یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
پیشنهادهایی برای بهبود نظام رسانه ای کشور
با تحولی که در عرصه تکنولوژی ارتباطات به ویژه اینترنت صورت گرفته است، چه موافق گزاره هایی چون "جامعه ی اطلاعاتی" باشیم یا نباشیم، اطلاعاتی شدن جوامع و نقشآفرینی روزافزون اطلاعات و به تبع آن رسانهها موضوعی غیرقابل انکار است. امروزه توسعه اطلاعاتی و گسترش فضای عمومی از مهمترین زیرساختهای توسعه ملی و اصلیترین مولفه در قدرت ملی و دارای نقشی استراتژیک در عرصهی دیپلماتیک، رقابت منطقهای و حضور جهانی است.
نقش فناوریهای ارتباطی و رسانه ای در معادلات داخلی و بین المللی کشورها به روشنی گویای اهمیت روزافزون آن به عنوان عاملی زیر بنایی در قدرت و اقتدار ملتها است به روشنی مشهود است که عواملی نظیر نفت و حتی قدرت اقتصادی و نظامی نیز جای خود را به اطلاعات و ابزارهای رسانه ای بخشیده اند و برای هزاره سوم چشم اندازی ارتباطی و اطلاعاتی رقم زده اند ،مروری بر حوادث چند ماهه اخیر در گستره بین المللی نشان از وضعیت متفاوتی می دهد که در آن پارادایمها و تجارب غالب به چالش کشیده شدند تا آنجا که نظریه پردازان عصر حاضر آن را دوران به چالش کشیده شدن سرمشقهای غالب معرفی کرده اند.
در منطقه خاورمیانه سالهاست که رقبای منطقه ای با درک اهمیت رسانه، به سرعت ضعفها و تهدیداتشان را رفع کرده و بعضا جایگاه تعیین کننده ای از نظر رسانه ای در سطوح منطقه ای و بین المللی یافته اند.
در این شرایط ،واقعیت تلخ این است که علیرغم ظرفیتهای کم نظیری که به مدد انقلاب شکوهمند اسلامی فراهم شده است، در کشور ما توسعهی اطلاعاتی و رسانهای نه تنها به عنوان مولفهای زیربنایی و استراتژیک در توسعه و قدرت ملی شناخته نشده، بلکه حتی در بسیاری از موارد در چارچوب اولویتهای معمولی برنامهریزان نیز قرار نمیگیرد. آنجا هم که به اهمیت آن وقوف جدی وجود دارد، راهبردهای مناسب و به هنگام و جامعنگری اتخاذ نشده است. لذا هم درعرصهی داخلی و هم درعرصهی بینالمللی با کاستیها و آسیبهایی مواجه شدهایم که چارهجویی برای آن ضروری مینماید.
با آنکه انقلاب اسلامی ایران در نگاه حقیقت جویان، انقلابی معرفتی و آگاهی بخش به شمار می رود و با وجود گنجینه بینش و جهان شناسی نوینی که انقلاب ایران تبیین گر آن بود کمتر نشانی از تسری دادن به آنها در جریان سیاستها و برنامه ریزیهای ملی دیده می شود، گو اینکه سنت های گذشته در سطوح برنامه ریزی وعملیاتی سازی ایده ها، مانع از تحرک جدی در این عرصه شده اند.
ضعف تولید اطلاعات معتبر به لحاظ کمی و کیفی در مقایسه با اطلاعات وارداتی به کشور، ضعف حرفهای در کارزار جهانی رسانه و انحصار آن به رسانههای دولتی و نه چندان کارآمد، ضعف زیرساختهای فنی از محورهای ارتباطی تا مراکز نگهداری داده (دیتاسنتر) تنها بخشی از کاستیهای موجود ارتباطی کشور است که عوامل متفاوتی ازعدم وقوف به اصل مساله، نداشتن نظریه ی جامع رسانه ای ،نقص دانش، بینش و فناوری، قوانین انفعالی و ناقص، انحصارات بی دلیل، تمرکزگرایی و دولت سالاری، و عدم ثبات در تصمیمات و سیاستگذاری و برخورد سلیقه ای و موردی از جمله دلایل این کاستیها میباشد که ریشه در نظام معرفتی و برنامه ای ما دارند.
انفعال ارتباطی و اطلاعاتی ماحصل کوته نگریها و برداشتها ی غیر منطبق با منابع و اهداف است که خود موجب نابهنجاری در فرم (ساختارها وروندها) و محتوا (پیام وارزشهای نهفته در آن) شده است .
قصد سیاه نمایی و تخریب تلاشهای انجام شده در میان نیست. لیکن مقایسه ای میان منابع و ثروت غنی که به برکت انقلاب اسلامی و نیروی جوان و با انگیزه و ملتهای تشنه معارف اصیل در منطقه هر ناظر مطلع و منصفی را به دغدغه و چاره جویی وامی دارد.
این در حالیست که ایران یکی از خبرسازترین کشورهای جهان و منطقهی ما از کانونهای توجه جهانیان است. امروز ایران به دلایلی از جمله اسلام، تشیع، سابقه ی تمدنی و فرهنگی ،مدل حکومتی، رهبری انقلاب، تاثیرگذاری برمنطقه، و ایستادگی در برابر قدرتهای جهانی به شدت کانون توجه وخبرساز است، اما متاسفانه کمتر اثری از این کشور و فرهنگ عظیم آن در عرصه رسانه ای جهان است، به عنوان مثال سهم ما از اخبار مربوط به ایران در جهان اندک است. چرا که اساسا تبلیغات سهمگین غرب و رسانه های وابسته مانع از حضور کشورها با رسانه های ضعیف می شود.این ضعف رسانهای به شدت کاهنده، هزینه بر و مخرب است. نیازمند توضیح نیست که رسانههای مسلط جهانی چهرهی مناسبی از جمهوری اسلامی ایران به جهان معرفی نمیکنند به ویژه آن که این رسانه ها وابسته به کشورهایی هستند که خود مستقیما در برپایی و هدایت مناقشات و درگیریهای منطقه دخالت داشته و منافعشان در گرو تحریف ،جعل و مصادره به مطلوب ساختن وقایع و رویدادها است.
مزایای رقابتی ایران در حوزه رسانه ها نه تنها در تولید خبر واطلاعات بلکه در نشر دانش و شناختی است که در سطحی عمیق تر و بنیادی تر از خبر قرار دارند. همین یک نکته صرف نظر از دیگر مزیتها کفایت می کند که در شکل گیری معارف هزاره سوم ایران اهمیتی مضاعف و نقشی بایسته را ایفا کند.
با توجه همه مسائل و مشکلات یاد شده تلاشهای شایان توجهی از سوی دانشگاهیان ،سیاستمداران و برنامه ریزان صورت گرفته است .به عنوان مثال در برنامه های توسعه خلا های ارتباطی مورد توجه قرار گرفته شده است و همزمان مجموعه ای از تلاشهای علمی و با هدف کاهش و رفع کاستیهای رسانه ای انجام شده است. علیرغم این تلاشهای ارزشمند، همچنان مسئله و نقص ارتباطی در ایران باقیست و حداکثر تغییر شکل داده است. به نظر می رسد این امر و سایر کاستیهای معرفتی و برنامه ای ناشی از ضعفی عمیق تری است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تلاش می کنم با توجه به نکته فوق در ادامه به طور گذرا دو پیشنهاد را در جهت حل مسائل یاد شده مورد اشاره قرار دهم.
۱) مدلهای بینابینی
اگرچه ایران توسعه رسانه ای بارها مورد تاکید بوده است، لیکن همواره مناقشه ای لاینحل مانع از ایفای نقش کارآمد رسانه در کشور بوده است. این مناقشات عمدتا ریشه در عدم هماهنگی هنجارها و فرهنگ رایج سیاسی و اجتماعی با رسانه داشته است. رسانه به دلیل عدم ابتنا به مرجعی مستقل، بین آرمانهای حرفه ای و انتظارات سیاسی سرگردان بوده و کمتر شاهد شکل گیری رسانه ای مستقل و موثر و از همه مهمتر بر اساس ارزشها و هنجارهای ملی و اسلامی در کشور بوده ایم.
با این وجود در سایه ی تجارب دوران پس از انقلاب، نمونه های موفقی از رسانه هایی را شاهد بوده یم که توانستند با درک نیازها و اقتضائات جامعه بر مرکب فناوریهای نوین رسانه ای بنشینند و بیشترین بهره وری را با کمترین هزینه ارائه کنند.
رسانه های اینترنتی با ویژگیهای مشارکتی از جمله ابزارهایی است که توانسته است به سرعت در جامعه ایرانی کاربران قابل توجهی را جلب کند و در بین نسل جوان ایرانی مخاطبان وسیعی پیدا کند. البته این به مفهوم آن نیست که رسانه های دیگر کارکرد خود را از دست داده یا می دهند بلکه سخن از ویژگی حائز اهمیت رسانه های جدید است. دسترسی آسان به رسانه های جدید و فراهم شدن این امکان که هر گیرنده می تواند فرستنده ای بالقوه با شد قابلیتهای بالایی را در خدمت جریان اطلاعات در جوامع قرار داده است. همه جایی بودن وتعامل در ذات این رسانه ها نهفته است و اساسا هویتشان بر اساس این خصلت بنا شده است. همین نکته شالوده سنتهای رسانه ای را در هم می شکند، چرا که در این رسانه ها هنجارها و ارزشها، خصلتی سیال و پویا پیدا می کنند و از مرجع واحدی الهام نمی گیرند. کثرت گرایی محتوایی از محصولات این فرایند است و این امر اگرچه در بسیاری از فرهنگهای بسته اسباب نگرانی شده است لیکن در جوامعی با پشتوانه غنی تمدنی فرصتی طلایی برای حضور مقتدرانه است.
قواعد رسانه های مشارکتی اینترنتی که اصلی ترین مشخصه هایش بدون کد بودن، رایگان بودن، نداشتن کپی رایت ،غیر متمرکز بودن و پذیرش مشارکت داوطلبانه است، اجازه می دهد که هر فرد رسانه ی خاص خود را داشته یا در رسانه هایی با این خصلتها آزادانه و یا تا حد بالایی آزادانه مطالب خودرامنتشر نماید. از این رو طبیعی است که این رسانه ها به شدت مورد علاقه و رجوع مخاطبان باشند. اما همین خصلت ها می تواند در مواردی از هنجارهای جوامع عبور کنند. از ین رو به زعم نگارنده می توان به مدل های بیینا بینی اندیشید.
مدل بینابینی - که شالوده آنرا تلفیق مزیتهای فناورهای نوین با اهداف و نیازهای ملی شکل داده - در جوامعی با خصلتهای فرهنگی ایران می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات بوده ومانع انفعال دربرابر رسانه ها شود .
ایران برای نخسین باردرمدل بینابینی خبرگزاری ، خبرگزاری دانشجویان را به عنوان یک رسانهی اینترنتی تجربه کرده است که هم وفادار به ارزشهای انقلاب اسلامی بوده و هم به قواعد رسمی متعهد بوده و هم به بخشهای وسیعی از مردم (دانشجویان) فرصت داده است که قویا در جریان تولید و گردش اطلاعات مشارکت داشته باشند. ایسنا نه رسانه رسمی بوده نه کاملا غیررسمی، نه محدود به نگاه و رفتار حرفه ایی بوده و نه کاملا داوطلب و غیرحرفهای، نه روش تولید و توزیع اطلاعاتش از فیلترهای رسمی و سخت عبور میکرده و نه صرفا تسلیم جریان جدید رسانه های اینترنتی که بدون کد هستند بوده است. این نوع رسانه مدل خوب و مدیریت شدهای است که نه ما را در برابر دنیای جدید رسانهای اینترنتی منفعل میکند و نه بیگانه.
منظور از مدل بینابینی الگویی عملیاتی است که از ظرفیتها و محاسن فناوری و فرهنگ بطور مکمل استفاده می کند. همچنانکه در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است رسانه های نوین مملو از فرصتهایی هستند که در عرصه های سیاسی اقتصادی و فرهنکی و با سطوح داخلی و بین المللی به اختیار ما در آمده اند. از سوی دیگر در عین حال ضعفها و تهدیداتی از قبیل عدم آمادگی زیر ساختهای اجتماعی و نگرانیهای فرهنگی و امنیتی در مورد این فناوریها وجود دارد. با اینحال به نظر می رسد در مدل بینابینی، همچنانکه نمونه های تجربی نشان داده اند می توان به مثالی از وحدت مزیتها و تحدید تهدیدات دست یافت.
مدل های بینابینی، مدلی است که هم ایران را از مواهب رسانهی اینترنتی برخوردار میسازد و هم از آسیبهای احتمالی مصون.
۲) تدوین نظریه جامع رسانهای
جمهوری اسلامی ایران که از مبانی غنی معرفتی برخوردار است، درحوزه ی نظریه پردازی و به ویژه رسانه ای، باکاستی هایی جدی مواجه است. تا آنجا که به عرصه ی اطلاعات و رسانه برمی گردد، نداشتن نظریه ی جامع و کاربردی رسانه ای به شدت خودنمایی می کند. ازاین رو بند هایی از قانون اساسی متوقف مانده، قانون های عادی در این حوزه هر بار به محدود کردن آزادی های مصرح درقانون اساسی پرداخته، نقد و نقادی که از ضرورت های بیداری دینی و ملی است مصادره ی به مطلوب شده و درهمین حال عرصه ی رسانه ای ایران از سیاستهای مقطعی، برخورد های موردی، و به نوعی سردرگمی رنج می برد.
در نگاهی کلی و اجمالی مهمترین علل این موارد که به شدت قابل تامل و نیازمند گرهگشایی هستند از این قرارند: به لحاظ نظری، نشانی از سر مشقی غالب در راهبری جامع اطلاعاتی ورسانه ای به چشم نمی خورد. به لحاظ حقوقی و قانونی، قوانین موجود بیش از آنکه مدافع و مشوق تولید و گردش اطلاعات باشد، محدود کننده و مانع است، علاوه آن که در موارد بسیاری نیز اساسا قانونی وجود ندارد. به لحاظ بستر سیاسی، فعالیت در عرصهی تولید و گردش اطلاعات در کشور پرهزینه است. به لحاظ اقتصادی، این عرصه با حضور و دخالت انحصاری دولت و حکومت تقریبا غیر رقابتی و غیراقتصادی است. به لحاظ اجتماعی به شدت مقولهی اطلاعات کم مخاطب بوده و با مانع کم اعتمادی یا بیاعتمادی نیز مواجه است. از منظر تکنولوژی نیز که کاستیها چه درحوزهی نرمافزارو چه درحوزهی سختافزار، منجر به شکاف دیجیتالی و ارتباطی عمیق شده است و به شدت ما را به سوی مصرف کننده بودن سوق میدهد. این مقوله، نیاز به همت مضاعف دارد، چرا که حتی اگر در حوزه های پیشتر گفته تلاش بایستهای صورت پذیرد، وابستگی نرمافزاری و سختافزاری سایهی سنگین خود را بر کشور تحمیل خواهد کرد و خروج از انفعال را دشوار خواهد ساخت.
این مسئله تنها متوجه ایران نیست. کشوری همچون چین که به سرعت در حال تبدیل به قدرتی جهانی است، نیزبه دلیل نداشتن نظریه ی رسانه ای جامع منطبق با شرایط دوران گذار خود، نتوانسته همپای پیشرفت در سایر عرصه ها در حوزه ی رسانه ای به ویژه در سطح بین المللی از انفعال خارج شده و موازنه ی رسانه ای برقرار نماید. گرچه قدم های روشنی را از حدود یک دهه ی قبل برداشته اند که یکی از نتایج آن همین "شینهوا" ی جدید و یا شبکه های ماهواره ای جدید است.
غربی ها اگر چه الگویشان دارای نقاط ضعف و قوت و تناقضات روشنی است اما تکلیف خود را با رسانه تا حدود زیادی روشن کرده اند و الگوی خود را یافته اند. جمهوری اسلامی ایران نیز نیازمند تدوین نظریه ی رسانه ای والگوی مناسب خویش است. اگرچه قانون برنامه چهارم توسعه، توسعه ی رسانه ای را مورد توجه قرارداده، اما متاسفانه ازاین موضوع بنیادی غفلت ورزیده است. اینک پیش از هر اقدام دیگری بایستی عرصه سیاستی را با تدوین نظریه ای که متضمن شناخت متفاوتی از رسانه و ابعاد آن است هدایت کرد. مهمترین ضعفهای ناشی از عدم نظریه ای که شکل دهنده نظام معرفتی در حوزه رسانه ای کشور باشد در ذیل مورد اشاره قرار می گیرد:
الف) مالکیت
نمودار مالکیت رسانه های کشور، بیانگر انحصار رسانه های مهم و وابستگی قریب به اتفاق انواع رسانه های کشور به نهادهای حکومتی، دولت و یا یارانههای دولتی است. پس از رسانه های حکومتی و دولتی یا حزبی، رسانه های غیر حزبی در یایین ترین و متزلزلترین جایگاه قرار گرفته اند. در ذیل چنین واقعیتی، شاهدیم که منزلت ملی بودن به دولتی بودن و منزلت مستقل بودن به حزبی بودن، تنزل داده شده و علاوه بر این، استقلال تحریری به موضوعی به رسمیت ناشناخته و نامستقر در ساختار رسانه ای ما تبدیل شده است. بنابراین طبیعی است که جریان اصلی اطلاعات، یک سویه بوده و ماهیتی دولتی یا حزبی پیدا کند. از این رو، اگرچه تکثر عددی رسانهها امری ذاتا مثبت است اما روشن است که توسعه رسانهای بدون تغییر در مدل مسلط مالکیت و مهمتر، بدون پذیرش استقلال تحریری و پایبندی به صحت، بیطرفی و همه جانبهنگری، منجر به تکثر حقیقی و استقرار چند صدایی نخواهد شد. این در حالیست که پیشرفت فناوری اقتضائات جدیدی را پیش رو قرار داده که بر آن اساس می توان به بسط مالکیت و مدیریت رسانه ها با استفاده از ظرفیتهای غیر دولتی اقدام کرد، اما به طور مثال ۳۰ سال پس از انقلاب شکوهمند اسلامی انحصار شبکههای رادیو و تلویزیونی با جبران ضعف رسانهای کشور ناسازگار است. این که باید رسانهی مادراز قدرت و منزلت والا و منحصر بفردی برخوردار باشد، امری مقبول و پسندیده هست، اما اینکه سایر ظرفیتها در این حوزه بر کار گرفته نشود به نظر نمیرسد با هدف جبران کاستیها سازگار باشد، مخصوصا در عرصهی بینالمللی، رسانه ها یی که با پشتیبانی بخش خصوصی ایران راهاندازی شوند، میتوانند برای شبکههای بینالمللی ما مکمل باشند. درعرصهی ملی نیز باید بدانیم که اطلاعات را نباید صرفا درحوزهی سیاسی تعریف کرد. انحصار صوت و تصویر درایران قطعا مانع بکارگیری بخش بزرگی از ظرفیتهای داخلی برای تولید و گردش اطلاعات معتبراست.
تجربه ثابت کرده است که انحصار در مالکیت، تولید، توزیع و دریافت اطلاعات، همه مانع حق دسترسی یکسان به این نیاز اساسی و مغایر با توسعه فضای عمومی بوده و نهایتا موجب فقر و انفعال اطلاعاتی کشور خواهد شد، لذا نیازمند برداشتن گامهای جدی تر برای استقرار جریان واقعی و دو سویه اطلاعات در کشور هستیم. در این جریان، مخاطب مفهومی وسیع و چند وجهی می یابد. دیگر فقط این مردم نیستند که مخاطب و مصرف کنندهاند بلکه تصمیم گیرندگان خود به همان اندازه مخاطب مردم اند و مردم نقش و سهمی تعیین کننده و تصمیم ساز در جریان اطلاعات خواهند داشت.
ب) آموزش و پژوهش
نقش زیر ساختی آموزش و پژ وهش در توسعه ارتباطات و توسعه رسانه ها از جمله محورهای شایان توجهی است که هیچگاه از اهمیت آن کاسته نخواهد شد.در این زمینه می توان به ضعف بنیه نهادهای علمی و تحقیاتی اشاره کرد که نتوانسته است در مسیر رسانه ای مطلوب قرار بگیرد .ارتقاء سطح کیفی این رشته با توجه به ابعاد بین رشته ای و حضور فعالانه در گرایشهای مرتبط، از ضرورتهای داشتن نظام رسانه ای غنی و مقتدر است که در آموزش و تحقیق بایستی مورد توجه قرار گیرند. همچنین قرار گرفتن پژ وهشهای ارتباطی در مدا ر فعالیتهای ارتباطی و سانه ای از دیگر پیش نیازهای انتشار پیامهای اثربخش و کارا در عرصه جهانی است.
ج) تکنولوژی
فناوری زمانی می تواند به خدمت یک ملت درآید که در جهت نیازها و کاستیهای آن جامعه مورد باز تعریف قرار گیرد. مرعوب شدن در برابر فناوری و پذیرش بی چون و چرای آن در حقیقت، اسارت تدریجی است که استعمار و بردگی تجربه گذشته بسیاری از ملل امروز است.
در این باره پیشتر گفته شد که از یکسو تجهیز به تکنولوژی ارتباطات یک ضرورت اجتنابناپذیر است و از سوی دیگر وارد کننده و مصرف کننده ی صرف بودن تهدیدهایی را در پی خواهد داشت. باید به تولید نرمافزار و سختافزار به عنوان یک استراتژی ملی اندیشه شود. شبکههای ملی یک اصل غیرقابل انکار است. دیتاسنترهای داخلی و ملی با مقولهی استقلال و امنیت کشور گره خورده است. در دنیای امروز علیرغم همهی تضمینهایی که در عرصهی حاکمیت اینترنتی و ارتباطی داده میشود هیچ کشوری نمیتواند و نباید صرفا وابسته باشد. اگر روزی در این حوزه خطری بخواهد کشوری را تهدید کند و بخواهند کشوری را از جهان ارتباطات قطع کنند یا سیستمهای داخلیاش را مورد هجوم قرا دهند یا دیتاهایش را مصادره کنند، طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران از نخستین اهداف باشد. باید در این مورد جدیتر و سریعتر اندیشه کرد و تصمیم گرفت.
د) رسانه های سنتی (رادیو، تلویزیون، نشریات ، روزنامهها و خبرگزاریها)
▪ رسانههای صوتی و تصویری: در این حوزه صدا و سیمای جمهوری اسلامی گامهای موثری را درسطوح داخلی و بینالمللی برداشته است. تنوع شبکههای داخلی و استانی به همراه شبکههای برون مرزی و بینالمللی غنای خوبی به این رسانهی مادر بخشیده است. اگر چه در راهاندازی شبکهی عرب زبان "العالم" و انگلیسی زبان "پرس تی وی" دچار تاخیر تاریخی هستیم اما به هر حال گامهای ضروری و موثری بودهاند که موجب نوآوریهایی هم شدهاند به ویژه این موضوع دربارهی پرس تی وی مصداق بیشتری دارد. گرچه همچنان در آغاز این ره به سر می بریم.
یاد داشته باشیم ما برای مطرح بودن در میان رسانههای جهان نیازی به آن نداریم که پیرو بیچون و چرای رسانههای بزرگ جهان باشیم و مدلهای آنها را عینا تقلید کنیم. ما نه شوروی سابق هستیم که نیاز به "تاس و پراودا" داشته باشیم و نه آمریکا و انگلیس که نیاز به "سی ان ان" یا "رویترز". در مواردی متاسفانه هم در عرصه ی داخلی و هم بین الملل به سوی بازتولید مدل های دیگران به ویژه "تاس و پراودا" که دورانشان گذشته و امتحانشان را نیز پس داده اند حرکت کرده ایم. حال آن که روسیه خود با گذر از مدل های پیشین از" تاس" به "ایتارتاس" رسیده است. ما ایران هستیم و میتوانیم مدلی از جنس بوم خود داشته باشیم که فرهیخته، صادق و پاک ، خلاق ، انسانی و جامع نگر و در عین حال نافذ و پرمخاطب باشد. البته تجربههای حرفه ای و فنی دیگران گرانسنگ است. مدل ما به ویژه در عرصه ی بین الملل باید آشنابه زبان ملت ها و نیازها و خلا های رسانه ایشان بوده و قدرت پوشش و تاثیرگذاری وسیعی داشته باشد. چرا که رسانهی بی اعتنا به مخاطب یا رسانه ای که دیده یا شنیده یا خوانده نشود، اصلا رسانه نیست و این از بلایایی است که برخی از شبکه های خبری کشور را که طول و عرض وسیعی نیز دارند گرفتار کرده است، به گونه ای که بعضا آنها بیشتربه یک شبکه ی برون مرزی نزدیکند تا بین الملل. هم اینک در هیاهوی رسانه های مسلط جهانی که بسیاری از واقعیت های مهم که بامنافع قدرت ها ناسازگارند نادیده گرفته می شود ، استخدام زبان و نقاط توجه متفاوت، مخاطبانی وسیع خواهد داشت. آنچه در مورد رسانه های پیش کسوت موجب کج کارکرد و یا عدم تاثیر می شده است غیر معطوف بودن این رسانه ها به نیازهای و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی و منافع حقیقی آن در جغرافیای منطقهای و بین المللی است. اگر نگاهی به آسیب ها ی اجتماعی و مسائل فرهنگی و معضلات اقتصادی موجود در جامعه ی ایران بیاندازیم، طبعا انتظار می رود رسانه به عنوان عضوی موثر در این چرخه به ایفاء نقش مقتضی بپردازد. با این وصف کمتر اثری از نقش فعالانه رسانه در تناسب با شرایط موجود در ایران مشاهده می شود. از سوی دیگر و در گستره ای وسیع تر، امروزه منافع بر اساس موقعیت بالقوه ای تعریف می شود که یک کشور می تواند در مجموعه مشخصی داشته باشد در این صورت اگر بپذیریم که رسانه ابزاری در جهت ارتباط با مشتریان فرهنگ و تمدن ایران اسلامی است، براستی تا چه اندازه از این ابزار در جهت منافعمان استفاده کرده ایم؟
▪ خبرگزاری ملی: نگاه محدود و یکسویه به روایت رویدادها، عقبماندگی تکنولوژیک، ضعف نیروی انسانی، برخوردارنبودن ازسیاست رسانهای جامع، جایگاه نازل در هرم اداری، تغییرات پی درپی و انحصار تغییرات مدیریتی به دولت آن هم در سطح یک وزارتخانه، این خبرگزاری را به یکی از ضعیفترین نمادهای رسانهای کشورتبدیل کرده است. این رسانه اگر به تعریفی ملی از خود دست یابد و عناصر کارآمد بر آن مدیریت نمایند قطعا میتواند مدعی نافذترین خبرگزاری منطقه باشد. این خبرگزاری امروز درعرصه بینالمللی حتی برای انجام پرسش از سیاستهای جهانی در کنفرانسهای خبری غایب است چه رسد به عرصه های اجتماعی ،فرهنگی و اقتصاد بین الملل. در حوزه داخلی نگاه حزبی و رسمیاش به آن اجازه پوشش خلاقانه و جامع از رویدادهای کشور نمیدهد. این خبرگزاری نیازمند بازتعریف دراین موارد است؛ الف -جایگاه خود در هرم اداری کشور و عوامل موثر بر تغییر و تحول مدیریتی ب- وظایف رسانه ای ج- استقلال تحریری وپروسه ی تولید و توزیع خبر د: سیاست های کنترلی ه- ادبیات رسانه ای و: اولویت های خبری
▪ خبرگزاریهای جدید: قطعا شکلگیری خبرگزاریهای جدید قدم ارزشمندی در ایجاد تنوع، فضای رقابت و گسترش فضای رسانهای ایران بوده است، اما این رسانهها علیرغم تعدد، درموارد بسیار خبرگزاری به مفهوم واقعی نیستند و برخی نیز که موثرند و بالقوه دارای ظرفیت، حضور قوی بینالمللی ندارند. باید برای این رسانهها استقلال عملی بیشتری قائل شد و در عرصه جهانی نیزامکانات حضور موثر آنها را فراهم آورد. در مواردی این رسانهها به دلیل عدم وابستگی به دولت بهتر از خبرگزاری جمهوری اسلامی میتوانند درعرصه جهانی عمل کنند و قدرت مانور بیشتری خواهند داشت.
▪ روزنامهها ونشریات داخلی: شکاف فاحش بین شمار تحصیل کردگان و شمارگان روزنامه ها و نشریات کشور، حاکی از وضعیت نابسامان این بخش رسانه ای کشور است. طرفه آن که همین شمارگان محدود نیز عموما در انحصار روزنامه ها و نشریات دولتی است. دولت نیازمند رسانه است و باید آن را توسعه دهد، اما این نباید مانع توسعه ی رسانه های حزبی و خصوصی باشد. در کشوری چون ایران، ارزش گردش اطلاعات کمتر از بهداشت و آموزش و پرورش نیست. بنابر این، حمایت مادی ومعنوی از رسانه ها و پذیرش تکثر قانونی در این عرصه در حد اکثر ممکن، امری ضروری است. در عین حال دخالت در استقرار تحریری رسانه ها باید امری مذموم و ناپسند دانسته شود. برخوردهای قضایی به حداقل رسیده، احکام توقیف متوقف شده و در صورت احراز تخلف، مجازات به جریمه ی مادی تقلیل یابد یا در موارد بسیار شدید، صرفا تقاضای تغییر در سردبیر یامدیر مسئول شود.
مطبوعات از عوامل محرک جوامع و ابزاری موثر در نظارت اجتماعی هستند و همین خصلت در کنار مانایی و تاریخی شدنشان، نقش موثر تری را در کنار دیگر رسانه ها ایجاد کرده است. با این وجود تمرکز مالکیت دولتی و اقتصاد رانتی مانع شکل گیری فرهنگ مطبوعاتی در راستای اهداف یاد شده است.با توجه به ماموریتهای فوق برای رسانه مطبوعاتی، گسترش رسانه های محلی و بین المللی در کشور ما همچنان مورد بی توجهی قرار گرفته اند. همچنانکه نشریات محلی از ارکان مردمسالاری به شمار می رود نشریه بین المللی پیوند دهنده علایق میان ملتها با یکدیگر است.
▪ روزنامه و نشریات بینالمللی: عدم برخورداری از روزنامهها و نشریات بینالمللی از تاخیرت تاریخی و غیرقابل توجیه کشوراست. چه در پهنه کشورهای فارسی زبان، چه در پهنه کشورهای همسایه و چه در جغرافیای اسلامی و چه در آفریقا و آمریکای لاتین ایران فرصتهای بسیار مناسبی برای راهاندازی مطبوعات کثیرالانتشار و نشریات مختلف برخوردار است و میتواند مستقیما و یا با واسطه اقدام نماید. براستی این همه دفاتر پر هزینه ی خارج از کشور از رایزنیها تا دفاتر فرهنگ اسلامی ودفاتر صدا و سیما و خبرگزاری و غیره نمی توانند پشتیبان چنین حرکت مهم اما بسیار ساده و در دسترس باشند که سالها پیش از سوی رقبای ایران نیز تجربه شده است؟ آیا جای تردید دارد که در مواردی آثار آن قطعا از این دفاتر بیشتر است؟ جالب آن که بسیاری از این دفاتر حتی از ارائه ی سایتی کارآمد که معرف فعالیتهایشان باشد عاجزند. در کشورهای اروپایی و غرب نیز به دلیل قوانین موجود، انتشار این نشریات ممکن و مقدورتر است و مخصوصا در شرایطی که ایران نیاز به ارتباط با افکار عمومی غرب به ویژه در موضوع هسته ای دارد این موضوع ضرورتی دو چندان پیدا میکند. به راستی توجیه نیست که چرا ایران قانونی برای راهاندازی روزنامههای بینالمللی ندارد؟ البته معلوم است که اقتضائات روزنامه یا هر نشریهی بینالمللی با انتشار نشریه ای ایرانی به زبان عربی یا انگلیسی به عنوان مثال روزنامه ی اطلاعات فعلی که انگلیسی منتشر می شود تفاوت بنیادی دارد.
ه) رسانههای اینترنتی و فرصت موازنه ی اطلاعاتی:خصلت "کهکشانی" اینترنت، این پدیده را به عنوان بزرگترین دستاورد ارتباطی معاصر معرفی کرده است. اینترنت با سه خصلت "بینامتنی"، "تعاملی" و "چند رسانهای" خود بر همهی نمونههای رسانهای دیگر اثر گذشته و خود منشاء شکلگیری رسانههای جدید شده است. رسانه هایی که مفاهیمی جدید از ژورنالیسم، ژورنالیست، پروسه ی تولید و توزیع اخبار، مالکیت رسانهای و استقلال رسانهای را ارائه میدهند.
در مدل رسانهای جدید، مصرف کننده دیگر مصرف کنندهی محض نیست و خود میتواند تولید کننده باشد. قدرت و فرصتی که اینترنت برای عموم مردم فراهم میکند به آنها اجازه میدهد که حجم انبوه و بیپایانی از اطلاعات را تولید کرده و به گردش درآورند. اینترنت به شدت رسانه های رسمی را تحت تاثیر قرار داده و مقولهی پنهانسازی را به شدت دشوار میسازد. چند صدایی، شفافیت سرعت و گریزاز محدودیت از دیگر کارکردهای اینترنت است. اینترنت به آحاد شهروندان فرصت فعالیت، مالکیت و حضور بینالمللی رسانه ای میدهد و جغرافیا را بی معنی میسازد. در عین حال رسانه های اینترنتی با مقولاتی چون مسؤولیت پذیری، تداوم، و دقت در چالشند. همینطور اینترنت برای کشورهایی که بیشتر مصرف کننده ی اطلاعات هستند تا تولید کننده و توان تولید اطلاعاتشان اندک است میتواند نقش اسب تروا را بازی کند. اما راه حل، کنترل دسترسی و سرعت اینترنت نیست، باید تولید منابع معتبر و تنوع اطلاعات داخلی را افزایش داد و الگوهای بومی معرفی کرد.
▪ جهاد و جنبش اطلاعاتی
تا تولید کننده ی اطلاعات نباشیم به مرحله ی موازنه و خروج از انفعال نمی رسیم. این مهم نیاز به جهاد و جنبش اطلاعاتی دارد که صرفا از عهده ی دولت برنمی آید و باید همگان را در آن مشارکت داد. خوشبختانه گسترش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و حوزه های علمیه به همراه نهاد های فراوان پژوهشی ، فرهنگی و آموزشی دیگرو همچنین گسترش سواد عمومی امکان بهره گیری فزاینده از اینترنت و رسانه های جدید مشارکتی را برای ایجاد منابع بومی و توازن اطلاعاتی فراهم می آورد. در مقابل اگر غفلت صورت پذیرد، انفعال در برابر سیل اطلاعات وارداتی ناگزیر خواهد بود. باید به سرعت به سمت همگانی کردن تولید اطلاعات رفت و همزمان سایتهای الگو و موتورهای جستجوی قوی و کارآمد داخلی را هم در سطح علوم و هم در سطح عموم راه اندازی کرد. جالب است بدانیم که نه تنها دارای کندی در تولید اطلاعات هستیم بلکه در استفاده و گردش اطلاعات تولیدی موجود در کشور نیز به شدت دچار ضعف هستیم که این خود غصه ای مضاعف است. بسیاری از نهادها و سازمان ها با اینترنت وفضای مجازی بیگانه اند و بسیاری دیگر حتی سازمانهای بزرگ علمی و رسانه ایمان به استفاده ی حداقلی از آن قناعت کرده اند. بسیاری ازهمین سا یتهای موجود هم در ارائه ی خدمات به مخاطبان با دشواری ها وکاستی های فنی فراون مواجه اند. اطلاعات بسیاری که می تواند مفید جامعه باشد در بایگانی ها و کتابخانه ها خاک می خورد و گرد ش اطلاعات که از گردش سرمایه مهمتر است مورد کم توجهی قرار گرفته است. حال آنکه نه تولید اطلاعات آنچنان که بعضا تصور می شود دشوار است و نه به گردش در آوردن اطلاعات موجود. خوشبختانه گام های خوبی در کشور برداشته شده اما د رمقایسه با بسیاری از کشورها که هر دو مقوله ی دسترسی به اینترنت و تولید اطلاعات را با هم مورد توجه قرار داده اند، شتاب بسیار پایینی داریم. ما نیازمند بسیج همگانی در این زمینه هستیم و الا صرفا مصرف کننده گانی آن هم در حد متوسط از اینترنت خواهیم بود.
مقالهای از ابوالفضل فاتح در سایت خبر آنلاین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست