سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

بیماری جنون گاوی


بیماری جنون گاوی

بیماری جنون گاوی B S E یک بیماری کشنده و دژنراتیو عصبی مغزی قابل انتقال گاو می باشد این بیماری یک هفته تا چند ماه بعد از بروز علائم بالینی باعث مرگ دام می شود میانگین زمانی دوره کمن بیماری ۴ تا ۵ سال می باشد

بیماری جنون گاوی ( B.S.E ) یک بیماری کشنده و دژنراتیو عصبی مغزی قابل انتقال گاو می باشد . این بیماری یک هفته تا چند ماه بعد از بروز علائم بالینی باعث مرگ دام می شود میانگین زمانی دوره کمن بیماری ۴ تا ۵ سال می باشد . علائم بالینی این بیماری شامل بروز رفتارهای عصبی می باشد

میانگین زمانی بین آلودگی دام تا بروز علائم بالینی پنج سال می باشد . مطالعات انجام گرفته ارتباط بین بیماری جنون گاوی و nvCJD را نشان داده است بخاطر همین تشابهات بوده که رسانه های خبری و مطبوعات برای اینکه بتوانند مخاطبین فراوانی را بخود جذب کنند مطالبی را منتشر می کنند که باعث ایجاد ابهاماتی در ذهن در نزد افکار عمومی گردیده است که غالبأ فاقد اساس و تجارب علمی می باشند . همچنین تشابهاتی بین B.S.E و بیماری KURU در انسان وجود دارد .

● اپیدمیولوژی بیماری جنون گاوی

این بیماری برای اولین بار در یک فارم بنام KENT در سال ۱۹۸۵ در انگلستان گزارش گردید قبل از سال ۱۹۸۵ هیچ کس شناختی از بیماری جنون گاوی نداشت مدتها قبل دامپزشکان پاتولوژیست یک بیماری ناشناخته را که غیر قابل تشخیص بود گزارش دادند و تا سال ۱۹۸۷ هیچ مشکلی دال براینکه این بیماری بصورت اپیدمی در حال پیشرفت باشد وجود نداشت مطالعات انجام گرفته برروی موارد آلوده منتج به این شد که پودر استخوان و پودر گوشت تولیدی تنها فرضیه ای بود که بعنوان عامل بیماری غیر قابل تشخیص اعلام گردید . در سال ۱۹۸۸ برای بررسی بحران تحت نظارت RICHARED SOUTHWOOD و برای توصیف اختلالات این بیماری گروه کاری تشکیل شد که در ۱۸ژوئیه ۱۹۸۸ اولین محدودیت و ممنوعیت در رابطه با فروش غذاهای دامی بخصوص برای پودر استخوان و پودر گوشت بمنظور استفاده در جیره دام را بوجود أوردند در این زمان یک سیاست کشتار و امحاء را برای کنترل بیماری اعمال کردند بنحوی که برای موارد مثبت بیماری ۵۰% غرامت و برای موارد منفی بیماری ۱۰۰ % غرامت پرداخت میگردید در فوریه ۱۹۹۰ رسماً نتایج اولین گروه کاری منتشر گردید و اعلام کردند که عامل بیماری می تواند از طریق دهانی توسط جیره به موش منتقل شود و انتقال گاو به گاو از طریق تزریق داخل وریدی و داخل مغزی نیز تائید گردید . در سال ۱۹۸۹ در کشور انگلستان و متعاقباً در اسکاتلند و ایرلند محدودیت برای مصرف آلایش گاوسانان در جیره انسانی اعمال گردید و اتحادیه اروپا نیز در همان سال محدودیتهای وسیعی را متعاقب گزارش ۴۰ مورد بیماری انسفالوپاتی اسفنجی شکل گربه سانان ( FSE ) بر اثر تغذیه با مواد غذائی با منشاء دامی برای واردات انواع دام زنده و فرآورده های آنها اعمال کردند در سوم آوریل سال ۱۹۹۰ کمیته ای بنام کمیته توصیه انسفالوپاتی اسفنجی شکل ( SEAC ) تشکیل گردید و در همان زمان نیز سیستم سرویلانس بیماری انسانی CJD توسط دپارتمان بهداشت را اندازی گردید و از این زمان به بعد ضوابط و دستورالعملهای بهداشتی و قرنطینه ای فراوانی صادر گردید از جمله ممنوعیت در مصرف آلایش گاوسانان در تغذیه تمام دامها . در چهارم مارس سال ۱۹۹۲ کمیته SEAC بر اساس آخرین تحقیقات و مطالعات انجام گرفته خود برای امنیت بهداشت انسانی و دامی دستورالعملهای لازم الاجرائی فراوانی را صادر کرد تا سال ۱۹۹۳ تعداد موارد بیماری جنون گاوی افزایش پیدا کرد و به ۱۰۰۰۰۰ مورد رسید از تاریخ ۱۹۹۳ میلادی به بعد تعداد موارد بیماری گزارش شده کاهش پیدا کرد . و سیستم سرویلانس بیماری CJD یک مورد CJD غیر طبیعی را گزارش داد بنحوی که اعلام و تظاهرات بیماری بسیار متفاوت از موارد قبل بود و تحت عنوان واریان جدید CJD گزارش شدند . بدلیل افزایش بروز CJD نزد دامداران اعضای کمیته SEAC تشکیل جلسه دادند و پس از بحث وگفتگو و تحقیق اعلام کردند که از دیدگاه اپیدمیولوژیکی واریان جدید CJD ارتباط نزدیک با بیماری جنون گاوی دارد و متعاقب آن مصرف گوشت گاوهای با سن بیشتر از ۳۰ ماه را ممنوع کردند و اتحادیه اروپا نیز متعاقب این گزارش محدودیت وسیعی را بر روی تجارت گوشت ، سرم و جنینهای با مبداء بریتانیای کبیر اعمال کردند . بر اساس مطالعات اپیدمیولوژیکی انجام گرفته منشاء بیماری گاوهای بوده است که از پودر گوشت و پودر استخوان نشخوارکنندگان تغذیه نموده اند.

● عامل بیماری جنون گاوی

بیماری در ارتباط با یک عامل قابل انتقال که مغز و طناب نخاعی گاو را تحت تاثیر قرار می دهد می باشد و ضایعات این عامل تغییرات اسفنجی شکل که با یک میکروسکوپ معمولی قابل رؤیت میباشد . عامل بیماری قدرت بقای بسیار بالائی دارد بطوری که در برابر انجماد و حرارت بسیار مقاوم بوده بنحوی که در دمای پاستوریزاسیون و استریلیزاسیون مقاوم می باشد . بر اساس مطالعات انجام گرفته در یک دهه قبل عامل بیماری یک پروتئین عفونی بنام پریون ( PRION ) میباشد . پریون در واقع یک پروتئین که خودبخود قابل تکثیر (Self – replicating ) می باشد .

تشخیص قطعی BSE فقط از راه مطالعه پاتولوژیکی بافت مغزی پس از کالبد گشایی امکان پذیر است .

● روش انتقال عامل بیماری جنون گاوی

عامل بیماری به صورت محیطی و تماس مستقیم قابل انتقال نبوده ، تنها راه انتقال اثبات شده از طریق تغذیه بافت های آلوده از جمله پودر گوشت و پودر استخوان می باشد ، شواهدی دال بر انتقال عمودی عامل بیماری از طریق جفت برای گوساله های متولد شده ار دامهای آلوده وجود دارد ولی تا حال حاضر مکانیزم بیولوژیکی آن هنوز مشخص نیست و از دیدگاه اپیدمیولوژیکی این روش معنی دار نمی باشد .موردی از انتقال عامل بیماری بصورت Iatrogenic گزارش نشده است ولی این روش می تواند بصورت بالقوه یک فاکتور خطر باشد . بافت هایهای سیستم اعصاب مرکزی – مغز ، نخاع ، تیموس و شبکیه عمده بافت هایی هستند که قابلیت عفونت زایی دارند . بر اساس نظریه کمیته علمی دامپزشکان اتحادیه اروپا سه عامل اساسی وجود دارند که خطر انتقال عامل BSE در اثر در معرض قرار گرفتن را تحت تأثیر قرار می دهند این سه عامل عبارتند از :

- تیتر آلوده کننده ای که می تواند در بافتهائی که وارد چرخه های تولید بشوند

- پارامترهای اعمال شده برای تولید

- نوع محصول (غذای انسانی، غذای دامی ،مواد آرایشی و محصولات پزشکی)

● تشخیص بیماری جنون گاوی

وقتی که دامهای مشکوک به بیماری جنون گاوی کشتار می شوند تست اولیه برای تشخیص تست هیستوپاتولوژیکی می باشد و این یک هدف استاندارد تا زمانی که سایر تستها ارزشیابی و تأئید گردندمی باشند این موضوع مورد قبول اتحادیه اروپا و دفتر بین المللی بیماریهای واگیر دامی می باشد.در تست هیستوپاتولوژیک که بعد از مرگ انجام می گیرد ابتدا مغز در فرمالین بایستی نگهداری و سپس رنگ آمیزی و در زیر میکروسکوپ برای بررسی وجود تغییرات خاص بیماری جنون گاوی مشاهده می گردد.چنانچه یک درجه بسیار کمی از decomposition قبل از اینکه مغز معاینه بشود وجود داشته باشد تست هیستوپاتولوژیکی فاقد اهمیت می باشد.تعدادی از تستهای تشخیصی بیماری جنون گاوی بر اساس واکنش بین آنتی بادی خاص با یک بیماری با پروتئین خاص یاdisease specific protein PrP sc می باشدPrPsc یک شکل غیر طبیعی پروتئین منظم PrPc که در گاو و سایر دامها وجود دارد می باشد.شکل غیر طبیعی پروتئین به اثرات degrative آنزیمهامقاومتر می باشد و بر این اساس از شکل PrPc مقاومتر می باشد.

تستهای ارزیابی شده توسط اتحادیه اروپا برای تشخیص بیماری جنون گاوی در ۱۹۹۹ کمیسیون اتحادیه اروپا چهار تست را ارزیابی کرده که از این چهار تست سه تست خیلی خوب جواب داده اند (CEA,PRIONICS AND ENFER SCIENTIFIC

تست چهارم خوب جواب نداده و در حال حاضر با تغییراتی که بوجود أمده است مجددأ از سپتامبر ۲۰۰۰ ارزیابی خواهد شد هر چهار تست در دامهای مسن که علائم بالینی نشان دهند قابل استفاده می باشد

● تست prionics برای تشخیص بیماری جنون گاو

▪ در این تست:

ابتدا بافت مغز بصورت هموژنزه در آورده می شود ،جهت تجزیه پروتئینها از PrP (پروتئینهائی که در بیماری جنون گاوی بصورت misshapen می باشند) بافت مغز را که بصورت هموژنیزه شده است استفاده می شود ترکیب حاصله را در یک ژل و یک فیلد الکتریکی که فرگمنتهای پروتئینی باقی مانده را از هم جدا می کند می گذارند

PrP که بصورت malform می باشد را با استفاده از یک آنتی بادی که بطور محکم به پروتئین می چسبد را تشخیص می دهند

انجام تستهای قبلی ازاین نوع که تست westerblot نامیده می شود سه روز طول می کشد ولی در این تست می توانیم در طی مدت ۱۲ ساعت یعنی قبل از اینکه لاشه از کشتارگاه خارج بشود بیماری را تشخیص بدهیم .

● تست CEA یا تست SANDWICH IMMUNOASSAY

یک گروه تحقیقاتی در کشور فرانسه این تست را در کشور خود در برنامه ملی سرویلانس جستجوی بیماری جنون گاوی مورد استفاده قرار داده است این تست بسیار شبیه تست ELISA می باشد و برای تست اغلب مغزهائی که برای بررسی جمع آوری شده اند بکار برده می شود این تست برای تشخیص پروتئینهای غیر طبیعی دیواره روده باریک یاsmal intestine گوساله هائیکه بطور تجربی آلوده شده اند بکار برده شده است و این آزمایشها نشان داده اند که حساسیت یا sensitivity این تست از سایر تستها بیشتر می باشد. یکی از اهداف استفاده از این تست این است که ببینند آیا پروتئینهای غیر طبیعی در مغز و طناب نخاعی دامهائیکه بطور تجربی آلوده شده اند نسبت به سایر تستها زودتر قابل تشخیص است .

● تست ENFER SCIENTIFIC

این تست در ایرلند تست پایه می باشد این تست همانند ELISA بوده و آنتی بادی استفاده شده در این تست توسط یک شرکت بریتانیائی بنام شرکت PROTEUS تولید می شود ارزیابی این تست همانند تست ELISA می باشد و از حساسیت بالائی برخوردار می باشد و نتیج حاصل از این تست را می توان در مدت زمان کمتر از ۲۴ ساعت قرائت کرد .

● G.WALLAC, WALLAC-EG

تستی بنام تست DELFIA را بوجود آورده اند با حساسیت بالا ولی انجام آن در آزمایشگاههای اتحادیه اروپا بخوبی قابل اجرا نمی باشد و بخاطر همین موضوع اتحادیه اروپا پیشنهاد کرده است که مجددأ مورد ارزیابی قرار گیرد .

مطالعات اپیدمیولوژیکی انجام گرفته منشاء بیماری گاوهای بوده است که از پودر گوشت و پودر استخوان نشخوارکنندگان تغذیه نموده اند.

● تشخیص تفریقی بیماری جنون گاوی

این بیماری با بیماریهای زیر بایستی تفریق گردد:

- Hypomagnesemia ( کاهش بیش از حد معمول منیزیم)

- کتوز عصبی

- لیستریوز انسفالیک و سایر انسفالیتها

- پلی انسفالومالاشیا ( cerebro-cortical necrosis)

بیماری جنون گاوی و بازرسی کشتارگاهی

● کنترلهای دامهای مبتلا به BSE

دامهایی که تصور می رود به BSE مبتلا هستند در خود مزرعه توسط ناظران سازمان دامپزشکی کشتار می گردند و سپس بجز ناحیه سر تمامی قسمتهای لاشه سوزانیده می شود و سر را به مرکز بررسی های دامپزشکی برای تأئید تشخیص ارسال می دارند .

خارج کردن بقایای لاشه از داخل لاشه سوز نیز بایستی با اجازه مسئو لان بهداشت و دامپزشکی یا محیط زیست انجام گیرد . این امر مستلزم بازرسی از بقایا و تهیه گزارش و تأئید مطلب می باشد

● کنترل کشتارگاهها

تمامی گاوها قبل از کشتار مورد بازرسی قرار می گیرد تا از لحاظ وجود یا عدم وجود BSE مورد بررسی قرار گیرند . در کشتارگاهها در ۴ ناحیه و قسمت کنترل صورت می گیرد :

۱) محل ورود دامها به کشتارگاه

۲) حین کشتار دام و پوست کنی

۳) نحوه برخورد با بافتهای مخاطره آمیز

۴) کنترل بررسی بافتهای مخاطره آمیز

● بازرسی در هنگام ورود دام به کشتارگاه:

سن دام هنگام ورود بایستی تعیین شود هویت دام نیز باید از طریق کنترل کردن مدارک و پلاک گوش تأئید گردد . این کار بصورت معمول در محل نگهداری دام قبل از کشتار انجام می گیرد . فقط پلاکهای گوش مورد تأئید وزارت کشاورزی می توانند مورد قبول واقع شوند . تاریخ کشتار دام ثبت می گردد . اگر کوچکترین مشکلی در خصوص سن دام وجود داشته باشد به همراه گوشهایش ضبط می شود .

● بازرسی در زمان کشتار دام‌

در این روند ، مهمترین مطلب مورد توجه برداشت و کنترل آلودگی لاشه از بافتهای مخاطره آمیز است . مطابق قانون ،‌جمجمه ، مغز ، نخاع ، چشم ها ، لوزه ها ، تیموس ، روده و /طحال گاو بالای ۶ ماه و تیموس ، روده گوساله بیشتر از ۶ ماه جز بافتهای مخاطره آمیز قرار می گیرند . بنابراین هر قسمت از بافت مغزی که در طول کشتار بیرون می افتد جمع آوری شده و بعنوان یکی از بافتهای مخاطره آمیز لاشه گاو معدوم می گردد .

گلوله های رفتی و برگشتی به داخل جمجمه هر راس گاو پس از هر بار استفاده تمیز میگردد . در ضمن هرگونه پارچه یا حوله ای که برای تمیز کردن آن استفاده می شود بعنوان بافت مخاطره آمیز تلقی می گردد .

توصیه می گردد که زبان نیز از سر جدا گردد . اگر این کار صورت نگیرد ، زبان بایستی بلافاصله پس از جدا شدن سر از این ناحیه جدا شود . هنگام خارج کردن زبان نبایستی آلودگی با بافت مخاطره آمیز صورت گیرد . کله گوساله های بالای ۶ ماه بعنوان بافت مخاطره آمیز تلقی می گرددد . پس از جدا نمودن سر ، بلافاصله بازرسی ناحیه سر انجام می شود و بعد بعنوان بافت مخاطره آمیز معدوم می گردد . سر را رنگی کرده و از محوطه داخل کشتارگاه خارج می کنند . پس از تخلیه امعاء و احشاء لاشه بازدید می شود تا احیاناً راست روده یا طحال در روی لاشه باقی نمانده باشد پس از شقه کردن لاشه ، بایستی تا حد ممکن کمترین مقدار خرده استخوان تولید شده باشد . آب خنک کننده اره به طرف چاهک سرازیر می شوند که قطعات کوچک استخوان باقیمانده بر روی در چاه جمع می شوند . این مواد جمع آوری شده و بعنوان بافت مخاطره آمیز معدوم می شوند . تیغه اره نیز پس از شقه نمودن هر لاشه ضدعفونی و استریل می گردد .

نخاع را نیز خارج کرده و سپس توزین و رنگی می کنند . همچنین توصیه شده است که قسمت Corda equina نیز خارج گردد برای اینکه جز بافتهای مخاطره آمیز تلقی می گردد . پرده ها و پوشش های مغزی نیز بایستی برداشته شود . مجرای ستون مهره ها باید بازرسی شود تا قسمتهایی از نخاع در آن جا نمانده باشد . پس از بازرسی هر لاشه تمامی وسایل و چاقوهای مورد استفاده در این عملیات باید شستشو شده و ضدعفونی شود .

سطل مخصوص بافتهای مخاطره آمیز برای معدوم سازی جمع آوری می شوند . نباید گوشتهای متصل به ستون مهره های گاو نبایستی با ابزارهای مکانیکی جدا سازی شده باشند تلقی نمود . تیموس نیز از لاشه جدا می گردد . در هنگام بازرسی لاشه تیموس و چربی های اطراف آن با چاقو جدا می شوند . بایستی بطور دقیق بین دستجات عضلانی را جستجو کرد تا اطمینان حاصل شود که تمامی بافت تیموس خارج گردیده است . از هر لاشه میتوان تا حدود ۸ کیلوگرم بافتهای مخاطره آمیز را جدا نمود . بازرسین بهداشتی بافت لاشه را بازرسی کرده و مقدار بافتهای مخاطره آمیز را توزین می میگردد . در ضمن هرگونه پارچه یا حوله ای که برای تمیز کردن آن استفاده می شود بعنوان بافت مخاطره آمیز تلقی می گردد .

● کنترل بافتهای مخاطره آمیز

سوابق باید بطور کامل ثبت و نگهداری شود که عبارتند از ، وزن بافتهای مخاطره آمیز ، وزن نخاع ، تعداد سر ، تعداد امعاء و احشاء ، طحال ، تیموس ، چربی همراه با تیموس یا سایر چربی های اضافی . در سوابق باید وزن یا حجم ذکر شود . سوابق در مدخل مکان عمل آوری کنترل می شود و با سوابق موجود در کشتارگاه تطبیق داده می شود از نابودی کامل ترکیبات بافتهای مخاطره آمیز اطمینان حاصل شود . همچنین در کشتارگاه برنامه کشتار گاوهای بالای ۳۰ ماه بصورت جدا از سایر حیوانات به مورد اجرا گذاشته شد . بافتهای مخاطره آمیز این دامها نیز مانند سایر گاوها برداشته می شد و با رنگ آبی مجاز رنگ آمیزی می گردید . باقیمانده لاشه به رنگ زرد در آمده و برای مصرف انسانی بکار گرفته نمی شود . لاشه زرد رنگ نابود می گردد . کمپانی های آب و فاضلاب شرایط سختی را برای تمام فاضلاب های خروجی از کشتارگاها وضع نموده اند . همچنین سازمان های حفاظت محیط زیست نیز شرایط سختی را برای فاضلاب هایی که به منابع آبی مثل رودخانه ها راه می یابند وضع کرده اند . شرکتهای آب و فاضلاب و سازمانهای حفظ محیط زیست بر فاضلاب ها نظارت داشته و آنهایی که با استانداردهای موجود تطبیق ندارند را غیر قانونی محسوب دارند و ممکن است افراد مختلف را تحت تعقیب قرار دهند .

● کنترل بر عمل آوری

کارگاههای عمل آوری توسط وزارت کشاورزی برای عمل آوری بافتهای مخاطره آمیز و لاشه های بالای ۳۰ ماه جواز دریافت می کنند . سازمان دامپزشکی دولتی بصورت غیر منتظره از کارگاه بازدید می کنند و بافتهای مخاطره آمیز و مواد مربوط به گاوهای بالای ۳۰ ماه را بطور جداگانه نگهداری شده و سوزانیده می شوند . کنترل بر فاضلاب آب و هوای مورد استفاده از کشتارگاه نیز ضروری است .

● کنترل حمل و نقل

بازرسین سازمان دامپزشکی درب کامیون های حمل کننده بافتهای مخاطره آمیز و اجزا بدن گاوهای بالا ۳۰ ماه را قبل از خروج از کشتارگاه مهر و موم می کنند . حمل و نقل MBM, و پیه مربوط به بافتهای مخاطره آمیز و بدن گاوهای بالای ۳۰ ماه فقط پس از ثبت کامیونها در دفتر محیط زیست انجام پذیر می باشد . چون رعایت مسایلی جنبه قانونی دارد در حمل این مواد زاید بنابراین فقط کامیون های مشخص دارای مجوز مجاز به حمل این مواد هستند .

دکتر علی صفر ماکنعلی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.