شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تئودور شولتز


تئودور شولتز

نوبلیست های اقتصاد جوایز نوبل در سال ۱۹۷۹

تئودور شولتز اقتصاددان کشاورزی بود که به مطالعه بحران کشاورزی آمریکا در دهه‌‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ پرداخت و بعد به مسائل کشاورزی در کشورهای در حال توسعه در سراسر دنیا رو آورد.

معروف‌ترین کتاب‌های او «کشاورزی در اقتصاد ناپایدار»، «تولید و رفاه کشاورزی» و «تبدیل کشاورزی سنتی» بوده است. ویژگی اصلی مطالعات شولتز در اقتصاد کشاورزی این است که او به مطالعه اقتصاد کشاورزی به صورت مجزا نپرداخته و آن را بخشی از کل اقتصاد بررسی کرده است. علاقه تحلیلی شولتز به توسعه نیافتگی بخش کشاورزی و فقر نسبی حاصل از آن از یکسو و بهره‌وری و درآمدهای بالای بخش صنعت و فعالیت‌های اقتصادی شهری از سوی دیگر بوده است. این مقایسه‌ درباره نابرابری‌ها در اقتصاد ایالات متحده در کشورهای در حال توسعه نیز کاربرد داشته است.

به اعتقاد شولتز، بیشتر مردم دنیا فقیر هستند و این افراد فقیر اغلب زندگی خود را از کشاورزی تامین می‌کنند، از اینرو آگاهی از اقتصاد کشاورزی به شناخت اقتصاد فقر کمک زیادی می‌کند. شولتز دو اشتباه را در کار اقتصاددانان شناسایی نمود که در ناآگاهی از اقتصاد فقر نقش داشته است. اشتباه نخست به این موضوع بازمی‌گردد که نظریه غالب در اقتصاد را در مسائل کشورهای در حال توسعه قابل کاربرد نمی‌دانند و بیشتر به سمت نقش مسائل فرهنگی و اجتماعی در توسعه تمایل دارند. اشتباه دوم به غفلت از تاریخ اقتصادی مربوط می‌شود. اقتصاد کلاسیک در دورانی توسعه یافت که بیشتر مردم اروپای غربی بسیار فقیر بودند و بیش از نیمی از درآمد آنها صرف تهیه غذا می‌شد و امید به زندگی بسیار کوتاه بود. این شرایطی است که در کشورهای در حال توسعه حاکم است، از اینرو درک تجربه و دستاوردهای افراد فقیر در طول تاریخ می‌تواند به حل مسائل کشورهای در حال توسعه کمک قابل‌توجهی کند.

به نظر شولتز، اختلاف در بهره‌وری زمین برای توضیح فقر در مناطق تاریخی مانند هند مفید نیست. او دو منطقه از هند را که دارای بهره‌وری متفاوتی از زمین هستند را با هم مقایسه می‌کند و نشان می‌دهد که فقر با وجود بهره‌وری بالای زمین نیز در برخی مناطق بازهم پابرجاست. به این دلیل او نقش زمین و کیفیت خاک را در افزایش تولید محصولات مبالغه‌آمیز می‌داند، اما از سوی دیگر، نقش عامل انسانی را بسیار تعیین‌کننده دانسته و سرمایه‌گذاری در آن را در ارتقای رفاه و چشم‌انداز اقتصادی افراد موثر ارزیابی کرده است. کیفیت نیروی انسانی با مراقبت از کودکان، تجربه‌های کاری و خانگی، کسب اطلاعات و مهارت‌ها از طریق مراکز آموزشی و همچنین مراکز بهداشتی می‌تواند بهبود پیدا کند.

دلیل اینکه دولت‌ها در بخش کشاورزی سرمایه‌گذاری لازم را انجام نمی‌دهند و تبعیض قابل می‌شوند به وضعیت سیاسی درونی کشورها مربوط می‌شود، چون جمعیت شهری با وجود جمعیت کمتر نسبت به جمعیت روستایی در کشورهای در حال توسعه از قدرت چانه‌زنی کمتری برخوردارند.

● نفوذ سیاسی مصرف کنندگان

و صنایع شهری موجب می‌شود تا غذای ارزان را به بهای تعداد زیاد فقیران روستایی استفاده کنند. با وجودی که کشاورزان از نظر سطح تحصیلات، تجربه، وضعیت سلامتی، توانایی درک، تفسیر و اقدام مناسب به اطلاعات جدید با یکدیگر متفاوت هستند، با این حال منبع انسانی مهمی را برای فعالیت‌های تولیدی مهیا می‌کنند. در اغلب مزارع، نهاد تولیدی دیگری هم تحت عنوان خانوار وجود دارد که زنان در آن نقش عمده‌ای را ایفا می‌کنند. دخالت دولت‌ها در این عملکرد اقتصادی مانع از تحقق استعدادهای نوآورانه شده است و در ارائه گزینه‌ای برای مدرن کردن کشاورزی موفقیت آمیز نبوده است.

تحلیل شولتز از پتانسیل توسعه کشاورزی مبتنی بر رویکرد عدم تعادل است. به اعتقاد او شرایط لازم برای توسعه پویا از شکاف بین روش‌های تولید سنتی و روش‌‌های موثرتر فراهم می‌شود.

با استفاده از این رویکرد، شولتز به انتقاد سیاست‌های صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه پرداخت و اولین کسی بود که تحلیل نظام‌مندی از سرمایه‌گذاری در آموزش جهت ارتقای بهره‌وری در کشاورزی و همینطور کل اقتصاد ارائه نمود. شولتز با آگاهی از محدودیت‌های روش خود اقدام به تعریف و ‌اندازه‌گیری سرمایه آموزشی به عنوان مجموع سرمایه‌گذاری‌‌های آموزشی نمود. بنا به این تعریف، نسبت بزرگی از هزینه‌‌های سرمایه‌گذاری آموزش شامل زیان حاصل از نداشتن درآمد شغل در دوره آموزش است. از اینرو هزینه جایگزینی برای این نوع از سرمایه‌گذاری‌های در دو سطح خصوصی و ملی بایستی در نظر‌گرفته شود. شولتز و دانشجویان او نشان دادند که بازدهی بسیار بالایی از سرمایه انسانی نسبت به سرمایه فیزیکی در اقتصاد آمریکا وجود دارد و این امر منجر به توسعه سریعتر سرمایه‌گذاری‌های آموزشی نسبت به سایر سرمایه‌گذاری‌ها ‌گردیده است. سرمایه‌گذاری در آموزش اغلب به شکل مصرف خصوصی یا عمومی در حساب‌های ملی لحاظ می‌شود، در حالی که این مصارف عمدتا جنبه سرمایه‌گذاری و پس‌انداز را دارد. این نوع از سرمایه‌گذاری به ویژه در نیروهای انسانی با مهارت‌های بالای تحقیقاتی از بازدهی قابل‌توجه‌ای برخوردار است، بطوریکه بازدهی بخش تحقیقات کشاورزی در کشور هند تقریبا ۴۰‌درصد بوده است.

نظریه سرمایه انسانی به سلامتی هر انسان به صورت انباشتی از سرمایه می‌نگرد که بخشی از آن ارثی و بخش دیگر اکتسابی است. این انباشت در طول زمان مستهلک می‌شود و در سال‌های آخر عمر این استهلاک بیشتر است. بهبود در سلامتی افراد کشورهای در حال توسعه در سال‌های اخیر موجب افزایش امید به زندگی و بهبود کیفیت جمعیت شده است که به نوبه خود بر سرمایه انسانی افزوده است. این افزایش در مقایسه با تاریخ کشورهای صنعتی در مدت زمان بسیار کوتاهی بدست آمده است. افزایش امید به زندگی موجب تقویت انگیزه برای سرمایه‌گذاری در آموزش به امید درآمدهای بیشتر می‌شود. مطالعات شولتز در هند نشان داد که بهبود در سلامتی افراد موجب افزایش بهره‌وری نیروی کار کشاورزی شده است.

شولتز توانایی بالایی در تعریف عوامل توسعه‌ای داشته است، ولی اقتصاددانان مدل ساز عمدتا از این عوامل صرفنظر می‌کنند. گستردگی رویکرد او در عوامل و زمینه‌هایی که با منابع انسانی سروکار دارد خود را بهتر متجلی می‌کند. شولتز در طول دوران حرفه‌ای تحقیقاتی خود مهارت‌های برجسته‌ای در مطرح کردن سوالات و باز کردن مباحث جدید تحقیقاتی از خود نشان داد.

مهدی محمدی