دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

اثری ممتاز و تکرارناپذیر


اثری ممتاز و تکرارناپذیر

نگاهی به مشکلات ساخت مشهورترین مجموعه آئینی ایران امام علی ع

داود میرباقری فیلمساز خوبی است. تئاتری پیشنهاددهنده‌ای است و کلاً یک پدیده است در سینما، تئاتر و تلویزیون ایران؛ با این همه گاهی اوقات یک کارگردان همه اسباب و اثاث کار را آماده دارد اما کار پیش نمی‌رود و زمانی دیگر، همه شواهد و قرائن دال بر پیش نرفتن کار است ولی موفقیتی بزرگ رقم می‌خورد.

میرباقری در کارنامه خود، هر دو مورد را داشته؛ مجموعه امام علی(ع)، تنها مجموعه تلویزیونی او نیست گرچه [تا اکنون] بهترین اثر وی در حوزه رسانه‌ای تصویری است [حتی در مقایسه با آثار سینمایی‌اش] ساخت این اثر، با توجه به بودجه بسیار محدودش، فقدان امکانات سینمایی لازم در زمان ساختش، مشکلات عرفی بسیار در زمینه شکل‌گیری چنین روایتی، در بدو امر ناممکن می‌نمود ولی او بر ناممکن فائق آمد و این نشان می‌دهد، گاهی اوقات مشکلات هر چه بیشتر باشند، کار صیقل‌خورده‌تر می‌شود.

● پیروزی نقش بر بازیگر

همه می‌دانیم که داریوش ارجمند بازیگر خوبی است. نقش خوب هم در کارنامه‌اش کم ندارد. سه نمونه سینمایی‌اش، حضورش در «کشتی آنجلیکا» و «ناخدا خورشید» و «آدم‌ برفی» است اما آنچه جایگاه فعلی او را در افکار و اذهان عمومی رقم زده، بازی‌اش در نقش «مالک اشتر» مجموعه امام علی(ع) است نقشی که در نگاه مخاطبان ایرانی، با نقش «حمزه» در فیلم «پیام» [در ایران: محمد رسول‌الله (ص)] مقایسه شد و [با بازی یکی از اسطوره‌های بازیگری تاریخ سینما یعنی «آنتونی کویین»] او در این اثر توانست از مرز «خود» بگذرد و «شخصیت» را به مردم نشان دهد در حالی که در بازی‌های دیگرش، ابتدا این داریوش ارجمند بود که درقاب شناخته می‌شد و مخاطبان نامش را بر زبان می‌آوردند. پس از این مجموعه، مخاطبان عام او را با این نقش پذیرفتند و حتی دیگر، نام شناسنامه‌ای‌اش را از ذهن راندند و «مالک اشتر» خطابش کردند.

● اسطوره بازیگری در نقش منفی

آنهایی که در چند فیلم، مهدی فتحی را دیده بودند پیش از نمایش مجموعه امام علی (ع)، یقین داشتند که انتخاب او برای نقش عمروعاص، انتخابی نادرست است چرا که او همیشه نقش آدم‌های ساده‌دل را بازی کرده بود و در چنین نقشی، کلیشه شده بود. تصور عمومی این بود که بهترین انتخاب در این زمینه، داوود رشیدی است [که در «تنهاترین سردار» این نقش را ایفا کرد] با این همه، در همان نخستین قسمتی که فتحی در نقش عمروعاص ظاهر شد، مردم او را در این نقش پذیرفتند و این نقش به بهترین نقش زندگی هنری‌اش و یکی از موفق‌ترین نقش‌های منفی تاریخ سینما و تلویزیون ایران بدل شد. موفقیت او در نقش عمروعاص چنان بود که بعدها حتی بازی بازیگر ششدانگی مثل رشیدی را هم در این نقش، تحت‌الشعاع خود قرار داد. او در ابتدای دهه هشتاد درگذشت در حالی که در اذهان عمومی، به عنوان یکی از اسطوره‌های بازیگری، ماندگاری یافته بود.

روزگاری بود که مجموعه تاریخی [یا لااقل با عطف قصه به دوره‌ای تاریخی] ساختن در ایران، امری محال به نظر می‌آمد چند نفری هم که شجاعت به خرج دادند و با بودجه‌های محدود، رفتند طرف ساخت این آثار، بعدها مجبور شدند چند شغله کار کنند تا جوابگوی بدهی‌های پروژه باشند.

در مورد مجموعه‌های تاریخی – آئینی، که کسی واقعاً شهامت نزدیک شدن به آن را نداشت چون غیر از مشکلات مالی و تأمین هزینه و تکنولوژی سینمایی، تهیه‌کننده، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و بازیگران، باید جوابگوی اعتقادات مردم هم می‌بودند و در ضمن، ابتدا باید فیلمنامه مورد رضایت علما هم قرار می‌گرفت.

پیش از انقلاب، به دلیل اینکه علمای ایران، تلویزیون را «بلیه فرهنگی حکومتی لاقید» می‌دانستند، طبیعتاً چنین امری ممکن نبود و پس از انقلاب هم، - لااقل در دهه نخست – مجموعه‌سازان و سینماگران، بی‌آنکه در زمینه تعامل با علما مشکلی داشته باشند، هراسان از باورهای عرفی، از چنین روندی دوری می‌کردند بنابراین وقتی که خبر رسید داود میرباقری با بودجه‌ای که حتی کفاف ساخت مجموعه‌ای درباره دوره قاجار را هم نمی‌داد، می‌خواهد [بی‌آنکه لوکیشن‌های مورد نظر موجود باشد] مجموعه‌ای درباره روزگار صدر اسلام بسازد و آن هم با محوریت شخصیتی مانند مولا علی(ع) [که نه تنها در مذهب شیعه، بلکه در دیگر مذاهب اسلامی هم دارای ارج و قرب بسیاری‌ است]گمانه‌زنی‌ها آغاز شد که اثر ماندگاری عرضه نخواهد شد.

بزرگترین مشکل، منع شرعی نشان دادن چهره اولیاءالله در اسلام بود؛ منعی که در فیلمنامه «پیام» مصطفی عقاد [در ایران: محمد رسول‌الله(ص)] هم به اجرا درآمده بود هم در مورد پیامبر اسلام(ص) و هم در مورد امام علی(ع) و در نتیجه، متن نتوانسته بود به ابعاد ویژه شخصیتی‌شان، به شکلی وسیع بپردازد. مشکل دوم، رویکرد مخاطبان نسبت به شخصیت‌های منفی آن دوران یعنی معاویه، عمروعاص و قطامه و ابن ملجم بود باور عمومی نسبت به آنان، خالی از انعطاف دراماتیک و پیچش‌های جهان‌نگرانه بود و اگر فیلمنامه‌نویس می‌خواست اندکی از معیارهای «تعزیه» در نمایش اشقیاء، پرهیز کند ممکن بود متن توسط باور عمومی جامعه تحریم شود.

همه این مشکلات را باید به مشکلی دیگر افزود و ‌آن هم این بود که مخاطبان یک «سقف» برای چنین اثری در ذهن داشتند که فیلم «پیام» بود و یک کف که فیلم «سفیر» [فریبرز صالح]؛ تا پیش از آغاز نمایش مجموعه، تصور جمعی این بود که با مجموعه‌ای در حد و حدود هنری فیلم «سفیر» مواجه خواهند بود چراکه «پیام» با امکانات هالیوود و بازیگران حرفه‌ای بین‌المللی شکل گرفته بود [یادمان باشد که این فیلم، دارای دو نسخه انگلیسی و عربی است که فرق نسخه عربی‌اش با نسخه اصلی، در حضور بازیگران عرب جلوی دوربین است با همان فیلمنامه، کارگردانی و دکوپاژ و موسیقی؛ با این همه، همین تفاوت به ظاهر کوچک، ارزش‌های هنری نسخه عربی را در حد اثری از سینمای بدنه مصر فرو کاسته است] بنابراین اذهان عمومی باور نداشتند که تولیدی داخلی بتواند با آن رقابت کند؛ اما حاصل کار: مجموعه امام علی(ع) توانست با بودجه‌ای اندک [آنقدر اندک که در دهه شصت میلادی، راجر کورمن که به ارزان‌سازی در هالیوود مشهور بود با یک و نیم برابر آن هم نمی‌توانست یک فیلم دو ساعته را روانه اکران عمومی کند]، حتی شهرک سینمایی خاص خود را هم شکل دهد. منع نشان دادن چهره اولیاءالله، نتوانست سد راه فیلمنامه‌نویس شود و با اتخاذ روش «بازتاب یک شخصیت در آینه شخصیت دیگر»، فیلمنامه‌ این مجموعه، به مراتب بهتر از فیلمنامه «پیام» شد. پیچش‌های شخصیتی هم به «منفی‌های کار» افزوده شد و باور عمومی، نه تنها مجموعه را تحریم نکرد که از آن استقبال کرد چرا که معاویه و عمروعاص و قطام و ابن ملجم را در متن، نه «شگفت‌آور در نیمه تاریک جهان» که معمولی، ضعیف، ترحم‌برانگیز و شکننده دید و توانست با جملاتی ساده مثل «دهه! معاویه همین بود... عمروعاص همین بود» قدرت جمعی «خیر» را بر «باور تاریخی قدرت شر» فائق آورد و چشم‌اندازش را در باب تاریخ بپالاید.

بازی‌ها هم، به رغم تصور اولیه که گمان می‌رفت با چیزی بهتر از بازی‌های «سفیر» مواجه نباشیم، فوق‌العاده خوب از آب درآمد و ریتم و کلاس بازی‌ها، نه تنها از ریتم و کلاس بازی‌های بازیگران بین‌المللی فیلم «پیام» چیزی کم نداشت که در بیشتر مواقع، بهتر هم بود و در نتیجه: مجموعه تلویزیونی امام علی(ع) به اثری ممتاز و تکرارناپذیر در تاریخ تلویزیون و سینمای ایران بدل شد.