پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

فاشیسم زیربنای اندیشه سیاسی بهائیت


فاشیسم زیربنای اندیشه سیاسی بهائیت

عقاید سیاسی رهبریت تشکیلات جهانی بهاییت متاثر از گرایشات فاشیستی است اعضای تشکیلات دربرابرهرگونه تفکرانتقادی, نوآوری , آزادی بیان, انتقاد از مقررات سخت و سانسور با طردفوری ازسوی تشکیلات روبرو می شوند

عقاید سیاسی رهبریت تشکیلات جهانی بهاییت متاثر از گرایشات فاشیستی است.اعضای تشکیلات دربرابرهرگونه تفکرانتقادی، نوآوری‌، آزادی بیان، انتقاد از مقررات سخت و سانسور با طردفوری ازسوی تشکیلات روبرو می‌شوند.

در همین رابطه فرانچسکو فیچیکیا که قبلاً خودش بهایی بوده، معتقد است عقاید سیاسی افراطی رهبریت تشکیلات جهانی بهاییت متاثر از گرایشات فاشیستی است. اعضای تشکیلات در برابر هرگونه تفکر انتقادی، نوآوری‌، آزادی بیان، انتقاد از مقررات سخت و سانسور با طرد فوری از سوی تشکیلات روبرو می‌شوند.

فرانچسکو فیچیکیا Francesco Ficicchia متولد سال ۱۹۴۶، در سال ۱۹۷۱به عضویت محفل بهائی سوئیس درآمد . از نوامبر سال ۱۹۷۳ در زوریخ به عنوان مددکار اجتماعی استخدام شد. بعد از مطالعه کتاب "هرمان زیمر " Hermann Zimmer فیچیکیا در آگوست سال ۱۹۷۴ نظرات تشکیلات بهائیت را مورد انتقاد قرار داد و به پیروی از نظریه زیمر الواح وصایای عبدالبهاء را که همراه کتاب اقدس بهاءالله در نزد بهائیان منشور نظم اداری تشکیلات بهائیت محسوب می شود، جعلی دانست و موسسه ولایت امرالله را که در الواح وصایا تعیین شده غاصب خوانده و معتقد است که آن توسط شوقی افندی غصب شده است. فیچیکیا پس از مکاتبه با مرکز جهانی بهائیت در حیفا و بحث و گفتگوهای بسیار با نمایندگان انتصابی تشکیلات بهائی سرانجام در اواخر نوامبر سال ۱۹۷۴ انصراف خود را از عضویت در تشکیلات بهائیت اعلام کرد .بعد از مدت کوتاهی تشکیلات بهائیت طرد روحانی او را اعلام کرد.

در اوایل سال ۱۹۷۵ ،فیچیکیا مطلبی تحت عنوان نامه یک خواننده به یک روزنامه روزانه زوریخ der zurcher obelander یازدهم فوریه سال ۱۹۷۵ در سطحی گسترده انتقادات خود را به تشکیلات بهائیت مطرح کرد.پس از مدت کوتاهی در ماه اوت سال ۱۹۷۵ مقاله خود را تحت عنوان : بهائی گری - یک آینده نا معلوم برای "دین آینده " Der Bahaismus - Ungewisse Zukunft der" Zukunfts Religion" را در نشریه ادواری دفتر مرکزی کلیسای پروتستان موسوم به Materialdienst ۱۵\۱۶ شماره ۳۸ (۱۹۷۵)منتشر کرد.و این مقاله مقدمه ای شد برای انتشار کتابش در سال ۱۹۸۱ تحت عنوان : " آیا بهائیت دین جهانی در آینده است؟ پژوهشی نقادانه درتعالیم ، تاریخ و تشکیلات آن " Der Bahaismus -Religion der Zukunft?Geschichte ,leher und organization in kritischer Anfrage (Bahaism - Religion of the Future? History ,Doctotrine and organization :A critical Inquiry).

این کتاب توسط دفتر مرکزی کلیسای پروتستان آلمان مختص مسائل عقیدتی:Evangelische zentralstelle fur

welTanschauungsfragen )centeral office of the protestant church for ouestions of ideology) منتشر شد.

کتاب فیچیکیا دارای ساختار سیستماتیک، ارجاعات، یادداشت‌های متعدد، نقل قول‌های ازآثار علمی، منابع مطالعاتی و منابع اصلی بهائی برخوردار است. این کتاب از اصطلاحات عربی و یونان باستان و نیز اصطلاحات اصلی فارسی و عربی استفاده کرده است و همچنین یک جدول نمایش تلفظ کلمات عربی و فهرستی از مراجع را عرضه کرده است.

این کتاب مورد اقبال محققانی همچون "میشل میلدن برگر Micheal Mildenberger "، "جوزف هنینگر Joseph Henninger "، "هانس یوآخیم کلیمکات Hans Joachim Klimkeit "، "اولاف شومان Olaf Schumann " ، "هانس والد نفلس Hans Waldenfels " ، " گونتر لانتسکووسکی Gunter Lanczkowski " و "کریستین کانویر Christian Cannuyer " قرار گرفت.

تشکیلات بهائیت پس از ۱۵ سال از تاریخ انتشار کتاب فیچیکیا، ردّیه‌ایی تحت عنوان Der information als method توسط سه تن از محققان بهائی به نام‌های اودوشفر ، اولریخ گولمر و نیکولا توفیق به زبان آلمانی در سال ۱۹۹۵ منتشر کرد. این ردّیه در سال ۲۰۰۰ به انگلیسی توسط ژرالدین شاکلت با عنوان Making the crooked straight ترجمه و منتشر شد و از ترجمه انگلیسی آن به پیشنهاد تشکیلات بهائیت ایران در سال ۱۳۷۹ تحت عنوان" راست را ک‍ژ انگاشته‌اند "به فارسی ترجمه شد.

ازنظر اولریخ گولمر نظرات فیچیکیا تاثیر بسیاری بر افکار عمومی در کشورهای آلمانی زبان گذاشته و به حیثیت تشکیلات بهائیت لطمه وارد کرده است. وی اعتراف می‌کند که کتاب فیچیکیا در بی‌آبرو کردن بهائیت موفق بوده است. وی همچنین بیان می‌کند که کتاب فیچیکیا بی‌شک مدت‌ها در این زمینه تاثیرگذار خواهد بود.

اودو شفر نیزاظهار می‌کند بلا تردید این کتاب رایج‌ترین و وسیع الانتشارترین کتاب درخصوص بهائیت در ممالک آلمانی زبان است.

● نظری اجمالی بر محتوای کتاب:

فیچیکیا در تبیین ساختار تشکیلات جهانی بهائیت بیان می‌کند که این تشکیلات کاملاً سخت‌گیر و پیچیده است. از نظر او تعالیم و اعتقادات بهائی صرفاً در خدمت پذیرفتن و اجرای فرامین تشکیلات است. ساختار این تشکیلات در اطاعت بی‌چون چرا و تأکید اکید بر اطاعت و تبعیت کوکورانه بنا شده است و در این تشکیلات هرکس که از این قاعده اصلی تخطی کند طرد می‌شود. فیچیکیا در اثر خود به طور مکرر به ماهیت استبدادی و مقاصد و افکار افراطی تشکیلات بهائیت تاکید می‌ورزد. او اهداف سیاسی تشکیلات جهانی بهائیت را دیکتاتور مآبانه، ضد مردمی و شدیداً معارض با آزادی می‌داند. وی معتقد است که عقاید سیاسی افراطی رهبریت تشکیلات جهانی بهائیت متاثر از گرایشات فاشیستی است. (۱)

فیچیکیا در تبیین اهداف تبلیغاتی تعالیم بهائی اشاره می‌کند که تشکیلات بهائیت در پی آن است که بهائیت را به عنوان نوعی "ابر دیانت "اجتماعی و اخلاقی معرفی کند و این در حالی است که از ارائه اطلاعات مربوط به احکام و تعالیم بهائی امتناع می‌شود. وی حتی حضور جامعه بین‌المللی بهائی را در سازمان ملل به منزله یک مؤسسه غیر دولتی و ایجاد ارتباط با سازمان‌های جهانی را از اهداف تبلیغاتی تشکیلات جهانی بهائیت می‌داند. از نظر فیچیکیا فعالیت‌های میسیونری و سرمایه‌گذاری‌های گسترده تشکیلات جهانی بهائیت در مقام مقایسه با فعالیت اسلام که بدون سرمایه‌گذاری مالی عمده صورت می‌گیرد موفقیت‌آمیز نبوده است. او معتقد است که امروزه تعالیم بهائی توسط تشکیلات بهائیت به شکل یک کالا در آمده که در همه قاره‌ها توزیع و عرضه می‌شود.(۲)

از نظر فیچیکیا با انتقال مرجعیت عقیدتی به بیت‌العدل‌اعظم در سال ۱۹۶۳ از آن زمان به بعد تشکیلات بهائیت مانند کلیسای کاتولیک به عنصری از قدرت حقوقی و تنها سازمان عقیدتی در جامعه بهائی تبدیل شده و فیچیکیا از آن به عنوان "کلیسایی کردن جامعه بهائی "یاد می‌کند و به اعتقاد فیچیکیا در تشکیلات بهائیت اعضاء آن در برابر هرگونه تفکر انتقادی، نوآوری‌های فردی، آزادی بیان، انتقاد از مقررات سخت، سانسور و منعِ مطالعه آثار مخالفان با طرد فوری از سوی تشکیلات بهائیت روبرو می‌شوند. به طوری که او معتقد است که تعالیم بهائی در جهت اهداف تشکیلات جهانی بهائیت به تعالیم ایدئولوژیک بدل شده است که جانشین فکر مستقل است و او با استناد به بندهای ۱۲۲ و ۱۲۵ کتاب اقدس که در آنها آزادی‌های اجتماعی نادیده گرفته شده، بهائیت را در تقابل با دموکراسی می‌داند . همچنین فیچیکیا معتقد است از آنجایی که در ساختار تشکیلات جهانی بهائیت اصل تفکیک قوا لحاظ نگردیده، آن تشکیلات تمرکزگرا و ضد دمکراتیک می‌باشد.(۳)

فیچیکیا به نقد و بررسی اسنادی دو جایگاه مهم بهائیت می پردازد: موسسه ولایت امر و بیت العدل اعظم. او معتقد است که از موسسه ولایت امر در کتاب اقدس بهاءالله، نامی برده نشده و آنچه که در الواح وصایای عبدالبهاء آورده شده جعلی است و این مقام را شوقی افندی غصب کرده است. و اما در خصوص بیت‌العدل اعظم مرجع مرکزی جامعه بهائی، فیچیکیا اعتقاد دارد که چنین مرجعی در کتاب اقدس یافت نمی‌شود و بهاءالله تنها به تاسیس بیوت عدل محلی امر کرده است و در واقع این مرجع عالی تنها توسط عبدالبهاء در الواح وصایا مطرح شده و به همین خاطر است که سند قانونی تشکیلات جهانی بهائیت الواح وصایا عبدالبهاء است نه کتاب اقدس بهاءالله. (۴)

از نظر فیچیکیا کتاب اقدس مجموعه‌ای از قواعد سخت، پیچیده، عجیب و غریب، متعلق به شرق باستان، نامفهوم و به طورکلی مجموعه‌ای از قوانین طاقت‌فرسا است. به نظر او کتاب اقدس به دلیل وجود قوانین ضد اخلاق در بخش احکام و حدود، احکام ارث، اختیار دو همسری، نادیده گرفتن آزادی‌های اجتماعی، در راستای اهداف تبلیغاتی تشکیلات بهائیت در غرب به طور کامل چاپ نشده است. وی معتقد است حتی عبدالبهاء در فعالیت‌های تبلیغی خود در اروپا و آمریکا ناچار شد که تعالیم بهاءالله در کتاب اقدس را مکتوم نگه دارد. فیچیکیا بیان می‌کند به خاطر همین دلایل است که کتاب اقدس ازبهائیان جدید پنهان نگه داشته می‌شود. وی در تحلیل نهائی خود بیان می‌کند که کتاب اقدس همچون خاری در چشم تشکیلات جهانی بهائیت است.(۵)

فیچیکیا تشکیلات بهائیت را به دلیل تمایلات افراطی تهدیدی برای دولت‌ها می‌داند. او معتقد است که تشکیلات جهانی بهائیت به پیروی از شوقی افندی دولت‌ها را به دلیل اینکه مانع تحقق حکومت جهانی بهائی هستند صرفاً به عنوان یک "بت "تلقی کرده و در راستای تشکیل حکومت جهانی، سرنگونی نظم اجتماعی موجود در کشورها اجتناب ناپذیر است. بنا به نظریه فیچیکیا بنابراین نباید تعجب کرد که فعالیت تشکیلات بهائیت در بسیاری از کشورها ممنوع اعلام شده است زیرا فعالیت آن‌ها در جهت تهدید دولت و همراه با فعالیت‌های براندازنده است.

از نظر فیچیکیا وفاداری ظاهری تشکیلات بهائیت به دولت، پرهیز از دخالت در سیاست، لزوم اطاعت از قانون، پرهیز از احزاب سیاسی ناشی از فرصت‌طلبی محض است و صرفاً یک سری اقدامات عملی است که تا زمانی که جامعه بهائی در مرحله طفولیت است مراعات می‌شود تا بتواند در موقعیتی قرار گیرد که قادر به تحقق اهداف اعلان شده‌اش باشد و فیچیکیا آن را چیزی جز پنهان کاری نظام اعتقادی و اختفای اهداف سیاسی تشکیلات بهائیت نمی‌داند و در این ارتباط است که به کتمان عقیده نخست وزیر سابق ایران یعنی امیر عباس هویدا اشاره می‌کند و وفاداری و اطاعت از حکومت را که به کرّات در آثار بهاءالله و عبدالبهاء تاکید شده، شیوه‌ای مصلحتی می‌داند . فیچیکیا همچنین اشاره دارد به دولت‌های ملی جدید جهان سوم که در مرحله اثبات هویت خود هستند و در مواجهه با تشکیلات بهائیت و تمایل آن تشکیلات به ایجاد یک دولت جهانی متمرکز باعث شده است که آن دولت‌ها مواضع سیاسی تشکیلات بهائیت را به نوعی استقرار استعمار جدید تلقی کنند. (۶)

از نظر فیچیکیا تشکیلات جهانی بهائیت، یک قدرت خودکامه است که قصد دارد در نهایت خود را تا سطح یک دولت جهانی ارتقا دهد. تشکیلات جهانی بهائیت از نظر او در مسیر سلطه مطلقه جهانی است. تشکیلات بهائی برای استقرار یک دولت متحد متمرکزگرا و دولتی جهانی همراه با یک گرایش تئوکراسی در حال تلاش است. تشکیلات بهائیت این هدف را در پس پرده مدارا ، صلح‌طلبی و تمکین به حکومت و قانون مکتوم نگاه داشته‌اند. از نظر فیچیکیا اگر چه بهائیان در تبلیغات خود تلاش می‌کنند که به جهانیان القا کنند که جامعه مشترک‌المنافع فدرال با اهداف تشکیلات جهانی بهائیت منطبق و سازگار است ولی در حقیقت هدف تشکیلات بهائیت تاسیس نظام فدرال مشترک‌المنافع از دولت‌ها نیست بلکه هدف تشکیل دولت واحد تمرکزگراست.(۷)

فیچیکیا در خصوص بررسی تشکیلات بهائیت در ایران بیان می‌کند که بهائیان در طی انقلاب مشروطه ایران نشان دادند که مخالف حکومت جمهوری، آزادی‌های مدنی و هرگونه نهاد انتخابی از سوی مردم بوده‌اند. آن‌ها حامی سلطنت مطلقه بودند تا جایی که عبدالبهاء از سلطنت‌طلبان حمایت کرد و با آنان از درِ معامله درآمد.

وی بیان می‌کند که تشکیلات بهائیت در ایران به عنوان حامیان صریح دربار در حکومت پهلوی بسیار منتفع شدند و شاه نیز به منظور سرکوب و جلوگیری از نفوذ روحانیون شیعه به حمایت از تشکیلات بهائیت روی آورد. وی از نقش اساسی تشکیلات بهائیت در سرنگونی دکتر مصدق در سال ۱۹۵۳ یاد می‌کند و همینطور نقشی را که این تشکیلات در روی کار آمدن امیرعباس هویدا به نخست وزیری ایفاء کرد. فیچیکیا معتقد است که تشکیلات بهائیت نه فقط در برابر سیاست‌های فاسد حکومت پهلوی سکوت کردند بلکه به طور مخفیانه از این سیاست‌ها حمایت کردند و در خفا با دربار به توطئه نیز پرداختند. فیچیکیا در تحلیل خود از وضعیت تشکیلات بهائیت ایران در نظام جمهوری اسلامی ایران، تضاد میان مقامات دولتی و بهائیان را ناشی از جوهر و ماهیت تشکیلات بهائیت می‌داند. او از آنجایی که تشکیلات بهائیت ایران را مروج و حامی حکومت سلطنتی ایران می‌داند معتقد است که نباید تعجب کنیم که ما در ایران شاهد خشم ایرانیان با چنین تشکیلاتی باشیم و از نظر او از آنجایی که تشکیلات بهائیت مخالف با مردمی شدن و اصلاح ساختار دولتی ایران بودند و به طور مخفیانه با دربار علیه مردم توطئه می کردند لذا طبیعی است که این تشکیلات با خشم فزاینده توده‌های مردم ایران روبرو شود. (۸)

*پاورقی‌ها:

۱. فصل سوم " اقامت بهاءالله درعکا "۱۵۱- ۱۵۶-۱۸۱ / فصل پنجم " تعالیم بهائی " ۲۲۶ / فصل ششم "آداب و مراسم مذهبی در بهائیت " ۲۴۰ / فصل هشتم " عصر آهنین شوقی افندی " ۲۸۸ / فصل دهم " بهائیت درعصرحاضر " ۳۹۴-۳۹۹-۴۰۵-۴۰۷-۴۱۳-۴۲۲-۴۲۶-۴۲۹

۲.فصل نهم " نظم اداری بهائی " / ۳۷۴ فصل دهم ۳۸۱-۴۰۹

۳. فصل پنجم ۲۳۴ / فصل هشتم ۲۷۸-۲۸۸-۳۰۰ / فصل نهم ۳۳۴-۳۳۷-۳۳۹-۳۴۰-۳۶۷-۳۶۸ /فصل دهم ۳۷۹-۳۸۹-۳۹۰-۴۱۷-۴۲۱-۴۲۶

۴. فصل هشتم ۲۹۳ / فصل نهم ۳۱۹-۳۳۱

۵. فصل سوم ۱۴۹-۱۶۰ / فصل هفتم " تعالیم اجتماعی و اخلاقی در بهائیت " ۲۵۱ / فصل هشتم ۲۸۳-۲۹۳ / فصل دهم ۴۳۰

۶. فصل ششم / ۲۳۸فصل دهم ۳۹۳-۳۹۸

۷.فصل دهم ۳۸۹-۳۹۱-۴۱۴-۴۲۵

۸. فصل هفتم ۲۷۲-۲۷۵ / فصل دهم ۳۹۵