سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

گمگشتگان


گمگشتگان

ساموئل بکت در حوزه ادبیات نمایشی نامی آشناست و بسیاری از علاقه‌مندان ادبیات او را با نمایشنامه «در انتظار گودو» می‌شناسند، اما او رمان‌نویس و نویسنده توانایی هم هست. شاید به …

ساموئل بکت در حوزه ادبیات نمایشی نامی آشناست و بسیاری از علاقه‌مندان ادبیات او را با نمایشنامه «در انتظار گودو» می‌شناسند، اما او رمان‌نویس و نویسنده توانایی هم هست. شاید به همین دلیل بود که در سال ۱۹۶۹ هنگامی که جایزه نوبل را به او اهدا کردند تاکید بر مجموعه آثارش شد و نه فقط نمایشنامه‌هایش!

یکی از آثار به جا مانده از این نویسنده ایرلندی، نوولی (رمان کوتاه)‌ است با عنوان «گمگشتگان» که به زبان فرانسه نوشته شده و خود بکت در سال ۱۹۷۲ آن را با عنوان the lost ones به انگلیسی ترجمه کرده است. این داستان که شاید نزدیک‌ترین شباهت‌ها را به مجموعه افکار و دغدغه‌های بکت دارد، بتازگی در قالب یک کتاب با فرم و جلدی متفاوت و با ترجمه دکتر سیامک بهرام‌پرور از سوی انتشارات «رخ داد نو» روانه بازار نشر شده است. نکته جالب در این کتاب بخش پایانی آن است که پس از اتمام داستان، مترجم خوانشی از داستان را توسط آنتونی لیبرا آورده است که به فهم و درک داستان کمک فراوانی می‌کند. البته این فهم و درک بهتر نه با نگاه و توضیح منتقد که تنها با پرسش‌هایی که طرح می‌کند فراهم می‌شود؛ پرسش‌هایی که با برداشت‌های شخصی هر مخاطب به شکل‌گیری نهایی داستان می‌انجامد.

متن کتاب از همان روی جلد این گونه آغاز می‌شود: «منزلگاهی چنان‌که هر یک از تن‌های گمگشته به دنبال گمگشتگی خویش می‌گردد. فراخ آنچنان که کاوش بیهوده باشد. تنگ آنچنان که گریز بیهوده باشد. در استوانه‌ای فرونهاده به محیط ۵۰ و ارتفاع ۱۶ متر به منظور حفظ تناسب. نور. بی‌فروغی‌اش. زردتابی‌اش. حضور مطلقش آنچنان که گویی هر سانتی‌متر مربع از حدود ۱۲ میلیون مساحت کل در حال تابش‌اند. بی‌وقفگی‌اش در دوره‌های زمانی طولانی به‌ناگهان چون نفس‌نفس‌زدنِ واپسین خاموشی می‌گیرد. سپس ناگاه به تمامی فرو می‌میرد. پیامدهای این نور برای چشم کاوشگر... دیوار و کف از جنس لاستیک متراکم یا چیزی شبیه آن است. کوفتن با مشت و لگد یا سر همان و صدایی که به زحمت به گوش می‌رسد همان. پس سکوت گام‌ها را تصور کن...».

اما نکته پایانی به زبان ترجمه بازمی‌گردد همان طور که در سطرهای بالا هم می‌بینید، زبانی که مترجم انتخاب کرده در کنار یکدستی، پیچیده و شاعرانه است که شاید دلیلش به غالب بودن وجه شاعرانگی مترجم کتاب مربوط می‌شود. به هر حال سیامک بهرام‌پرور جدای طبابت و ترجمه، یکی از دغدغه‌های جدی‌اش همواره سرایش غزل بوده است!

سینا علی‌محمدی

گروه فرهنگ و هنر