی محدود و منفرد است:

گاهی چنان بدم که مبادا ببینی ام

حتا اگر به دیده ی رویا ببینی ام

من صورتم به صورت شعرم شبیه نیست

بر این گمان مباش که زیبا ببینی ام

شاعر شنیدنی است – ص۲۵۷

اما بلافاصله با آوردن بیتی عمیق تر و مضمونی وسیع تر ، من درونی شعر را توسعه می بخشد، تا آنجا که من و شمای مخاطب به راحتی می توانیم خویش را در ضمیر اول شخص شعر شریک کنیم :

شاعر شنیدنی است ولی میل میل توست

آماده ای که بشنوی ام یا ببینی ام

شاعر شنیدنی است – ص۲۵۸

این رویکرد شاعر ، از وی فردی اجتماعی و شاعری متعهد به آرمان های مشترک جامعه می سازد و این تفکر در غزل های او نمود خاصی می یابد :

امسال نیز یکسره سهم شما بهار

ما را در این زمینه چه کاری است با بهار

از پشت شیشه های کدر – مات مانده ام

کاین باغ رنگ کار خزان است با بهار

شاعر شنیدنی است – ص۲۳۳


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.