جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فلسفه ایجاد بازار برق و نتایج قابل پیش بینی پیاده سازی آن


فلسفه ایجاد بازار برق و نتایج قابل پیش بینی پیاده سازی آن

فلسفه ایجاد بازار برق به تجهیز ساختار اقتصادی صنعت برق برمی گردد و به عبارت دیگر تجهیز اقتصادی صنعت برق به این معنی است كه انرژی الكتریكی به عنوان یك كالای قابل داد و ستد در یك بازار ارایه شود و ایجاد بازار برق عملا یكی از راهمكارهای تجهیز اقتصادی است

فلسفه ایجاد بازار برق به تجهیز ساختار اقتصادی صنعت برق برمی گردد و به عبارت دیگر تجهیز اقتصادی صنعت برق به این معنی است كه انرژی الكتریكی به عنوان یك كالای قابل داد و ستد در یك بازار ارایه شود و ایجاد بازار برق عملا یكی از راهمكارهای تجهیز اقتصادی است.

در حقیقت می توان اهداف بازار برق را در چهار بخش دسته بندی كرد:

▪بخش اول: كه مهمترین نیز هست، ایجاد انگیزه های لازم برای شفاف سازی هزینه ها و جداكردن آنها در تولید، انتقال و توزیع است.

▪بخش دوم : شناخت مولفه های هزینه ای بخش های تولید، انتقال، توزیع و كنترل . این مولفه های هزینه ای برای افزایش بهره وری است كه در واقع مسائل فنی با مسائل مالی مرتبط می شود و در نهایت هر تصمیم گیری در صنعت برق، یك ارزیابی فنی – مالی خواهد شد كه این موضوع تاكنون وجود نداشته است.

▪بخش سوم: آماده شدن بستر برای سرمایه گذاری بخش خصوصی است چرا كه هزینه ها شفاف می شوند.

▪بخش چهارم: نیز با مصرف كنندگان نهایی ارتباط دارد و با تعاملی كه با آنها برقرار می شود، انرژی الكتریكی مطمئن را با قیمت مناسب خریداری می كنند.

برنامه های بازار برق، اقدامات خود را در قالب سه برنامه كوتاه مدت ، میان مدت و بلندمدت تعریف كرده است:

▪برنامه های كوتاه مدت: در واقع راه اندازی بازار است و فروشندگان كه همگی از شركت های وابسته به وزارت نیرو هستند، در آن حضور دارند و در حال حاضر ۲۶ فروشنده در بازار برق فعال می باشند.

▪برنامه های میان مدت: شامل راه اندازی بازارهای جدید با عنوان بازار ظرفیت و بازار دوجانبه خواهد بود.

برنامه های بلندمدت: بحث خرید انرژی برق بازار مورد نظر است همچنین وظیفه دیگر بازار این است كه در سالهای آینده فضا را برای حضور بخش خصوصی آماده كند.

●انگیزه های رویكرد جوامع مختلف به سمت بازار برق:

جوامع مختلف برای رویكرد به سمت بازار برق انگیزه های متفاوتی داشته اند. خیلی از كشورهای جهان سوم ، كمبودهای سرمایه گذاری توسط بخش دولتی را بدلیل ورود به بازار رقابتی دانسته اند تا بتوانند این كمبود را توسط بخش خصوصی جبران كنند، بعضی افزایش بهره وری را هدف قرار داده اند و برخی شفافیت هزینه ها را در نظر گرفته اند، به عنوان مثال شركت های برق منطقه ای قبلا تمام مسئولیت تولید، انتقال و توزیع را در منطقه خود به عهده داشته اند و سرمایه گذاری در این بخش ها چندان تفكیك شده از هم نبود، اطلاعاتی درباره این موضوع كه چند درصد سرمایه گذاری انجام شده در ازمینه شبكه های انتقال بوده است، چند درصد در زمینه شبكه های توزیع و چند درصد در زمینه تولید وجود نداشت. همینطور این مسئله كه در بهره برداری چند درصد بودجه به تفكیك صرف تولید، انتقال و یا توزیع می شود، مشخص نبود.

ایجاد محیط رقابت به تبعیض از قوانین بین المللی یكی دیگر از دلایل جهت گیری به سمت بازار برق است. گروه دیگر از كشورها كاهش تصدی گری دولتی و تفكیك مسائل حاكمیتی از تصدی گری را به عنوان هدف تغییر ساختار بیان كرده اند.

به هر حال در كشور ما می تواند تركیبی از دلایل فوق مدنظر باشد . در كشور ما باید در ده سال آینده ظرفیت تولید انرژی الكتریكی تقریبا به دو برابر افزایش داده شود و مسلما به این میزان برای دولت مقدور نیست، بنابراین تشویق به سرمایه گذاری در تولید انرژی الكتریكی یكی از انگیزه های پیوستن به بازار برق است. همچنین تفكیك هزینه ها و شفاف شدن آنها، ایجاد محیط رقابتی و بدون تبعیض، فراهم شدن بستر رقابت و مشاركت بخش خصوصی از انگیزه های دیگر این رویكرد است.

اما از جمله نتایج حاصله از پیاده سازی بازار برق به شرح ذیل می باشد:

- با تفكیك هزینه ها در بخش های تولید، انتقال و توزیع ، زمینه های سرمایه گذاری اقتصادی بصورت شفاف مشخص می شود. در بازاری كه از اول آبان ماه سال ۱۳۸۲ عمر آن آغاز شده ، هزینه برخی از بخشهای اقتصادی مشخص شده است.

بودجه تخصصی شركت های برق منطقه ای قبلا به صورت سیستماتیك نبوده و براساس چانه زنی بودجه این شركت ها تغییر می كرد . در حال حاضر بودجه تخصصی شركت های برق منطقه ای صرفا بر اساس میزان فروش برق به شبكه و میزان خرید از شبكه تعیین می شود.

- نكته بسیار مهم دیگر آن است كه آن میزان از انرژی كه نیروگاه ها به شبكه می فروشند به عنوان خروجی نیروگاه سهمی است است كه خود آنها می پردازند و باید برای كاهش این تلفات فعالیت می كنند. در عین حال آن میزان از انرژی كه به شركت های توزیع داده می شود در مبادی ورودی شبكه های توزیع اندازه گیری و محاسبه خواهد شد . بنابراین شركت های توزیع می بایست هزینه های مصرف انرژی علاوه بر برق فروخته شده به مشتركین ، میزان تلفات خود را هم بپردازند. به این ترتیب شركت ها انگیزه بیشتری برای بهینه سازی شبكه خود خواهند داشت.

- شركت های توزیع می توانند در مدیریت مصرف بسیار فعال باشند و با مذاكراتی كه با صنایع انجام می دهند می توانند بارهای مدیریت پذیر خاموشی توافقی بدهند.

- یكی دیگر از نتایج مهم دیگر آن است كه شاخص های قابلیت اطمینان استاندارد تعریف می شود. پیش بینی می شود كه در آینده ای در یك محیط تجدید ساختار شده و رقابتی، برق براساس كیفیتی كه به مشتری عرضه می شود، قیمت گذاری شود و كسی كه برق را با كیفیت بهتری می خواهد قیمت بیشتری بپردازد و شبكه مناسب با آن طراحی خواهد شد مصرف كننده ای كه برق ارزانتر و با كیفیت پایین تر می خواهد نیز از برق ارزانتری استفاده خواهد كرد.

از نتایج دیگر می توان به مشاركت بخش خصوصی اشاره كرد شركت های خصوصی وقتی كه می بینند محیط مساعد است و محیط رقابت بدون تبعیض باشد، به مشاركت خواهند پرداخت. حاصل آن خواهد بود كه سرمایه گذاری در بخش تولید وتوزیع افزایش پیدا كند.