چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ذائقه ایرانی با تیزرهای موزیکال جور است


ذائقه ایرانی با تیزرهای موزیکال جور است

بحث در موسیقی تبلیغاتی و فرقی که با موسیقی فیلم دارد

بهنام صبوحی را بیشتر با کارهایی می‌شناسیم که برای تلویزیون ساخته است. صبوحی را می‌توان خالق «قور‌قوری جون»، «پیشول و میشول»، «باقالی پلو با محسن» و خیلی تبلیغات آشنای دیگر دانست. صبوحی که در کنار آهنگسازی برای کودکان به آهنگسازی برای تبلیغات هم مشغول است. متولد ۱۳۴۸ در تهران است. او از سال ۱۳۶۶ وارد حرفه آهنگسازی شد. آن اوایل برای کودکان و نوجوانان موسیقی می‌ساخت، ولی از سال ۱۳۷۰ به بعد در حوزه‌های مختلف از جمله ساخت موسیقی فیلم‌های سینمایی و تله‌فیلم و سریال‌های تلویزیونی، ویدئوکلیپ‌ها و میان‌برنامه‌های مستند و برنامه کودکان فعالیت دارد. صبوحی جزو اولین و پرکارترین آهنگسازان برای آگهی‌های تبلیغاتی به شمار می‌رود. از جدیدترین کار او می‌توان به ساخت موسیقی فیلم «اختاپوس» به کارگردانی سیدجواد هاشمی اشاره کرد. با او درباره موسیقی فیلم و تفاوتش با موسیقی تبلیغاتی گفت‌وگو کردیم.

به نظر می‌رسد شما یکی از پرکارترین‌ها در زمینه ساخت موسیقی برای تیزرهای تبلیغاتی هستید که از تلویزیون پخش می‌شود. ساخت موسیقی برای تیزرها با ساخت موسیقی برای فیلم و سریال و برنامه‌های تلویزیونی چه تفاوتی دارد؟

یک ویژگی متمایزکننده موسیقی برای تبلیغات، زمان کوتاهش است. شما باید در حداقل زمان همه مطالب‌تان را بگویید. گاهی اوقات ما در ۲۰ یا ۳۰ ثانیه باید چیزی را معرفی بکنیم و در عین حال باید ملودی‌ای بسازیم که در این ۲۰ یا ۳۰ ثانیه در ذهن مخاطب بماند. یعنی شما بلافاصله با شنیدن آن ملودی به یادش بیفتید. در عین حال باید یک فضای شاد و سازگار با خود محصول هم داشته باشد. همه اینها باعث می‌شود شاخه ساخت موسیقی تبلیغاتی، چه در دنیا و چه در ایران، تخصص خاصش را داشته باشد. یعنی فرد علاوه بر دانش موسیقایی باید توانایی بالایی در زمینه معرفی محصول داشته باشد. کوتاه و موجز بودن، یکی از ویژگی‌های اصلی است که از سایر موسیقی‌ها جدایش می‌کند. شما گاه لازم است در موسیقی داستان پیدا کنید و به آن شاخ و برگ بدهید. ولی در آگهی تبلیغاتی شما اصلا وقت این چیزها را ندارید. شما باید از حداقل زمان بیشترین استفاده را ببرید. برای همین ساخت تیزر و موسیقی تیزر یک دید متفاوتی می‌خواهد. حتی گاهی هر کارگردانی نمی‌تواند کارگردان خوبی برای تیزر باشد. من نزدیک به ۲۰ سال است در این حرفه فعالیت می‌کنم برای همین شاید یکی از پرکارترین‌ها باشم.

پس یعنی کسی که آهنگسازی فیلم و سریال انجام می‌دهد، لزوما نمی‌تواند آهنگسازی تیزر هم بکند.

شاید تا حدودی این قضیه درست باشد. ما در تبلیغات هماهنگی تصویر با موسیقی داریم که در موسیقی فیلم هم وجود دارد. موسیقی به تنهایی یک هنر مجزاست. وقتی شما وارد فیلمسازی می‌شوید باید بتوانید کاری انجام دهید که در خدمت فیلم باشد و سینما را بشناسید. کسی که وارد ساخت موسیقی تبلیغات می‌شود هم باید سینما را بشناسد و هم اطلاعاتش درباره تبلیغات بالا باشد. چون ساختار آن، صرفا هنری نیست و ساختاری است که شما را مجبور می‌کند ملودی‌ای بسازید که در ذهن‌ها بماند و فراموش نشود و بتواند در خدمت آن کالا باشد. ولی کاملا بخشی از موسیقی فیلم است. یعنی شما باید موسیقی فیلم را بلد باشید و در کنارش توانایی‌های دیگر هم داشته باشید تا بتوانید این کار را انجام دهید. گاهی اوقات این تبلیغات با شعر همراه است. در واقع موسیقی تیزر تلفیقی از صداها، کلام، خواننده، کر، موسیقی و شعر است.

بار تبلیغاتی یک تیزر چقدر بر دوش آهنگ است؟

بستگی به نوع تیزر دارد. بعضی تبلیغات هستند که کاملا موزیکال هستند. در آن تیزرها بیش از نیمی از بار تبلیغ روی دوش موسیقی است. مثلا پیشنهاد شده چیزی بسازم که بگوید در مصرف آب صرفه‌جویی شود. گاهی خودم شخصیت‌پردازی می‌کنم. خانواده‌ای را طراحی می‌کنم و برای هر کدام از اعضای خانواده شخصیتی تعریف و اسمی برایشان گذاشته می‌شود. در نهایت هم قرار است پیام تبلیغی این تیزر با موسیقی منتقل شود.

حالا یک سوال کلی‌تر بپرسم. شما به‌عنوان آهنگساز چقدر در ایده‌پردازی کار دخیل هستید؟

بعضی جاها اتاق فکر دارند. روی ایده‌ها فکر می‌شود و بعد برای آهنگسازی از من دعوت می‌شود و داستان را برایم می‌گویند و ایده را تعریف می‌کنند. گاهی من خودم فیلمنامه کار را پیشنهاد می‌کنم. مثلا قور قوری جون یا گربه‌های شهرداری پیشول و میشول ایده‌هایی هستند که خود من ارائه کرده و پذیرفته شده‌اند. در مورد اینها، فیلمنامه و متن را هم خودم نوشته‌ام. ولی مطالبی که قرار است به آنها پرداخته شود به ما گفته می‌شود و براساس همان‌ها شعر گفته می‌شود. من علاوه بر این کار، آهنگسازی برای کارهای کودک هم انجام می‌دهم. در مورد تیزرهای تبلیغاتی آن چیزی که مهم است علاوه بر زمان کوتاهش، کودکانه بودنش است.

اگر اشتباه نکنم در تیم طراحی تبلیغات، یکی شما هستید و یکی هم کارگردان. درست است؟

بله، ولی دوستانی هستند که من در ایده‌پردازی از آنها کمک می‌گیرم. اکثرا شعر کارهایم را هم خودم می‌گویم. گاهی ممکن است درباره شعرها با شاعری صحبت کنم و در مورد اجرای کار هم با افراد متخصص در ارتباط هستیم. ولی تقریبا زمینه اصلی کار برای تبلیغات موزیکال، فقط من هستم و کارگردان.

تیزرسازی برای رادیو و تلویزیون چه فرقی می‌کند؟

سوال خوبی است. بعضی شرکت‌ها همین اشتباه را می‌کنند که فایل صوتی‌ای را که روی آگهی تصویری‌شان وجود دارد در رادیو پخش می‌کنند. ما در رادیو تصویر نداریم. خیلی وقت‌ها باید نوع نگرش را عوض کنیم. در اینجا موسیقی نقش برجسته‌تری دارد. اگهی‌های موزیکال به همان نسبت که در تلویزیون جواب داده‌اند در رادیو هم جواب می‌دهند. از آنجا که در تبلیغات رادیویی دیگر شخصیت‌های فانتزی نداریم باید فضاسازی‌ها را به سمت فضاسازی‌های معمولی ببریم. بیشتر از گروه کر استفاده کنیم و صدای خواننده. خود محصول را هم نمی‌شود نشان داد و برای تبلیغ محصول باید اسمش را زیاد برد. اتفاقی که در تلویزیون خیلی پیش نمی‌آید. برخی ایده‌های صوتی را هم در رادیو بیشتر می‌شود استفاده کرد. مثل باز و بسته شدن در، صدای شرشر آب، صدای پا و... . یادم می‌آید یکی از ایده‌های صوتی که در تبلیغ یک کره آن هم به صورت رادیویی به کار برده بودیم این بود که در اول تبلیغ صدای هم زدن چای می‌آمد. این کار خیلی جواب داده بود. شاید اگر این صدا در یک تبلیغ تصویری استفاده می‌شد اینقدر جذاب نمی‌شد. کسی که صبح این صدا را می‌شنید یاد صبحانه و کره و مربا می‌افتاد! فکر می‌کنم این تبلیغ یک تبلیغ خوب صوتی در نوع خودش بود.

گفتید بخش اعظمی از تبلیغات آهنگش است، ولی غیر از تبلیغات موزیکال که با شعر همراه بوده آهنگ دیگری در ذهنمان نمانده. مثلا تبلیغاتی که برای بانک‌ها می‌شود و حتی بعضی محصولات که شعری همراهشان نیست، آنقدر ماندگار نیستند؟

بانک‌ها قضیه‌شان فرق می‌کند. بانک‌ها تقریبا بیشترین مراکز در ایران هستند که تبلیغ می‌کنند. اولین مراکزی که در ایران مجاز به تبلیغات بودند همین بانک‌ها بودند. تا الان هم بیشترین بخش تبلیغات برای بانک‌هاست. این مراکز، سیاست‌های خودشان را دارند. راضی نمی‌شوند یک موسیقی خاص داشته باشند. دوست دارند در طول سال‌ها، مدام موسیقی تبلیغات‌شان را عوض کنند. آنها بیشتر شعار تبلیغاتی‌شان برایشان مهم است. خیلی این سیاست را ندارند که به سمت ملودی‌ای بروند که مشخص‌کننده بانک آنها باشد. ولی خیلی شرکت‌ها هستند که ملودی خاص خودشان را دارند و اصلا با همان ملودی شناخته می‌شوند. چند سال پیش برای یک محصول تبلیغاتی به نام محسن کار کردم که تا قبل از آن خیلی تیزرهای دیگری برایش ساخته شده بود. ولی صاحبان محصول دلشان می‌خواست فروش محصول را بالاتر ببرند. پیشنهاد من به آنها همین تبلیغ ساده باقالی پلو با محسن، لوبیا پلو با محسن و... بود که بشدت گرفت و میزان فروش خیلی بالا رفت یا مثلا برای داروگر که قور قوری را پیشنهاد دادم برای خود شرکت داروگر خیلی مشکل بود که آن را بپذیرد. شعار بسیار طولانی‌ای داشتند که برایشان قابل قبول نبود یک قورباغه بخواهد پیغام یک شرکت بزرگ شوینده را به مردم برساند. ولی وقتی ما برای یک خمیردندان بچگانه این کار را کردیم و با استقبال خوبی از طرف مشتری‌ها روبه‌رو شد، این رویه ادامه یافت. بعد از این ماجرا بود که آن قورباغه به نماد شرکت تبدیل شد. با این‌که سال‌هاست دیگر این تبلیغات پخش نمی‌شود ولی شعر و کاراکترش هنوز در ذهن‌ها مانده یا کاراکتر پیشول و میشول که برای شهرداری طراحی کردم. آن هم چند سالی می‌شود دیگر پخش نمی‌شود، ولی هنوز چهره‌هایشان در ذهن مانده است. وقتی شما عکسی از این کاراکترها به در و دیوار شهر ببینید بلافاصله متوجه می‌شوید این تبلیغ برای شهرداری است و در ارتباط با نظافت شهری است. اصلا هدف از تبلیغات هم همین است که نماد چیزی باشند که شما با دیدنشان یاد پیامشان بیفتید. ما همیشه سعی کرده‌ایم آن محصول و برند در ذهن‌ها بماند. ولی در این میان بعضی تبلیغ‌ها هم هستند که دیده نمی‌شوند. دقیقا مثل بعضی فیلم‌ها و سریال‌ها که اگر جای درست پخش نشوند دیده نمی‌شوند؛ آگهی هم یک آنتن و زمان خوب می‌خواهد که دیده شود. با توجه به آگهی‌های محیطی که روی در و دیوار و تلویزیون و مطبوعات وجود دارد، شاید با بیش از هزار برند در روز سر و کار دارید و نمی‌شود همه اینها را به خاطر سپرد. ولی همین که شما بتوانید در میان آن هزار تا تاثیرگذار باشید تا در ذهن مخاطب بمانید کاری انجام شده است.

با توجه به تبلیغاتی که از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شود ما چقدر در تیزرسازی از آنها الهام می‌گیریم و اصلا تفاوتی با آنها داریم؟ گویا تیزرهای آنها اینقدر موزیکال نیست.

آنها برخی برندهای بچگانه را کاملا موزیکال معرفی می‌کنند. برای برندهای دیگر گاهی پیش می‌آید از ترانه‌های معروف استفاده کنند یا گاهی بازیگران معروف را برای بعضی آگهی‌ها دعوت می‌کنند. شرکت پپسی برای چندتا از ویدئوهای تبلیغاتی‌اش با چند خواننده معروف دنیا قرارداد بسته است. کوکا هم همین‌طور. اینها با هم رقابت اقتصادی دارند. این کار را برای فروش بیشتر می‌کنند. یعنی حاضرند پول بیشتر بدهند تا در یک رقابت اقتصادی پیروز شوند.

در همین تبلیغ‌ها آن چیزی که بیشتر جلب توجه می‌کند آهنگ‌ها نیست، شخصیت‌هاست.

بله، اینجا این امکان وجود ندارد که از هنرپیشه‌های معروف استفاده کنیم. یعنی کلا اجازه این کار را نداریم حتی از خواننده‌های معروف هم نمی‌توانیم در کار دعوت کنیم. البته فرهنگ ما با فرهنگ آنها تفاوت دارد. همانقدر که ما نمی‌توانیم بگوییم چقدر فیلم‌هایمان شبیه فیلم‌های هالیوودی است نمی‌توانیم مقایسه‌ای هم بین تبلیغات داشته باشیم. وقتی فرهنگ‌ها متفاوت است انتخاب‌ها هم متفاوت می‌شود. گاهی از بعضی تبلیغات خارجی در ایران هم ایده گرفته می‌شود. مردم ما بیشتر کارهایی را دوست دارند که آهنگین باشند. یکی از دلایلی که تبلیغات ما آهنگین است به همین دلیل است. شاید اگر همین تبلیغات آهنگین در کشور کانادا مثلا پخش شود، اینقدر با استقبال روبه‌رو نشود.

محبوبه شعاعی



همچنین مشاهده کنید