یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
زنان دنیای اسلام , حاکمیت بلامنازع غرب را به چالش می کشند
در قرون جدید فرهنگ غرب در تعریف زنان به عنوان عامل مهم پیشقراول و جاده صاف کن توسعه فرهنگی مورد نظر نظام سلطه نگریسته است.خلع جایگاه انسانی زنان و منحصر کردن زن به عنوان یک ابزار وکالای جنسی و تعریف و تثبیت موقعیت او تنها در جهت تسخیر کردن بازارهای جهانی و رواج فرهنگ مصرف در همه جوامع و ملت ها به قوت و روشنی در دستور کار فرهنگ سلطه بوده است.
از سوی دیگر با پیروزی دکترین انقلاب اسلامی در ایران زمین و به صحنه آمدن انبوهی از زنان مسلمان در جریان این انقلاب، فرهنگ سلطه جهانی که با فروپاشی شوروی خواب سلطه بلامنازع را بر پهنه جهان می دید، یکباره با گونه تازه ای از زن و جایگاه و موقعیت او مواجه شد ، که تا آن زمان نمی شناخت و طبعا نمی توانست برای مقابله با این گونه از زن چاره ای اندیشیده باشد. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، همه تکیه غرب برای تحقیر زن مسلمان و سوق دادن او به الگوهای مورد نظر در فرهنگ سلطه ، بر عقب ماندگی این زن و مهجور و دور بودن از صحنه های سیاسی و اجتماعی بود. اما امواج ستبر انقلاب اسلامی زنی را درمعرض نگاه جهانیان قرار داد که هم دین مدار بود و طبعا محجوب و پوشیده و هم در عین حال در صحنه های سیاسی اجتماعی حاضر بود، آن هم حضوری فعال و تعیین کننده.
این است که در تمام این سال ها که از انقلاب اسلامی ایران گذشته است ، به خوبی شاهدیم که به موازات حجم سنگین تهاجم نسبت به این انقلاب ، جبهه ای بزرگ از مقابله تبلیغاتی برعلیه زنان مسلمان و هویت و جایگاه آنان باز کرده اند و تمامی تلاش شا ن صرف این معنا شده است که زنان مسلمان را حتی در میان هموطنان و همکیشان خود، فاقد اعتبار و وجاهت نشان دهند و به انواع حیله ها زنان مسلمان را در مقابل توده زنان غربی قرار دهند و از این رهگذر مجال ترویج الگوی نوین زن مسلمان را از میان بردارند.
▪ اما حاصل هجمه بی امان تبلیغاتی که در طول بیش از ۲۸ سال صورت گرفته ، چه بوده است؟
آمار و ارقام نشان از آن دارد که جهان غرب نه تنها موفق به مخدوش کردن چهره زن مسلمان در میان ملل خودی(مسلمان ها) نشد، بلکه این حملات قوی و برنامه ریزی شده تبلیغاتی، نهایتا موجی عظیم از اسلام گرایی را در میان ز نان غربی موجب گردید و این یکی از جبهه هایی است که غرب با همه قدرت اقتصادی ، سیاسی ، تبلیغاتی و ... در آن شکست آشکار خورده است و حجم قابل توجه مساعی و تلاش هایش با نتیجه معکوس مواجه شده و گویی عملا این تبلیغات به ترویج الگوی زن مسلمان در بطن جامعه غربی منجر شده است و رمز و راز این شکست هم چون بسیاری از شکست های دیگراستکبار در مقابل انقلاب اسلامی ، هنوز بر آنها روشن نیست.
۱) در یک نگاه گذرا به سیر تحولاتی که منجر به اشاعه الگوی زن مسلمان انقلابی در اقصا نقاط جهان شده است ، شاهدیم که این الگو علیرغم همه تلاش و تقلای فرهنگی مستکبران در دو عرصه ، در میان زنان مسلمان کشورهای اسلامی و در میان زنان مغرب زمینبه شکلی گسترده و عمیق توانسته اثرگذار باشد.
اما در مورد کشورهای اسلامی باید به این نکته توجه داشت که در نهضت دین زدایی که از حدود دو قرن پیش در این کشورها آغاز گردید، زنان از مهم ترین عوامل مورد نظر بودند تا بکلی از ارزش های دینی و سنت های بومی که حافظ هویت انسانی اسلامی این جوامع بود، فاصله گیرند. در حافظه تاریخی ما مسلمانان حرکت های مهم و گسترده اسلام زدایی ثبت شده است، حرکت هایی که اتفاقا در کشورهای قوی تر و مهم تر اسلامی چون ایران و ترکیه به سرکردگی رضا خان و آتاتورک آغاز شد و کشف حجاب زنان از عناصر شاخص محسوب می شود.
موج تازه اسلام گرایی خصوصا در میان زنان در این نوع جوامع که مشخصا در قالب گرایش به حجاب خود را نشان می داد ، خط بطلانی بود بر نسخه های موردنظر غرب که برای تحول و به اصطلاح توسعه این کشورها تدارک دیده بود و برای سردمداران نظام سلطه و هم حکومت های این کشورها زنگ خطری جدی محسوب می شد.
مشخصا در کشور ترکیه این تحول در میان زنان در سطحی گسترده و چشمگیر پدید آمده است ، به نحوی که ناظران خارجی در مواجهه با جامعه ترک به عنوان یک جامعه لائیک از حجم بالای زنان با حجاب در این کشور حیرت زده می شوند . این در حالی است که همواره حکومت ترکیه پیشقراول سرکوب حجاب دختران مسلمان بوده است. شاهد این مدعا خبری است در این مورد که چند سال پیش در رسانه ها منعکس گشت:
اخیرا تظاهراتی در منطقه "ملتیه" ترکیه علیه منع حجاب دانشجویان دانشگاه ها در ترکیه برگزار شد. پس از راهپیمایی، پلیس ترکیه ۷۵ نفر از شرکتکنندگان در راه پیمایی را شبانه دستگیر و روانه زندان کرد که عمدتآً از زنان بودند. در میان زندانیان خانم هدی کیا از اسلامگرایان فعال ترکیه و سه فرزندش بودند. دادگاه ترکیه، برای وی و هر سه فرزندش به جرم تلاش برای تغییر قانون اساسی حکم اعدام صادر کرد. البته صدور حکم اعدام دلایل دیگری نیز داشت که از نظر دولت جرم سنگینتری بود. خانم هدی کیا قبلاً به ایران سفر کرده و در نماز جمعه تهران شرکت کرده بود. هدی کیا، پس از صدور حکم اعدام، در نامهای، به مسلمانان نوشت: "آنها سعی میکنند با حکم مرگ دهان ما را ببندند. آنها نمیدانند که ما این راه را خود انتخاب کردهایم تا به مقام شهادت، برای کسب رضای خداوند، برسیم." پس از چند سال، در اثر فشار افکار عمومی مسلمانان ترکیه و جهان دولت این کشور مجبور به لغو حکم اعدام آنان شد."
در یک کلام می توان گفت که در ترکیه، زنان به هر پست و موقعیت اجتماعی میتوانند برسند اما بدون حجاب .
در سایر کشورهای اسلامی هم زنان مسلمان در سیاست های حکومتی موقعیت بهتری ندارند.
در عربستان زنان باید همه محجبه باشند، منتها در همان چارچوب خانهها و حداکثر در کوچه و بازار به همراه مردانی از محارم شان.
چندی پیش رئیسجمهور تاجیکستان، درباره زنان، فتوایی! صادر کرد که بهشدت جای تأمل دارد. وی اعلام کرد: نماز خواندن زنان در خانه بیشتر از نمازخواندن زنان در مساجد ثواب دارد، پس بهتر است زنان در همان خانه های شان نماز بخوانند.
علی رغم همه این سختگیری ها و شدت عمل ها امروز زنان مسلمان در بسیاری از کشورهای اسلامی با حجابند و به حجاب خود به عنوان یک عامل هویت و اعتبار می نگرند. مهم تر از آن ، این است که زنان مسلمان در کشورهای اسلامی زن مسلمان ایرانی را الگوی خود می داند و برای رسیدن به جایگاه و منزلتی نظیر او تلاش می کنند.
و اما در کشورهای مغرب زمین ماجرا های غریب تری رخ داده است؛ سرزمین هایی که با تأخیر بسیار نسبت به دوران رنسانس، به زنان حقوق و آزادی هایی (چون حق رأی و حق مالکیت) داده شد، آن هم به شکلی که نهایتا جز به فروپاشی کانون خانواده در این جوامع و ملعبه و بازیچه سیستم اقتصادی تکاثر طلب غرب شدن ، شمع محافل بزم و خوشگذرانی گشتن ، مایه آرایش و زینت ویترین ها و رونق بازار فیلم سازی هالیوود گشتن چیزی برای زن و جامعه غربی به همراه نداشت .
برای زنان در چنین جامعه ای الگوی زن مسلمان انقلابی نه تنها اشاعه یافت، بلکه به الگویی جذاب تبدیل شد . در واقع زن غربی از پس لایه های ضخیم وجهه نظرهای غلط نسبت به زن در سیستم فرهنگی منحط مغرب زمین ، توانست این الگو را به عنوان پاسخی برای بخش های گمشده وجودش انتخاب کند و پاسخ مثبت خود را به آن به روشن ترین شکل ممکن نشان دهد.
در کشور فرانسه به عنوان مهد آزادی زنان و نیز مهد سالن های مد و کارخانه های لوازم آرایش ، حرکتی گسترده به سوی حجاب از سوی زنان آغاز شد و حکومتی که ادعای دموکراسی و آزادی و حقوق بشر داشت به بدترین شکل ممکن با مسأله آزادی انتخاب حجاب برخورد کرد. دراین میان آنچه جالب توجه بود ، نحوه انعکاس علل و چگونگی تحول دختران جوان فرانسوی در رسانه ها بود:
تیری دوبومن روزنامهنگار معروف فرانسوی، مینویسد: "از زمانی که اسلام را مورد مطالعه قرار دادم، مسئله مسلمان شدن زنان فرانسوی همواره تعجب مرا برمیانگیخت. بهویژه که تعداد زنان مسلمانشده فرانسوی به حدود صد هزار زن رسید. من، همیشه این سؤال را میکردم که چگونه زن فرانسوی که ثمره تلاش ده ها ساله خود در زمینه آزادی و برابری زنان را به تدریج بهدست میآورد، به دینی روی میآورد که طبق گفته غربی ها حقوق زن را پایمال میکند؟
چندی پیش، دو دختر فرانسوی، از یک خانواده یهودی، در شمال پاریس به اسلام گرویدند. آنها با حجاب کامل اسلامی به مدرسه رفتند، اما پس از مدتی به خاطر حجاب از مدرسه اخراج شدند. پدر آلما (Alma) و لیلا (Lila) از مسئولان مدرسه شکایت کرد اما فایدهای نداشت و آنها مجبور شدند در خانه ادامه تحصیل دهند. لارنت لوی (Laurent Levy) میگوید: دخترانش آزادانه و با اختیار خود این پوشش را انتخاب کردهاند. پدر آلما و لیلا یهودی است و خود اعتقادی به دین ندارد و در رابطه با حجاب دخترانش میگوید: "انتخاب بچهها، مرا مقداری میآزارد. من فکر میکنم، این یک اشتباه است. فکر میکنم، این بدفهمی دنیاست. من نگرانم. زندگیِ یک زن در اسلام ممکن نیست به خودباوری او بینجامد." آلما لبخند میزند و جواب میدهد: "اگر اسلام به ما خودباوری نمیداد، آن را انتخاب نمیکردیم"
اما برخورد دولت فرانسه با این پدیده فارغ از همه شعار ها و مدعاها بسیار خشن و غیر انسانی بوده است:
از ابتدای سال تحصیلی جدید در فرانسه، تاکنون بیش از ۴۰ نفر از دختران محجبه فرانسوی از مدارس این کشور اخراج شدهاند. اما منع حجاب، محدود به مدارس نماند. چندی پیش "ژاکوس مارتین" یکی از شهرداران پاریس اعلام کرد: "زنان مسلمان، برای حضور در شهرداری، جهت ازدواج، نباید حجاب داشته باشند." وزیر کشور فرانسه "نیکلای سارکوزی" در آوریل ۲۰۰۳ اعلام کرد: "زنان مسلمان، برای صدور پاسپورت، باید عکس بدون حجاب داشته باشند." "دومینیک پربن" وزیر دادگستری فرانسه در ۲۵ نوامبر ۲۰۰۳ اعلام کرد که شخصاً یکی از اعضای هیئت منصفه یک دادگاه را به خاطر حجاب اخراج کرده است. حتی چندی پیش در مسابقات بینالمللی ورزشی در فرانسه، یک دختر مسلمان از انگلیس به خاطر حضور در مسابقات با روسری از دور مسابقات اخراج شد.
این حرکت در نقاط دیگر اروپا هم ادامه یافت و انعکاس آن در رسانه ها هم دیده شد:
"برگیت جمیله" جوان تازه مسلمان اروپایی، در شرح علل گرایشش به دین میگوید: "من در تمام طول دوران زندگی ۲۶ سالهام، انسان مذهبی نبودم و زندگیام را مانند سایر افراد اروپایی، در خوشی و خوشگذرانی پشتسر میگذاشتم؛ اما همیشه در زندگی خویش احساس خلأ و کمبود میکردم. با وجود تمام تلاشی که در برطرف کردن این خلأ زندگی خود داشتم، باز هر روز، بیش از پیش، وضع روحیام بدتر میشد. البته ظاهراً انسان شادی بودم... تماشای منظره زنان محجبه، صدای اذان منارههای مساجد، گویی روح مرا تکان میداد. شروع به مطالعه قرآن کردم، هر چه بیشتر میخواندم، احساس میکردم که وضع روحیام روز به روز در حال بهبودی است... در سن ۲۶ سالگی به اسلام گرویدم."
وابسته فرهنگی سفارت ایران در نروژ، جریان مسلمان شدن یکی از زنان نروژی را چنین تشریح میکند: "... آنا بریت با من تماس گرفت و گفت: میخواهم مسلمان شوم، من شگفتزده شدم و خدا را سپاس گفتم. آنا بریت گفت: من چادر میخواهم! گفتم: پوشیده بودن کافی است، چرا چادر میخواهی؟ (چرا که ترسیدم با جوی که در آنجا علیه چادر بود، توان تحمل این سختیها را نداشته باشد.) اما او باز هم تأکید کرد: میخواهم با لباس رزم زنان ایرانی که الگو و سمبل من بودهاند، شهادتین را بگویم. به او گفتم: چه اسمی را انتخاب کردهاید؟ گفت: زینب. گفتم: چرا؟ گفت تحقیق کردهام، دیدم حضرت زینب(س) زن صبور، مقاوم و کاملی بوده است."
▪ در کشور آلمان به عنوان مهد تفکر و اندیشه در قاره اروپا هم این گرایشا ت انعکاس رسانه ای داشت:
خانم "تانیا پولینگ"، جوان تازه مسلمان آلمانی، در جواب این سؤال خبرنگار که "شما برای پذیرش اسلام خیلی قربانی دادهاید و از آن همه آزادی ها و دوستان گذشته صرفنظر کردهاید. در قبال این فداکاری ها چه به دست آوردهاید؟" میگوید: "من، هر چیزی را از دست داده باشم اما در عوض "خودم" را به دست آوردهام، من، همیشه احساس پوچی و بنبست و درماندگی میکردم، امروز خودم را که بیش از بیست سال گم کرده بودم و خدایی را که اصلاً از او بیگانه شده بودم، هر دو را یافتهام. و همه چیز و همه کس را دوباره در اسلام به دست آوردهام؛ آزادی معنوی، آرامش روحی، داشتن یک امام و رهبر خوب و دوستداشتنی (امام خامنهای)، خواهران و برادران دینی در هامبورگ، آلمان و اروپا، حتی سراسر دنیا."
▪ نحوه مواجهه دولت آلمان و بعضی از دیگر کشورهای اروپایی هم با زنان و دختران با حجاب جالب بوده است:
صدر اعظم آلمان، "گرهارد شرودر" اعلام کرد: "حجاب، در میان کارکنان دولت و معلمان آلمانی جایی ندارد." در چند ایالت آلمان، حجاب معلمان ممنوع شد که آخرین آنها ایالت "باواریا" است. چندی بعد در بلژیک نیز معاون نخستوزیر اعلام کرد: "ما نیز باید همان کار (تصویب قانون و منع حجاب در فرانسه) را انجام دهیم." وی دستور منع حجاب در میان کارکنان دولتی، معلمان و پزشکان و مدارس عمومی را صادر کرد و برخی ایالت ها، قبل از تصویب این قانون، شروع به اجرای آن کردند. چند ماه پیش، وزیر خارجه بلژیک علناً اعلام کرد که "چادر باید از این کشور حذف شود." در اسپانیا، یکی از مدارس حجاب را برای دانشآموزانش ممنوع کرد و وزیر آموزش و پرورش در حمایت از عملکرد مسئولین مدرسه، حجاب را بهعنوان علامت تبعیض علیه زنان نام برد. وزیر امور اجتماعی اسپانیا در این باره میگوید: "این کار دختران مسلمان (حجاب) غیر اسلامی است." در ایتالیا، مربی یک کودکستان از کار برکنار شد. در جواب شکایت وی گفتند: "حجاب وی بچهها را میترساند."
واضح است که چرا آنها از حضور زنان در مساجد هراس دارد. چون مساجد منشأ نهضت های اسلامی هستند و زنان نقش کلیدی در تحریک این نهضت ها دارند.
نهایتا آنچه باید گفت این است که در جریان تحولاتی که در جهان در جهت گرایش به دین و مشخصا اسلام پدید آمده است ، زنان نقشی اساسی و پررنگ ایفا می کنند . در واقع جهان غرب با همه مساعی که در مسیر زدودن فطرت از زنان و کشاندن آنان به وادی گمراهی و انحراف به کار گرفته در حال حاضر با موجی عظیم از بازگشت به دین و فطرت خصوصا در میان زنان مواجه شده است. در پاسخ به این جریان بزرگ ، جهان غرب تنها رویکرد ستیزه را اختیار کرده است و در این راستا بخش مهمی از تلاش خود را مصروف مخدوش کردن چهره زن مسلمان می کند و در پی آفریدن تصاویری ناموزون و بلکه وحشتناک از زن مسلمان در افکار عمومی جهانیان است .
اما آیا این مقابله می تواند به سود غربی ها خاتمه یابد؟ آیا زنان مسلمان که امروز در جبهه ای به وسعت افریقا، امریکا ، اروپا و آسیا با دشمن غربی می جنگند، در این رویارویی شکست می خورند و یا به اشکال گوناگون به فتح یک یک سنگرهای تبلیغاتی دشمن و تصرف آنها به سود خود می اندیشند؟ آیا قرار داشتن در دهکده جهانی و اتمسفر اطلاعاتی امروزین ، به سود زنان مسلمان در این مقابله نیست؟ آیا زنان مسلمان ناگزیر بر اثر حضور در جبهه جنگی با این وسعت و اهمیت به توانمندسازی روزافزون خود روی نمی آورند ؟ آیا برای فرجام این نبرد ، جز پیروزی زنان مسلمان و امت اسلامی عاقبتی می توان تصور کرد؟
نویسنده: طیبه اسکندری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست