پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

درباره الی, گامی در تثبیت بی هویتی خانواده ایرانی


درباره الی, گامی در تثبیت بی هویتی خانواده ایرانی

«درباره الی» ساخته اصغر فرهادی, در نگاه نخست فیلمی در باره قضاوت اخلاقی جمعی دوست در برخورد با فاجعه مرگ الی است, قضاوتی اجتماعی که هر فرد یا جامعه می تواند از اخلاق داشته باشد فیلم در یک فضای شاد آغاز می شود اما شور و شوق حاکم بر این فضا خیلی زود یعنی هنگامی که خبر گم شدن الی به گوش همه می رسد به تیره گی می گراید

«درباره الی» ساخته اصغر فرهادی، در نگاه نخست فیلمی در باره قضاوت اخلاقی جمعی دوست در برخورد با فاجعه مرگ الی است، قضاوتی اجتماعی که هر فرد یا جامعه می تواند از اخلاق داشته باشد. فیلم در یک فضای شاد آغاز می شود اما شور و شوق حاکم بر این فضا خیلی زود یعنی هنگامی که خبر گم شدن الی به گوش همه می رسد به تیره گی می گراید.

دنیای غرب جهت دیکته کردن بی چون و چرای مقاصد خود به دیگران، با استفاده از شبکه های گسترده اطلاع رسانی و ابزارهای قدرتی چون نهادها و کنوانسیون هایی بین المللی، جهت تامین اهداف نظام سرمایه داری برای رسوخ در دیگر کشورها به خصوص در کشورهای اسلامی به ایجاد زیرساخت های مناسب جهت پذیرش عمومی ملت ها، تغییرات بنیادین قوانین داخلی ملت ها و نهایتا منزوی نمودن کشورهای مخالف پرداخته است. یکی از مهمترین اهرم های فشار دولت های غربی، مطرح کردن بحث تضییع حقوق زنان در کشورهای جهان سوم است.

بدون شک محرومیت زنان از حقوق انسانی ریشه تاریخی داشته و ظلم بر آنان و اسارت ایشان به شکل های مختلف تا امروز در جوامع گوناگون مشاهده می شود. زنان در طول تاریخ بارها مورد ظلم اجتماعی واقع شده اند از این رو با پیشرفت جامعه بشری و ارتقای سطح آگاهی عمومی در جوامع، حضور بیشتر خود در صحنه های اجتماعی و تثبیت موقعیت اقتصادی خویش را خواستار شده اند.

از آنجا که با رسوخ بینش مادی گرای غرب در جوامع، اقتصاد حرف اول را در تمام آرمان های اجتماعی می زند و اهرم های اقتصادی به طور معمول براساس کار صنعتی با قدرت و ظرفیت بیشتر به چرخش در می آیند، کارایی براساس قدرت تعریف شده و ویژگی های مردانه کاراتر ارزیابی می شد و هم زمان خواسته ها و عواطف جنس مذکر آزادی بیشتری در توصیف ارزش ها داشت. در این میان زنان به واسطه عدم سازماندهی و رشد آموزشی و ظلم تاریخی در جوامع با احساس حقارت روزافزونی روبه رو شدند این روند نتیجه ای جز این نداشت که بیشتر ایشان، گرایش زیادی یافتند تا در هویت مردانه، منفعلانه دست و پا زده و به تقابل با مردان بپردازند.

فمینیسم از ریشه (Feminine) به معنای زنانه، مونث، و در لغت به معنای«نهضت آزادی زنان»، «جانب داری از تساوی حقوق زنان و مردان» و «زن باوری» است. این اصطلاح به معنای نظریه ای است که معتقد است زنان باید به فرصت ها و امکانات مساوی با مردان در جنبه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست پیدا کنند. بر جنبش های اجتماعی که تلاش می کنند تا اعتقاد و باور فوق را نهادینه کنند جنبش های فمینیستی نام می نهند. حاملان اندیشه و باور فوق یکسان نمی اندیشند، در تنوع و چندگانگی به حدی از تکثر نایل می شوند که بر مبنای آن باید به جای«فمینیسم» به «فمینیسم ها» تعبیر کرد.

یک انسان آزاد اندیش و بی طرف با تامل و تعمق در نظرات مدافعان کنونی فمینیسم متوجه می شود که تفکرات فمینیستی بیش از آنکه خواستار احقاق حقوق زنان باشد در جهت دستیابی به مطامع سیاسی گام برمی دارد، اگر چه در این میان نمی توان به خاستگاه پیدایش این تفکر در قرون گذشته نیز بی تفاوت بود که خاستگاهی بر حق در دنیای غرب محسوب می شد. به معنای دیگر این خاستگاه مثبت در طول تاریخ مثل هر انقلاب و اندیشه ای که خاستگاه دینی و الهی نداشته، به سرعت از مسیر و هدف خود منحرف شده و به جایی رسیده که امروزه هدفش نه تبیین قوانین برای اصلاح جامعه بلکه دگرگون کردن آن است. به عنوان مثال در تفکر فمینیستی، طلاق اگرچه به عنوان یک راه رهایی فردی از نهاد ازدواج امری مثبت تلقی می شود اما راهی رادیکال محسوب نمی شود. راه اصلی (رادیکالی) برای رهایی زنان از هر نوع رابطه سلطه آمیز با مردان، جدایی طلبی است.

فمینیست های لیبرال می خواهند زنان را در کنار مردان و در برابری با آنها وارد اجتماع کنند. در مقابل، فمینیسم رادیکال راه حل مشکل زنان را در برابری آنان با مردان نمی دید و اعتقادی به ترکیب روابط زن و مرد ندارد. از آن جا که فمینیسم رادیکال، مردان را بطور ذاتی ستمگر می دانست معتقد است که مرزهای جنسیتی را باید در نوردید. فمینیسم رادیکال مدعی است که تنها راه حل برای این مساله پرهیز از اطلاق هرگونه ویژگی، رفتار یا نقش به زنان است. به عبارتی آنان تلاش کردند تا از زن خانه دار خوشبخت و راضی، چهره ای متنفر نشان دهند. هدف کم کردن مسئولیت خانگی زنان، ایجاد تسهیلات لازم برای اشتغال زنان در رویکردی توسعه ای و گذر از موانعی نظیر لزوم مراقبت از فرزندان است.

بحث دفاع از حقوق زن در سینمای ایران فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشته است. اگر چه جهت گیری های درست و به موقع برخی سینماگران گاه باعث شده تا جریان فوق در مسیر واقعی خود که همانا تنویر افکار عمومی جامعه و بالا بردن سطح فرهنگی مردم می باشد، قرار گیرد اما نگاه شعارگونه و سطحی برخی کارگردانان که متاسفانه بخش غالب آثار را به خود اختصاص داده است، موجبات انحراف از واقعیات و ترویج افکار نه چندان قابل قبول فمینیستی را فراهم آورده است. در این قبیل آثار معمولا کارگردان تلاش می کند تا با نمایش فلاکت و بدبختی زنان، مخاطب خود را به سوی چنین باوری سوق دهد که هیچ نقطه امیدی برای بهبود شرایط فعلی زنان جامعه نمی توان متصور بود.

● درباره الی

فیلم با نمایی از داخل یک صندوق صدقات که کسانی از بیرون در آن صدقه می اندازند، آغاز می شود. سه خانواده که پیش از این در دوران دانشگاه با یکدیگر هم کلاس و هم دوره بوده اند، تصمیم به یک سفر سه روزه تفریحی به مقصد شمال می گیرند. «احمد» و«الی» نیز همراه این سه خانواده به عنوان میهمان حضور دارند. احمد که از هم دوره ای های این سه خانواده بوده و مدتها در آلمان زندگی می کرده پس از جدا شدن از همسر آلمانی اش برای یک سفر ده روزه به ایران آمده است. الی نیز معلم مهد کودک آرش، فرزند سپیده و امیر است که به اصرار سپیده و برای آشنا شدن با احمد در این سفر بقیه را همراهی می کند. در واقع سپیده با دعوت از الی و احمد برای حضور در این سفر خانوادگی، شرایط آشنایی احمد و الی را برای ازدواج فراهم آورده است.

یک روز پس از اقامت خانواده ها در یک ویلای مشرف به دریا، در حالی که مردان خانواده مشغول بازی و تفریح هستند، فریادهای خواهر کوچک آرش مبنی بر اعلام خبر غرق شدن آرش در دریا آنان را سراسیمه راهی ساحل می کند. دوستان پس از اطلاع از غرق شدن کودک به همراه ساکنان بومی به نجات کودک می شتابند و با تلاش بسیار او را از غرق شدن نجات می دهند. اما شادی نجات آرش چندان پایدار نیست چرا که ناگهان خبر گم شدن الی به آنها می رسد. خبر غرق شدن الی بار دیگر اضطراب و پریشانی را به جمع خانواده ها باز می گرداند.

جستجوها برای یافتن الی آغاز می شود لکن کوچکترین نشان و خبری از او به دست نمی آید. این موضوع احتمال غرق شدن الی در دریا را افزایش می بخشد. در پی تماس تلفنی با منزل الی و سخنانی که سپیده راجع به زندگی الی می گوید، برای احمد و دیگران روشن می شود که الی نامزدی دارد که از دو سال پیش تا کنون قصد جدایی از او را داشته است. احمد، امیر و دیگران با قرار گرفتن در این شرایط بغرنج تصمیم می گیرند تا نامزد الی را به شمال دعوت کرده و حادثه را برای او تشریح کنند اما مشکل عمده در این میان پوشاندن ماجرای آشنایی احمد و الی است.

احمد و سایرین در دیدار با نامزد الی اگرچه تلاش می کنند تا آمدن الی به شمال را یک میهمانی ساده نشان دهند اما در اندک زمانی حقیقت ماجرا افشا می شود. امیر و احمد برای جلوگیری از حوادث ناگوار احتمالی و پرهیز از یک آبروریزی اخلاقی، آنچنان وانمود می کنند که از وجود نامزد الی کاملا بی اطلاع بوده اند. اندکی بعد از پزشکی قانونی برای تشخیص هویت جسد زنی که از دریا گرفته شده با آنان تماس گرفته می شود.

«درباره الی» ساخته اصغر فرهادی، در نگاه نخست فیلمی در باره قضاوت اخلاقی جمعی دوست در برخورد با فاجعه مرگ الی است، قضاوتی اجتماعی که هر فرد یا جامعه می تواند از اخلاق داشته باشد. فیلم در یک فضای شاد آغاز می شود اما شور و شوق حاکم بر این فضا خیلی زود یعنی هنگامی که خبر گم شدن الی به گوش همه می رسد به تیره گی گراییده و تا حدودی خود را به ژانر وحشت نزدیک می کند.

در نیمه نخست فیلم شاهد سرخوشی خانواده هایی هستیم که عازم سفر به شمال می باشند. نخستین چیزی که در این فضای شاد مورد تامل قرار می گیرد، فرهنگ حاکم بر روابط این خانواده هاست. فرهنگی که در تقابل با فرهنگ ملی ما قرار داشته و تاکید بر آن چیزی جز عمق بخشیدن به اختلاف نسل ها و فاصله گرفتن از سنت های مورد احترام در پی ندارد. به عبارتی در روابط حاکم بر این خانواده ها، رگه های عمیق نفوذ فرهنگ غرب با تمامی نشانه های آن را می توان یافت. به عنوان مثال امیر، شوهر سپیده هنگامی که با مشکل گم شدن الی مواجه می شود یاد این موضوع می افتد که سپیده، همسرش همواره با احمد رابطه داشته و تمامی قرار مدارهای میهمانی، مسافرت و ... را با او هماهنگ می کرده است، روابطی که در فرهنگ ملی و باورهای مذهبی ما هیچ جایگاهی ندارد. شاید بتوان«درباره الی» را تراژدی سقوط طبقه متوسط ایرانی دانست. طبقه ای که ارزش های سنتی را در ترکیبی حیرت آور با ویژگی های عصر نو در هم آمیخته و اخلاقیات و مناسبات ویژه خود را طی این سال ها زیر پا گذاشته است. شاید بتوان ادعا کرد که یکی از دلایل موفقیت فیلم فرهادی در جوامع بین المللی به دلیل همین بی اصالتی و بی ریشه گی از فرهنگ ایرانی باشد که همواره مایه مسرت بیگانگان بوده است.

البته ردپای این قبیل ارتباطات را باید در فیلم «کنعان» ساخته مانی حقیقی جستجو کرد. جایی که مینا علی رغم متاهل بودن با علی، یکی از دوستان هم دانشگاهی اش همچنان رابطه داشته و حتی کلید آپارتمان او را در اختیار دارد. بی توجهی مسئولان سینمایی به این موضوع باعث شد تا کارگردان فیلم به صراحت داشتن رابطه دوستانه بین یک زن متاهل با یک مرد را عملی موجه عنوان کند که برای شکستن تابوی آن باید در سینما اقدام کرد.

اما داستان واقعی از نیمه دوم فیلم یعنی از زمان گم شدن الی شروع می شود. الی گم شده اما هیچکس مطمئن نیست که او به تهران بازگشته و یا اینکه برای نجات کودک خود را به آب انداخته و غرق شده است. آنچه که در این میان اهمیت دارد آن است که تا زمانی که الی در جمع بود از سوی تمامی حاضرین مورد استقبال قرار می گرفت اما از زمانی که به ناپدید می شود، شخصیتی غریبه و ناشناخته پیدا می کند. در این بخش از فیلم کارگردان بر روابط شخصی و هنجارهای اخلاقی تأکید می کند. فیلم با نمایش دورویی هایی که به رفتاری عادی بدل شده، بر بحران اخلاقی جامعه تاکید می کند تا آنجا که عدم صداقت شرط لازم برای بقا و ادامه زندگی شمرده می شود. در این بخش از فیلم هم شاهد یک حمله همه جانبه به سوی جامعه کنونی هستیم. کارگردان تلاش می کند تا نشان دهد که روابط حاکم بر شخصیت ها که به اصلاح او نمادی از ملت ایران هستند با دروغ و فریب آمیخته شده است.

اما مهمترین بخش فیلم فرهادی بر پایه دیالوگ کلیدی«یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایانه» شکل می گیرد. احمد در آلمان با یک دختر آلمانی ازدواج کرده بود اما به قول خودش یک روز صبح تصمیم می گیرند که از هم جدا شوند. احمد معتقد است که این جدایی اگر چه برای او تلخ بود اما چنانچه به زندگی با همسر آلمانی اش ادامه می داد باید یک عمر تلخی را تجربه می کرد. احمد پس از این جدایی به ایران آمده تا ازدواج مجددی را تجربه کند. او محدودیتی برای ازدواج مجدد پیش روی خود ندارد.

الی به سپیده گفته بود که دو سال پیش با جوانی که از قضا فردی مذهبی است، نامزد کرده اما مدتهاست که می خواهد از او جدا شود اما نه نامزد حاضر به رها کردن اوست و نه مادر الی حاضر به این جدایی است. به عبارتی خانواده و غیرت دو مانعی هستند که در مسیر آزادی الی قرار گرفته اند. الی مایل به ادامه زندگی با نامزدش نیست اما سنت های جامعه او را از حق طبیعی خودش محروم کرده است. الی به خواست سپیده به سفر آمده تا با احمد آشنا شود اما خود می داند که مرتکب خطا شده و عملا قادر به این انتخاب نیست. این موضوع را می توان در چهره محزون الی به خوبی مشاهده کرد.

شنیدن جمله احمد در باره تلخی بی پایان و پایان تلخ، دریچه جدیدی را در برابر چشمان الی می گشاید. صبح، هنگامی که همه مشغول بازی و تفریح هستند الی در کمال شادی و سرور بادبادک هوا می کند و در اندک زمانی از میان جمع ناپدید می شود. الی یا هنگام نجات آرش در دریا غرق شده و یا خودکشی کرده است. آنچه که از بیانات آرش و خواهرش به دست می آید آنکه الی برای نجات آرش به درون آب نرفته چرا که کسی او را ندیده است. اما تاکید بر جمله احمد، بازی با بادبادک در آسمان، گذشته تلخ و غیرقابل فراموشی گذشته و بلافاصله غرق شدن الی در آب شائبه خودکشی و فرار از یک عمر زندگی با تلخی را قوت می بخشد.

به عبارتی الی و سایر زنان فیلم همگی در چنبره خودخواهی مردان فیلم اسیر هستند. الی توسط خودخواهی های نامزدش از آزادی عمل و تصمیم گیری برای آینده اش محروم شده است. امیر

در مواقع بحرانی از هیچ توهین و سرکوفتی در حق همسرش دریغ نمی کند تا جایی که او را مورد ضرب و شتم نیز قرار می دهد. شهره نیز وضعیت بهتری از سپیده و الی ندارد. این موارد در کنار تصمیم گیری های تحمیلی پایان فیلم مبنی بر نظامی که با تحمیل ساختارهای سنتی در دنیایی که به شدت مملو از آثار مدرن است، زنان را به رفتاری غیرواقعی و دوگانه وادار می کند، صریحا بر زیر دست بودن زنان و وضعیت اسف بار آنان در جامعه تاکید می کند. در این میان خودکشی راهی برای فرار از این همه فلاکت و بدبختی معرفی می شود.

پرسشی که در این میان مطرح است آنکه ما را چه شده که بر پرده سینمای کشور شاهد بزرگترین توهین ها نسبت به خود، جامعه ای که در آن زندگی می کنیم و فرهنگی که آن را آموخته ایم و به فرزندانمان می آموزیم، هستیم اما نه تنها زبان به گلایه نمی گشاییم بلکه برای آنکه کسی ما را دگم و عقب افتاده نخواند و در زمره روشنفکران و غربیان به حساب آییم، به تایید آنها می پردازیم. متاسفانه در حالی که در تحقیقاتی که چندی پیش از سوی یک مرکز معتبر آماری ارائه شده بود، میزان طلاق در میان هنرمندان نسبت به سایر اقشار جامعه بسیار بیشتر است، کارگردانی چون فرهادی بسیار تلاش می کند تا مشکلات زنان را که طلاق، یکی از مهمترین نمودهای آن در جامعه است را در میان اقشار متدین جامعه معرفی کند! به یاد داریم که در فیلم «چهارشنبه سوری» مرد به اصطلاح خیانتکار یک بسیجی بود و در فیلم «در باره الی» نیز مردی که علی رغم مخالفت های شدید الی حاضر به جدایی از نامزدش نبود، پسری بود که بر خلاف سایرین بر خواندن نماز تکیه می کند. آیا وقت آن نرسیده که سینما را از عقده گشایی های بی منطق و جانبدارانه تطهیر کنیم؟

نویسنده:م. حق گو