دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فیلم «پاتو زمین نذار» شعاری و پر اغراق


نگاهی به فیلم «پاتو زمین نذار» شعاری و پر اغراق

مرد پا به سن گذاشته ای به نام «پاشا» که دارای زن و فرزند و حتی نوه نیز است به عنوان صاحب یک کارخانه صنعتی می خواهد واسطه برگرداندن مهریه زن صیغه ای یکی از کارگرانش باشد و همین مساله …

مرد پا به سن گذاشته ای به نام «پاشا» که دارای زن و فرزند و حتی نوه نیز است به عنوان صاحب یک کارخانه صنعتی می خواهد واسطه برگرداندن مهریه زن صیغه ای یکی از کارگرانش باشد و همین مساله نقطه آغاز ماجرایی پرفراز و نشیب در زندگی خانوادگی و شخصی او می گردد.

«پاتو زمین نذار» بعنوان آخرین ساخته ایرج قادری با سکانس های فوق آغاز می شود تا روایتگر یک ملودرام خانوادگی باشد.

قادری که هنوز هم در فضای فکری سینمای قبل از انقلاب سیر می کند در یک ملودرام دیگر سرراست و مستقیم به شعارگویی برای مخاطب با موضوع مسائل خانوادگی و زناشویی و کمرنگ شدن عاطفه در زندگی های امروزی و ... پرداخته، اما در عمل آنچنان این رویکرد لوث و گل درشت از آب در آمده که نتیجه ای آن معکوس از آب در آمده است.

در این قصه، کاراکتر «پـاشا» یعنی همان مدیرکارخانه (که ایرج قادری به عنوان شخصیت محوری ایفاگر نقش آن است) به دلیل آنکه از همسرش مهری، بی مهری و کم عاطفگی می بیند، جذب زن دیگری به نام «لیلی» می شود، (همانند لیلی معروف قصه های عاشقانه) و این رابطه آنقدر سریع برقرار می شود که تماشاگر ارتباط میان پاشا و لیلی و صیغه کردن او را چیزی جز هوس نمی داند. این در حالی است که سازنده فیلم با هر تمهیدی درصدد تفهیم تماشاگر به پذیرش ارتباط عاطفی و از سر عشق این دو نفر است.

قادری برای توجیه بیشتر مخاطب، تنهایی «پاشا» را به انحاء مختلف به تصویر می کشد که البته بسیار سطحی و شتاب زده کار شده است.

در صحنه ها و سکانس های عاشقانه هم که تعلیق اصلی داستان به حساب می آیند همانند بی توجهی مهری به حرف ها و خاطرات شوهرش از روز خواستگاری یا آوردن چای برای پاشا و... که بدون تأثیرگذاری ویژه ای برمخاطب به تصویر کشیده می شوند و پرداختن به خلق موقعیت های داستانی در یک شکل قالبی مشخص، کارگردان تلاش می کند رفتارهای شخصیت محوری قصه را توجیه نموده و تا حد امکان منطقی نشان دهد، ولی این ترفندها نیز آنقدر ساده انگارانه کار شده که مخاطب را به هیچ نتیجه ای نمی رساند.

در اغلب سکانس های فیلم، برای نشان دادن منطق و توجیه بیشتر بیننده، از شعارگویی و روش قرائت بیانیه استفاده شده که فیلم را به مستندهای آموزشی و برنامه های مشاوره خانواده تبدیل کرده است، حتی موضوع غیراخلاقی گرفتن رشوه از سوی پاشا (که عشق به لیلی، دلیل آن معرفی می گردد) در بخشی از فیلم آنقدر مافیایی و غلو شده مطرح می گردد که پیام اخلاقی نهفته در آن نیز به یک شوخی وکاریکاتور بدل می شود.

«پاتو زمین نذار» که در حقیقت نقدی بر خانواده سنتی ایران است، درکنار پرداختن به مضرات کمبود عاطفه میان زن و شوهرها، درصدد است که عادتهای زشتی چون دورویی، غیبت و را ... به چالش بکشد، اما در عمل موفق به انجام این کار نمی شود.

پایان خوش به عنوان یکی از مشخصه های ویژه «فیلم فارسی»، تمهید دیگر کارگردان برای جذب مخاطب است. قادری با نشان دادن سکانس هایی چون «توجه کردن مهری به کمبودهای عاطفی شوهرش ، دست برداشتن مسعود (برادر زن پاشا) از رفتارهای بدگذشته ، برگشتن لیلی به شهرستان نزد پدر و مادرش و به زندان افتادن و متنبه شدن پاشا و اظهار ندامت از اعمال سابق خود و... مضامین مورد علاقه خود را بصورت نخ نما شده و مکرر به تصویر کشیده است تا در گیشه هم موفق باشد.

جالب آنکه اغراق در موقعیت های داستانی آثار «قادری» در بازیگری او نیز به چشم می خورد و این را در دیالوگ گویی های کارگردان در مقام بازیگر به خوبی می توان دید.

فیلمنامه «پاتو زمین نذار» را سیروس تسلیمی نوشته و در جایی گفته است «آقای قادری که از قصه فیلمنامه با اطلاع بود، با من تماس گرفتند و پیشنهاد ساخت فیلم را دادند، از آنجایی که کاراکتر اصلی فیلم، هم سن و سال خود قادری بود، حس کردم او بهترین گزینه برای تولید این فیلم خواهد بود». و حرف آخر اینکه «ایرج قادری» هنوز وسوسه بازی دارد و فیلمنامه هایی را برای کار انتخاب می کند که سن کاراکتر محوری قصه به او بخورد تا بتواند همچنان به حضورش در مقابل دوربین و در هیبت بازیگران فیلم فارسی های قبل از انقلاب و ادای همان دیالوگ های شعاری و پر اغراق ادامه دهد.

محمد عمرانی