چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

ستارخان


ستارخان

هیچ وقت درس نخواند و سواد کافی نداشت. در جوانی به دلیل مخالفت با نیروهای شاه ، مدتی از تبریز دور ماند. اما جون بسیار صادق و امانت دار بود پس از مدتی بواسطه امانت دار بودنش توانست …

هیچ وقت درس نخواند و سواد کافی نداشت. در جوانی به دلیل مخالفت با نیروهای شاه ، مدتی از تبریز دور ماند. اما جون بسیار صادق و امانت دار بود پس از مدتی بواسطه امانت دار بودنش توانست به تبریز بازگردد. سردار ملی سومین پسر حاجی حسن قره داغی در محله امیر خیز تبریز به دنیا آمد. وی شخص اول از دو مدافع مشهور تبریز است. مردم تبریز مدت ۱۱ ماه تمام در برابر نیروهای محمدعلی شاه قاجار با وجود کم بود مواد غذایی و آذوقه، مقاومت کردند. چون ستارخان در این مدت در رأس جمعیت مجاهدان تبریز، ارامنه و قفقازیان قرار داشت و مقاومت شدید تبریزیان در مقابل نیروی عظیم محمد علی شاه تحت راهنمایی او اداره می شد، تدریجا شهرت وی از تبریز به تمامی کشور و سپس به خارج از کشور نیز رسید. در اواخر چون کار اهل تبریز به واسطه محاصره و نرسیدن آذوقه بسیار سخت و دشوار شده بود، پس از مذاکره بین کنسولهای روس و انگلیس و تصویب دولتین قرار بر این شد که عده ای از قشون روس به تبریز آمده و را جلفا را باز کنند. در روز یکشنبه ۸ ربیع الثانی ۱۳۲۷ عده ای نیروهای روس به تبریز وارد شدند و محاصره تبریز پایان یافت و نیروهای دولتی از اطراف شهر تبریز متفرق شدند. وظیفه ستارخان و باقرخان در دفاع از تبریز و مشروطه به پایان رسید. بدلیل حضور قشون روس در تبریز موقعیت خطرناکی برای این دو بوجود آمده بود. ستارخان و باقر خان و مردم تبریز حاضر به اطاعت از روس ها نبودند. در اواخر ماه جمادی الاخر سال ۱۳۲۷ قمری به کنسولگری عثمانی پناهنده شدند. در روز ۸ ربیع الاول سال ۱۳۲۸ تحت فشار شدید روسها، ستارخان و باقرخان تبریز را ترک کردند و به تهران آمدند. در روز ۳۰ ماه رجب همان سال در پارک اتابک که منزلگاه آنان و مجاهدان بود، جنگ سختی بین نیروهای دولتی و مجاهدان بوجود آمد. نیروهای دولتی می خواستند آنها را خلع سلاح کنند. در نهایت نیروهای دولتی ۳۰ تن را کشته و ۳۰۰ تن را اسیر کردند. ستارخان و باقرخان نیز اسیر گردیدند. چهار سال پس از این واقعه یعنی در ۲۸ ذی الحجه ۱۳۳۲ (۲۵ آبان ۱۲۹۳) ستارخان بر اثر زخم پا که از عواقب جنگ مذمور بود، وفات یافت.