سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
نگاهی به نمایش رستم و سهراب، کار سلطان عثمانف
![نگاهی به نمایش رستم و سهراب، کار سلطان عثمانف](/web/imgs/16/96/rtvvf1.jpeg)
با شروع نمایش تماشاگر متوجه می شود که با یک نمایش کاملاً ایرانی مواجه است. سلطان عثمانف کارگردان تاجیک، با استفاده از ابیات زیبای شاهنامه فردوسی به عنوان متن قصه، نمایشی ساخته و پرداخته که بر پایه اصول نمایش های آئینی و سنتی ایرانی استوار شده است و تقریباً همه مؤلفه های آن را نیز رعایت می کند. کارگردان نمایش به شیوه تعزیه از صحنه ای دایره وار استفاده کرده که بازیگران همگی دور آن حضور دارند. ورود و خروجی از صحنه صورت نمی گیرد و بازیگران هر یک به نوبت به داخل دایره (صحنه) می آیند و نقش خود را ایفا می کنند و سپس به خارج از دایره می روند و در جای خود قرار می گیرند. فردوسی نیز، خود در نقش راوی، بخش آغازین و پایانی نمایش را بازی می کند و در واقع داستان رستم و سهراب را فی البداهه برای فرزندش خلق و روایت می کند. وجود راوی - نقال از اصولی ترین قواعد نمایش ایرانی است که نمونه زیبای آن را در تعزیه شاهد هستیم و این همان شیوه و متدی است که «برشت» نام فاصله گذاری بر آن می نهد. این متد به مخاطب یادآور می شود که با یک نمایش و قصه روبه روست نه خود واقعیت که در این نمایش توسط کارگردان (با حضور راوی) مورد تأکید قرار می گیرد.
و اینگونه بزرگترین تراژدی اسطوره ای ایرانی بر صحنه نقش می بندد. رستم و سهراب عثمانف به لحاظ بصری و فضاسازی بسیار موفق است؛ زیرا از طراحی صحنه و لباس به صورت بومی و براساس فولکلور مشترک میان ایران و تاجیکستان به بهترین وجه استفاده کرده است و اصولاً بومی بودن نمایش نمایان است. همچنین نمایش بشدت نمادگر است: چرخ بزرگی که بر سقف صحنه، درست بر روی دایره میانی نصب شده، به همراه دو طناب رو به پائین نمادی از آسمان و زمین و ارتباطی که شاعر بین این دو برقرار نموده است محسوب می شوند. گذر زمان در مواردی که لازم است به زیبایی با کشیدن طناب توسط راوی و چرخش این چرخ بزرگ به ساده ترین شکل نشان داده می شود؛ شمع هایی به عنوان نماد آتشکده های مقدس (طبق آئین زرتشتی) در صحنه وجود دارد؛ دو پروژکتور نور سبز و قرمز در دو طرف صحنه به حالت مایل از زمین به آسمان در حال تابیدن هستند که می توانند به عنوان نماد پاکی و پلیدی و جدال و درگیری همیشگی میان این دو در نظر گرفته شوند و...
اما نکته اصلی توفیق اجرا و جذابیت آن برای مخاطب ایرانی را باید در بازی بازیگران جست وجو نمود. باید اذعان داشت که بازیگران این نمایش بسیار مسلط و البته «حسی» بازی می کنند. آنان کاملاً در انتقال حس خود به تماشاگر موفق اند. جاری شدن اشعار فردوسی از زبان آنان با لهجه تاجیکی بر اصالت و اسطوره ای بودن اثر می افزاید و خود به خود تماشاگر را درگیر می کند. او خود را در بطن میدانی از هجوم اسطوره می بیند که علی رغم این که با آن کاملاً آشناست، این بار اسطوره به گونه ای آشنایی زدایانه ژرف تر و عمیق تر با او به سخن درآمده است. او اسطوره ایرانی را در حال و هوایی دیگر و از زبانی دیگر می شنود. اسطوره ای که از هر زبان که می شنوی، هنوز نامکرر است.
رامین فنائیان
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران حرم شاهچراغ دولت چهاردهم دولت رئیس جمهور ترور انتخابات دولت سیزدهم سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری مجلس شورای اسلامی
شاهچراغ تیراندازی زلزله تهران شهرداری تهران هواشناسی پشه آئدس تب دنگی وزارت بهداشت بازنشستگان پلیس راهور شورای شهر تهران
قیمت خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا ترافیک ایران خودرو سایپا خودرو قیمت دلار قیمت برق بازار خودرو دلار
امام حسین لیلی رشیدی اربعین مهران غفوریان مداحی روز عاشورا تلویزیون سینما مختارنامه سینمای ایران دفاع مقدس تئاتر
فناوری دانش بنیان فضا
دونالد ترامپ رژیم صهیونیستی ترامپ غزه فلسطین آمریکا ترور ترامپ اسرائیل جنگ غزه روسیه جو بایدن ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال رامین رضاییان یورو 2024 تیم ملی اسپانیا تیم ملی انگلیس باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال مهدی طارمی نقل و انتقالات لیگ برتر
همستر کامبت دیابت هوش مصنوعی شیائومی ناسا ایلان ماسک اپل اقتصاد دیجیتال
رژیم غذایی گرمازدگی واکسن کرونا طب سنتی طول عمر حافظه