جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
کشور کوچکی که با سرکشیدن ثروت نفت رشد می کند
در حاشیه ساحل دریای خزر در باکو پایتخت آذربایجان، قدم میزنید و بوی نفت را در هوا استشمام میکنید، میتوانید نفت یا اثراتش را ببینید:
روی نرده مرمری یک تفرجگاه بزرگ، روی نورافکنها، در بوتیکهای مخصوص فروش پارچههای ابریشمی، روی تاکسیهای لندنی سیاه (البته در اینجا رنگ بنفش دارند) که دولت سفارش خرید آنها را داده است و روی پرچم بزرگی که در بلندترین نقطه و روی بلندترین میله پرچم نصب شده و بر فراز مکان برگزاری مسابقات موسیقی یورو ویژن به اهتزاز درآمده، اثرات نفت دیده میشود.
از زمانی که عملیات صادرات از طریق خط لوله اصلی انتقال نفت در سال ۲۰۰۶ آغاز شد، نفت بادآورده یکی از شهرهای دوست نداشتنی شوروی سابق را به پایتختی پرجاذبه تبدیل کرده است. پول نفت به نظام سیاسی فاسد و استبدادی نیز رخنه کرده است. نظامی که در برابر تغییر مقاومت میکند.
الهام علیاف این کشور را اداره میکند. او ریاستجمهوری را از پدرش حیدر علی اف، ژنرال ستیزهجوی کا.گ.ب به ارث برده است. کسی که آذربایجان را در دوران شوروی سابق اداره میکرد. وقتی الهام علیاف در سال ۲۰۰۳ جانشین پدر شد، در چشم بسیاری از مردم، «جوانی جذاب» و تحصیلکرده مسکو، اما فاقد مهارتهای پدرش بود. با وجود این، در چند سال گذشته او قدرت را تماما در اختیار گرفت، مخالفان را سرکوب و رقبای خود را حذف کرد و محدودیت دوره ریاستجمهوری را از میان برداشت.
او همچنین رشد سریع نفت را سرپرستی کرده است. اگرچه ثروت ظاهر شده در مرکز باکو حتی به حومه این شهر نیز نمیرسد، شهروندان معمولی آذربایجان از افزایش درآمدها بهرهمند شده و فقر کاهش یافته است.
بهرهمندی از درآمدهای نفتی و کاهش فقر ممکن است دلیلی برای توقف تلاطمات انقلابهای عربی در سواحل باکو باشد.
در ماه مارس، پلیس بر چند صد تظاهرکننده غلبه یافت؛ ۱۴ نفر از آنها اما همچنان در زندان هستند. حکومت آذربایجان تلاش کرد تا برخی از منابع این نارضایتیها را هدف بگیرد، حتی به طور موقت برخی فسادهای جزئی را متوقف کرد، تا اینکه وضعیت آرام شد.
غرب برای انتقاد از آذربایجان نه ارادهای دارد و نه قدرتی. آذربایجان برای آمریکا، مسیر ترانزیتی به افغانستان را فراهم میکند و برای اروپا، منبع بالقوه مهم گاز غیرروسی است.
اگرچه گاز و موقعیت جغرافیایی، منبع قدرت بینالمللی آذربایجان هستند، اما این سلاح نفت است که این رژیم را سرپا نگه میدارد.
یکی از مقامات رسمی آذربایجان توضیح میدهد که مخالفان دولت قدرتی ندارند، اما این به معنی مرگ سیاست نیست، بلکه این موضوع موجب تعادل در میان گروههای طرفدار دولت در چهارچوب سیستم میشود. رامیز مهدیف، رییس ۷۳ ساله کارکنان در وزارت داخلی، شخصیتی کلیدی در میانجیگری میان طرفهای ذینفع در این سیستم است. کسی که زیر نظر حیدرعلی اف خدمت کرد و برای نگه داشتن الهام علیاف در قدرت مورد اعتماد او بود.
اما در حالی که آقای مهدیف وزارت داخلی و مستخدمان شهری را کنترل میکرد، طرفداران دولت اقتصاد کشور را در دست داشتند. کمالالدین حیدراف، وزیر امور غیرمترقبه قدرتمندترین فرد در میان طرفداران دولت است.
حیدراف به غیر از تصدی وزارت، از استعداد زیادی برای متقاعد کردن ستارههای موسیقی پاپ به منظور استفاده از اشعارش دارد. او به همراه پسرش که فارغالتحصیل مدرسه اقتصاد لندن(LSE) است و با خانواده سلطنتی بریتانیا معاشرت دارد، با انحصار تولید و فروش شیلات و ماهی خاویار امپراتوری بزرگی راه انداخته است.
بخش بزرگی از اقتصاد آذربایجان در سایه فعالیت میکند. میتوان اقتصاد (بازار) سیاه را از طریق تخمین شکاف میان حجم کالاهای صادر شده به آذربایجان و حجم کالاهای مشابه وارد شده ارزیابی کرد.
قباد آیباد اوغلو، اقتصاددان که، دادههای آماری را از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۰۹ تحلیل کرده است، این رقم را ۱۰ میلیارد دلار محاسبه میکند.
اما آنگونه که «گروه بینالمللی بحران» در سال گذشته نوشت، فساد تنها وسیلهای برای ثروتمند کردن نخبگان نیست، بلکه ابزار قدرتی برای کنترل سیاسی است: همه افراد، از بالا تا پایین، همدست بوده و در این همکاری آسیبپذیر هستند.
آنگونه که یکی از کارکنان دولتی توضیح میدهد، همه دو تا حقوق میگیرند: یک حقوق رسمی و یک حقوق غیررسمی در یک پاکت. حکومت آمار همه پرداختهای غیر رسمی را ثبت میکند. او میگوید: «این جرم، دزدی نیست»، «این جرم، دزدی کردن و گزارش ندادن آن است.»
«حکومت به راحتی میتواند این رشوه را به مالیات تبدیل کند.» اما آنگونه که خدیجه اسلام، روزنامهنگار تحقیقی اظهار میکند، به همان میزانی که پاکتها مردم را خوشحال میکند، مالیاتها هم آنها را به استقراض از سایر شهروندان میکشاند.
اما این سیستم به صندوقی که همواره پولهای آن زیاد میشود، بستگی دارد. از سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۰۸ اقتصاد آذربایجان سالانه تا حدود ۲۵ درصد رشد داشت. امسال اما با وجود اینکه بیشتر سرمایهگذاریها در صنعت نفت کامل شد، رشد اقتصادی کمتر از یک درصد خواهد بود.
پول نفت تنها توهم توسعه ایجاد میکند نه اشتغال. اگر چه تولید نفت پرقدرت ادامه دارد و آذربایجان قرار نیست از پول تهی شود، اما این کشور باید برای دستیابی به رشد اصلاحاتی انجام دهد. با وجود این، حکومت به قدری از بوی نفت سرمست است که شاید نتواند درباره آینده فکر کند.
منبع: اکونومیست
مترجم: مجید اعزازی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست