جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
ستایش یا تملق
ازجمله ستایشهای نکوهیده، زیاده روی درمدح است؛ یعنی مدحی که به دور از واقعیت موجود باشد. این گونه تمجید در بعضی موارد نه از سر عمد وقصد، بلکه از روی جهل ونادانی صورت میگیرد، ولی عالمان باید جلوی اینگونه ستایشها را بگیرند تا ستایشگران از مدار حق خارج نشوند. کافی است در این زمینه به ماجرای خورشید گرفتگی و رحلت ابراهیم فرزند پیامبر(ص) نظری بیفکنیم. آن گاه که بعضی از ناآگاهان این دو ماجرا را به یکدیگر مربوط و گرفتن خورشید را نتیجه درگذشت ابراهیم دانستند وبا این بیان به مدح و ثنای رسول خدا(ص) لب گشودند.
ولی از آنجا که مبنای نبوی بر صداقت وعدم خروج از مدار حق است، پیامبر خدا(ص) ضمن خطبه ای این مدح نابجا را مردود دانسته، فرمودند: «ان الشمس والقمر آیتان من آیات الله لا یخسفان لموت احد ولا لحیاته، خورشید وماه دو نشانه ازنشانههای خداونداند وبرای مرگ و حیات کسی نمی گیرند». غلو نیز بخشی از مجموعه ستایشهای افراط آمیز است وبدین سبب، امامان شدیدترین برخورد را با غالیان داشتند؛ چراکه غلو مخربترین اثر را در باورهای درست دارد واز سوی دیگر بهانههای بزرگ را دراختیار دشمنان قرار میدهد. امام حسن عسکری(ع) فرمود: «من مدح غیر المستحق فقد قام مقام المتهم؛ کسی که غیر شایسته را مدح کند، در جایگاه اتهام زننده قرار گرفته است». این بدان سبب است که تا ستایشکننده متملق، انگیزههای منفی وانحرافی نداشته باشد، زبان به تمجید باز نمی کند.
باید اذعان کنیم که دراین زمینه فرقی بین تبلیغ مذاهب، مکاتب، روش ها، «اشخاص» و اشیا نیست. بنابراین تبلیغ بیش از اندازه درمورد کارآمدی یک کالا نیز مشمول این سخن خواهد بود. بدین سبب، رسول خدا(ص) فرمود: «من باغ واشتری فلیحفظ خمس خصال والا فلا یشترین ولا یبیعن: الرباء والحلف، وکتمان العیب، والحمد اذا باع، والذم اذا اشتری؛ کسی که معامله میکند، باید مواظب پنج نکته باشد وگرنه معامله را رها کند: ربا، قسم خوردن، مخفی کردن عیب کالا، تعریف وستایش کالا وقتی میخواهد آن را بفروشد، مذمت کردن کالا وقتی که میخواهد آن را بخرد.» آری، اینها آداب معاملات است که متأسفانه مشاهده میشود گاهی درمعاملات ما متروک واقع شدهاند واحیاناً از طریق رسانهها انعکاس مییابند. امیر مؤمنان(ع) فرمود:«معاشر التجار! تجنبوا خمسه اشیاء: مدح البائع، وذم المشتری،والیمین علی البیع، وکتمان العیب،والریا، یصح لکم الحلال وتخلصوا بذلک من الحرام؛بازرگانان! از پنج چیز دوری گزینید: فروشنده کالا را ستایش کردن، خریدار کالا را نکوهش کردن، قسم خوردن درمعامله، مخفی کردن عیب متاع وگرفتن ودادن ربا. در صورت پرهیز است که حلال به دست میآورید واز حرام خلاصی مییابید».
به دنبال این روایات، فقها نیز درکتب فتوایی خود همین موارد را جزو آداب معامله به حساب آوردهاند و طبق این روایات فتوا داده اند؛ مثلاً شهیدین میفرمایند: «چهارم از آداب معامله، این است که متاع خود را خارج از متعارف تزئین نکند(که خود عملاً نوعی ستایش بی مورد است). پنجم از آداب، این است که اگر در کالا عیبی وجود دارد، به مشتری اعلام کند... دهم، این است که کالای خود را ستایش و کالای طرف مقابل را نکوهش نکند». همه ستایشهای دروغین از منظر ادیان الهی، نکوهش شده اند؛ بلکه آن را نوعی دشمنی یاد کرده اند. ابن ابی الحدید(م ۶۵۶ق.) ازجمله حکمتهای منسوب به امیر مؤمنان(ع) را این سخن والا برمیشمرد: «من مدحک بمالیس فیک من الجمیل وهو راض عنک، ذمک بما لیس فیک من القبیح وهو ساخط علیک؛ کسی که درحال رضایت ازتو ستایش توخالی میکند، همو درحال خشم زشتی هایی را که درتو نیست، به تو نسبت میدهد ونکوهش بی مورد میکند». این حقیقت در روایات دیگر نیز تأیید شده ؛مثلاًً همین مضمون از علی(ع) نقل شده: «من مدحک بما لیس فیک فهو خلیق ان یذمک بما لبیس فیک؛کسی که تو را ثنای بی مورد میگوید، همو نکوهش بی موردت خواهد کرد».
بلکه درفرهنگ علوی، تعریفهای تملق گونه، تمسخر محسوب میشود: «من اثنی علیه بما لیس فیه سخر به»، «من مدحک بما لیس فیک فهوذم لک ان عقلت»، «مادح الرجل بما لیس فیه مستهزء به». درهمه این بیانات، امیر مؤمنان(ع) این گونه ستایشها را نوعی مسخره کردن میشمارد. تملق کنندگان برای رضای خدا تملق نمی کنند، بلکه برای پاداش واجر دنیوی زبان به چاپلوسی میگشایند واگراین توقع آنان بر آورده نشود، شروع به بدزبانی و هتاکی میکنند که دقیقاً به همین نکته نیز دربیان علی بن ابی طالب(ع) اشاره شده و حضرتش میفرماید: «مادحک بما لیس فیک مستهزء بک فان لم تسعفه بنوالک بالغ فی ذمک وهجائک؛ چاپلوسی، مسخره ات میکند. پس اگر با پاداش و هدیه، حاجات او را برآورده نسازی، همه تلاش خود را در هجو ونکوهش تو به کار میبندد». متأسفانه شعر بعضی شعرا، چه درمدح و چه در قدح، به دور از واقعیتها و از جادههای حقیقتگرایی خارج است؛ زیرا پیداست که برخی شعرا به مبالغهگویی عادت دارند و گاهی شخصی را بیش از آنچه مستحق است، ستایش میکنند، تا بدان حد که در بعضی موارد به کفر منجر میشود و شاید بدین سبب است که شاعران در قرآن مورد نکوهش قرار گرفته اند. چنانچه ستایشهای تملق آمیز کالبد شکافی شود، این واقعیت به دست میآید اصولاً چاپلوس، استقلال شخصیتی ندارد وبر یک مدار پابرجا نیست. او به دنبال منافع خود است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست