شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

قضا و قدر در تربیت کودک


قضا و قدر در تربیت کودک

قـرآن کـریـم کـه سعادت بشر را در داشتن یک زندگی سالم و برانداختن انگل های اجتماعی و تـقـویـت روحـی و جـسـمی انسان می داند و با برنامه های جاودانی خویش , زمینه را برای ساختن اجتماع سالم و پیشرو فراهم می سازد

۱) مسئولیت اجتماعی

قـرآن کـریـم کـه سعادت بشر را در داشتن یک زندگی سالم و برانداختن انگل های اجتماعی و تـقـویـت روحـی و جـسـمی انسان می داند و با برنامه های جاودانی خویش ، زمینه را برای ساختن اجتماع سالم و پیشرو فراهم می سازد ، درباره آن طبقه ای که مزاحم ترقی و رشد انسانیت هستند و سـررشـتـه مـفـاسد را به دست دارند و مایلند که در جامعه ، زشتی ها و انحراف های اخلاقی رواج داشـته باشد تا خود بهره برداری های شخصی بنمایند،چنین می گوید:

اناالذین یحبون ان تـشـیـع الـفـاحشة فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم

کسانی که دوست دارند در میان مردم باایمان ، زشتی ها شایع شود، برای آنها عذابی دردناک است (۱)

۲) مسئولیت فردی

نـکـتـه دیـگـری کـه بـاید به طور کامل مورد توجه مربی و کلیه عوامل تربیتی و محیط اجتماعی قرار گیرد، مساله سرنوشت کودکان و جوانان است .

باید توجه داشت که نمی توان تعیین سرنوشت آنان را به دست قضا وقدر سپرد.

بسیاری از پدران و مادران ، این طور فکر می کنند که خوشبختی یا بدبختی طفل ،در آینده مربوط به سرنوشت اوست :اگـر سرنوشت طفل ،خوشبختی است ، هیچ قدرتی نمی تواند سرنوشت او را تغییر داده ، از سعادت مـحرومش گرداند و بالعکس. اگر سرنوشت طفل بدبختی و شقاوت است ، کسی نمی تواند اورا از مسیر بدبختی به مسیر خوشبختی بکشاند.

راسـتـی اگـر چـنین است پس کوشش های پی گیر پیامبران و همه ی مصلحان اخلاقی و اجتماعی برای اصلاح و سعادتمند ساختن افراد و اجتماعات ،بیهوده بوده است ،در حالی که چنین نیست .

دنیای ما دنیای تلاش و کوشش است .هرچه بخواهیم شدنی است .

بزرگان گفته اند:خواستن توانستن است به هرچه نرسیدیم برای این است که نخواسته ایم .

اگـر مـی بـینیم نوباوگان اجتماع آن طور که باید و شاید بار نمی آیند و احیانا پشت پا به مقدسات مـی زنـند و یا گرفتار انحرافاتی هستند، برای این است که نخواسته ایم آنها را صحیح تربیت کنیم ، بلکه آنها را به دست قضا و قدر! سپرده ایم ، چه اگر می خواستیم ، بهتر از این تربیت می کردیم .

● با وظایف حساس خود آشنا شویم

مـوسـیـه ، دبیر دانشسرای پسران در شهر اتوی فرانسه ، در کتاب چگونه روح های محکم و زنـده بـسـازیـم مـی نـویـسـد:

« اشخاصی که کارشان پرورش کودکان و جوانان است ، بیش از تمام اسـتـعـدادهـا و قـوای شـاگردان خود، با عقل و شعور آنان سرو کار دارند و مقصد مستقیم آنان ، پـرورش و بـی نـیـازکردن روح و قوه عاقله است و اگر منظور عالی تری دارند، یعنی می خواهند انـسـان شـرافـتـمند و مرد کامل تربیت کنند، باز هم به دستیاری عقل و روح ،رگ حساس آنها را مـی جـویـنـد و اراده شـان را تحت تاثیر قرارمی دهند، بنابراین شناسایی واضح و دقیقی از شرایط اخلاقی و تربیت عقلی و روحی خوب ، وظیفه اهم هر مربی و آموزگار است .»

برای رسیدن به هدف تربیت صحیح کودک باید آن را از غذای جسمی و روحی سالم برخوردار سازیم :

● بـهداشت جسمی

بـهداشت جسمی او را به طور کامل رعایت کنیم تا با روح و جسم سالم بار آید و بتواند قدرت کامل برای به کارانداختن دقت و قوای دیگر خود داشته باشد.

دقت که یکی از نمونه های فکری است ، به اوضاع و احوال خارجی و مزاجی بستگی دارد .

اوضـاع و احـوال خـارجـی ، یعنی اموری که حواس را تحریک می کند، از قبیل هیاهوی بی مقدمه ، تغییر ناگهانی نور، پیدایش بی سابقه اشکال نامانوس ، بوهای تندی که به مشام می رسد و بسیاری از حوادث دیگر که باعث تفرقه حواس می شود و انسان را از آموزش و پرورش کامل باز می دارد.

در محیط مطالعه و محیط تحصیل کودک ، باید آرامش کامل برقرارباشد.

در عین حال برای داشتن روحی سالم ، اوضاع و احوال مزاجی نیز بسیار موثر است .کـودکـی کـه از ضعف عمومی یا کمبود غذا و و یتامین های لازم و یا دردهای عضوی و موضعی یا ضعف شنوایی و بینایی رنج می برد، نمی تواند به طورکافی ، پیشرفت کند.اصلاح این عیوب ، از وظایفی است که کار مربی را کاملا آسان می کند.

هرگاه کودک دارای خونی پاک و سالم باشد، بدون تردید دارای دقت و فهمی عمیق تر است . کم خونی و کمی اکسیژن مورد لزوم برای تنفس و هوای کثیف ، باعث ضعف فهم و دقت می شود .

● بهداشت روحی

در مـورد وضـع عـصبی نیز دو موضوع باید مورد توجه باشد: یکی تحریک بیش از اندازه و دیگری انحطاط یا فرسودگی عصبی است .

کودکی که دچار ترس یا غضب یا یکی دیگر از عواطف حاد و مزاحم شده باشد، نمی تواند قوه دقت و فهم خود را به اندازه کافی به کار اندازد.باید آن قدر صبر کرد تا به حال عادی بازگردد.

هـمچنین کودکی که دچار فرسودگی عصبی شده است ، دچار برخی تخیلات ناروا می گردد ، باید از کار فکری منع شده و به طبیب مراجعه داده شود تا سلامت خود را باز یابد.

سالم نبودن ریه ها و مجاری تنفسی و یک ابتلای ساده پلیپ ممکن است کودکی را تا سرحد کودنی تنزل دهد، در حالی که واقعا دارای هوشی سرشار است .

رعایت همه این نکات ، برای تامین سعادت کودک ، بر مربیان لازم است .اجـتماع باید کلیه وسایل را برای شکوفا شدن استعدادهای کودکان فراهم سازد و تمام موانع را از سر راه آنها بردارد.در این صورت بارگران مسئولیت به مقصد می رسد.