سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
رعایت فاصله ایمنی

یادم میآید در کلاس نویسندگی دانشگاه بحثی در اینباره مطرح کردم که نویسنده برای بازتولید داستان به شکل یک روایت تخیلی و یا یک شرح حال چقدر باید به لحاظ زمانی میان خلق اثر و رویداد واقعی فاصله بگذارد. هیچکس نتوانست جواب دقیقی به سوالم بدهد اما همگی قبول کردند که رعایت یک فاصله زمانی معین قطعا برای نویسنده و نویسندگی مفید است. مشابه این سوال در حیطه فیلمسازان و فیلمهایی که اخیرا درباره جنگ در افغانستان و عراق تولید شدهاند مصداق دارد که البته پاسخ به آن دشوار است. تلاشهای اخیر فیلمسازان آمریکایی برای دست و پنجه نرم کردن با درگیری ارتش آمریکا در عراق و افغانستان تا حد زیادی شکستهایی هستند که با تبلیغ زیادی عرضه شدهاند و ظاهرا بیشتر از آنکه فیلمبینها را راضی کنند منتقدها روزنامهنگاران را به خود جذب کردهاند. در واقع کارگردانها و ستارهها با مشارکت در چنین فیلمهایی استعدادهای خود را خرج داستانسراییهای متمرکز بر خاور میانه میکنند که حتی تماشاگران بالقوه اینجور داستانها هم به آنها کمتوجهی میکنند. به عنوان مثال میتوان از «قابل انتشار» برایان دی پالما نام برد و یا «شیرها در کمین برهها» که با مضمون افغانستانی خود و ابرستارههایی مانند تام کروز، مریل استریپ و رابرت ردفورد (که البته کارگردان فیلم است) نتوانست آنطور که انتظار میرفت تماشاگران را به سینماها بکشاند.
و یا فیلم «در دره الاه» به کارگردانی پل هیگس با بازی تامی لی جونز، سوزان ساراندون و چارلیز ترون؛ و یا فیلم جدیدتری مانند «تمدید خدمت» (Stop-Loss )که کارگردانش کیمبرلی پیرس پیش از این با فیلم «پسرها گریه نمیکنند» تحسین زیادی برانگیخته بود.
این فیلمها داستانهای متنوعی دارند اما با دیدی جمعی همگیشان درباره رنجهای فردی و پیامدهای اخلاقی حضور سربازان جوان آمریکایی در جنگ هستند که ماموریت نظامی خود را در خاورمیانه میگذرانند؛ ماموریتی که به نظرم تاریکترینش در فیلم «قابل انتشار» برایان دی پالما نمود داشت که البته بیشتر از فیلمهای فوق مهجور ماند و دیده نشد. در «قابل انتشار» بر اساس یک داستان واقعی تولید شده است؛ نیروهای آمریکایی برای یک دختر ۱۴ ساله عراقی مزاحمت ایجاد میکنند و والدین و خواهر بزرگتر او را به قتل میرسانند.
شیرها در کمین برهها هم به مسئله دستکاری رسانهای و تعهدات یک سرباز ایدهآلیست میپرداخت که گرفتار در راستای انجام ماموریت نظامی در افغانستان با مخاطراتی مواجه میشد. «در دره الاه» و «تمدید خدمت» هم همین مضامین را مطرح میکردند که البته اینبار داستان در آمریکا میگذشت. در «در دره الاه» یک سرباز آمریکایی که به تازگی از جنگ برگشته است به طور مرموزی ناپدید و کشته میشود. «تمدید خدمت» هم شامل دو داستان تند و تیز درباره سربازانی است که به خانهشان در تگزاس برمیگردند. یکی از سربازها از فشارهای روانی ناشی از حضور در جنگ رنج میبرد و دیگری هم به بیراهه کشیده میشود. شکست اقتصادی تاسفانگیز این فیلمها در زمینه جذب مخاطب، تهیهکنندگان و توزیعکنندگان را گیج و پریشان کرده است. این پریشانی به حدی است که شرکت لایونز گیت تاریخ نمایش فیلم نیمه جدی نیمه شوخی «خوششانسها» را تا ماه اکتبر به تعویق انداخت. «خوششانسها فیلمی است که در شرایط عادی میتواند به یک فیلم پرفروش تبدیل شود. این فیلم به کارگردانی «نیل برگر» (کارگردان «شعبده باز») از فیلم «آخرین گروه / ۱۹۷۳» به کارگردانی هال اشبیـ یکی از بهترین فیلمهایی که درباره همرزمانِ دوران ویتنام تولید شدهـ الهام گرفته است.
واقعیت این است که فیلمهای جنگی هرگز در زمان جنگ با اقبال مواجه نشدهاند. حتی یکی از مهمترین فیلمهای درباره جنگ جهانی اول یعنی «قلبهای جهان» که به کارگردانی دی. دابلیو. گریفیث در سال ۱۹۱۷ تولید شده بود در ماه مارس سال ۱۹۱۸ به نمایش درآمد. در خلال جنگ جهانی دوم وزارت اطلاعات فدرال برای فیلمهای جنگی مانعتراشی میکرد و به همین دلیل در خروجی فیلمهای آن سالها تعداد معدودی فیلم جنگی به چشم میخورد. در میان فیلمهای حائز اهمیت آن دوران میتوان از «ببرهای پرنده / ۱۹۴۲»، «خانم مینیور / ۱۹۴۲» و مهمتر از اینها مجموعه مستند هفت قسمتی فرانک کاپرا با نام «چرا میجنگیم / ۱۹۴۲ -۱۹۴۵» نام برد.
شخصا به عنوان سربازی که در جنگ ویتنام حضور داشتهام ۱۵ سال صبر کردم تا فیلمهای آمریکایی به واقعیتهای جنگ و واقعیتهایی که من از جنگ میشناختم نزدیک شوند. این نکته بدان معنا نیست که هالیوود برای ۱۵ سال ویتنام را فراموش کرده بود بلکه از این مسئله ناشی میشود که فیلمسازان آن دوران با احتیاط با جنگ مواجهه میشدند و به ندرت از اسلوبی سرراست و مستقیم استفاده میکردند. «کلاه سبزها / ۱۹۶۸» گرچه با کمک نیروی نظامی ایالات متحده تولید شد اما ستاره و کارگردان فیلم جان وین اصرار داشت فیلمش یک مسئله جدلی نشود و صرفا در حد یک داستان کابویها علیه سرخپوستها باقی بماند. حتی پوشش رسانهای جنگ ویتنام در اخبار شبانه تلویزیونی آن زمان هم کشدار و ملالآور به نظر میآمد. به همین دلیل گمان میکنم فیلمسازان و سینماروها در آن سالها تصورش را هم نمیکردند که به تماشای یک فیلم درباره جنگ ویتنام بروند که اثر جذابی باشد. شاید آنها درست فکر میکردند. وقتی اخبار و رسانه مملو از تصاویر مربوط به جنگ هستند طبیعتا یک فیلم داستانی جنگی هم چنگی به دل نمیزند.
تاریخ نشان میدهد که مهمترین و قابل اعتناترین فیلمهای جنگی در سالهای پس از جنگ تولید شدهاند. اولین فیلم فوقالعاده آمریکایی درباره جنگ جهانی دوم «بهترین سالهای زندگی ما» بود که در سال ۱۹۴۶ به نمایش درآمد. این روند در سالهای اخیر هم ادامه داشته است و نتیجهاش فیلمهای درخشانی مانند «نجات سرباز رایان / ۱۹۹۸» و «پرچمهای پدران ما / ۲۰۰۶» بوده است. در زمینه فیلمهای مربوط به جنگ ویتنام هم شاهد اتفاق مشابهی هستیم: سال پیش شاهد فیلم تاثیرگذار «سپیده دم نجات» بودیم که داستان گرفتار شدن در حصار دشمن را به تصویر میکشید. قبل از این فیلم در سال ۲۰۰۲ شاهد نسخه بازسازی شده «آمریکایی آرام» بودیم که در نوع خود فیلم باشکوهی است. لحن و دیالوگهای «آمریکایی آرام» تا حد زیادی یادآور تجربیاتی است که شخصا در سالهای اقامتم در سایگون با آنها دست و پنجه نرم کردهام؛ تجربیاتی که تنها چند سال پس از سال ۱۹۵۵ و زمانی که گراهام گرین رمان را نوشت کسب کردهام.
فرانک بیور
منبع: Michigan Today
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست