جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

هربرت اسپنسر


هربرت اسپنسر

هربرت اسپنسر، یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان سده نوزدهم به شمار می‌رود. او به سال ۱۸۲۰ میلادی زاده شد. پدر و جدش آموزگار بودند و خود وی نیز هنگام تحصیل به ریاضیات و علوم فنی علاقمند …

هربرت اسپنسر، یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان سده نوزدهم به شمار می‌رود. او به سال ۱۸۲۰ میلادی زاده شد. پدر و جدش آموزگار بودند و خود وی نیز هنگام تحصیل به ریاضیات و علوم فنی علاقمند بود و مهندسی آموخت. لیکن از آموزش منظم و روشمندی برخوردار نبود و معلومات فراوان و پراکندهٔ خود را از راه تجربه و تتبعات شخصی به دست آورد.

زندگی

هربرت اسپنسر در بیست و هفتم آوریل سال۱۸۲۰در شهر صنعتی داربی انگلیس زاده شد. پس از تحصیلات مقدماتی در سال ۱۸۳۶ به استخدام شرکت راه‌آهن در آمد. او در اوقات بیکاری به نگارش و خودآموزی می‌پرداخت و بر اساس همین استعداد و سفارش عمویش، توماس اسپنسر، در نشریه «اکونومیست» به کار مشغول شد. مرگ عموی هربرت اسپنسر در سال ۱۸۵۱ و ارثیه‌ای که برای او به جا گذاشت، به آرزوی او جامهٔ عمل پوشاند. او مشاغل خود را رها کرد و به عنوان نویسنده و محققی آزاد به پژوهش و تحقیق در زمینه علوم رایج زمان همت گماشت. او با شیفتگی و درایت خویش به آموختن مطالب و دست‌آوردهای دانشمندان زیست‌شناس مانند لامارک و کارپنتر پرداخت و دریافت‌های خود را در زمینه جامعه‌شناسی به کار گرفت.

پس از مرگش بنا به وصیت او، جسد وی سوزانده شد.

زندگی علمی و تحقیقی

مهم‌ترین علاقهٔ اسپنسر مطالعهٔ دگرگونی در ساختارهای اجتماعی است. از نظر اسپنسر تکامل از یک وضعیت نامعین، نامنسجم و یک‌دست به وضعیت منسجم، نا همگون و چنددست (متکثر) حرکت می‌کند. هرچه تمایز بیشتر باشد انسجام بیشتر خواهد شد و وابستگی تقویت می‌شود. از آغاز عمر به بحث درباره مسایل سیاسی، دینی و فلسفی علاقه داشت و از طریق مطالعه و تحقیق در علوم طبیعی به نظریاتی متحول و پیشرو دست یافت. در این مقصود رنج برد و ضعف پیری مانع کارش نگردید. وقتی که به این کار همت گماشت کتاب معروف داروین هنوز نوشته نشده بود و چون این کتاب منتشر شد اسپنسر در فلسفه و عقیده خود استوارتر گردید و از تحقیقات داروین نیز استفاده کرد. اسپنسر مانند سن سیمون، آگوست کنت و کارل مارکس به دنبال تفسیر جامعه و تغییر آن کوشش داشت. او در سال ۱۸۶۰ میلادی شاهکار زندگی خود را به نام «تکامل» آغاز کرد. اسپنسر اعتقاد داشت که تکوین اجسام به اهتمام اجزای متشکل در درون خود صورت می‌گیرد. مبدأ چنین تفکری که: تکامل به طور مستقل و خارج از مشیت الهی یا قدرت دیگری انجام می‌گیرد، در عهد خود فرضیه‌ای انقلابی بود. اسپنسر علاوه‌بر زیست‌شناسی، به قلمرو جامعه‌شناسی و سپس «اخلاق» که احتمالأ در آن دوره به عنوان درجات مترتب در نظم پدیده‌ها محسوب می‌شد، روی آورد. اسپنسر موفق شد با ارایه اصولی که از فرضیه تکامل برگرفته بود، فلسفه عمومی را بارور سازد. او معتقد بود که: کهکشان به صورت مجموعه‌ای عظیم حرکت می‌کند و پیوسته در جهت کسب ویژه‌گی‌ها و تفکیک و تنظیم عناصر، تکمیل می‌گردد و در این مسیر به هم‌آهنگی بیشتر بین عناصر تشکیل‌دهنده می‌پردازد. در مجموعه رسالات زیست‌شناسی (۶۷-۱۸۶۴)، اسپنسر از نظرات چارلز داروین و آلفرد راسل والس درباره تقسیم کار بین سازواره‌ها سود جسته‌است.