چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

خلاقیت و نوآوری و مدیریت


انسان به عنوان خلیفه و نماینده خدا بر روی زمین , سرشار از استعداد , توانایی است این انسان قادر است كائنات را به اراده خود دراورد و در جهت ساختن و اصلاح جامعه ای پویا و موفق به كار گیرد , اما انسانی با این خصوصیات و توانایی ذاتی فقط از ۱۰ ظرفیت ذهنی خود بهره میبرد و ۹۰ ان به شكل انرژی و توان نهفته باقی می ماند و بتدریج قابلیت و توانایی خود را از دست میدهد

در یك بررسی بعمل امده ۹۵% كودكان ۴ ساله از نیروی خلاقیت قابل توحهی برخوردار بودند ، دربررسی مجدد همین كودكان در ۷ سالگی ، روشن گردید كه فقط ۴% انها قادر بوده اند خلاقیت چشم گیر خود در سن ۴ سالگی را حفظ كنند و بقیه نه تنها پیشرفتی در افزایش قوه خلاقه خود نداشتند بلكه توان حفظ همان سطح را نیز از دست داده بودند.اما به راستی چه اتفاقی میافتد كه اینگونه قدرت خلاقیت از كودكان سلب می گردد؟كودكان همانند پرنده ای كه تازه بال دراورده است همیشه در تكاپو و جست و خیز هستند وهمواره سئوالهای جدیدی به ذهن انها خطور می كند.اما اكثر والدین ،معلمین مدارس ابتدایی و مهد كودك ها به علت عدم برخورداری از دانش و اگاهی كافی و به علت اشنا نبودن با علم پرورش فكرو اندیشه ، قادر به پاسخگویی دقیق ،روشن و علمی به سئوالات كودكان نیستند و چون چنین توانایی را ندارند معمولا طفره رفته و در مقابل سئوالات مكرر انها برخوردهای غیر منطقی و خشن انجام میدهند تا جایی كه بتدریج ترس و تردید به وجود كودك رخنه كرده و برای پیشگیری از برخوردهای ناشایست بزرگان تصمیم به مطرح نكردن پرسش های خود می گیرند . این امر به اسایشش و راحتی بزرگترها و سرزنش نشدن كودكان خواهد انجامید اما از سوی دیگر خلاقیت و ابتكار كودكان را همچون غنچه ای نشكفته به پژمردگی و نیستی هدایت خواهد كرد.همین كودك در سنین نوجوانی و جوانی حامل تفكر دوران كودكی در ضمیر ناخوداگاه خود بوده و به صورت شرطی در برابر هر تغیر به جای پرسش و یافتن علت و اثرات ان ،واكنشی منفی از خود نشان داده و از ترس اشتباه یا تمسخر دیگران از بروز هر اندیشه و تفكر جدید ویا انجام هر كار نو اجتناب خواهد كرد .چنین جوانی به جای تكیه بر توان خود و به جای باور انرژی و استعدادی كه توسط خداوند در وجودش به ودیعه نهاده شده است همواره دنبال تكیه گاهی از بیرون است ، این كودك دیگر نخواهد توانست خلیفه خدا بر روی زمین باشد ،دیگرقادر نخواهد بود از هر انچه كه در پیرامون اوست در جهت توفیق وحل مشكلاتش بهره ببرد ، او انسان ضعیف النفس و عاجزی خواهد بود كه همواره طریق اسایش و راه از قبل پیموده شده را برای اجتناب از خطر انتخاب خواهد كرد و بدنبال خلق اندیشه و راهی جدید نخواهد بود.

تعاریف:

خلاقیت creativity

به کارگیری توانایی های ذهنی برای بوجود اوردن اندیشه ، فکر و مفهوم جدید.

خلاقیت مخصوص انسانی خاص نیست همه قادرند در هر سطحی از علم ، شرایط اجتماعی و اقتصادی از توان خلاقهی خویش بهره ببرند.

خلاقیت گوهر درخشان و گرانیهایی است که با انسان زاده می شود و همواره با جوهر او متصل است و همیشه همراه انسان است.

نواوری innovation

به کارگیری ایده ، اندیشه و فکر جدید ناشی از خلاقیت می باشد. در حقیقیت فرایندی است که مفهوم جدید یا اندیشه و ایده تازه تولید شده بوسیله ی خلاقیت را به عمل تبدیل می کند.

مشخصات افراد دارای سطح بالایی از خلاقیت :

افراد خلاق دارای یک سری از ویژگیهایی هستند که این ویژگیها را می توان با درجات متفاوت در تمام اقراد جامعه پیاده کرد. خلاقیت در اثر رخوت و کم کاری را کد و کسل می گردد ولی هیچگاه از بین نمی رود ،بنابراین باید سعی شود این ویژگیها پرورش داده شوند تا خلاقیت دچار رکود نگردد.

۱- سلامت فکر و روان:

افراد خلاق افرادی هستند که از سلامت روانی برخوردارند. این افراد قادرند فکر، اندیشه و حرف های تازه را پشت سر هم مطرح کنند بدون اینکه دچار رکود گردند.

بهره مندی از ذهنی سالم ، باز و گشوده این امکان را برای قوهٔ خلاقه فراهم می کند تا از انچه می خواهد تصویر روشنی بیافریند و بلاخره عملی منشا موفقیت و پیروزی است که در ورای ان اندیشه ای سالم نهفته باشد، همانگونه که ورزش عضلات را قوی تر و سالم تر می کند تفکر ، مطالعه کتاب های خوب و مفید و نگارش تجارب ، افکار و منش ها نیز باعث تقویت و سالن تر شدن روان و ذهن گردیده و نهایتاً موجب باروری و شكوفایی خلاقیت میگردند.

۲- انعطاف پذیری:

یعنی توانایی کنار گذاشتن چار چوب های ذهنی گذشته و توانایی دیدن اندیشه های جدید و بررسی افکار نو و پذیرش مناسب ترین و کار امد ترین باورها. با دو سؤال از خود می توانیم به میزان انعطاف پذیری مان در زندگی خصوصی و اجتماعی پی ببریم :

الف- چه مقدار به اشتباهات و قصور خود در مقابل دیگران اعتراف می کنیم؟

ب- چه مقدار در مقابل انچه نمی دانیم اعتراف کرده و کلمه ی نمی دانم را بر زبان جاری می کنیم؟ تکرار در اعتراف به موقع به اشتباهات و اقرار صادقانه به انچه نمی دانیم باعث می شود این خصوصیت خوب به یک رفتار طبیعی و عادت مقبول تبدیل گردیده و این توانایی را بدهد تا در چارچوب های ذهنی باطل را فرو بریزد. هر اندازه خلاقیت و نواوری بیشتر باشد به همان اندازه انعطاف پذیری بیشتر شده و وقت کمتری به حراست و دفاع از افکار غلط گذشته صرف خواهد شد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.