سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

فرصتی برای هدفمندسازی اقتصاد سینما


فرصتی برای هدفمندسازی اقتصاد سینما

آغاز اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها, فرصتی است برای این که ساختار اقتصادی سینمای ایران نیز به سمت هدفمند شدن بیش از پیش حرکت کند

آغاز اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها، فرصتی است برای این که ساختار اقتصادی سینمای ایران نیز به سمت هدفمند شدن بیش از پیش حرکت کند. این موضوع از آنجا مهم است که روند جریان فیلمسازی در هر کشوری تا حد زیادی به امکانات اقتصادی و نحوه به کار گرفتن بودجه ها وابسته است. به همین دلیل، اقتصاد برای این حوزه از فرهنگ- صنعت هم یک فرصت است و هم یک تهدید. عدم تخصیص نامتوازن و هدرمند سرمایه، تهدیدی است که موجب اتلاف بسیاری از استعدادها می شود. برعکس؛ با استفاده بهینه و هدفمند از بودجه، می توان کنترل و هدایت جریان های سینمایی را با کمترین انرژی و زحمتی در دست داشت.

در این که ساختار اقتصادی سینمای ایران دچار مشکل و بیماری است، هیچ تردیدی وجود ندارد. زیرا اگر این گونه نبود، شاهد فیلم های بهتری روی پرده سینماها بودیم. نمایش ناگهانی چند فیلم شبه کمدی در یک زمان، حضور همزمان یک بازیگر در چند فیلم درحال نمایش، سقف بالا و نامتعین دستمزد برخی به اصطلاح ستاره های سینما، انزوای درازمدت فیلم های ارزشی در اکران و... از جمله نشانه های بیماری ساختار اقتصاد سینمای ما هستند. یعنی نظام تولید، توزیع و عرضه فیلم در کشورمان روی حساب عمل نمی کند.

● فیلم ضدملی با بودجه ملی؟

بحث درباره اقتصاد سینما، آسیب شناسی آن و راهکارهای اصلاح آن معضل است و می توان از زوایا و ابعاد گوناگون به آن پرداخت. اما مقصود از هدفمندسازی اقتصاد سینما این است که تقسیم، تخصیص و صرف بودجه در این حوزه در راستای اهداف و انتظارات استراتژیک ما از سینما باشد.

روند تولید فیلم در سال های پس از انقلاب نیز مانند اقتصاد ملی ما یارانه ای یا به عبارت بهتر سوبسیدی بوده است. اما به علت عدم هدفمند بودن توزیع سوبسید، انتظاراتی که از فیلم ها می رفته برآورده نشده است. این درحالی است که با ساماندهی این پدیده، می شد تا از رشد قارچ گونه نوعی از فیلم ها که ربطی به آرمان ها، عقاید و منافع ملی ما ندارند جلوگیری کرده و در مقابل، کارزار و بستر رفع مظلومیت از سینمای هویتمند و به معنای واقعی ایرانی فراهم شود.

متأسفانه هر سال شاهد تولید فیلم هایی هستیم که به رغم تعارض با اهداف فرهنگی اعلام شده از سوی مسئولان سینمایی، از حمایت مادی و سخت افزاری آن ها برخوردار می شوند. می توان فهرست بلند بالایی از فیلم هایی تهیه کرد که توسط نهادهایی چون حوزه هنری، بنیاد فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، صدا و سیما و... تولید شده اند، اما محتوای آن ها هیچ سنخیتی با صحبت های مدیران این نهادها نداشته است. آیا عجیب نیست که مسئولان دولتی از فیلم هایی حمایت مالی می کرده اند که خودشان مجبور شده اند پس از تولید همان فیلم دست به توقیف یا حذف و اصلاح آن بزنند؟ برخی از کارشناسان فرهنگی و سینمایی از تصدی گری دولت در این عرصه ابراز نارضایتی می کنند و معتقدند سینما باید به بخش خصوصی واگذار شود و دولت صرفا اقدام به نظارت نماید. این سخن نه به طور کامل، اما تا حدی درست است. زیرا دولت، به عنوان نماینده ملت، فقط و فقط باید سرمایه ملی را صرف آثاری کند که در خدمت آرمان های ملی باشد. آثاری که بی ربط با این آرمان ها هستند، نباید از بیت المال تغذیه شوند و اگر هم قرار است ساخته شوند، این کار باید توسط بخش خصوصی و بدون حتی کمترین وام دولت صورت بگیرد.

دولت باید پا را از این هم فراتر نهد و فیلم های مسئله دار- از آثار سخیف و غیراخلاقی گرفته تا فیلم های جشنواره ای و شبه روشنفکرانه- را تحت تنگنای اقتصادی قرار دهد. مثلا می توان برای این گونه پروژه ها، مالیات سنگین تصویب کرد. به طوری که متولیان این گونه پروژه های مخرب، برای دست یابی به هدف خود مجبور به پرداخت هزینه و غرامت شدیدی شوند. به این ترتیب می توان با هدفمند کردن اقتصاد سینما در مرحله تولید، تا حد زیادی به اهداف فرهنگی و استراتژیک رسید.

● شکستن انحصار اکران

هدفمندسازی اقتصاد سینما به جز مرحله تولید، در مرحله اکران نیز باید انجام شود. در این مرحله نیز دولت باید به حمایت مستقیم مادی و معنوی از فیلم های ارزشمند و جریان ساز فرهنگی دست بزند. در مقابل شرایطی را ایجاد کند که فیلم های کم ارزش یا متضاد با آرمان های کشورمان، کمتر بتوانند فرصت خودنمایی و انحصار در نمایش را پیدا کنند.

اجرای طرح ساماندهی اکران می تواند اولین قدم باشد. همان طرحی که معاونت سینمایی وزارت ارشاد قصد اجرای آن را داشت، اما به خاطر برخی فشارهای موجود عقب نشینی کرد. این درحالی بود که طبق این طرح، فرصت و امکان نمایش فیلم های فرهیخته و با محتوای غنی بیشتر می شد. وضعیت موجود گویای آن است که جریان های منفعت طلب و انحصارگر سینمایی، هیچ گاه با اجرای طرح اکران موافق نخواهند شد. به همین دلیل لازم است که دولت با اهرم های اقتصادی و بدون سازشکاری، انحصار اکران را بشکند.

● فیلم سفارشی، آری یا خیر؟

تولید آثار سفارشی در عرصه فرهنگ و به طور خاص سینما، یک موضوع بحث برانگیز و پرسابقه است. از آنجا که سفارش خلق یک اثر هنری، با پیشنهاد اختصاص بودجه همراه است، جزء مباحث اقتصادی سینما به حساب می آید و تنظیم کردن آن به هدفمند شدن سرمایه گذاری در این حوزه می انجامد.

البته هنوز بحث این که اصلا تولید آثار سفارشی در فرهنگ خوب است یا بد به نتیجه ای ختم نشده است. عده ای موافق تولید فیلم سفارشی هستند و می گویند برای پر کردن خلأها و توجه به موضوعاتی خاص لازم است که دولت و یا نهادهای مختلف سرمایه گذاری کرده و آثاری را سفارش بدهند. مخالفان هم معتقدند که یک کار هنری باید از دل هنرمند برآید تا لاجرم بر دل نشیند و معمولا چون آثار سفارشی کار دل نیستند به نتیجه مطلوب نمی رسند.

هر دو گروه درواقع درست می گویند. از یک طرف نمی توان به طور مطلق منکر کار سفارشی شد و بسیاری از آثار هنری و ادبی بزرگ تاریخ جهان سفارشی هستند. از طرف دیگر هنرمند اگر به موضوع زیردستش اعتقاد عمیقی نداشته باشد و با انگیزه های دیگری، مثلا کسب اقتصادی، سفارش بپذیرد، نمی تواند کار خوبی را ارائه دهد. همچنان که تجربه نشان داده، بسیاری از آثار سفارشی، به خصوص با موضوعاتی چون انقلاب و دفاع مقدس، به خاطر ناهماهنگی با اعتقاد قلبی کارگردان یا هنرمند، خراب شده اند.

بنابراین باید به یک نقطه تعادل رسید؛ سفارش و بودجه فقط باید به افرادی تعلق گیرد که خودشان با موضوع سفارش شده همراه و همدل باشند. سفارش دادن به افراد، به صرف تخصص و توانایی فنی موجب هدر رفتن بودجه ها می شود.

● جشنواره ها و جوایز بی هدف

یکی از کارزارهایی که بخشی از بودجه سینمای ایران را مصرف می کنند، جشنواره ها هستند. هر سال تعداد زیادی جشنواره موضوعی در این عرصه برگزار می شود و در هر کدام از آن ها نیز جوایزی به برگزیدگان و تقدیرشوندگان اهدا می شود. با این حال برخی از این جشنواره ها، در عمل صحنه ای برای اتلاف و به هدر دادن سرمایه محسوب می شوند. چون با بررسی و آسیب شناسی آنها تنها نتیجه ای که به دست می آید این است که این جشنواره ها هیاهوی بسیار برای هیچ هستند! چند روزی برگزار می شوند، تعدادی فیلم نمایش داده می شود و بعضی افراد سخنرانی می کنند و درنهایت به چند نفر جایزه اهدا می شود و دیگر هیچ!

برای هدفمند کردن اقتصاد سینما در این زمینه، اول باید تا حد امکان تعداد جوایز، سیمرغ ها و تندیس های جشنواره ها محدود و خلاصه شوند. دوم این که باید به آثار و افرادی جوایز اختصاص یابد که واقعا «ارزش» داشته باشند. سوم هم این که جشنواره هایی که ثمره ای ندارند و فقط بودجه مصرف می کنند، همان به که حذف شوند.

آرش فهیم