جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
نشانه شناسی ژانر جنگی
![نشانه شناسی ژانر جنگی](/web/imgs/16/143/svpk71.jpeg)
زیست جهانی كه در آن زندگی میكنیم، همانند متنی است كه نشانهگذاری شده. از این طریق است كه تعاملهای انسانی ممكن میگردد. كنشهای انسانی مبتنی بر رابطهای دلالتی است و با تفاهمی كه بر سر مدلولهای متن محور و بافت محور صورت میگیرد، زمینه برای انجام كنش فراهم میگردد. در جهان خارجی هنگامی كه یكی از طرفین رابطه ، سوژهی انسانی باشد، رابطه دلالتی معنایی مییابد. انسان با پركردن سیگنالهای ارتباطی از معنا، میتواند تمامی متن زیست خود را (در ارتباط با سایر ابژهها) به نشانه تبدیل كند. بنابراین هر یك از لایههای زیست بشری، سرشار از نشانههایی است كه زندگی اجتماعی را میسر میسازند. با توجه به لایههای متكثر متنی میتوان به تلحیلی نشانهشناسانه از پدیدههای فرهنگی پرداخت. (۱)
جنگ علیرغم ظاهر خشنی كه دارد( و شاید به دلیل هم این ظاهر، ممكن است عملی حویانی به نظر بیاید) از جملهی پیچیدهترین پدیده های فرهنگی جهان اجتماعی است. مفهوم جنگ را نباید با سایر مفاهیم از جمله قتل، خونریزی و غارت یكی دانست. (۲) جنگ از مهمترین محصولات و فرآوردههای دست بشری است كه همواره خاصیتی فرهنگی دارد. آن چه جنگ را از این موارد جدا میكند. مشروعیتی است كه توسط طرفین درگیری به آن داده میشود. جنگ (war) هنگامی جنگ میشود كه دو طرف آن را واقعهای كاملا مشروع قلمداد كنند. بنابراین بر خلاف تصور عامه، اگرچه جنگ دارای جنبههای خشن و تأسفبرانگیزی است، اما پدیدهای كاملا موجه به نظر می رسد. هر دو سوی مهاجم و مدافع موظفاند تا جنگ را تا خصوصیترین عرصههای زندگی مردم جامعهی خویش رسوخ دهند. جنگ صرفا مربوط به یك قوم یا گروه خاص نیست و دامن تمامی انسانهای ساكن در قلمرو خاصی را در بر میگیرد. هم این خاصیت است كه وجوه اجتماعی جنگ (به معنای اتم كلمه) را برجسته میسازد.
باز بر این نكته تأكید میكنم كه برخی پدیدههای فرهنگی مشروع و موجه گاهی خشن به نظر میرسند. اما این خشونت هیچ گاه باعث نمیشود تاآن پدیدهها را غیر انسانی تلقی نماییم. به هم این دلیل نیز ا جمله ابزارهای مهمی كه طرفین درگیری در جنگ میتوانند از آن به نفع خویش بهره گیرند «زبان» است. صاحبان قدرت مجبورند برای حفظ قدرت و تمامیت ارضی خویش، زنان خاص را برگزیده و مردم مملكت خویش را بسیج كنند. در تصوری خام و ابتدایی، جنگ صرفا به وقایعی كه در میدان نبرد میگذرد اطلاق میشود. در حالی كه با پیشرفت تكنیكها و ابزارهای انتقال پیام، عرصهی جنگ به خصوصیترین مكانها و لحظات زندگی مردم كشانده میشود. پیروز میدان كسی است كه بتواند به بهترین شیوهی ممكن به روایت از جنگ پرداخته و رمدم را نسبت به تفوق نیروهای خودی بر نیروهای غیرخودی قانع كند. با این بیان ممكن است هر كدام از طرفین درگیری بتوانند خود را پیروز میدان جلوه دهند هم چنین ممكن است دامنههای جنگ تا سالیانی پس از اتمام درگیری نیز ادامه یابد. در این جا آنچه مهم است، چهگونهگی روایت از جنگ توسط حامیان و منتقدان است.
از جمله مصنوعات بشری كه ابزار انتقال پیام و معنا از طریق نشانهنگذاری است، «رسانه» است. از میان رسانههای مدرن، سینما از اهمیت زیادی برخوردار است. سینمای صامت در ابتدا با نشانههایی صرفا دیداری (بصری) به دنبال انتقال دلالتهای خاصی بود كه بشر تا قبل از آن امكان انتقال آنها را نداشت. پس از ورود صدا به سینما، نشانهگذاریها از پیچیدگی محتوایی بیشتری برخوردار شد.
با پیشرفت تكنولوژیك، رفته رفته سینما تبدیل به رسانهای چند لایه شد كه از وجوه مختلف خاصیت بازنمایی (Represrntation) مدالیلهای زیست جهان را داراست.
اگرچه صنعت سینما نیز به خاطر اقتضائات خاصاش از محدودیت برخوردار است. به عنوان مثال ادبیات از قدرت برانگیزندگی تخیل بیشتری نسبت به سینما برخوردار است. و برخی موضوعات، قابلیت نشانهگذاری در لایههای صنعت سینما را ندارند. ولی این امر از اهمیت سینما در دنیای مدرن در تولید و بازتولید نشانههیا دلالتی و انتقال معانی نمیكاهد. از جمله ژانرهای مهم در روایت سینمایی، ژانر جنگی است و مطابق مطالب گفته شده میتوان با رویكردی نشانه شناسانه به بحث از نحوهی نشانهگذاریهای این ژانر پرداخت.
اگر با دید ابزاری محض به بحث از ژانر جنگی در صنعت سینما پرداخته شود، میـوان مطلب را از دریچهای دیگر نیز تبیین كرد. این بار با رهیافت تغییرات اجتماعی به بحث می پردازیم. از دیربار با رهیافت تغییرات اجتماعی به بحث میپردازیم. از دیرباز جوامع گوناگون دست خوش تغییرات اساسی بوده و هستند. از عوامل مهم این تغییرات، یورشهای نظامی جهتتصاحب زمین یا منفعتی خاص میباشد. از گروه حمله كننده به عنوان «مهاجم» و از گروه حمله شونده به عنوان « مدافع» یاد میشود. البته میزان تهاجم و دفاع متناسب با قوای مادی و معنوی هر گروه قابل تغییر میباشد. كنش و واكنشهای انسانی در چنین حالتی بسیار قابل مطالعه است. نوع دركی كه افراد از نیروهای خویش (به عنوان نیروهای خودی) و نیروهای بیگانه ( به عنوان نیروهای غیرخودی) دارند، در كیفیت كنشها اثر عظیمی بر جای میگذارد. نه تنها در زمان درگیری بلكه پس از ان نیز این نوع فهم و درك میتواند در چگونگی سازماندهی نیروهای انسانی تأثیر به سزایی بر جای میگذارد.
از جمله ابزارهایی كه به بازتولید این وفع فم و درك در دوران مدرن میپردازند، رسانهها و خصوصا صنعت سینما است. حكومتهای درگیر در دو طرف مخاصمه نیز به نوبهی خود از این ابزار چه در دوران جنگ برای بسیج عمومی و تهییج احساسات و چه در دوران پس از جنگ برای بازسازی و احیای روحیهی اجتماعی استفاده میبرند. از ژانرهای مهم روایی در سینما، كه یك گفتمان خاص با مقولات گفتمانی مشخص را به خود اختصاص داده است، ژانر جنگی است. این بحث در مورد كشورهایی كه در تجربهی تاریخی خود جنگی را از سر گذراندهاند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. صنعت سینما با خلق نشانهها به بازتولید مفاهیم و برداشتهای مختلف پرداخته كه چه در حین جنگ و چه پس از آن از جهات گوناگونی حایز اهمیتاند.
▪ از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره كرد:
ـ تداوم یا عدم تداوم مشروعتی نظام حاكم
ـ مشروعیت یا فقدان مشروعیت تهاجم یا دفاع
ـ حفظ و استمرار روحیهی همبستگی حاصل از جنگ برای بازسازی پس از جنگ
صنعت سینما در دنیا كنونی در وضعیت پیچیدهای قرار دارد. نحوهی بازتولید گفتمانهای روایی و چگونگی نشانهگذاریها اگرچه به خطار تسلط نكنیكهای صنعت هالیوودی از هم شكلی و یك نواحتی نسبی برخوردار شده ، ولی حوزههای مختلف نیز برای بازتولید و انتقال ارزشهای زمینهی محور خویش در تلاش برای نشانهگذاریهای خاص خود هستند. تجربههای زیستی هم سرزمین در چگونگی این نشانهگذاریها از اهمیت به سزایی برخورداند. همانطور كه گذشت، یكی از این تجربیات وقوع درگیریها و منازعات نظامی د رقالب جنگ است. چنین تجربهی زیستهای در ایران به عنوان كشوری كه پس از انقلاب اسلامی، تجربهی هشتسالهی جنگ را از سر گذرانده و چه در طول جنگ و چه پس از آن سعی در بازتولید و انتقال ارزشهای خاص خود داشته است، از اهمیت فراوانی برخوردار است. این رو انجام مطالعهای تطبیقی برای فهم چگونگی نشانهگذاری در ژانر جنگی سینمای ایران مفید و ضروری به نظر میرسد.
ـ مسألهی اصلی در نوشتار حاضر عبارت است است چگونگی بازنمایی مشروعیت جنگ در سینمای ایران.
ـ مسایل فرعی نیز عبارتند از:
چگونگی اسطورهسازیهااز طریق نشانهگذاری در فیلمهای جنگی ، چگونگی بازنمایی جریانهای موافق و مخالف، نحوهی ارایه ی جریانها و گرایشهای متفاوت ( و بعضا متناقض) و سپس نتیجهگیری كارگردانها كه برداشت واقعیتر و صحیحتر را برای مخاطبین ممكن میسازد.
آنچه نویسنده در این قسمت (به عنوان نخستین بخش) در پی ارایهی آن بود، تبیین مقدمه، صورت مسأله، اهمیت و ضرورت موضوع می باشد. در قسمت بعدی نویسنده قصد دارد به ارایهی ادبیات نظری موجود و سپس تبیین چارچوب نظری مورد نظر (با تأكید بر نظریات سوسور، پیرس و بارت) بپردازد. پس از فراهم آمدن چارچوب نظری مناسب، میتوان به صورت موردی به تحلیل نشانهشناسانه از نمونههای منتخب سینمای جنگ ایران پرداخت. شیوه و منطق نمونهگیری نیز به تفصیل در قسمت بعد ارایه خواهد شد. در نهایت امید است با ارایهی تحلیلی نشانه شناسانه و تطبیقی به توان با پاسخگویی به سئوالات تحقیق در مورد وضعیت سینمای دفاع مقدس در حالت كنونی نیز به تبیینها و راهكارهای مناسبی دست یافت.
پژوهشگر: سید مهدی اعتمادی فرد
پینوشتها:
۱ـ در زمینهی لایههای متكثر متنی و تعویق معنایی در قسمت بعد به نظریات بارت و دریدا خواهیم پرداخت.
۲ـ دویو، لیندا گران (۱۳۸۴) . مترجم: ساسانی، فرهاد ، منقول در: «گفتمان جنگ در رسانهها و زبان ادبیات». تهرانك سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست