دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

انتفاع حداکثری از خرد جمعی


انتفاع حداکثری از خرد جمعی

تعامل و گفت وگو از جمله مولفه هایی است که در کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است که برای رفع این نقیصه در سطوح مختلف جامعه باید تلاش دلسوزانه یی صورت گیرد در این بین نقش نهادهای مدنی و سازمان های مردم نهاد محوری و اساسی است

تعامل و گفت وگو از جمله مولفه هایی است که در کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است که برای رفع این نقیصه در سطوح مختلف جامعه باید تلاش دلسوزانه یی صورت گیرد. در این بین نقش نهادهای مدنی و سازمان های مردم نهاد محوری و اساسی است. چه آنکه ساختار و هدف احزاب به گونه یی است که در راستای ایجاد همبستگی و متشکل ساختن اقشار و تفکرات مختلف موجود در جامعه حرکت می کنند که یکی از لوازم این امر نیز ایجاد بستری مناسب برای افزایش تعاملات راهگشا در کشور است. حزب آمده تا به کار جمعی بپردازد و خرد جمعی را مورد توجه قرار دهد تا با پتانسیل نشات گرفته از این امر برای فعالیت سیاسی و اداره کشور در صورت حضور در قدرت برخوردار از برنامه و طرح مشخص و اصولی باشد. اینچنین است که همواره سخن از ضرورت تقویت و توسعه احزاب است. توسعه احزاب در یک فرآیند دموکراتیک و با استفاده از ویژگی های یک اجتماع می تواند به حل مسائل و مشکلاتی منجر شود که ممکن است دولت ها با آن مواجه باشند.

اینجاست که نقش خرد جمعی و استفاده از پشتوانه یی که کار جمعی موجب می شود نمود پیدا می کند. احزاب می توانند در راستای همبستگی نخبگان فکری و ابزاری در کشور حرکت کنند. اساساً حزب جایگاهی است که در آن نخبگان می توانند نقش خود را به عنوان یک قشر مرجع با بهره گیری از بستری که در ساختار حزبی وجود دارد به خوبی ایفا کنند و تلقیات، دیدگاه ها و راه حل هایشان را برای مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به مسوولان و دولتمردان ارائه دهند. جامعه زمانی می تواند دارای حرکت و برنامه باشد که از سوی احزاب قوی سازماندهی شود. بهره گیری از خرد جمعی و استفاده از دانش بشری می تواند اثربخشی بسیار خوبی در جامعه داشته باشد که اینها تنها از طریق احزاب محقق خواهد شد. کشورهای توسعه یافته با برنامه ریزی و بهره گیری از احزاب قوی مسیر توسعه را سریع تر طی می کنند، چرا که خرد جمعی در کشور حاکم است اما در کشور ما به رغم تاکید قانون بر توسعه احزاب متاسفانه برخی جریان ها با فعالیت احزاب میانه خوبی ندارند.

اگر افرادی که وارد سیاست می شوند وابسته به حزب باشند، چون آن حزب دارای شناسنامه و برنامه است، پس از پیروزی فرد در انتخابات، مردم می توانند عملکرد درست و اشتباه فرد را از طریق حزب متبوعش دنبال کنند و با این سیستم پاسخگویی مسوولان نیز بیشتر می شود. افرادی که بدون پشتوانه حزبی وارد فعالیت های سیاسی شده و پیروز میدان می شوند کمتر از پایگاه فکری و جمعی و پشتوانه برنامه ریزی شده برخوردارند. باید در کشور بستری مناسب برای فعالیت احزاب و توسعه فرهنگ تحزب ایجاد شود تا بتوانیم با کار جمعی کشور را رو به توسعه ببریم. متاسفانه به دلیل فراهم نبودن بسترهای فعالیت حزبی در کشور مشکلات مالی، نبود فضای مناسب برای تربیت نیروهای کارآمد و فقدان فرهنگ تحزب در جامعه فضای فعالیت حزبی در کشور فراهم نیست و احزاب نتوانستند نقش واقعی خود را ایفا کنند. یک حزب جدا از آنکه باید از پایگاه اجتماعی برخوردار باشد باید در یک سیر و ساز و کار دموکراتیک فرصت حضور در قدرت و مشارکت در اداره کشور را نیز داشته باشد.

به این ترتیب احزاب باید در زمینه های مختلف از جمله اداره کشور دیدگاه ها و برنامه های مناسبی داشته باشند. احزاب به عنوان نماینده بخشی از مردم باید دارای برنامه یی مشخص برای وضعیت موجود در کشور باشند و ضمن به نقد کشیدن عملکرد موجود به ارائه پیشنهادات در زمینه ارتقای وضعیت کشور بپردازند. به طور کلی باید گفت حزب نماینده خرد جمعی است و وابستگی حزبی مسوولان و منتخبان ملت در مجلس، دولت و شوراها موجب می شود بدنه اجرایی و تصمیم گیری کشور تقویت شود. در این راستا تعامل و ارتباط نزدیک مجلس با احزاب کشور می تواند موثر و مفید باشد که از ثمراتش تمام آحاد ملت منتفع خواهند شد. فعالیت احزاب در ذیل قانون محوری نیز از جمله موارد مورد توجه است که در این راستا احزاب نیز می توانند کارکرد خاص خود را در دفاع از قانون اساسی و کیان ملی داشته باشند.

علاوه بر اینها احترام به حقوق افراد و به رسمیت شناختن حقوق دیگران چه از سوی احزاب و چه از سوی نهادهای مسوول یک ضرورت است. در قانون اساسی نیز به اصولی نظیر اصل بیست و ششم به درستی به لزوم فعالیت قانونی و آزاد احزاب اشاره و به آن پرداخته شده است. در موارد دیگر هم که می توان به عنوان پیش زمینه های فعالیت سیاسی و حزبی از آنها نام برد بحث ضرورت توجه به آرای عمومی مردم، آزادی های سیاسی و اجتماعی و حقوق احزاب دارای اهمیت ویژه یی است. قانون اساسی کاملاً این موضوع را مورد توجه قرار داده است که امور باید توسط خود مردم انجام شود حال این مردم وقتی متشکل می شوند صورت مدرن و پیشرفته حزب را تشکیل می دهند چراکه اگر ساختار حزبی وجود نداشته باشد یا گستره و فراگیری احزاب آنچنان که باید نباشد مردم نمی توانند به صورت هدفمند و اصولی خواسته های خود را دنبال کنند و حتی نظرات شان را به حاکمیت منتقل کنند. با توجه به این نکات باید دید چرا احزاب جایگاه خود را در کشور ما ندارند. با آنکه احزاب در کشور ما از فرهنگ و قدمت دیرینه یی برخوردار هستند اما نتوانستند جایگاه واقعی خود را پیدا کنند. هفته گذشته آقای محمدنجار در اظهارنظری از لزوم تغییر در قانون احزاب سخن گفتند که به نظر من این رویکرد مثبتی است. اما در این باره باید به این مساله توجه کنیم که این اصلاحات و تغییرات در چه روندی و با چه میزان بررسی و کار کارشناسی صورت خواهد گرفت. یک مصوبه یا قانونی که در یک برهه زمانی با توجه به شرایطی به تصویب می رسد ممکن است نقاط ضعف و قوتی داشته باشد. قانون احزاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین بررسی پیشینه قانون احزاب و چگونگی اجرای آن در کشور نیز مساله یی است که در بررسی ها باید مورد توجه قرار گیرد که آیا قانونی که هم اکنون وجود دارد به طور صحیح اجرا می شود یا خیر و اگر اجرا نمی شود دلیل آن چیست. باید با در نظر گرفتن و بررسی دلایل عدم توسعه فرهنگ تحزب در کشور به اصلاح قانون احزاب پرداخت.

در این راستا باید اگر در قانون احزاب کاستی هایی وجود دارد برطرف شود. همچنین در بازنگری قانون احزاب نباید شتابزده عمل کرد تا نواقص به درستی شناسایی شوند و قوانینی که برای توسعه و رشد احزاب موثر خواهد بود به تصویب برسد. به نظر می رسد در این روند استفاده از نظرات احزاب موجود در کشور هم ضروری است و می تواند کمک شایانی به تغییر قانون احزاب در جهت توسعه این نهاد در کشور باشد. برای توسعه فرهنگ تحزب در کشور ضرورت دارد تعامل بیشتری میان احزاب و فرهیختگان، دانشگاهیان و دیگر اقشار مورد قبول جامعه برقرار شود و همچنین ارتباط میان مجلس با احزاب بیش از پیش برقرار شود تا زمینه های رفع مشکلات احزاب در کشور فراهم شود. از نواقص و موانعی که امروز احزاب ما با آن مواجه اند فقدان رسانه تاثیرگذار است. اگر احزاب دارای رسانه باشند می توانند دیدگاه ها و برنامه های خود را از طریق رسانه به مردم انتقال دهند و حتی از رسانه ملی هم برای این امر استفاده کنند. احزاب می توانند از طریق رسانه پل ارتباطی حزب خود را با مردم ایجاد کنند.

همچنین مطبوعات و رسانه های تصویری و اینترنتی می توانند نقش تاثیرگذاری در هماهنگ کردن و همکاری گروه ها و تشکل های سیاسی با یکدیگر داشته باشد و این موجب نشاط و سرزندگی در جامعه می شود. اگر احزاب از طریق رسانه نظرات، نقدها و انتقادات خود را مطرح کنند، می توان از تمامی ظرفیت های جامعه به نحو موثر استفاده کرد. این نقدها موجب می شود زمینه های شکوفایی در کشور فراهم شود و گروه ها و تفکرات مختلف سیاسی با یکدیگر تعامل داشته باشند.

حسین کاشفی

رئیس خانه احزاب و عضو شورای مرکزی حزب مشارکت