سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

کینسیولوژی


کینسیولوژی

کینسیولوژی یا مطالعه و بررسی مکانیزم حرکات بدن و بالاخص ماهیچه ها یکی دیگر از این روش های درمانی است که در کنار روش های قبلی برای درمان بیماران مورد استفاده قرار می گیرد اصل این روش مربوط به دهه ۱۹۵۰ در آمریکاست

کینسیولوژی(۱) یا مطالعه و بررسی مکانیزم حرکات بدن و بالاخص ماهیچه ها یکی دیگر از این روش های درمانی است که در کنار روش های قبلی برای درمان بیماران مورد استفاده قرار می گیرد. اصل این روش مربوط به دهه ۱۹۵۰ در آمریکاست. شخصی به نام «جورج گودهارت» (۲) و همکارانش قصد داشتند رابطه حرکات فیزیکی بدن را با عبور جریان انرژی از بدن بررسی کنند. آنان در طی تحقیقات متوجه شدند زمانی که درمانگر با دستان خود قسمت هایی از بدن بیمار را لمس می کند، تغییرات قابل توجهی روی تعادل بدن بیمار ایجاد می شود. با کمی بررسی بیشتر متوجه شدند ماهیچه های بدن در مقابل برخی پیام ها واکنش نشان داده و می توان از فیدبک انرژیک ماهیچه ها برای تشخیص برخی بیماری ها استفاده نمود؛ آنها نام این تست را تست ماهیچه ای یا تست انرژیک گذاشتند. بعدها روش های دیگری در کنار این روش مطرح شد؛ یکی از این روش ها کینسیولوژی است که خود به یکی از این روش های درمانی تبدیل شده است.

هر چه که تجربه می کنیم و به طور کلی تاریخچه حضور ما در این دنیا در جایی ثبت می شود. کینسیولوژیست ها اعتقاد دارند ماهیچه ها به عنوان بخشی از سیستم عصبی ما و در اصل به عنوان شبکه ارتباطی بدن، این تجارب را در خود نگه می دارند. سیستم کنترلی حرکتی ماهیچه ها از ضمیر ناخودآگاه فرمان می گیرد. ما راه می رویم، می دویم و . . . کلیه فرمان ها از ضمیر ناخودآگاه است. در تست ماهیچه ای درمانگر راهی برای برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه باز می کند. او ا ز طریق پرسش سئوالاتی سعی می کند کلید مشکل را پیدا کند.

در کینسیولوژی بدن را از نظر ساختاری، شیمیایی و ذهنی مورد توجه قرار می دهند. اگر سه ضلع این مثلث یعنی ذهن، ساختار فیزیکی بدن و ترکیبات شیمیایی بدن در حالت تعادل با یکدیگر باشند بدن شخص در سلامتی خواهد بود ولی اگر بین این سه ناهماهنگی ایجاد شود شخص بیمار خواهد شد. مثلا یک عدم تعادل در ترکیبات شیمیایی بدن ممکن است منجر به بروز علایم بیماری ذهنی شود.

در این روش ابتدا درمان گر سئوالاتی کلیدی برای تشخیص بیماری از بیمار می پرسد تا متوجه شود بیماری مربوط به کدام یک از حوزه های ساختاری، ذهنی یا شیمیایی بدن است. گاه ممکن است بیماری تلفیقی از این سه حوزه هم باشد. گویی پزشک و بیمار با هم وارد سفر کشف بیماری می شوند.

در این سفر، روند حرکت برای هر فرد با دیگری متفاوت است. درمان گر در روند معاینه کلی بیمار، مثل گرفتن فشار خون ( که در سه حالت نشسته، ایستاده و خوابیده گرفته می شود و اگر به سه عدد مختلف رسید یکی از علامات عدم تعادل و ناهماهنگی محسوب می شود)، ضربان قلب، عکس العمل با ضربه زدن به سر زانو، وضعیت پوست، ضمن این که سئوالاتی از بیمار می پرسد، ماهیچه های او را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت وارد برنامه کینسیولوژی می شود.

درمان گری کینسیولوژی دو قسمت دارد یکی تشخیص نقطه یا نقاط ناهماهنگ بدن که دچار عدم تعادل شده و یکی ارائه روش هایی برای بازگرداندن تعادل به آن نقطه یا نقاط.

خانم۳۰ ساله ای دچار استرس شدیدی شده بود. دکتر سئوالات کلیدی را از خانم می پرسید. او دچار سوءتغذیه هم شده بود. پس از بررسی بیشتر درمان گر متوجه شد این خانم در زمان نوزادی اش همیشه از اینکه در آغوش افراد غریبه باشد احساس ناامنی می کرده و تشخیص داد تنش های فعلی وی ناشی از ارتباط ماهیچه های بدنش در نوزادی با افراد غریبه است. او برای درمان وی پیشنهاد کرد تا این خانم در هر فرصتی که بدست می آورد با خود زمزمه کند و آواز بخواند تا ارتعاشات درونی و بیرونی اش به گونه ای هماهنگ شود.

گزارشات در مورد این نوع درمان گری کم نیستند اما اینکه تا چه حد این روش درمانی موفق بوده یا نه، آماری درستی در دست نیست ولی همین قدر می دانیم که این روش در حال بسط و گسترش است و شاخه ها و زیرشاخه های مختلفی هم دارد که در همه آنها نقطه تمرکز فعالیت و عملکرد ماهیچه هاست.

پس مراقب ماهیچه های مان باشیم چون طبق نظر کینسیولوژیست ها ماهیچه ها تمام اعمال و افکار و کلام ما را در خود ثبت و ضبط می کنند.

گردآوری ، ترجمه و تنظیم: تینا پورشاهید

منبع:اینترنت

پی نوشت:

۱-Kinesiology

۲-GeorgeGoodheart