پنجشنبه, ۷ تیر, ۱۴۰۳ / 27 June, 2024
گس یک مزه مشترک است
کنار چشمه آرزوهای شهر رم ایستاده بودم. با خودم فکر میکردم. با خدای خودم حرف میزدم. به گذشته فکر میکردم. نه گذشته خیلی دور. همان روزهایی که دلم یک مُشت آرزو میخواست. آرزوهایی که حالا اینجا در برابرم ایستادهاند و برایم اتفاق افتادهاند. آرزوی قدم بر یک فرش قرمز، آرزوهای خوب برای «گس» مزهترین فیلمی که در آن بازی کرده بودم.
فلاش بک
من چشم بسته و بدون شناخت پا جلوی دوربین «گس» گذاشتم. نه کیارش اسدیزاده را میشناختم و نه فیلمنامه را خوانده بودم. دستیار آقای اسدیزاده با من تماس گرفت و من را متقاعد کرد.
بعد از آشنایی و صحبت با کارگردان فیلم، حس کردم او میداند چه کار میخواهد بکند. میداند کجا قدم برداشته و میخواهد فیلم بسازد. همان زمان دوستانی به من میگفتند که نباید ریسک کنم و شاید جز چند نام آشنا، همهچیز برای من غریبه بود. اما من عاشق تجربهام و «گس» دلچسبترین تجربهیی بود که داشتم. من با این فیلم بخشی از خود را دیدم.
بخش دیگری از خود را تجربه کردم. حال و هوای یک من ساکت. تجربه تلخ خیانت برای هیچ کس غریب نیست. برای من هم نبوده و من در قالب نزدیکترین کاراکتر به شخصیتم آن را بازی کردم. نقش سهیلا، نقشی دشوار بود. زنی که سکوت میکند، دیالوگ ندارد یا حداقل کم دارد، همهچیز در صورتش است و بس. نمیخواستم کم یا زیاد باشم. از سهیلای فیلم گس دور شوم اما با هدایت کارگردان همهچیز درست سرجایش قرار داشت، نه برای من بلکه برای همه.
جایزهیی که نصیب این فیلم در فستیوال رم شد بیانکننده همین است. کیارش اسدیزاده با تمام جوانیاش یک هدایتکننده درست است و من هم همچون امیر قادری (منتقد سینما و یکی از اعضای هیات داوران هشتمین جشنواره رم) بر این باور هستم که اسدیزاده آینده بسیار روشنی دارد.
سکانس آخر
این فیلم از دردها حرف میزند، از یک درد مشترک. دردی که تنها در جامعه ما نیست. وقتی این فیلم دیده میشود، تشویق میشود و جایزه میگیرد یعنی زنان خارج از مرز ایران، در کشوری همچون ایتالیا، در حالی که به گونهیی دیگر بزرگ شدهاند، دغدغههای دیگری دارند، آزادیهای بیشتری دارند، تفکراتی متفاوت از زنان جامعه ما دارند، باز هم در یک درد، مشترک هستند. این نشانه این است که این مرزهای جغرافیایی اگر روزی برداشته شوند، همه یک زبان دارند، یک دغدغه. این زبان را سینما به خوبی میداند و فیلمی موفق است که به این زبان بهتر سخن بگوید.
تنها تاسف من بر این است که هنوز مردم کشورم موفق به دیدن این فیلم نشدند و من به شخصه دوست داشتم، این فیلم را ابتدا روی پردههای سینمای ایران میدیدم. با این حال به آینده این فیلم در ایران هم خوشبین هستم و اطمینان دارم که مردم کشورمان هم از این فیلم استقبال و با آن همزادپنداری میکنند.
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم قالیباف ایران علیرضا زاکانی مناظره انتخاباتی مناظره محمدباقر قالیباف
سیل قوه قضاییه تهران هواشناسی سوادکوه قتل فضای مجازی شهدای خدمت شهرداری تهران آتش سوزی آلودگی هوا سازمان هواشناسی
دولت سیزدهم نهضت ملی مسکن بازنشستگان حقوق بازنشستگان قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو مسکن قیمت سکه بانک مرکزی ایران خودرو خودرو
تلویزیون سریال شهید خدمت سینمای ایران رسانه ملی دفاع مقدس سینما تئاتر فیلم حج شهید موسیقی
فناوری دانش بنیان فضا
رژیم صهیونیستی روسیه غزه آمریکا جنگ غزه فلسطین اوکراین ترکیه لبنان اتحادیه اروپا حزب الله لبنان حماس
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 لیگ برتر عبدالکریم حسن باشگاه پرسپولیس خوان کارلوس گاریدو جواد نکونام جام ملت های اروپا لیگ برتر ایران باشگاه استقلال
چین نمایشگاه الکامپ عیسی زارع پور وزیر ارتباطات سامسونگ هوش مصنوعی ایلان ماسک ماه اپل ناسا آیفون
کبد چرب رژیم غذایی دیابت زوال عقل سلامت روده ویتامین سنگ کلیه مغز