یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

طنز خیلی خطرناک است


طنز خیلی خطرناک است

نمایش «خانواده تïت» که این روزها آخرین اجراهای خود را در سالن سایه سپری می کند از اجراهای موفق سال ۸۶ بوده است که هم مخاطب و هم منتقدان را به طور نسبی راضی کرده است

نمایش «خانواده تïت» که این روزها آخرین اجراهای خود را در سالن سایه سپری می کند از اجراهای موفق سال ۸۶ بوده است که هم مخاطب و هم منتقدان را به طور نسبی راضی کرده است.

دیدگاه هایی از مائده طهماسبی کارگردان و فرهاد آئیش از بازیگران این نمایش را درباره «خانواده تت» بخوانید؛

مائده طهماسبی؛ «پیش از این تصمیم داشتم سه نمایشنامه کوتاه از دیوید آیلز را برای اجرا آماده کنم که به دلیل مشکلاتی که پیش آمد موفق به اجرای این نمایشنامه ها نشدم، بنابراین تصمیم گرفتم نمایشنامه «خانواده تت» را که از چند سال پیش مورد نظرم بود، به صحنه ببرم.

اردیبهشت ماه امسال بود که از سوی مرکز هنرهای نمایشی پیشنهاد اجرای نمایش «خانواده تت» به ما ارائه شد و ما طی مدت کوتاهی که برای تمرین داشتیم و در یک پروسه یک ماهه با همکاری و تلاش، عوامل کار را برای اجرا در تالار سایه آماده کردیم و اجرایی شد که هم اکنون می بینید.

از گروهی که برای ایفای نقش شخصیت های مختلف نمایش انتخاب کردم، کاملاً راضی ام و فکر می کنم همه آنها با میل و علاقه و یک حس خوب در این اثر نمایشی حضور پیدا کردند؛ این درحالی است که برای انتخاب نقش «پستچی» رامین ناصرنصیر از زمان اجرای کمدی شام آخر در ذهنم بود و من بسیار خوشحالم که وی در پروژه دیگری حضور نداشت و توانست در این اجرا همراه ما باشد. درخصوص فرشته صدرعرفایی هم که بعد از سال ها شاهد حضورش در عرصه تئاتر هستیم، باید بگویم از زمانی که با وی آشنا شدم، می دیدم همیشه به تئاتر علاقه مند است و در هیچ شرایطی دیدن تئاتر را فراموش نمی کند، ضمن اینکه از همان ابتدا نیز فرشته صدرعرفایی برای ایفای این نقش در ذهن من بود.

اجرای نمایش هایی که طنزآمیز و کمدی هستند، همواره برای من به عنوان کارگردان حس خوبی را به همراه دارد و کاری می کند که عوامل اجرایی با یک انرژی مضاعف و سرخوشی به اجرای نمایش بپردازند، بنابراین من و همسرم همواره به این مساله توجه داریم که اجرای نمایش خانواده تت نیز از این قاعده مستثنی نیست.

فرهاد آئیش؛ همواره ۸۵ درصد از روح و روان من به طنز نگاه می کند و من اغلب مسائل زندگی را طنزآلود می بینم؛ حتی اگر بخواهم به دنیا یک نگاه فلسفی نیز داشته باشم، نگاهم یک نگاه طنزآلود است، زیرا دنیا را آنقدر تراژیک می بینم که باید به آن بخندم.

همواره در آثارم چه به عنوان نویسنده و چه به عنوان مترجم طنزهایی نیستند که در آن شخصیت ها بد باشند، بلکه شخصیت هایی هستند که در یک موقعیت روانشناسانه به آنها نگاه می شود. در واقع من سعی می کنم در آثارم شخصیت ها را طوری خلق کنم که با مخاطب همذات پنداری کند و با طنز در او تغییر به وجود آورم. تمام فعالیت های بازنویسی متن زیرمجموعه کارگردانی بود. این در حالی است که ما برای شروع تمرینات نمایش از همان متن ترجمه مظاهری شروع کردیم بنابراین سمت و سوی ترجمه نمایشنامه را به سمتی بردیم که نمایش واقع گرایانه باشد چون در متن اصلی رگه هایی از تئاتر پوچی وجود دارد.

ما در متن اصلی تلاش کردیم تا موقعیت های متظاهرانه و یکسری مفاهیم شعارگونه را حذف کنیم. البته شاید عده ای بر این باور باشند که ممیزی در کار است که ما در اینجا این قضیه را کاملاً رد می کنیم. ما فقط می خواستیم متن را طوری به جلو ببریم که اجرا ظریف باشد؛ در عین اینکه به متن خارجی و به ایرانی بودن اجرا نیز وفادار باشم. نمایش طنز و افتادن در دام بازیگری طنز خیلی خطرناکی است؛ اینکه در لحظاتی وسوسه می شویم طوری کار کنیم که تماشاگر را بخندانیم و این خنداندن به حدی برسد که به مرز لوث شدن قضیه منتهی شود. من به عنوان بازیگر تمام تلاش خود را به کار گرفتم که اثر را به سمت طنز موقعیت ببریم که در بسیاری از جهات، در عین سادگی قضیه، مفاهیم فلسفی و سیاسی آن را به تماشاگر منتقل کنم.»



همچنین مشاهده کنید