یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

چرا نعمت بهشت و عذاب جهنم پایدار و همیشگی است؟


چرا نعمت بهشت و عذاب جهنم پایدار و همیشگی است؟

● مقدمه
در بسیاری از جاهای قرآن، ما با واژه‌های (خالدین فیها()۱( )خالدین فیها ابدا()۲)‌ و ...
مواجه شده‌ایم که بیان جاودانگی در بهشت یا جهنم می‌باشد. در این مقاله، ابتدا به سوالات مربوط …

مقدمه

در بسیاری از جاهای قرآن، ما با واژه‌های (خالدین فیها()۱( )خالدین فیها ابدا()۲)‌ و ...

مواجه شده‌ایم که بیان جاودانگی در بهشت یا جهنم می‌باشد. در این مقاله، ابتدا به سوالات مربوط به جاودانگی در بهشت و جهنم پرداخته‌ایم و در پایان جواب‌هایی که وجود دارد را بررسی نموده‌ایم و نظر شهید مطهری را در ضمن مباحث در این مورد یادآور شده‌ایم.

هدف از در بهشت ماندن بهشتیان و در جهنم ماندن دوزخیان چیست؟ اینکه ما مسلمانان‌، دنیا را به خاطر آخرت اهمیت آن ارج می‌نهیم واگر عبادتی در دنیا کنیم،‌ به خاطر امید وارد شدن به بهشت و یا ترس از وارد شدن به جهنم(۳) است، حال آخرت را برای چه می‌خواهیم؟ برای چه جاودانه باید بمانیم؟ آیا هدفمان حورالعین و باغ‌هایی است که رودهای روان زیر آن جاری است؟ آیا هدف فقط خوردن میوه‌هایی است که هسته و پوسته و زواید ندارند و چیدن آنها راحت است و داشتن درختی در بهشت که میوه‌هایش فصلی نباشد(۴) و همه میوه‌ها را هم در یک درخت موجود باشد؟ چون در قرآن، غذا نیامده، چرا که غذا برای رفع جوع و گرسنگی یا فربه شدن است(۵) ولی میوه برای تنوع!

آیا هدف ما از بهشت، همین اهداف مادی است؟ آیا عقلانی‌تر نیست که ما این اهداف مادی نسیه را رها کنیم و اهداف مادی نقد را که در دنیا موجود است، برای خودمان فراهم کنیم؟ البته تعابیر (و رضوان من الله اکبر()۶) نیز در قرآن آمده که باز سوال می‌شود که این رضوان الهی چگونه به دست می‌آ‌ید؟ آیا با صحبت‌های حضرات معصومین مثل امام هادی(ع) که برای بهشتیان صحبت می‌کنند(۷) فراهم می‌‌شود؟ حال آیا فقط با معرفت نسبت به خدای متعال این رضوان به دست می‌آید که در این صورت آیا عقلانی است به خاطر یک علم و یک امر فطری، دنیای نقد را رها کرده و در انتظار معرفت خدا بنشینیم؟ آیا اینکه در بهشت هیچ عبادتی نکنیم یا کاری انجام ندهیم، کسرشان بهشتیان نیست؟

آیا در تصورات خودمان بهشتی راحت و آسان فرض کرده‌ایم تا مردم را از این طریق جذب خود کنیم؟ اگر فلسفه آخرت و دلیل ماندگاری در بهشت و جهنم برای ما حل نشود، معلوم می‌شود جهان‌بینی‌ ما هم نسبت به هستی دچار نقص و نقض است! می‌خواهیم در بهشت چکار کنیم؟ آیا هدف خداوند از خلقت و آفرینش توسط اقلی از اقلیت مردم برآورده می‌شود؟

چون ما می‌گوییم، هدف فعلی،‌ عبادت است یعنی منظور در آیه (و ما خلقت الجن والانس الالیعبدون(۸) بیان این مطلب نیست که هدف خدا از خلقت، عبادت است که در این صورت خدا قبل از خلقت، هدف داشته و به آن هدف نرسیده و برای تحقق آن تلاش می‌کرده است که حالا هم ممکن است به هدف برسد یا نرسد. که در این صورت خداوند محدود می‌‌شود، در حالی که خدا نامحدود است . بلکه آیه درصدد بیان این مطلب است که خود خلقت، یعنی خود فعل، هدفمند است و این کار برای هدفی صورت گرفته است. حال این تعداد بسیار قلیلی از مردم که خدا را (نه از روی ریا و سمعه و شرک) عبادت می‌کنند آیا هدف خلقت برآورده می‌شود و به خاطر این مدت زمان محدود باید پاداش نامحدود بگیرند؟ و نیز در مورد کافران نیز این سوال مطرح است که چرا به خاطر یک یا چند گناه محدود باید برای همیشه معذب باشند؟!

جواب‌ها:

۱ ) از نظر فلسفی هدف انسان‌ به یک جایی ختم می‌شود و نمی‌شود برای هر هدفی پرسیده که چی بشود؟”! مثلا اگر هدف من رفع تشنگی است،‌ یکی می‌پرسد برای چی یا “که چی بشود؟” و ما هم جواب می‌دهیم مثلا برای حفظ جان حالا اگر دوباره بپرسد برای چی یعنی چرا می‌خواهی جانت را حفظ کنی؟ ممکن است بگوییم چون خودمان را دوست داریم و حفظ چیز گرانبهاو دوست‌داشتنی، لازم است. اگر برای سومین بار کسی بپرسد، برای چی جانت را دوست داری؟ از طرفی این سوال بی‌معناست و از طرفی جواب ندارد چون این سوال برای چی در مورد هر هدفی می‌تواند مطرح شود و همین طور به عقب برود و این تسلسل ایجاد می‌کند. درحالی که باید به یک جایی ختم شود تا تسلسل که محال است روی ندهد. جواب دوم هم این است که حفظ جان و دوست داشتن خود (حب ذات) امر غریزی و فطری است. پس این یک جواب در مورد جاودانگی بهشت.

۲) در اولین دعای صحیفه سجادیه که در حمد و ثنای پروردگار است می‌خوانیم “خداوند، روح کسی را که حساب عمرش به پایان رسیده قبض می‌کند ... (لیجزی الذین اسا و وا بما عملوا و یجزی الذین احسنوا بالحسنی.) یعنی تا جزا دهد کسانی را که بد کردند به آنچه را عمل کردند و نیز پاداش دهد به کسانی که نیکی کردند آن هم پاداشی برتر.

بعد در ادامه امام سجاد(علیه‌السلام) می‌فرمایند: این کار خدا از روی عدل می‌‌باشد و اسمای‌ او مقدس است و نعمت‌هایش آشکار و به عنوان دلیل این آیه را ذکر می‌کنند که (لا یشال عما یفعل و هم یسالون()۹) یعنی از آنچه خدا می‌کند پرسیده نمی‌شود در حالی که از مردم پرسیده می‌شود. پس یک جواب دیگر هم این است که این کار و عمل خداست و ما در مقامی نیستیم که از خداوند سوال کنیم یعنی خدا را به خاطر کاری توبیخ کنیم.

میثم آقادادی