شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

تاملی دوباره بر رویکرد جدید رهبری اصلاحات


تاملی دوباره بر رویکرد جدید رهبری اصلاحات

بدون تردید تحول جدید زندگی بشری یعنی «ارتباطات و فناوری های نوین» علاوه بر آنکه زندگی نوین و جدیدی را بر او تحمیل کرده و کارآمدی بسیاری از سنن و مناسبات گذشته را از او سلب کرده, مفاهیم و تعاریف بسیاری را در حوزه سیاست, اقتصاد, جامعه و جهان تغییر داده یا خلق کرده است

بدون تردید تحول جدید زندگی بشری یعنی «ارتباطات و فناوری‌های نوین» علاوه بر آنکه زندگی نوین و جدیدی را بر او تحمیل کرده و کارآمدی بسیاری از سنن و مناسبات گذشته را از او سلب کرده، مفاهیم و تعاریف بسیاری را در حوزه سیاست، اقتصاد، جامعه و جهان تغییر داده یا خلق کرده است. دیگر تفوق نظامی و قدرت تسلیحاتی فوق‌العاده نیست که تمامیت ارضی و یکپارچگی جغرافیایی را تضمین کند.

فناوری‌های رزمی، امنیت ملی را تحکیم نمی‌کند. مسلم است در تضمین امنیت ملی و وحدت ملی بیش از اینها عوامل دیگری دخیلند مثل ترکیب و تنوع جمعیت و نوع تعامل حکومت با آن، رشد و توسعه علم، امنیت اجتماعی، مدنیت سیاسی، آزادی فکر و بیان، درآمد سرانه، سهم کشور در تولید دانش و اطلاعات جهانی، سهم مصرف اطلاعات جهانی، میزان حضور در بازار فرهنگ و اقتصاد جهانی، میزان رضایت و حمایت مردم از حکومت و بالاخره میزان مشارکت در انتخابات آزاد و... حتی در عرصه کنش سیاسی هم همین قاعده جاری است.

امروز اکثریت انسان‌ها بر این باورند برای تغییر حکومت‌ها و دولت‌ها دیگر راهکار انقلاب‌های مسلحانه کلاسیک کارآمدی ندارد و چیزی جز هزینه‌یی سنگین بر جامعه تحمیل نمی‌کند. بخشی از حرکت‌های اخیر اجتماعی در منطقه شمال آفریقا و شرق میانی و نزدیک همین پیام را داشت. حتی در سوریه که شاهد برخوردهای خشن حکومتی با معترضان هستیم، ولی معترضان همان روند متعارف مدنی را دنبال کرده‌اند. در مصر و تونس و... همین روند مدنی هرچند پرهزینه بود اما بسیار پرفایده و نتیجه‌بخش شد. جنبش‌های مدنی دموکراسی‌خواه ضداستبدادی کشورهای عربی همانند رودی روان جاری و متصل شدند و در برابر دریای نظامی‌گری دولت‌ها ایستادند و حرکت ماشین‌ نظامی و خشونت آنها را سد کردند.

کتب‌الزمان عجائبا

فی‌ جبهه الایام سطرا

قد سمعنا او راینا

ان نهرا صد بحرا

واقعیت این است که اصلاح‌طلبی و رهبری آن نه می‌خواهد و نه می‌تواند دگرگونی عمیق در سیستم ایجاد کند یعنی همان چیزی که جامعه‌شناسان و از جمله پارسونز آن را تغییر ساختی می‌نامند زیرا جریان اصلاح‌طلبی خود را پایبند به همان اصول کلی می‌داند که جمهوری اسلامی بر پایه آن استوار است. موضع‌گیری اخیر آقای سیدمحمد خاتمی مبنی بر عفو و گذشت ملی و حکومتی که هم انتقاد بخشی از هواداران خود را سبب شد و هم خشم بخش اصلی جریان ضداصلاحات را برانگیخت، در همین راستا قابل فهم است. به نظر می‌رسد اشتباه گروه اول در این بود که برای آقای سیدمحمد خاتمی نقش «تامین‌کنندگی» قایلند و همه چیز را از او می‌خواهند، در صورتی که او خود را همیشه در موضع یک «تنظیم‌کننده» خردمند غیراحساسی قرار داده است و همین نقش بوده که عامل خشم و عصبیت بعضی از نهادها، رسانه‌ها و افراد ضداصلاحات شده است.

حتی زمانی که در قدرت بوده حکومت‌داری برایش مهم بوده نه حکومت و کسی که برای خود بیشتر از آنکه سهم سیاسی در قدرت بخواهد، تلاش برای حکومت‌داری و ملک‌داری اصیل مردم‌پسند را وظیفه خود بداند، طبیعی است گاهی در جست‌وجوی راه برون‌رفت از بن‌بستی باشد که رقبایش مایلند رفت و آمد در آن بن‌بست ادامه داشته باشد.وقتی مادر یا مادرانی که خون فرزندان عزیزشان در حوادث شومی مثل حادثه کهریزک ریخته شده و همه و حتی نظام هم مظلومیت او را تایید می‌کند، حاضر است راغب که در برابر آزادی زندانیان حوادث پس از انتخابات گذشته را فراموش کند، آیا روا نیست رهبری جبهه اصلاحات برای تقویت کنش‌های سیاسی این جبهه عفو طرفینی را مطالبه کند. ما باید بدانیم و باور کنیم که «هیچ حقی نیست که یک بار برای همیشه به دست آید و هیچ آزادی‌ای نیست که چون یک بار با مبارزه به چنگ آمده برای ابراز یورش قهر دم به دم نوشونده در امان بماند. به دستاوردهای پیشرفت بشری حتی به بدیهی‌ترین‌شان پیوسته از نو یورش برده می‌شود.»

عبدالله ناصری