چهارشنبه, ۱۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 5 March, 2025
مجله ویستا

لباس ها ی سعادت آباد چقدر با شخصیت ها تناسب دارد


لباس ها ی سعادت آباد چقدر با شخصیت ها تناسب دارد

شاید بارها و بارها در مجلات تخصصی فیلم ها, تحلیل ریزترین نکات فیلم های مختلف را خوانده باشید اما این برای امتیازدهی به یک فیلم کافی نیست به همین دلیل هر شماره, کارشناسان برجسته طراحی سینمای ایران, لباس بازیگران فیلم های روی پرده سینمای ایران را تحلیل می کنند تا با دیدی بازتر به فیلم های موردعلاقه تان نمره بدهید

شاید بارها و بارها در مجلات تخصصی‌‌ فیلم‌ها، تحلیل ریزترین نکات فیلم‌های مختلف را خوانده باشید اما این برای امتیازدهی به یک فیلم کافی نیست؛ به همین دلیل هر شماره، کارشناسان برجسته طراحی سینمای ایران، لباس بازیگران فیلم‌های روی پرده سینمای ایران را تحلیل می‌کنند تا با دیدی بازتر به فیلم‌های‌ موردعلاقه‌تان نمره بدهید.

«حامد بهداد»، «مهناز افشار»، «لیلا حاتمی» و چهره‌های مشهور دیگر در «سعادت‌آباد.» به‌نظر، همین تعریف کوتاه از جدیدترین اثر سینمایی «مازیار میری»، کافی باشد برای جالب‌بودن و پرتماشاگر شدن یک فیلم سینمایی؛ درست به همین دلیل هم بود که در این شماره، از کارشناس طراحی لباس‌آقای «فاضل ژیان» درخواست کردیم پوشش و ‌لباس‌های کاراکترهای این فیلم پرستاره را از نگاه خود ‌تحلیل و بررسی کند. «فاضل ژیان» در این صفحات به شما خواهد گفت آیا لباس‌های این ۳ زوج جوان فیلم از نظر طراحی در حد استانداردهای سینما بوده است یا نه؟

● رابطه این لباس‌ها‌ با یک شوهر مشکوک‌؟!

برای طراحی لباس «مهناز افشار» (لاله) و همسرش امیر آقایی (علی)، نمی‌توان واژه زیرکانه را در انتخاب‌ها به کار برد؛‌ زیرا در لباس امیر آقایی که شوهری عاشق و مشکوک است و دائم زنش را می‌پاید و ارتباط او را با بقیه زیر‌نظر دارد، اشاره خاصی دیده نمی‌شود؛ هر چه بود و دیدیم را در بازی ایشان باید جست‌وجو کرد، نه در لباس‌هایش! البته پیراهن تیره با راه‌راه‌های ریز‌، آن شلوار زیادی فیت و غیرراحت (و البته خوش‌ترکیب)‌ با آن بوت زیبا، تا حدودی به شخصیت‌پردازی کمک کرده است. شخصیتی لاغر و تکیده ناشی از حرص و اضطراب و نگرانی (که دست برقضا من را به یاد همین لباس که در سریال «بی‌گناهان» بر تن ایشان کرده بودم می‌اندازد.) به کار شخصیت‌پردازی آمده است.‌

● ۲ طراح برجسته در فیلم!

«سعادت آباد»، فیلمی است خوش‌ساخت، روان و یک‌دست که با حضور بازیگرانی مانند لیلا حاتمی، حامد بهداد، مهناز افشار و... دیدنی‌تر هم شده‌. این‌بار ‌می‌خواهیم ‌لباس‌های کاراکترهای اصلی این فیلم را تحلیل کنیم؛ با این توضیح که در تیتراژ فیلم، نام ۲ طراح با سابقه «آتوسا قلم‌فرسایی» و «امیر اثباتی» آمده، آن هم بدون تفکیک صحنه و لباس که کمی عجیب به‌نظر می‌رسد! زیرا ‌چه به لحاظ تعدد لوکیشن و چه تنوع لباس، با توجه به تداوم قصه و زمان رخداد آن، شاهد تغییر زیادی نیستیم که نیازمند ۲ طراح با‌تجربه در کنار هم باشیم. ناگفته نماند ‌طراحی لباس در چنین وضعیتی کمی دشوار‌تر است، زیرا باید با لباس‌هایی محدود، کل شخصیت یک نقش را معرفی کنیم. ضمن این‌که هماهنگی و هارمونی رنگ و فرم صحنه و لباس، به وضوح وحدت فکر و طراحی را می‌رساند.

● زیادی جوانانه بود

لباس «مهناز افشار» (لاله) ‌با بالا‌پوش مشکی، پیراهن قرمز_نارنجی و شلوار دمپا کیسه‌ای و جمع شده‌اش و آن نوع پوشش سر، حداقل در من تاثیری آنچنانی در معرفی شخصیت ایشان نداشت. شاید برای مادر قصی‌القلبی (‌که برای فرصت شغلی پیش آمده در جایی دور از شهر و دیار) عمل کورتاژ (‌سقط جنین) انجام داده‌، مناسب دیده شده‌ (‌محض شوخی باید یاد‌آوری کنم لباس دراکولای خونخوار هم کت و شنل مشکی با تودوزی قرمز بود!). رنگ داغ پیراهن او نشانه کدام بُعد شخصیتی‌اش است؟ مادر سنگ‌دل‌؟ همسر دروغگو‌؟ آدم خود‌خواه؟ یا خونی که ریخته شده؟! رنگ قرمز داغ لباس «لاله» در میان همه مهمانان، او را متمایز کرده بود؛ مانند لکه‌ای که در میان صحنه به این‌سو و آن‌سو در حرکت بود‌ که صد‌البته همین لکه قرمز، بخش قابل‌توجه قصه را به‌خود اختصاص داده و محوریت داشت؛ لباسی خاص و جالب ولی زیادی جوانانه ‌برای این نقش!

● لباسی که به نقش کمک کرده

داستان با خرید لوازم و مایحتاج مهمانی تولد توسط «یاسی» (لیلا حاتمی) شروع شده و به شکل تلخی در پایان مهمانی، همه مهمانان درحالی‌که در اندیشه واقعیتی عریان به سر می‌برند تمام می‌شود. در طول فیلم لباس «لیلا حاتمی» ۲ بار عوض می‌شود؛ یک بار برای خرید بیرون از منزل و بار دیگر نیز لباسی برای داخل منزل (یا مهمانی).‌ لباس بیرونی «یاسی»، روشن و تابستانی است؛ شاید این روز‌ها کمتر فرد عادی ‌چنین لباسی بپوشد چون از سلیقه خاصی تبعیت می‌کند؛ پارچه‌های نخی، کتانی ‌یا تریکو و طرح‌های راحت‌تر ‌و نسبتا شل که لباسی رسمی و شاید هم روزمره محسوب نمی‌شوند و پوشیدن‌شان تا حدودی صاحبان‌شان را از دیگران متمایز می‌کند. این رنگ‌بندی روشن لباس لیلا حاتمی در این فیلم، باید از زلال بودن و شفافیت روح، روان و شخصیت بی‌ریای او خبر دهد. پیشترها لیلا حاتمی را اگر نه دقیقا‌ در این لباس بلکه در لباس‌های مشابه زیادی دیده‌ایم. شاید نظر بازیگر در انتخاب این نوع پوشش بی‌تاثیر نبوده؛ هرچه هست، این لباس به این نقش کمک کرده و رسالت خود را تا حد زیادی انجام داده. این فرم و رنگ لباس، با حال و هوای فیلم، فضا و دکور آن هماهنگی خوبی دارد.

جا دارد اشاره کنم‌ فضا کمی خاص‌تر از شغل و تفکر ساکنان آن است، مگر این‌که برای خانم خانه، شغلی‌ خاص درنظر بگیریم و مرد را کلا منفعل در رابطه با سلیقه به کار رفته در این مکان بدانیم.

● لباس‌هایی که شخصیت او را لو می‌دهند!

همسر دلال‌‌صفت و خیانت‌پیشه‌ای که نه به همسر خود وفادار است و نه به دوستانی که به او کمک می‌کنند‌؛ این زوج اصولا وصله تن هم نیستند و فقط خدا می‌داند چرا با هم ازدواج کرده‌اند! شاید مرد با چاپلوسی و تملق مخصوص به‌خود، همسر آرامش را فریفته! لباس «حامد بهداد» یا «محسن»، در همان بدو ورود به منزل، بخشی از کاراکتر او را لو می‌دهد‌؛ آن لباس تیره شاید در جایی دیگر و در زمان دیگر منفی تلقی نشود (‌مثلا هنگام عزاداری یا لباس‌های رسمی شب و‌‌...) اما اینجا بار منفی و ‌شوم دارد و ما را نسبت به این نقش بدبین می‌کند‌ و ‌در سکانس بعدی او را در لباسی می‌بینیم که این‌بار، بُعد دیگری از شخصیتش را ارائه می‌دهد؛ با پیراهنی پیچازی و با یک نوع بنفش ترکیبی تقریبا چرک و نسبتا تیره ‌در کنار رنگ‌های سرد. اگر این لباس را در خلوت خودشان می‌دیدیم، می‌توانست یک لباس مثلا بی‌تکلف تلقی شود‌. نکته آنجاست که لباس این سکانس، نه‌تنها برای حضور در یک مهمانی (حتی تولد به آن سادگی و دوستانه) مناسب نیست بلکه با به همراه داشتن یک نوع بی‌قیدی در حس کلی پیراهن‌، توانسته نوعی بی‌اعتنایی و بی‌اهمیتی به اطرافیان را نشان دهد و او را از جمع جدا کند‌. پس این لباس مناسب است و وظیفه خود را انجام داده.

● زن و شوهر کلیشه‌ای

در میان دیگر بازیگران «سعادت‌آباد»، طراحی لباس به وضوح کاملا خط کشیده شده و کلیشه‌ای (‌البته نه از نوع بد و غلط‌) است؛ کافی است به یاد بیاوریم کت و شلوار سفید «حسین یاری» (بهرام) با آن کراوات تیره وکت و دامن ارغوانی‌رنگ به همراه آن رشته گردنبند مروارید همسر‌ش «هنگامه قاضیانی» را که همسر شاکی، همیشه دلخور و البته مغرور و حق به جانب است‌‌.

● خوش‌رنگ و لعاب و زیبا

در انتها‌، در این فیلم تروتمیز و خوش‌ساخت و خوش‌رنگ و لعاب (چه در بخش صحنه و چه لباس)، باید گفت لباس‌ها در کل زیبا و با صحنه هماهنگی داشته و به فضای قصه ‌و شخصیت‌پردازی نقش‌ها کمک زیادی کرده بودند‌ و این امتیاز کمی نیست. اگر این فیلم را ‌ندیده‌اید، حتما ببینید. کافی است روی صندلی سینما بنشینید تا فیلم شما را با خود ببرد.