پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

کارگردان نباید نقش را به بازیگر دیکته کند


کارگردان نباید نقش را به بازیگر دیکته کند

گفت وگو با بازیگر نقش کاوه در سریال یلدا

سید مهرداد ضیایی جزو بازیگران گزیده‌کاری است که بیشتر نقش‌های مکمل را بازی می‌کند، اما با وجود این همیشه تلاش کرده نقش‌های متفاوت را در کارنامه‌اش به ثبت برساند به همین دلیل هر بار او را در نقش‌های مختلف می‌بینیم.

او این روزها سریال تلویزیونی «یلدا» را در حال پخش از شبکه یک دارد. ضیایی در این سریال نقش کاوه، همسر آفاق (فریبا کوثری) را بازی می‌کند.

او داماد خانواده است و با توجه به حرفه‌اش نسبت به دیگر اعضای خانواده تفکرات خاص خودش را هم دارد.

با نگاهی به کارنامه‌تان متوجه رنگ‌آمیزی نقش‌هایی که تاکنون در سریال‌های مختلف از جمله آشپزباشی، جستجوگران، راه‌ بی‌پایان و یلدا بازی کرده‌اید، می‌شویم. این رنگ‌آمیزی تا چه میزان حاصل صبر شما برای ایفای یک نقش خوب و تا چه حد تصادفی است؟

دوستانی که من را بعد از ۲۲ سال کار می‌شناسند و با شخصیتم آشنایی دارند، می‌دانند اگر قرار باشد برای گذران زندگی نقشی را بازی کنم، حتما نقشی خلاقانه را انتخاب می‌کنم. در این سال‌ها در رادیو، تلویزیون، تئاتر و سینما نقش‌های مختلفی بازی کرده‌ام و این تفاوت به اندازه کافی مشاهده می‌شود. فکر می‌کنم این تفاوت. حاصل ارتباط روحی و دوستانه‌ای است که با نقش‌هایم برقرار می‌کنم.

از سوی دیگر، وقتی کسی که مسوولیت انتخاب بازیگران را در یک اثر به عهده دارد، به مجموع کارهایم نگاه کند، متوجه این تفاوت می‌شود بنابراین، تصادف کمترین نقش را در طول این بیست و اندی سال داشته است. در غیر این صورت فکر می‌کنم به جای این‌که ضیایی باشم باید ستاره‌ای بودم که از او برای فروش گیشه یا مخاطب بیشتر روی آنتن یا مخاطب گسترده‌تر در تئاتر استفاده می‌کردند. همیشه خودم هستم و تلاش می‌کنم برای ایفای نقش‌هایم صداقت داشته باشم. البته دوستان می‌دانند من کارهایی هم که برای بازی گزینش می‌کنم برای گذران زندگی است.

یعنی اگر مجبور نبودید و زندگی‌تان تامین بود، دیگر بازی نمی‌کردید؟

یکی از دلایلم برای بازیگری به مسائل اقتصادی مربوط می‌شود. من در کنار حرفه بازیگری، نویسندگی، ویراستاری، تحقیق و پژوهش هم می‌کنم. این روزها با یک شغل نمی‌توان زندگی را گذراند و آدم‌ها به ناچار چند شغله هستند و مشاغلی را انتخاب می‌کنند که امنیت بیشتری داشته باشد. من سال‌هاست در رادیو به‌عنوان نویسنده، بازیگر و گاهی هم پژوهشگر فعالیت می‌کنم. در رادیو اوقات خوش‌تری نسبت به تلویزیون دارم. در تئاتر هم روزگاری داشتیم. در مجموع سعی می‌کنم کارهای متنوع را انتخاب کنم که مجالی برای خلاقیت فراهم شود.

باتوجه به این‌که به مسائل اقتصادی اشاره کردید و این‌که به ناچار گاهی بازی هم می‌کنید، با وجود این بازی در آثار مختلف تا چه میزان برایتان مطلوب بوده و نظرتان را تامین کرده است؟

واقعا نمی‌توانم به این سوال پاسخ بدهم بخصوص در حوزه تلویزیون نمی‌توانم قضاوت کنم، چراکه مردم باید داوری کنند. تلویزیون رسانه‌ای است که بیشتر از آن که ویژگی‌های هنری و فرهنگی داشته باشد، خصوصیت رسانه‌ای دارد. به همین دلیل آثاری که پخش می‌شود عمر چندانی ندارد و در ذهن مخاطب هم نمی‌ماند. در حالی که کار هنری باید در ذهن مخاطب بماند، اما این ذات رسانه است و در همه جای دنیا هم این‌گونه است که باعث می‌شود کارهای فرهنگی و هنری در تلویزیون عمر زیادی نداشته باشند.

بگذارید برایتان مثالی بزنم. اگر نگاهی به کارنامه من در دهه ۷۰ بکنید بخش زیادی از مردم به یاد نمی‌آورند من نویسنده یا بازیگر چه آثاری بودم. در واقع حافظه‌شان یاری نمی‌کند. این مساله می‌تواند دو دلیل داشته باشد؛ یا کاری که من بازی کردم یا نوشتم، خوب نبوده یا ذات رسانه مانع آن شده که عمر زیادی نداشته باشد، اما شرایط در تئاتر، نمایش رادیویی یا تله تئاترها فرق می‌کند. از بازی در این آثار خیلی راضی هستم.

بازی در فصل اول «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی هم برایم جذاب بود، چرا که این مجموعه همچون یک بسته رسانه‌ای و سینمایی بود. البته قضاوت‌های شخصی هم خالی از اشکال نیست. این‌که کاری را بیشتر دوست دارم یا کمتر، چیزی را حل نمی‌کند. در مجموع دلم می‌خواهد از طریق نوشتن زندگی‌ام را بگذرانم تا این‌که در یک فشار کاری مجبور به بازیگری شوم.

باور کنید اگر حق انتخاب داشتم، نوشتن را انتخاب می‌کردم و بازی‌ام به تئاتر و نمایش رادیویی ختم می‌شد و انتخاب‌هایم را از این هم محدودتر می‌کردم.

شما معمولا نقش‌های مکمل بازی می‌کنید و این اتفاق در سریال یلدا هم افتاده است. البته نقش‌های مکملی که بازی می‌کنید برای بینندگان حرف تازه‌ای دارد و بازی خوبی هم از شما شاهد هستیم، اما چرا همیشه نقش‌های مکمل به شما پیشنهاد می‌شود؟

به نظر من چینش بازیگران در تلویزیون غیرطبیعی است. تلویزیون ما دولتی است، اما در شرایطی مثل تلویزیون خصوصی و سینما عمل می‌کند.

در سینما برای بازگشت سرمایه، تهیه‌کننده مجبور است از بازیگرانی استفاده کند که برای عموم مردم جذاب هستند، اما در تلویزیون این قید را نداریم و آثار تلویزیونی لازم نیست گیشه را تامین کنند، بنابراین لزومی ندارد در چینش نقش‌ها به همان ترتیب عمل کنیم که در سینما عمل می‌کنیم.

در واقع می‌توان ملاک‌های سینما را رعایت نکرد و معیارهای هنری را جایگزین کرد؛ یعنی معیارهایی که به فیزیک، رنگ چشم و پر پشت بودن موی آدم‌ها ربط نداشته باشد.

ضیایی: من سال‌هاست در رادیو به‌عنوان نویسنده، بازیگر و گاهی هم پژوهشگر فعالیت می‌کنم. در رادیو اوقات خوش‌تری نسبت به تلویزیون دارم. در تئاتر هم روزگاری داشتیم. در مجموع سعی می‌کنم کارهای متنوع را انتخاب کنم که مجالی برای خلاقیت فراهم شود

برخی از افرادی که نقش اول و دوم را در سینما بازی می‌کنند، این توهم را دارند که بازیگر هستند، در حالی که به نظر من آنها حتی نمی‌دانند بازیگری چیست. اگر ویترینی عمل نکنیم برخی نقایص بر‌طرف می‌شود. با حرف‌های من سوء‌تفاهم پیش نیاید که خودم را کسی می‌دانم که این نقایص را جبران می‌کنم. من هم جزو کسانی هستم که نقایصی دارم، اما معتقدم بازیگری که فشار گروه و کارگردان را تحمل می‌کند، اما بازی خلاقانه‌ای را به نمایش می‌گذارد، اصول بازیگری را می‌شناسد و به آن پایبند است و بازیگری برایش فقط حرفه درآمدزا نیست، بلکه به آن از زاویه هنری نگاه می‌کند.

با این اوصاف، آیا بازی در سریال تلویزیونی یلدا انتظارات شما را برآورده کرده است؟

بله، به جز موارد مالی که ربطی به بهروز خوش‌رزم ندارد، از کلیت کار راضی هستم. خوش‌رزم از خوشنام‌ترین تهیه‌کنندگان سینما و تلویزیون است. متاسفانه ما همیشه با مسائل مالی درگیر هستیم. من نمی‌دانم چه زمانی می‌خواهیم مطالبات خودمان را وصول کنیم. فکر می‌کنم اگر این طور پیش برود به ناچار باید به دستفروشی روی بیاورم.

شخصیت کاوه در سریال یلدا در مقایسه با دیگر شخصیت‌های قصه خیلی تفاوت دارد. او نگاه هنری دارد و علاوه بر تفکرات‌ خاص، حتی پوشش او متفاوت است. آیا این تفاوت‌ها برایتان ایجاد جذابیت کرد تا بازی در این سریال را بپذیرید؟

طبیعی است تفاوت برای بازیگر مهم است و ایجاد جذابیت می‌کند. در یک جامعه محافظه کار، تفاوت دافعه ایجاد می‌کند و در یک جامعه آزاد، جاذبه دارد. مسلما بازیگر از تفاوت استقبال می‌کند و برای من اهمیت داشت که در سریالی بازی می‌کنم که نقشم تفاوت دارد. با همفکری که با نویسنده، کارگردان، طراح لباس و... داشتم، توانستیم شاخ و برگ بیشتری به نقش بدهیم.

پس شرایط همفکری در سریال یلدا برایتان فراهم بود؟

در برخی مواقع بله و در بعضی موارد نه.

سریال تلویزیونی یلدا نخستین تجربه کارگردانی حسن میرباقری است و از سوی دیگر قبلا تجربه بازی در سریال مختارنامه را با داوود میرباقری داشتید. آیا به خاطر اعتمادی که به داوود میرباقری دارید، بازی در این سریال را پذیرفتید؟

نمی‌توانم بگویم فقط این اعتماد تاثیر داشت. داوود میرباقری فیلمنامه یلدا را به نحو مطلوبی بازنویسی کرد. حضور بهروز خوش‌رزم برای من انگیزه بود. در مختارنامه نقش کوتاهی داشتم و در این کار با حسن میرباقری آشنا شدم. او انسان بزرگ و شریفی است. فکر می‌کنم او روح بزرگی دارد و قدم‌های خیلی خوبی بر‌می‌دارد.

حسن میرباقری برای بازی در این سریال دست‌تان را باز گذاشت تا آن‌طور که می‌خواهید نقش‌تان را بازی کنید؟

نه، متاسفانه در فراز و نشیب‌هایی که داشتیم گاهی آزاد بودیم و برخی مواقع نه، البته این مساله در همه سریال‌ها اتفاق می‌افتد. در مجموع در طول سال‌های فعالیت بازیگری‌ام زمان‌هایی که آزاد بودم، راضی‌تر بودم. زمان‌هایی که کارگردان مواردی را دیکته می‌کند و راه را روشن می‌کند خیلی برایم راضی‌کننده نیست.

فاطمه عودباشی