پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
قلمرو داستان فارسی
کشش ما ایرانیان به خودرایی و بیمیلی ما به همرایی و هماهنگی حکایت ناگفتهای نیست. شکوه من اما در اینجا تنها به یک گوشه بسیار کوچک آن برمیگردد: ناهماهنگی برخاسته از بیاعتنایی به قاعدههای زبانی در برساخت و کاربرد ترمهای ادبی. این ناهماهنگی در زمان تولید انبوه متن و نبود کنترل کیفیت، با رواج بیرویه ندانمکاریهای زبانی و ادبی هم به زبان و ادبیات آسیب میرساند و هم خوانش خواننده را در دستانداز میاندازد. در روزگاری که حرف از درستنویسی و دقت در کاربرد زبان و تیشه به ریشه بینوای زبان فارسی نزدن راه به جایی نمیبرد، عقل سلیم شاید حکم به خاموشی میدهد. با این همه خواننده حرفهای و همیشگی چه کند اگر که به امید خوانش روان از این بلبشو شکوه نکند!
یادم میآید که در سالهای نخست داستانخوانی در دهه چهل که بیشتر ترجمه و سپس هدایت و جمالزاده و چوبک و علوی میخواندم، از نبرد میان داستان و قصه بیخبر بودم؛ یعنی قصه برایم قصه مادربزرگ و صبحی و آن چیزی بود که در انگلیسی به آن tale میگفتند و داستان هم بیحرف و شکی داستان مدرن یا story. با از راه رسیدن دهه پنجاه و گذر من از نوجوانی به جوانی، بر من روشن شد که کاربرد قصه یا داستان اگر در یک سطح گزینش ساده میان دو واژه مینماید، در سطحی دیگر نشانه تعلق یا گرایش داشتن به برخی از اندکشمار صحنهگردانان ادبیات ماست. گلشیری تا بود بر داستان پا فشرد و در برابر براهنی هم قصه را علم کرد. پرسشی که آن زمان به ذهن من خواننده جوان میآمد این بود که آیا در گزینش میان قصه و داستان دقت و درستی در رساندن معنا و روشمندی در ترمسازی در زبان فارسی ملاک است یا جنگ حیدرنعمتی.
اینکه «گروهی این گروهی آن پسندند»، ایرادی که ندارد هیچ، میتواند عین دموکراسی هم باشد. اما در یک رشته مشخص، و در اینجا در گستره ادبیات داستانی، کمترین سود اصل یکدستی و یکروندی در کاربرد «ترم»ها روشنی و آسانیابی و پرهیز از سردرگم کردن خواننده است. در دهههای چهل و پنجاه عرصه تنگ و کوچک ادبیات در اختیار تنی چند «سردمدار حکمگذار» بود و دستهبندیها روشن بود؛ بر این روال کاربرد داستان یا قصه حساب و کتابی، درست یا نادرست، داشت. حالا اما پس از سی سال هم عرصه بیدر و پیکر است، هم به شکرانه همگانی شدن قلم و در سایه شعار «هر شهروند یک رسانه» هر قلم به دستی میتواند خود را اهل قلم و حکمگذار بداند. در این حال به گمانم میرسد که کاربرد ترم داستان یا قصه در نوشته برخی از دوستداران داستان، نه از روی گزینشی بر پایه اندیشه یا حتی پسند، که سرسری یا از روی بیخبری از پیشینه این ترمها یا بیاعتنایی به ارزش یکدستی در کاربرد ترمهاست.
ماجرای ترمهای ادبی در زبان فارسی به جدال میان داستان و قصه ختم نمیشود. با افزایش نوشتارهای نقد ادبی که در بنیاد برگرفته از زبانهای دیگرند و واژهسازی یا واژهگزینی را ناگزیر میکنند، خواننده نوشتارگان ادبی گاهی به ترمهایی برمیخورد که با «قامت ناساز و بیاندام» خود مایه آزار میشوند. گاهی این ناسازی و بیاندامی از نادرستی و نارسایی ترم است، مانند جریان سیال ذهن در برابر stream of consciousness که در جایی دیگر (اینجا) به آن پرداختهام. بیشتر اما از آن است که در ساختنشان رسم و راه واژهسازی در زبان فارسی، به هر سبب، نادیده گرفته شده است. نمونه این گروه ترمهایی است مانند ادبیت، قصویت، زبانیت، و بینامتنیت که با چسباندن وصله ناجور-یت (iyat-)، یعنی یک پسوند عربی، به یک اسم یا صفت ترمی ساخته شده تا در زبان فارسی اسم معنی را برساند.
شاید گفته شود وقتی یک اسم یا صفت در اصل عربی است، در مشتقسازی، روا یا حتی پسندیده است که از پسوند عربی بهره بگیریم. یا گفته شود در قدیم این کار رسم بوده و حالا هم رسم است. یا اینکه باری به هر جهت در فارسی کنونی این پسوند عربی نهتنها به وامواژههای عربی، که حتی به واژههای ناعربی و فارسی هم چسبانده شده؛ نمونه هم اینکه هم گریبان خر را گرفته و خریت را باب کرده، هم به دم ایران چسبیده تا برخی دم از ایرانیت بزنند.
هرکس با دانش و دلبستگی زبانی متوسط این را میداند که هر وامواژهای از هر زبان بیگانه وقتی به یک زبان مشخص راه مییابد، زبان مقصد با آن همچون یک واژه خودی رفتار میکند. این روش جهانی است و هر زبان قاعده و قانون خود را در رفتار با واژهای که وقتی بیگانه بوده و حالا خودی شده، پیش میگیرد. ناگفته پیداست که معنا و کاربرد یک وامواژه در زبان تازه با معنا و کاربرد آن در زبان اصلی همیشه یکی نیست و در بیشتر وقتها یکسره متفاوت است.
بر این پایه وقتی ما برای ساختن اسم معنی از اسم یا صفتی قاعده و پسوندهایی داریم که ویژه زبان فارسی است، حتی اگر واژهای مانند قصه در اصل عربی بوده، سزاوار آن است که با پسوندی فارسی از آن مشتق بسازیم. نیز روشن است که پسوند-یت (iyat-) در مقام یک پسوند عربی دستکم از نظر آوایی با زبان فارسی همخوان نیست و یک فارسیزبان برای ادای شدت عربی آن باید حنجره خود را بخراشد. اینکه در گذشته این کار رسم بوده، از عربیزدگی خواص و اهل قلم قدیم آب میخورده؛ اما اینکه حالا که دیگر انگلیسیزدگی جای عربیزدگی را گرفته، هنوز هم چنین میلی به عربانگی بروز میکند، یا برمیگردد به کمدانی یا فارسیندانی یا سرسریکاری.
در میان پسوندهایی که در فارسی برای ساختن اسم معنی به کار میروند و با نظام آوایی این زبان میخوانند، شاید پسوند-ی (i-) زایاتر و زندهتر از همه باشد. یعنی با افزودن آن به بسیاری واژهها میتوان واژهای ساخت که دربردارنده کیفیت یا چگونگی باشد؛ مانند مردی که از مرد (اسم) یا بزرگی که از بزرگ (صفت) ساخته شده. این پسوند را میشود با بینامتن یا میانمتن به کار برد و بینامتنی یا میانمتنی را ساخت. پسوندهای دیگری نیز به فراخور واژه پایه این کارکرد را دارند. از جمله آنها یکی پسوند گری است که میتواند با ایران به کار رود و ایرانیگری را بسازد و نیز همراه با «ادبی» واژه ادبیگری را بسازد تا به جای ادبیت به کار گرفته شود. دیگری پسوند گی است که میشود آن را به واژه پایهای که به ها غیر ملفوظ ختم میشود چسباند و آن را حذف کرد (مانند بردگی از برده یا دوگانگی از دوگانه). اگر کسی بر کاربرد قصه عربی به جای داستان فارسی پا میفشارد، دستکم میتواند پسوند گی را با آن به کار برد و خواننده را از هول هیبت قصویت برهاند. بد نیست یادآوری کنم در روزنامهای خواندم که ابوتراب خسروی داستاننویس برای این واژه داستانگی را به کار برده که به گمان من نیکوست. نیز به یاری پسوند وری که واژههای زیبایی چون سخنوری و دانشوری را به بار آورده، میشود واژه زبانوری را ساخت تا جایگزینی فارسیانه برای زبانیت عربانه باشد.
سخن آخر اینکه در جایی که به آموزش رسمی امیدی نیست، در زمانی که نیازی به عربیگردانی زبان فارسی نیست؛ خواننده از اهل قلم و داستان، خواه نویسنده و خواه مترجم، انتظار دارد در ترمسازی یا کاربرد ترمها رفتاری سزاوار زبان فارسی پیشه کنند. عرفان نیست.
فرشته مولوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست