دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مهدی گاوكش
![مهدی گاوكش](/web/imgs/16/87/p5dnj1.jpeg)
مهدی گاوكش در كوی سرپولك تهران سردسته شمرده می شد و تعدادی از جوانان را با خود همراه ساخته بود. از پیروان و هواداران آیت الله بهبهانی بود و در قهوه خانه از عین الدوله بدگویی می كرد.
عین الدوله كه همواره از بهبهانی خشمناك بود و كینه او را به دل داشت، از شنیدن آنكه یكی از پیروان او چنین بی پروا بدگویی او را می كند برآشفت و تمام خشم خود را به یكباره بر سر مهدی فرود آورد. دستور داد شبانه به خانه او ریختند و آنچه توانستند دریغ نداشتند. خود او را دستگیر كردند، زن آبستن او را چنان زدند كه فرزندش را سقط كرد، یك پسرش را در حوض آب خفه كردند و مابقی افراد خانواده مهدی را از بزرگ و كوچك مورد ضرب و شتم قرار دادند. با همه این سیاهكاری ها از غارت و تاراج منزل او نیز نگذشتند. فردای آن روز مهدی را نزد عین الدوله بردند و شكنجه بسیار كردند و به زندان انداختند و تا مدت ها از او خبری نبود، بسیاری در انتظار شنیدن خبر مرگ او بودند.
این رفتار ستمگرانه عین الدوله به مردم گران افتاد. یك عده سخت ترسیدند و خود را كنار كشیدند و یك دسته خشمگین تر شده و در راه آزادی كوشش و پافشاری بیشتری كردند. فاجعه خانواده مهدی گاوكش احساس عمومی را جریحه دار كرده بود.
در این میان مردم به شیوه هرساله روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم جمادی الاول را به نام اینكه روزهای وفات دختر پیغمبر است، به سوگواری پرداختند و نشست ها برای روضه خوانی برپا كردند. در یكی از آن روزها آیت الله طباطبایی در خیل انبوه مردم بالای منبر رفت و به یك رشته سخنان بس دردناكی پرداخت.
طباطبایی با زیركی نخست به نیكی یاد شاه كرد، سپس گفت كه او بیمار است و سخنان ما را به او نمی رسانند. او گفت: می گویند ما شاه را نمی خواهیم، ما مشروطه طلب و جمهوری خواهیم و با اینها می خواهند شاه را از ما برنجانند. ولی ما تنها عدالتخانه می خواهیم، مجلسی كه جمعی در آن باشند و به درد مردم و رعیت برسند. سپس به یاد بیدادگری های دولتیان پرداخت و داستان فارس و مانند آن را یادآوری كرد و در پایان چنین گفت: «ای مردم شما مكلفید به رفع ظلم.» سپس داستان ستمگری عثمان و برانداختن او را در آغاز اسلام یاد كرده چنین گفت: «امروز هم باعث ظلم یك نفر است كه اتابك باشد. او را علاج كنید و...» سخن را به بدی خودكامگی (استبداد) و زیان های آن كشانید و در میان سخن، سرگذشت دلسوز مهدی گاوكش را یاد كرد: «مردی می رود پی طبیب كه بچه اش خناق گرفته بلكه او را معالجه كند، در راه بیچاره را گرفته تا صبح نگه می دارند، صبح كه برمی گردد پسرش مرده است. دیگری زنش حامله است می روند پی ماما، او را می گیرند، صبح كه برمی گردد زن و طفل هر دو مرده. كدامیك از كارها را بگویم؟!اگر بدانید در این شب ها چه ظلم ها كه می شود، مردم كه یاغی دولت نیستند یك كلمه عدل كه این همه داد و فریاد و صدمه ندارد.» سپس گفت: «مردم بیدار شوید، درد خود را بدانید، دوای درد را پیدا كنید و زود در مقام معالجه برآیید.»
هاشم باروتی
انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی انتخابات مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران پزشکیان جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ریاست جمهوری انتخابات 1403
هواشناسی تهران قتل شهرداری تهران فضای مجازی خانواده آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی پلیس محیط زیست آلودگی هوا
قیمت دلار قیمت طلا خودرو دولت سیزدهم قیمت خودرو بازار سرمایه دلار بازار خودرو قیمت سکه حقوق بازنشستگان بورس بانک مرکزی
سینما علیرضا قربانی تخت جمشید تلویزیون کنسرت سینمای ایران رسانه ملی دفاع مقدس شهید کتاب موسیقی سریال
دانشگاه تهران دانش بنیان ماهواره دانشگاه آزاد اسلامی باتری وزیر علوم
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین فرانسه ترکیه آمریکا جو بایدن روسیه جنگ غزه دونالد ترامپ لبنان چین
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 لیگ برتر باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس علیرضا بیرانوند نقل و انتقالات لیگ برتر ایران آلمان نقل و انتقالات استقلال
هوش مصنوعی زمین اپل گوگل الکامپ نمایشگاه الکامپ ربات سرعت اینترنت وزیر ارتباطات عیسی زارع پور
دیابت عینک آفتابی طب سنتی ورزش ویتامین آلزایمر سکته مغزی قند خون بارداری