پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
آن ناخدای كشتی ایمان
مهمترین وظیفه امامان (ع) ، هدایت خلق خداست به آنچه مایه رضای خداست. مثل امامان به قول امام علی(ع) مثل كعبه است كه مردم باید به گردش بگردند. بنابراین خلق خدای باید بخواهند و گرد امام درآیند. وقایع حیات برخی امامان نشانگر این حقیقت تلخ است كه خلق خدای نخواسته اند. یكی از این امامان، امام موسی بن جعفر كاظم(ع) است كه ستمگری حاكمان و غفلت مردمان مانع افاضه ایشان و استفاضه مردم از ایشان گردید. با این مقدمه به فرازهایی از زندگی امام موسی كاظم(ع) نگاهی می افكنیم.
نامش موسی، لقبش كاظم، كنیه اش ابوالحسن، مادرش بانویی با فضیلت به نام حمیده و پدرش ششمین پیشوای مسلمانان جعفر صادق(ع) است. او در سال ۱۲۸ هجری در سرزمین ابواء یكی از روستاهای اطراف مدینه دیده به جهان گشود و در سال ۱۸۳ هجری قمری به شهادت رسید. قبل از او پدرش جعفر(ع) توانسته بود تا از فراغ و خلاء سیاسی حاصل آمده از انقراض حكومت اموی و استقرار حكومت عباسی نهایت استفاده را ببرد و به نشر معارف اسلامی و تربیت شاگردان بپردازد. در هنگام شهادت امام صادق(ع) اما منصور دوانیقی دومین خلیفه عباسیان در اوج اقتدار و تسلط بود.
امام كاظم (ع) چهار سال ابتدایی زندگی خویش را تحت حكومت اموی سپری كرد كه البته این دوران، اوج ضعف و زبونی حكمرانی امویان را شاهد است. از چهار سالگی تا سال ۱۳۶ كه آغاز حكومت منصور است نیز چهار سال را طی كرد كه باز هم به علت عدم استقرار و استحكام حكومت عباسی، جهان اسلام شاهد هرج و مرج است. امام صادق(ع) در سال ۱۴۸ در مدینه به شهادت رسید و البته به دستور و توطئه منصور. بنابراین امام كاظم در هنگام رسیدن به امامت دارای بیست سال بوده است.
منصور از سال ۱۳۶ تا ۱۵۸ و به مدت بیست و دو سال حكومت كرد. امام كاظم (ع) ده سال پایانی این حكومت را درك كرد. بنابراین كاملاً طبیعی است كه امام در این ده سال به هیچ گونه اقدام سیاسی كه باعث تحریك حكومت گردد دست نزند و به همان روش پدر كه دنبال كردن یك برنامه علمی گسترده بود بپردازد. سیدبن طاووس می نویسد: «گروه زیادی از یاران و شیعیان خاص امام كاظم(ع) و رجال خاندان هاشمی در محضر آن حضرت گرد می آمدند و سخنان گهربار و پاسخ های آن حضرت به پرسش های حاضران را می نوشتند و هر حكمی كه در مورد هر پیشامدی صادر می كرد یادداشت می كردند».(۱) فضل تقوای امام تنها موجب اعجاب شیعیان نبود، بلكه دانشمندان و محدثان و فقهای بزرگ اهل سنت نیز در برابر عظمت او سر تعظیم فرود می آورند. ابن حجر هیثمی، یكی از علمای بزرگ اهل سنت درباره ایشان می نویسد: «موسی كاظم وارث علوم و دانش های پدر و دارای فضل و كمال او بود. وی در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق العاده ای كه در رفتار با مردم نادان از خود نشان داد، كاظم لقب یافت. و در زمان او هیچ كس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه او نمی رسید». (۲)
پس از منصور، فرزند بزرگش محمد كه به مهدی شهرت یافته بود به تخت خلافت تكیه زد. مهدی ابتدا شیوه پدر را در صلابت و خشك بودن برگزید و از بزم و مجالس عیش خودداری كرد اما دیری نپایید كه تغییر روش داد و بساط عیاشی را برقرار ساخت. رفتار سیاسی مهدی نیز نسبت به مخالفان تغییر كرد و سختگیری خود را بر آنان افزون ساخت. مهدی عباسی پس از یازده سال خلافت در سال ۱۶۹ درگذشت. پس از وی هادی عباسی به خلافت رسید.
هادی نسبت به علویان بسیار سختگیر بود، حق آنها را از بیت المال قطع كرد، زیرا حق آنان در زمان مهدی عباسی از بیت المال پرداخت می شد. سادات هاشمیان در این عصر مورد تعقیب مدام قرار گرفتند. رعب و وحشت شدیدی در میان آنان به وجود آمد. سرانجام این فشار به صورت قیام، واكنش خویش را نشان داد. رهبری این قیام را «حسین صاحب فخ» برعهده داشت. او حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع) است و چون در سرزمینی به نام فخ در ۶ میلی مكه در جنگ با سپاهیان خلیفه عباسی به قتل رسید به «صاحب فخ» یا «شهید فخ» مشهور گردید. امام كاظم اما از پیش، شكست این نهضت را پیش بینی می كرد، اما زمانی كه احساس كرد حسین در عزم خویش استوار است به او فرمود: «گرچه تو شهید خواهی شد، ولی باز در جهاد و پیكار كوشا باش. این گروه، مردمی پلید و بدكارند كه اظهار ایمان می كنند، ولی در باطن ایمان و اعتقادی ندارند. من در این راه اجر و پاداش شما را از خدای بزرگ می خواهم».(۳) البته رابطه امام و قیام فخ چندان از دید حكومت هم مخفی نبود و حكومت نیك می دانست كه امام چه مقدار بر نهضت ها و قیام های شیعی تاثیرگذار است. جمله ای كه علامه مجلسی از هادی عباسی نقل می كند این مطلب با تأیید می كند: «به خدا سوگند، حسین (صاحب فخ) به دستور موسی بن جعفر بر ضد من قیام كرده و از او پیروی كرده است، زیرا امام و پیشوای این خاندان كسی جز موسی بن جعفر نیست. خدا مرا بكشد. اگر او را زنده بگذارم!»(۴) البته این تهدیدها تأثیری بر امام نداشت. هادی هم قبل از اینكه تصمیم خود را عملی سازد در سال ۱۷۰ هجری یعنی یك سال پس از به خلافت رسیدنش مرد. خبر مرگ هادی باعث شادی و خشنودی مردم شد. پس از هادی نوبت به برادر وی هارون الرشید رسید تا در سال ۱۷۰ خلافت مسلمانان را به دست گیرد. هارون بیست و سه سال خلافت كرد.هارون اما مردی سیاست پیشه بود و به هیچ وجه سیاست برادر و پدر خویش را در پیش نگرفت. هارون آشكار خود را منتسب به رسول خدا(ص) می دانست و سعی در اعلام و اعلان این انتساب داشت. «او روزی وارد مدینه شد و به زیارت بارگاه رسول خدا(ص) شتافت. هنگامی كه به حرم پیامبر(ص) رسید، انبوه جمعیت از قریش و قبایل دیگر در آنجا گرد آمده بودند. هارون رو به قبر پیامبر كرده، گفت: درود بر تو ای پیامبر خدا! درود به تو ای پسرعمو! او در میان آن جمعیت انبوه، نسبت عموزادگی خود با پیامبر اسلام(ص) را به رخ مردم كشید و به آن افتخار می كرد تا مردم بدانند خلیفه پسرعموی پیامبر است. در این هنگام پیشوای هفتم كه در آن جمع حاضر بود، از هدف هارون آگاه شده نزدیك قبر پیامبر رفت و با صدای بلند گفت: «درود بر تو ای پیامبرخدا! درود بر تو ای پدر!». هارون از این سخن امام سخت ناراحت شد. به طوری كه رنگ از صورتش تغییر یافت و بی اختیار گفت: «واقعاً این افتخار بزرگی است».(۵) هارون دارای شخصیتی دوگانه بود. او در دربار خلافت به دنیا آمده و از كوچكی، با عیش و خوشگذرانی، خو گرفته بود، طبعا كشش نیرومندی به سوی لذت طلبی و خوشگذرانی و اشرافیگری داشت و از سوی دیگر محیط كشور اسلامی و موقعیت خود وی، ایجاب می كرد كه یك فرد مسلمان و پایبند به آیین اسلام باشد. او خصوصیات عجیب و متضادی داشت. ظلم و عدل، رحم و خشونت، ایمان و كفر، سازگاری و سختگیری، به نحو عجیبی در وی وجود داشت. او از یك سو از ستمكاری و ظلم و ستم باك نداشت و خون افراد بی گناه را بی ترس از جزای الهی برزمین می ریخت، از سوی دیگر مردم او را مشاهده می كردند كه در پای منابر وعظ و خطابه چگونه اشك می ریزد. او از طرفی نماز می خواند و از طرف دیگر به میگساری و عیش و طرب می پرداخت. تظاهر به دینداری یكی از ویژگی های بارز هارون بود. جرجی زیدان در این باره می نویسد: «خلفای عباسی، خلفای فاطمی مصر و خلفای اموی اندلس، به علت برخورداری از رنگ و بوی دینی، در برابر بسیاری از مشكلات پایدار شدند. به همین گونه، دوام حكومت های غیرعرب مانند حكومت عثمانی كه جنبه دینی یافته بودند، بیش از سایر حكومت ها بوده است»(۶). بنابراین می توان سختی وظایف امام و سنگینی تكلیفی را كه او بر دوش خویش احساس می كرده است درك نمود. «مواجهه با خلیفه متظاهر به دینداری» خلیفه ای كه پای منابر غش می كند و زار زار می گرید. بنابراین رویكردهای امام نیز در این مواجهه گوناگون بود. در زمان امام، شاگرد او علی بن یقطین به دربار هارون و قبل از او به دربار هادی راه یافت. علی بن یقطین با موافقت امام این وزارت را برعهده گرفت. هدف امام از این موافقت نیز كاملاً واضح بود؛ «حفظ جان، مال و دین شیعیان». علی بن یقطین خمس اموال خود را نزد امام می فرستاد. «دو نفر از یاران امام نقل می كنند، پسر یقطین روزی ما را احضار كرد و اموال و نامه هایی به ما داد و گفت: دو مركب سواری بخرید و از بیراهه بروید و این اموال و نامه ها را به ابوالحسن علیه السلام بدهید.
این دو نفر می گویند: به كوفه آمدیم و مركب سواری خریدیم و توشه راه تهیه نمودیم و از بیراهه حركت كردیم تا آنكه به سرزمین «بطن الرمه» رسیدیم و چهارپایان را بستیم و برای آنها علوفه گذاشتیم و برای صرف غذا نشستیم. در این هنگام سواره ای همراه شخصی دیگر نمایان گردید. وقتی نزدیك شد، دیدیم امام كاظم علیه السلام است. از جا برخاسته سلام كردیم و اموال و نامه ها را تحویل دادیم. در این هنگام امام نامه هایی را بیرون آورد و به ما داد و فرمود: اینها جواب نامه های شماست. گفتیم: غذا و توشه ما تمام شده است. اگر اجازه بفرمایید به مدینه برویم تا هم مزارپیامبر را زیارت كنیم و هم توشه تهیه نماییم. فرمود: آنچه از توشه شما باقی مانده بیاورید، توشه را بیرون آوردیم. آن را با دست زیر و رو كرد و فرمود: این شما را تا كوفه می رساند، امام رفتن ما را به مدینه صلاح تشخیص نداد و فرمود: شما (در واقع) پیامبر را دیدید، اینك در پناه خدا برگردید»(۷). امام سیزده سال از عمر خویش را با هارون الرشید معاصر بود. در این مدت امام چندین بار زندانی شده است. زندانی شدن مكرر امام تا آنجایی كه گفته می شود امام در زندان سندی بن شاهك بغداد به شهادت رسیده است، یك امر را بخوبی اثبات می نماید: «مبارزات بی وقفه سیاسی امام».
هارون می دانست كه شیعیان و در رأس آنان موسی بن جعفر(ع) وی را غاصب خلافتی می دانند كه شایسته او نیست. بنابراین اگر روزی آنان قدرتی بدست آرند لحظه ای در نابودی حكومت وی درنگ نخواهند كرد. هارون با سیاستمداری خاص خود همواره آمادگی امام را برای قیام محك می زد.برای همین منظور، «روزی هارون به آن حضرت اعلام كرد، حاضر است فدك را به او برگرداند. امام فرمود: در صورتی حاضرم فدك را تحویل بگیرم كه آن را با تمام حدود و مرزهایش پس بدهی. هارون پرسید: حدود و مرزهای آن كدام است؟
امام فرمود: اگر حدود آن را بگویم هرگز آن را پس نخواهی داد!
هارون اصرار نمود و سوگند یاد كرد كه این كار را انجام خواهد داد. امام حدود آن را چنین تعیین فرمودند:
حد اولش، عدن؛
حد دومش، سمرقند؛
حد سومش، آفریقا؛
و حد چهارم آن ارمنستان و دریای قزوین است. هارون كه با شنیدن هر یك از این حدود، تغییر رنگ می داد و بشدت ناراحت می شد، با شنیدن حدود چهارگانه، نتوانست خود را كنترل كند و با خشم و ناراحتی گفت: با این ترتیب چیزی برای ما باقی نماند! امام فرمود: می دانستم كه نخواهی پذیرفت و به همین دلیل از گفتن آن امتناع داشتم»(۸).
امام در واقع با بیان این مطلب قصد داشت به هارون بفهماند كه حكومت تو تماماً غاصبانه است و فدك البته رمزی از این غصب هارون است.
هارون اما آنگونه كه خود می گوید، تنها بر تن ها و بدن ها حكومت دارد. اما امام بر قلب ها و دل ها حكومت دارد. این همان چیزی بود كه هارون را با آنكه مالك الرقاب جهان اسلام بود، رنج می داد. سرانجام این نفرت و رنج، باطن پلید خویش را نمایان ساخت و امام به دستور هارون در سحرگاه بیست و پنجم رجب سال ۱۸۳ در زندان سندی بن شاهك بغداد مسموم و به شهادت رسید.
سهند صادقی بهمنی
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست