جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

گره روی گره دیگران نیندازید


گره روی گره دیگران نیندازید

خدمت به خلق خدا, به اقسامی منقسم می شود که به شرح برخی از آن اقسام می پردازیم قسم اوّل بر اساس بیان نورانی قرآن کریم که می فرماید «وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ», هر کسی باید به اندازه وسعش, از آنچه دارد, به دیگران هم در خوراک, پوشاک, مسکن و ازدواج, کمک کند

خدمت به خلق خدا، به اقسامی منقسم می‌شود که به شرح برخی از آن اقسام می‌پردازیم: قسم اوّل: بر اساس بیان نورانی قرآن کریم که می‌فرماید: «وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ»، هر کسی باید به اندازه وسعش، از آنچه دارد، به دیگران هم در خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج، کمک ‌کند. یعنی اگر می‌تواند، باید شام شب به یک فقیر بدهد یا بالاتر اینکه اگر می‌تواند، باید جهیزیه یک دختر را تأمین کند یا خانه برای ازدواج یک زوج تهیه کند و بالأخره اگر می‌تواند باید یک درمانده را از درماندگی نجات دهد و اگر توان هیچ کمکی ندارد، باز هم به اندازه توان، حتی به اندازه یک دانه خرما باید به دیگران کمک کند: «لِینْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیهِ رِزْقُهُ فَلْینْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ»؛ بر اساس این آیه شریفه، هرکس به هر اندازه که می‌تواند باید انفاق کند. متأسفانه برخی مردم هنگام افطار، یک سینی خرما دست می‌گیرند و به دیگران تعارف می‌کنند و تصوّر می‌کنند که افطاری داده‌اند که با این کار خودشان را فریب می‌دهند.

این کار مطلوب است و ثواب دارد، امّا خرما دادن برای کسی است که هیچ چیزی ندارد و به همین اندازه می‌تواند به دیگران رسیدگی کند. امّا کسی که بیش از این توانایی دارد، باید به اندازه توان خویش انفاق و رسیدگی کند. قسم دوم: قسم دوّم، گره گشودن از کار مردم است. این اگر از قسم اوّل مهم‌تر نباشد، کمتر نیست. گره‌گشایی می‌تواند با مال یا با زبان یا با قدم یا با قلم انسان صورت پذیرد و همه صور آن لازم، مفید و مطلوب است. مثلاً انسان ببیند دیگری چک دارد و اگر نتواند مبلغ آن را بپردازد، آبرویش می‌رود، زندان می‌رود یا مشکلات دیگری پیدا می‌کند. در این هنگام، باید گره کار این شخص را باز کند.

ابان بن تغلب نقل می‌کند که در خدمت امام ششم حضرت صادق(ع) در خانه خدا طواف می‌کردم. یک نفر مرا صدا کرد و من جواب او را ندادم، در دور دوّم طواف مجدداً مرا صدا کرد و پاسخ او را ندادم. امام صادق(ع) فرمودند: مگر تو را صدا نمی‌زند؟ گفتم آری یابن رسول‌ا... گفتند: شیعه است؟ گفتم: آری شیعه است و از من درخواستی دارد. فرمودند: چرا درخواست او را اجابت نمی‌کنی؟ عرض کردم یابن رسول‌ا...! درخدمت شما مشغول طواف هستم. فرمودند: طواف را رها کن و به سوی او برو. دفاع از ناموس مردم، دفاع از جان مردم و مهم‌تر از آن دو، دفاع از آبروی مردم نیز واجب است. آبروی مردم خیلی مهم‌ است و مسلمان باید علاوه بر آنکه خودش باعث آبروریزی دیگران نشود، از آبروریزی اشخاص دیگر نیز جلوگیری کند.

بنابراین همه وظیفه دارند گره گشای مشکلات همدیگر باشند و کوتاهی در این زمینه، کفر عملی و گناه بزرگی است، ولی گناه بزرگ‌تر و مصیبت دردناک‌تر آن است که انسان، گره روی گره دیگران بیندازد. چنین کسی بعید است عاقبت به خیر شود و سقوط آن حتمی است. قسم سوم: قسم سوّم قانون مواسات که بسیار حائز اهمیت است، احترام به شخصیت انسان‌هاست. همه انسان‌ها شخصیت دارند و ما باید همین‌طور که برای خود شخصیت قائلیم، برای دیگران هم شخصیت قائل باشیم و مواظب باشیم که بی‌احترامی به کسی نکنیم. بی‌احترامی به دیگران، گاهی منجر به مفاسد عجیبی می‌شود که جبران‌ناپذیر است. قسم چهارم: قسم چهارم از قانون مواسات که مهم‌تر از اقسام قبلی است، دفاع از دیگران می‌باشد.

مسلمانان وظیفه دارند از جان، ناموس و آبروی یکدیگر دفاع کنند. هنگامی که یک مسلمان در جلسه‌ای حضور دارد و مشاهده می‌کند که از کسی غیبت می‌شود، واجب است از او دفاع کند و مانع ادامه غیبت شود و الاّ گناه همان غیبت کننده را دارد. از نظر همه فقها، فرقی بین غیبت کننده و آنکه غیبت را می‌شنود و دفاع نمی‌کند نیست. اگر نمی‌خواهد غیبت بشنود، باید دفاع کند و اگر نمی‌خواهد یا نمی‌تواند دفاع کند، لاأقل باید ناراحت شود. دفاع از ناموس مردم، دفاع از جان مردم و مهم‌تر از آن دو، دفاع از آبروی مردم نیز واجب است. آبروی مردم خیلی مهم‌ است و مسلمان باید علاوه بر آنکه خودش باعث آبروریزی دیگران نشود، از آبروریزی اشخاص دیگر نیز جلوگیری کند.