دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
یک موسیقیدان دوزیست
![یک موسیقیدان دوزیست](/web/imgs/16/144/o8adg1.jpeg)
موسیقی برآمده از نای و کمان علی اکبر شکارچی خصلتی همچون تبار ایلیاتی او دارد. نیازی نیست با مطالعه قبلی به کنسرت تکنوازی اش بروی. یا احیاناً اندکی با نوازندگی یکی از سازهای ایرانی آشنا باشی.
به سرعت گرفتار پنجه ساحرانه اش خواهی شد و این در حالی است که او ساحر و جادوگر هم نیست. موسیقیدانی که در عین داشتن آثار ارکسترال، گوهر تکنوازی را نیک دریافته است. چیزی بیشتر از همقطاران و هم نسلان خود نمی داند. به اندازه همان ها مشق ساز کرده و دود چراغ خورده است. تکنیک هم به معنای غربی در کارش چندان بروزی ندارد.
ولی ساز و آوازش همچون حاج قربان سلیمانی (شمال خراسان)، غلام قادر رحمانی (بلوچستان) و عاشیق رسول قربانی (آذربایجان) مجهز به ابزاری است که به قول شاعر "رشته ای بر گردنم افکنده دوست، می کشد هر جا که خاطر خواه اوست. "متولد ششم فروردین ۱۳۲۸ روستای چم سنگر از توابع شهرستان دورود واقع در استان لرستان است.
کمانچه را نزد نوازندگان محلی آغاز می کند و برای تکمیل اندوخته هایش راهی تهران می شود. دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در مقطعی از تاریخ معاصر برای او و بـسـیـاری دیـگـر از صاحب نامان موسیقی امروز ایران، یک فرصت طلایی را ایجاد می کند تا ضمن آشنایی با چند و چون موسیقی نهادینه شده غربی، با ادبیات موسیقی قدیم ایران هم بدون واسطه آشنا شوند. نخستین جلوه کارش به همراه پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، محمدعلی کیانی نژاد، مرتضی اعیان و خانم پریسا بود. پس از پیروزی انقلاب "خلق لر" نخستین کار مستقل او بود که با تنظیم و همراهی دوست صمیمی اش حسین علیزاده ، راهی بازار غیر رسمی ولی گرم آن روزگار شد.
کاری بر اساس ملودی های لری و بختیاری و استفاده کامل از سازهای شهری مرسوم در موسیقی سنتی آن روزگار که از نظر صدادهی به آثار چاوش شباهت بسیار داشت. سال ۶۱ در تاریخ ۲۰۰ ساله ایران یک استثنا محسوب می شود. خاطره دو قرن شکست های پیاپی کشورمان در مقابل قوای عثمانی، افغانی، روسیه تزاری، انگلیسی، آمریکایی و عراقی، در سوم خرداد این سال با آزادی خرمشهر رنگ می بازد و هیچ ایرانی میهن دوست نمی تواند خوشحالی خود را پنهان کند.
محمد رضا لطفی ظفرنامه خرمشهر را می سراید و شهرام ناظری خنیاگری می کند. محمد علی راغب ترانه پیروزی می سازد و محمد گلریز می خواند. علی اکبر شکارچی هم که فارغ از این ماجرا نیست، با "خونین شهر" خود به استقبال آزادی خرمشهر می رود و در این راه از همکاری و همراهی دوست دیرینه اش عطا جنگوک بی بهره نیست. چهار سال بعد از <خونین شهر> شکارچی به اصل خویش رجوع می کند. "کوهسار" ادای دینی است به فرهنگ منطقه لرنشین زاگرس که تلفیقی از موسیقی لری، بختیاری چهار لنگ و بختیاری هفت لنگ است.
برای نخستین بار سرنای زنده یاد شامیرزا مرادی را با ارکستر سازهای ایرانی همراه می کند تا پنج سال بعد او در فستیوال آوینیون فرانسه غوغا کند و لقب مروارید اقیانوس ها را با خود به ایران بیاورد.تعلق به هنر زادگاه و مردمش سمت و سوی دیگری به او می دهد تا "بیست ترانه کهن لری" را با همراهی ضرب بیژن کامکار و کمانچه و آواز خودش منتشر کند. دغدغه اش در این کار نه بروز خلاقیت، بلکه حفظ بخشی از میراث کهن است.
از فرهنگ های مجاور لرستان غافل نیست و گهگاه بنا به حس و حالی که پیش بیاید، کاری در خور انجام میدهد. "کاروانه" با گویش کردی کرمانشاهی نمونه ای از این تلاش هاست. شاخص بودن آن در دو نوع موسیقی دستگاهی و لری و همچنین آشنایی اش به قواعد بخش نویسی موسیقی غربی، ناصر غلامرضایی را مجاب می کند تا موسیقی فیلم "خون بس" را به او سفارش دهد. اما ظاهراً همه این کارها را انجام داده است تا از دل آنها گوهری بیرون بیاید. پس از ده سال تلاش و پیگیری، در سال ۸۲ موفق می شود "بهار باد" با صدای اساطیری ایرج رحمانپور را به کام تشنگان موسیقی بومی بریزد. اثری کاملاً ارکسترال و در عین حال بسیار بومی که هر شنونده ای را از فضای دود گرفته شهری به طبیعت زیبای لرستان میبرد. شکارچی، موسیقیدانی دوزیست محسوب می شود.
بومی می خواند و می نوازد، چون از آن برآمده و دستگاهی می نوازد و آموزش می دهد، چون علم و عملش را از بهترین آموزگاران دوران خویش آموخته است. بنابراین گوشه چشمی هم به این نوع موسیقی دارد. در آثار متعددی از کارهای محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و محمدرضا درویشی کمانچه نواز نواختهاست.
در عین حال انتشار ردیف های میرزا عبدالله با کمانچه را نخستین بار او تجربه می کند. دونوازی های کمانچه و تنبک تحت عنوان "خواب شقایق" و "عاشقانه" در ادامه همین تعهد موسیقی دستگاهی اوست. با وجود این که صدای گرمی دارد و لری می خواند ولی تجربه فارسی خوانی در کارنامه اش دیده نمی شود.
گر چه تسلط وی به ردیف موسیقی ایران این امکان را به او می دهد که چنین تجربه ای هم داشته باشد. با این حال اگر بخواهد آموزش ردیف را سرعت ببخشد، فقط به ساز کمانچه اکتفا نمی کند و از حنجره هم کمک می گیرد.
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان ایران دولت چهاردهم مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم رهبر انقلاب پزشکیان دولت محمدجواد ظریف رئیس جمهور مجلس انتخابات
تهران اهواز شهرداری تهران شورای شهر تهران هواشناسی اربعین تب دنگی پشه آئدس سازمان هواشناسی وزارت بهداشت قتل پلیس
واردات خودرو خودرو قیمت خودرو بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان مالیات قیمت طلا برق بازنشستگان سایپا
بازی مهران مدیری حسین انتظامی سعید راد تلویزیون سینمای ایران فضای مجازی عاشورا کربلا محرم دفاع مقدس رسانه ملی
هوش مصنوعی دانش بنیان فناوری حوزه علمیه دانشگاه آزاد اسلامی اختلال جهانی باتری
جو بایدن دونالد ترامپ آمریکا رژیم صهیونیستی یمن اسرائیل فلسطین غزه روسیه چین جنگ غزه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال نقل و انتقالات لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران نقل و انتقالات لیگ برتر باشگاه استقلال المپیک 2024 پاریس المپیک تراکتور
اینترنت ایلان ماسک تبلیغات سرعت اینترنت همستر کامبت فیلترینگ گوگل ویندوز ناسا سامسونگ تلگرام
خواب دیابت فشار خون مغز افسردگی ویتامین چای قند بیماری تب دنگی