چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به اندیشه های اجتماعی و سجایای اخلاقی سعدی


نگاهی به اندیشه های اجتماعی و سجایای اخلاقی سعدی

سعدی شیرازی, بی تردید بزرگترین شاعری است كه بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را به نور خیره كننده خویش روشن ساخت و آن روشنی چنان بود كه هنوز پس از گذشت هفت قرن از تاثیر آن كاسته نشده است و این اثر تا پارسی برجاست همچنان برقرار خواهد ماند زبان فصیح او زبان دل, و عشق و محبت او خود نشانه تمام عیاری است از «آدمیت » به همان معنی كه خود بیان كرده است

سعدی شیرازی، بی‏تردید بزرگترین شاعری است كه بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را به نور خیره‏كننده خویش روشن ساخت و آن روشنی چنان بود كه هنوز پس از گذشت هفت قرن از تاثیر آن كاسته نشده است و این اثر تا پارسی برجاست همچنان برقرار خواهد ماند. زبان فصیح او زبان دل، و عشق و محبت او خود نشانه تمام عیاری است از «آدمیت‏» به همان معنی كه خود بیان كرده است.سعدی شیرازی، بی‏تردید بزرگترین شاعری است كه بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را به نور خیره‏كننده خویش روشن ساخت و آن روشنی چنان بود كه هنوز پس از گذشت هفت قرن از تاثیر آن كاسته نشده است و این اثر تا پارسی برجاست همچنان برقرار خواهد ماند. زبان فصیح او زبان دل، و عشق و محبت او خود نشانه تمام عیاری است از «آدمیت‏» به همان معنی كه خود بیان كرده است. درین مقام سخن گفتن از ترجمه احوال، مسافرتها، تحصیلات و حوادث ایام و هنر سعدی در پروراندن نثر مسجع زیبا و اشعار دلپذیر سهل و ممتنع و پند و اندرزهای دلنشین شاعر را به وقتی دیگر می‏گذاریم و تنها از سجایای اخلاقی شاعر، به كوتاهی، یاد می‏كنیم كه چكیده و حاصل عمر پربار اوست. از احوال و شرح زندگانی او چندان اطلاعاتی در دست نیست چرا كه بدبختانه ایرانیان در ثبت احوال ابناء نوع خود مسامحه و سهل‏انگاری ورزیده‏اند چنان كه كمتر كسی از بزرگان ما جزئیات زندگانیش معلوم است و درباره شیخ سعدی مسامحه بجایی رسیده كه حتی نام او هم بدرستی ضبط نگردیده است. این كه از احوال شیخ سعدی اظهار بی‏خبری می‏كنیم از آن رو نیست كه درباره وی سخن نگفته و حكایاتی نقل نكرده باشند، نگارش بسیار اما تحقیق كم بوده است و باید تصدیق كرد كه خود شیخ بزرگوار نیز در گمراه ساختن مردم درباره خویش اهتمام ورزیده، زیرا كه برای پروردن نكات حكمی و اخلاقی كه در خاطر داشته است‏حكایاتی ساخته و وقایعی نقل كرده و شخص خود را در آن وقایع دخیل نموده و از این حكایات فقط تمثیل را در نظر داشته است نه واقعیت را.

سجایای اخلاقی سعدی

از جمله سجایای اخلاقی سعدی كه آن را در كمتر شاعر و نویسنده‏ای می‏توان یافت، شهامت او در بیان حقایق و لحن عتاب‏آمیزش در برابر حاكمان و قدرتمندان زمان و دنیاداران از خدابی‏خبر و زاهد نماهای بی‏بصر است. هر چند در میان آثار او قصایدی كه به سنت‏شاعران ستایشگر سروده شده است، اندك نیست، اما تفاوت این مدایح با سایر آثار مشابه در این است كه سعدی به رغم دیگر گویندگان مداح متملق، بجای چاپلوسی و مبالغه در اوصاف ممدوح، غالبا به عنوان ناصحی دلسوز و بیم‏دهنده، صاحبان زر و زور و تزویر را به بی‏ثباتی دنیا و زوال پذیری قدرتهای مادی و بدفرجامی ستمگران متوجه می‏كند و با تازیانه هوشیاری بخش ملامت و نصیحت، به تادیب ممدوحان خویش می‏پردازد و به دینداری و خداپرستی و عدالت و نیكوكاری دعوتشان می‏كند. ایمان مذهبی و اعتقاد راسخ سعدی به مبانی دینی از قصاید غرا در توحید و اشعاری كه در بزرگداشت نبی‏اكرم‏صلی الله علیه وآله سروده است، بروشنی پیداست. او در عالم عشق‏ورزی به «عشق محمد و آل محمد» بسنده می‏كند سعدی اگر عاشقی كنی و جوانی عشق محمدصلی الله علیه وآله بس است و آل محمدصلی الله علیه وآله (۱) نیل به رستگاری و صفا را در پیروی از طریق پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله می‏داند، چنان كه گفته است: مپندار سعدی كه راه صفا توان رفت جز از پی مصطفا (۲) سعدی به خلق جهان كه همه یكسره نهال خدایند، مهر می‏ورزد. او مبشر صلح و بشردوستی است. در چشم انداز جهان‏آرمانی او، بنی آدم اعضای یك پیكر و در آفرینش از یك گوهرند و چون كرامت انسانی و آزادی او در نظرش اهمیت فراوان دارد، غایت آرزویش تفاهم میان ملتها و از بین رفتن خصومتها و كدورتها است و در این عرصه با احساس مسؤولیت و غمخواری نسبت‏به ناتوانان، خطاب به مصلحان و خیراندیشان، چنین سفارش می‏كند: تو كز محنت دیگران بی‏غمی نشاید كه نامت نهند آدمی صرف‏نظر از مقام والای سعدی در هنر شاعری و نویسندگی كه «حد همین است‏سخنرانی و زیبایی را» اندیشه‏های بلند و عواطف لطیف و انسانی این متفكر بزرگ، آن اندازه در قلمرو زبان و ادبیات فارسی و آثار شاعران ایرانی و غیر ایرانی نفوذ كرده است كه نام وی را در زمره درخشانترین چهره‏های ادبی جهان ثبت نموده و روشناییهای آثارش را چراغی فراراه نسلهای آینده قرار داده است.

مضامین اشعار سعدی

۱. خداپرستی و خضوع

در قلمرو شعر كهن فارسی، نخستین موضوعی كه از لحاظ ارزشهای اخلاقی اسلام، حائز اهمیت فراوان است، اندیشه یكتاپرستی و اعتقاد به توحید است كه غالبا با فروتنی عابدانه توسط گویندگان فرزانه و پاكدل ما اظهار شده است. در بیشتر آثار منظوم كهن فارسی، موضوع خداپرستی و بحث صفات جلال و جمال خداوند به گونه‏ای هنرمندانه مطرح شده و شاعران موحد و حقیقت‏جوی گذشته، با اعتقاد به این كه: «اول العلم معرفهٔ الجبار» بر اصل و آغاز دانش‏ورزی اشارتها و تاكیدها كرده و با بهره‏وری از سرمایه بلاغت‏خویش به اثبات وجود پروردگار و توصیف مظاهر صنع او و بیان نظم و عظمت جهان هستی پرداخته و به رغم شیوه‏های خشك فلسفی و كلامی، با تنوعی دلپذیر و نحوه‏ای كه هم خردها را ارضا می‏كند و هم احساسات پاك را برمی‏انگیزد، افكار خویش را درباره آفریدگار جهان و اهداف آفرینش به زیباترین تعبیرات به نظم كشیده‏اند. از ویژگیهای آثار گذشتگان ما كه حاصل اعتقاد راسخ آنان به خداوند است این كلام ارزنده پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله می‏باشد كه فرمود: «كل امر ذی بال لم یبدء فیه ببسم الله فهو ابتر» (۳) هر كار مهمی كه با نام خداوند آغاز نشود ناقص و ناتمام خواهد بود. مشاهده می‏شود كه همه شاعران حقیقت‏جوی و از آن جمله سعدی شیرازی آثار خود را با یاد و نام مبارك خدا و ستایشهای حكمت آمیز آغاز كرده است: به نام خدایی كه جان آفرید سخن گفتن اندر زبان آفرید خداوند بخشنده دستگیر كریم خطابخش پوزش پذیر (۴) شیخ اجل سعدی شیراز، به رهبران اسلام، بویژه امیرمؤمنان امام علی‏علیه‏السلام تاسی می‏كند; امام بزرگواری كه خود یكه‏تاز میدان ادب و سخنوری است و دیباچه نهج‏البلاغه شریفش با چنین كلماتی نغز در ستایش خداوند و وصف نعمتهای بیكران او آغاز شده كه «الحمدلله الذی لایبلع مدحته القائلون ولایحصی نعمآءهٔ العادون... سپاس خداوندی را سزاست كه ستایش گویندگان تا آخرین حد مبالغه وصف كمالش را كفایت نكند و روزی‏خواران از شمارش نعمتهای بی‏پایانش عاجز باشند و هر چه كوشند، یك از هزار آنها را سپاس نتوانند... سعدی در شعر زیر شاهكاری خلق كرده كه از لحاظ زیبایی و شكوهمندی چونان تابلوهایی نفیس و رنگین است كه نقاشی هنرمند با قلم سحار خود بدانها جان بخشیده و در معرض دید صاحبدلان هوشیاری قرار داده است كه در نظرشان «هر ورقی دفتری است معرفت كردگار»: ... آن صانع قدیم كه بر فرش كائنات چندین هزار صورت الوان نگار كرد تركیب آسمان و طلوع ستارگان از بهر عبرت نظر هوشیار كرد بحر آفرید و بر و درختان و آدمی خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار كرد الوان نعمتی كه نشاید سپاس گفت اسباب راحتی كه نشاید شمار كرد از چوب خشك میوه و در نی شكر نهاد وز قطره دانه درر شاهوار كرد مسمار كوهسار به نطغ زمین بدوخت تا فرش خاك بر سر آب استوار كرد اجزای خاك مرده به تاثیر آفتاب بستان میوه و چمن و لاله‏زار كرد توحیدگوی او نه بنی‏آدمند و بس هر بلبلی كه زمزمه بر شاخسار كرد ... لال است در دهان بلاغت زبان وصف از غایت كرم كه نهان آشكار كرد (۵) سعدی این منادی توحید، گاه از زبان پرندگان، گلها، گیاهان و سایر موجودات كه همگی ستایشگر ذات حق هستند و به تعبیر قرآن «یسبح لله من فی السموات والارض والطیر صافات كل قد علم صلاته و تسبیحه‏». (۶) سخنانی هشیاری‏بخش و عبرت‏آموز در قابل اشعار زیبا آورده است: آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار كوه و دریا و درختان همه در تسبیحند نه همه مستمعی فهم كند این اسرار خبرت هست كه مرغان سحر می‏گویند آخر ای خفته سر از خواب جهالت‏بردار تا كی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش حیف باشد كه تو در خوابی و نرگس بیدار (۷)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.