چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

سبک زندگی اسلامی


سبک زندگی اسلامی

باید در تشویق از لفظ و شیوه ای استفاده کرد که در درون شخص, شوق و نیت و علاقه ایجاد کند و این شوق درونی, او را به تلاش بیرونی وادار کند, نه اینکه صرفا یک تحریک بیرونی باشد رفتار تشویق آمیز یکی از شیوه های نیک در معاشرت و برخورد با دیگران است اغلب یا همه افراد, به لحاظ برخورداری از غریزه حب نفس دوست دارند که مورد توجه و عنایت قرار بگیرند

باید در تشویق از لفظ و شیوه ای استفاده کرد که در درون شخص، شوق و نیت و علاقه ایجاد کند و این شوق درونی، او را به تلاش بیرونی وادار کند، نه اینکه صرفا یک تحریک بیرونی باشد. رفتار تشویق آمیز یکی از شیوه‌های نیک در معاشرت و برخورد با دیگران است. اغلب یا همه افراد، به لحاظ برخورداری از غریزه حب نفس دوست دارند که مورد توجه و عنایت قرار بگیرند. توجه به این نیاز، در حدی که به افراط کشیده نشود و آثار سوء نداشته باشد، عاملی در جهت تغییر رفتار یا ایجاد انگیزه عمل در انسانهاست. وقتی کسی را مورد تشویق قرار می‌دهیم و به خاطر داشتن صفتی یا انجام کاری می‌ستاییم، در واقع خود دوستی او را ارضا کرده‌ایم. این هم جاذبه و محبت می‌آفریند، هم نیت و انگیزه پدید می‌آورد یا تقویت می‌کند. همچنان که از لفظ تشویق نیز بر می‌آید به معنای برسرشوق آوردن و راغب ساختن در ماهیت تشویق نهفته است. این کار نیازمند شناخت ما از روحیات و خصلت‌های روانی اشخاص به معنای عام و از ویژگی‌های روحی فرد مورد تشویق به طور خاص است.

در تشویق، باید از لفظ، شیوه و برخوردی استفاده کرد که در درون شخص، شوق و نیت و علاقه ایجاد کند و این شوق درونی، او را به تلاش بیرونی وادار کند،نه اینکه صرفا یک تحریک بیرونی باشد.بعضی خصلت تشویق دیگران را ندارند و به دلیل خودخواهی، غرور، حسد یا هر عامل دیگر، هرگز زبان به ستایش و تمجید از خوبیهای دیگران نمی‌گشایند و گفتن یک کلمه تشویق‌آمیز، برایشان بسیار سنگین نیست، بلکه از این کارلذت هم می‌برند و چقدر تفاوت میان این دو گونه افراد است. داشتن زبان و لحن تشویق آمیز، موهبتی خدایی است و نشان کمال روحی و همت بلند و علاقه به بالندگی و رشد انسانهاست. تشویق در نیکان و نیکوکاران، زمینه بیشتر برای عمل صالح پدید می‌آورد و نسبت به بدان و بدیها، اثر غیر مستقیم بازدارندگی دارد. اگر در جامعه ای میان نیک و بد فرقی گذاشته نشود و به شایستگان فرزانه و فداکار و فرومایگان تبهکار به یک خشم نگاه کنند، این عامل سقوط اخلاقی و ارزشی جامعه است.

صالحان مایوس و دلسرد می‌شوند و فاسدان جرات و گستاخی می‌یابند. این مضمون کلام حضرت علی(ع) در عهد نامه ای که به مالک اشتر نخعی نوشت، او را به این ارزش گذاری و بها دادن به نیکان صالحان فرمان داد؛ ای مالک هر گز نیکوکار و بدکار نزد تو یکسان و در یک جایگاه نباشند، چرا که در این کار، بی رغبتی نیکوکاران در امر نیکوکاری است و ورزیدگی و شوق بدکاران برای بدی است. تفاوت گذاشتن میان نیک و بد در نوع برخورد و احترام و توجه، نه تنها با عدالت منافاتی ندارد، بلکه سوق دادن جامعه به سوی صلاحیت هاست و ارج نهادن به نیکها و نیکان است. این تفاوت رفتار به خاطرتفاوت عمل دیگران هم در محیط خانه و میان فرزندان قابل عمل است، هم در محیط درسی و میان دانش آموزان و دانشجویان.هم نسبت به کارمندان، سربازان و خدمتگزاران و اقشار مختلف دیگر. هم در بحث تنبیه و توبیخ، هم در مقوله ستایش و تشویق باید تناسب میان عمل و میزان تشویق مراعات شود تا اثر مطلوب را ببخشد. بدون این تناسب،یا افراط می‌شود یا تفریط و هر دو زیانبار است. البته هر یک از این زیاده روی یا کوتاهی در تشویق و ستایش هم ریشه‌ها و عللی دارد. حضرت علی(ع) می‌فرماید: ستایش بیش از حد استحقاق و شایستگی تملق و چاپلوسی است. و کم گذاشتن و کوتاهی از حد استحقاق ناتوانی یا حسادت است.

این سخن، ضمن تاکید بر همان تناسب دو جنبه افراط و تفریط را در مساله یادآور می‌شود و به ریشه آن هم اشاره دارد. زیاده روی در مدح، یا از جهالت و نشناختن قدر و ارزش کارها و اشیا سرچشمه می‌گیرد، یا نشانه روحیه چاپلوسی و نوکر صفتی و حقارت نفس و روح است. حضرت امیر(ع) در سخنی دیگر می‌فرماید؛ بزرگ‌ترین نادانی، زیاده روی در ستایش و بدگویی است.هر چند سخن از تشویق است ولی مدح و ستایش نیز یکی از جلوه‌های تشویق و روش‌های رغبت آفرینی در افراد به شمار می‌آید. از آنجا که تشویق،برای انگیزش به کار نیک است،اگر کمتراز ارزش کارگر و فضیلت صفات باشد،موجب کم اهمیت جلوه یافتن آن کار و صفت می‌گردد. مثلا اگر یک دانش آموز پس از یکسال تلاش پیگیر در امر تحصیل و داشتن معدل بیست فقط یک بار با احسنت و بارک الله تشویق شود روحیه خود را از دست می‌دهد، یا اگر در برابر فداکاری عظیم و ایثار چشمگیر یک انسان وارسته، تنها به ستایش مختصری اکتفا شود، حق او ادا نشده است. بر عکس اگر در برابر کارنیک کوچکی عظیم‌ترین تشویقها به عمل آید. در نتیجه می‌توان گفت تشویق باید بجا و پاداش آن در شان کار نیک انجام شده باشد تا ارزش جایزه آن کار لوث نگردد.