جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چهره پنهان خشونت


چهره پنهان خشونت

در عصری که مهمترین دستاورد ملتها در جهت حمایت از حقوق کودک,دستیابی به کنوانسیون حقوق کودک است و به رغم تدوین قوانین متعدد در سطح بین الملل برای حمایت و جلوگیری از تضییع حقوق کودکان, همچنان در سراسر دنیا شاهد برخوردهایی نامعقول و غیرمنطقی با کودکان هستیم

امروزه کودکان تحت خشونت های بی رحمانه از خفیف ترین شکل آن که ممکن است نگاه منتقد یا کلامی طعنه آمیز باشد تا شدیدترین آن که آثار فیزیکی و جسمی را در پی دارد،قرار دارند و آنچه در این میان موضوع را بغرنج تر می کند بروز این رفتارها در بطن خانواده و از سوی والدین است که به دلیل ضعف قوانین موجود نمی توان کاری برای آن صورت داد.

شاید یکی از دلایل اطلاق تعبیر «چهره مخفی خشونت» به این پدیده را بتوان به واسطه خشونت های جسمانی، روانی، اقتصادی و... در محیط خانواده دانست هر چند مهمتر از آنها غفلت و به فراموشی سپردن آنهاست. آزار جسمی نیز که شامل آزار جسمی و عاطفی است ابعاد تأثیرگذاری آن همه جانبه است. در این مورد شاید بتوان بی مهری ها و تهاجم بدنی را فراموش کرد اما آزار جنسی را کمتر کسی به فراموشی خواهد سپرد.

دکتر فاطمه قاسم زاده _ روانشناس کودک _ در تعریف کودک آزاری می گوید: هر نوع رفتاری که توسط بزرگسالان نسبت به کودک به صورت غیرتصادفی صورت گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب برساند کودک آزاری محسوب می شود.

در یک تقسیم بندی می توان کودک آزاری را به انواع زیر تقسیم کرد:

۱. جسمی یا فیزیکی یا بدنی یعنی نوعی از آزار که به جسم کودک آسیب می رساند؛ مثل تنبیه بدنی، سوزاندن، شکستن، بریدن و...

۲. عاطفی _ روانی که کودک از لحاظ عاطفی آسیب می بیند؛ مثل توهین، تحقیر، خشونت های کلامی و...

۳. سوءاستفاده و استثمار؛ مانند آزار جنسی که ترکیبی از سوءاستفاده جسمی و روانی است، همچنین سوءاستفاده کاری، سوءاستفاده در توزیع موادمخدر و...

۴. بی توجهی و غفلت که در آن نیازهای اساسی کودک نادیده گرفته می شود. در این مورد آسیبی به کودک نرسیده ولی کاری که باید انجام می گرفته نگرفته است؛ مثل عدم توجه به خدمات بهداشتی، تغذیه، آموزش و... کودک.

۵. کودک آزاری که ترکیبی از همه موارد فوق است و از آن با عنوان کودک آزاری آموزشی یاد می شود؛مانند رقابت شدید که خود عاملی برای اضطراب است، دادن تکالیف زیاد، آزارهای عاطفی، سرزنش، توهین، تنبیه بدنی، ملامت و... که از سوی مسئولان مدارس صورت می گیرد و با تأثیرات شدید روانی همراه است.

در پی کسب تجربیات جهانی دلایل مشترکی برای بروز کودک آزاری وجود دارد که در کشورهای مختلف بعضی از این دلایل چشمگیرتر است. در این زمینه می توان به فقر که عاملی در ایجاد روابط گسسته در خانواده می باشد اشاره کرد. شکل گیری فضای نامساعد، عدم برآورده شدن نیازهای اساسی کودک را موجب شده و نهایتاً منجر به کودک آزاری می شود. علاوه بر این مشکلات خانوادگی از قبیل جدا شدن پدر و مادر باعث ایجاد تنش در خانواده شده که این گونه خانواده های ناسالم نیز کانون های کودک آزاری هستند. بروز بعضی پدیده های اجتماعی مانند مهاجرت، بخصوص زمانیکه مهاجرت به علت مشکلات صورت می گیرد، همچنین بلایای طبیعی و انسانی، اعتیاد و بیماریهای روانی را می توان از دیگر علل کودک آزاری دانست. بطوریکه موارد شدید کودک آزاری ناشی از اعتیاد است.در برخی موارد هم مشکلاتی که کودکان دارند موجب آزارشان از سوی والدین می شود.

فاطمه قاسم زاده در ارتباط با این گروه از کودکان می گوید: کودکانی که دچار معلولیت و یا بیماریهای مزمن هستند، همچنین کودکانی که تحرک آنها بیش از حد معمول و استاندارد است و یا شب ادراری دارند در معرض آزار هستند. در این موارد، هم والدین و هم کودکان در شکل گیری کودک آزاری دخیل هستند که علت عمده آن بعد از مسائل اقتصادی و فقر عدم آگاهی والدین، سرپرست و... در ارتباط با نحوه و چگونگی برخورد با کودکان است. البته والدینی که از بیماری روانی رنج می برند مستثنی هستند.

ناصر قاسم زاده _ روانشناس - نیز در همین ارتباط می گوید: کودک آزاری ریشه در بیماری عاطفی یا شخصیتی فرد کودک آزار دارد که منشاء این بیماری ها را می توان در گذشته فرد، از جمله دوران کودکی نابسامان و الگوهای تربیتی بیمارگونه که فرد از طرف والدین، اطرافیان، سرپرست و یا جایگزین آنها با آن مواجه بوده جست وجو کرد.

روانشناسان معتقدند محیط رشد فرد می تواند شرایط را برای سلامتی و یا عدم تعادل روانی فرد رقم بزند. مثلی هست که می گوید کتک خورده بالاخره کتک خواهد زد. فردی که دوران کودکی نابسامانی را سپری کرده طبیعتاً وجود تجربه های قبلی، تصاویر ذهنی بیمارگونه ای را نزد شخص برای تربیت آینده فرزندانش رقم خواهد زد. به علاوه شخصی که مضطرب است در شرایط عادی رفتارهای بیمارگونه از خود نشان می دهد چه برسد به شرایط بحرانی که در آن شرایط رفتارهای انفجاری خواهد داشت. بطور کلی نوع نگرش و رفتار هر فرد را جایگاه او در اجتماع از نظر ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تعیین می کند بطوریکه اگر از طبقات فقیرتر جامعه باشد بیشتر می تواند از ویژگیهای بیمارگونه برخوردار شود که البته به الگوهای تربیتی و شرایط رشد فرد نیز وابسته است.

ناصر قاسم زاده در بیان دیدگاههای تربیتی افراد می گوید: هر فردی در نگاه تربیتی خود نسبت به فرزندانش از دو دیدگاه برخوردار است، اول اینکه فرد با خود می گوید اگر من دوران کودکی سختی را گذراندم باید فرزندانم هم تحت همان شرایط قرار بگیرند تا پختگی حاصل کنند. دوم اینکه فرد معتقد است با اینکه در شرایط مساعدی قرار نداشتم اما باید موقعیت مناسبی برای رشد فرزندانم فراهم کنم.

در دیدگاه اول فرد بیمار است و به بیماری خود واقف نیست. این فرد در پاسخ به علت رفتارهای خود از تعبیراتی چون «مگر ما چطور بزرگ شدیم» ، «لگد خوردیم رفتیم مدرسه» و یا «گوشت قربانی بودیم» استفاده می کند. طبیعتاً این فرد با ایجاد تنش در خانواده شرایط بیمارگونه ای را بر خانواده حاکم می کند و فرزندان را مورد آزار و شکنجه جسمی و روحی قرار می دهد که معمولاً شکنجه روحی از دید پنهان می ماند. در این گروه ما با افرادی سر و کار داریم که دچار فقر فرهنگی هستند.

در دیدگاه دوم با افرادی مواجه هستیم که به یک خودشناسی رسیده اند و اگر چه دوره نابسامانی را در کودکی داشته اند اما با شناسایی شرایط بیمارگونه توانسته اند عوامل تخریب شخصیتی را از بین ببرند. آنها معتقدند شکنجه روحی و جسمی نمی تواند در تربیت کارآمد و کارساز باشد.

مطابق کنوانسیون حقوق کودک، یک کودک کسی است که هنوز سن ۱۸سالگی را تمام نکرده است. در این قانون افراد زیر ۶ سال را خردسال، ۶ تا ۱۲ سال را کودک و ۱۲ تا ۱۸ سال را نوجوان می دانند. براساس این طبقه بندی نوع آزار و شکنجه در رده های مختلف سنی و جنسی نیز متفاوت است. بطوریکه کودکان بیشتر از نوجوانان مورد کودک آزاری از نوع جنسی قرار می گیرند در حالیکه نوجوانان بیشتر در معرض کودک آزاری از نوع سوءاستفاده، غفلت و بی توجهی هستند. به علاوه نوع آزار در دختران و پسران در برخی موارد متفاوت است. مثلاً در سوءاستفاده جنسی و آزارهای روانی دختران بیشتر آسیب می بینند در حالیکه در آزارهای جنسی و استثمار کاری پسران تحت فشار بیشتری قرار دارند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.