شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

جهانی شدن و جهانی سازی با كدام اندیشه


جهانی شدن و جهانی سازی با كدام اندیشه

مفاهیم جهانی شدن و جهانی سازی از جمله مهمترین مباحث روز دنیا است و كشورهای مختلف هر كدام براساس جهان بینی و رویكرد فرهنگی خود به گونه ای متفاوت این مقوله ها را تفسیر و تبیین می كنند

مفاهیم جهانی شدن و جهانی سازی از جمله مهمترین مباحث روز دنیا است و كشورهای مختلف هر كدام براساس جهان بینی و رویكرد فرهنگی خود به گونه ای متفاوت این مقوله ها را تفسیر و تبیین می كنند. اینكه واقعاً كدام اندیشه در اوضاع كنونی ظرفیت جهانی شدن و جهانی سازی را دارد كه هم پشتوانه عقلی و منطقی داشته و هم با فطرت انسانها منطبق باشد، موضوع این نوشتار است كه نویسنده در این رابطه به تشریح اندیشه اسلام و ظرفیت های درونی آن برای جهانی شدن و جهانی سازی پرداخته است. امید است مورد استفاده خوانندگان محترم قرارگیرد.

● لزوم باز خوانی فرهنگ خودی

عصر كنونی، عصر جهانی سازی است. عصری كه در آن، چارچوب های مفهومی، معنایی، آدمیان را در بافتی همسان فرو برده، فشرده ساخته و عینیت بخشیده است. نظام فرارسانه، آگاهی را همسایه دیوار به دیوار كرده و جغرافیای معرفتی افراد را به هم نزدیك نموده است. جهان از پراكندگی به درآمده و دهكده جهانی یا دنیای مجازی فراجغرافیایی نمودی عینی و واقعی یافته است به گونه ای كه واقعیت مجازی از خود واقعیت در انسان مؤثرتر و در روند تحولات تأثیرگذارتر است.

فرهنگ های كلان و خرده فرهنگ ها به هم نزدیك شده و در پی یافتن مشتركات و كاهش تفاوت ها گام برمی دارند. البته مقاومت هایی نیز با همسان سازی و یكسان سازی می شود كه امری طبیعی و مفید است ولی هرگز این مقاومت ها نمی بایست واكنش خشونتی به خود گیرد.

بهترین راهكار در این عرصه رقابت فرهنگی، نگاه به «درون» و یافتن توانایی ها و استعدادهایی است كه در فرهنگ «خودی» وجود دارد تا با یافتن ساز و كارهایی آن چه را كه استعداد جهانی شدن را دارد به عرصه جهانی سازی وارد سازیم.

همین امر ما را بر آن می دارد تا با نگاهی به «درون»، تعریفی مجدد از «داشته های خویش» داشته باشیم. در این بازیابی ها و بازاندیشی ها، نوعی دلبستگی و احساس رضایت و یا امتناع در انسان پدید می آید ولی باید همواره در عرصه رقابت خو را نباخت و فعالانه نه منفعلانه با آن روبه رو شد.

یكی از بازاندیشی ها و بازیابی ها در آنچه داریم، تلقی و تفسیر دیگری از مهدویت و نظریه وظیفه و انتظار فعال است. امری كه بن مایه اصلی اندیشه شیعی و اسلامی به یك معنا است كه در جای دیگر بدان خواهیم پرداخت.

جهانی شدن و جهانی سازی به عنوان یك فرایند طبیعی و یك طرح سامانمند با سیاست های مشخص برای بسیاری از اندیشمندان از نظر ماهوی دارای ابهام است. برخی فرایند جهانی شدن را كمال و بالندگی به شمار نمی آورند بلكه فرایندی می دانند كه جهان را به سوی نابودی می كشاند. از این رو واكنش های تندی در برابر این مقوله از خود نشان می دهند؛ با آن كه می دانند كه یك فرآیند طبیعی هرگز به صورت همیشگی ایستایی پیدا نمی كند بلكه روند و سیر حركتی خویش را به سوی كمال مطلوب خود پی می گیرد؛ تنها كاری كه به نظر می رسد اینان می كوشند آن را انجام دهند كاهش سرعت و یا پدیدآوری درنگ در مقطع زمانی است تا دست كم زمان بروز فاجعه- از نظر ایشان- به تأخیر افتد.

بخشی از صاحب نظران ضمن نقد نظریه از لحاظ فلسفی، جهانی شدن را یك فرآیند طبیعی مثبت و سازنده ارزیابی كرده و مقاومت در برابر آن را امری بیهوده تلقی می نمایند. با این همه توجه مردم را به مقوله جهانی سازی جلب كرده و بر این باورند كه باید با بررسی علل و عوامل مؤثر در جهان به ویژه «جهان انسانی» سازوكارها و سیاست اجرایی خاصی را پیش گرفت تا جهانی شدن موافق و متعادل با خواسته ها و نیازهای انسانی باشد.

مشكل اساسی بسیاری از اندیشمندان نادیده گرفتن دو مقوله جهانی شدن و جهانی سازی است. مترادف و برابر گرفتن دو واژه كه دارای بار مفهومی متفاوتی است، درك درست از آن ها را دشوار نموده به گونه ای كه موضع نادرستی نیز در برابر آنان اتخاذ كرده اند.

بی گمان گام نخست در موضع گیری می بایست پس از درك و فهم درست از مقوله مورد بحث و مناظره باشد. از ظاهر بسیاری از نوشتارهایی كه در این باب نوشته شده، چنین برمی آید كه دو مقوله به خوبی درك و فهم نشده است؛ از این رو طیف بزرگی از صاحب نظران مسایل بین المللی ضمن موضع گیری تند در برابر نظریه، از نظر عینی نیز پدیده را چالش آور تلقی كرده و اذعان نموده اند كه جهانی شدن به دلیل تمایل جدی به همسان سازی فرهنگی و اجتماعی زیانبار و خطرآفرین است.

بی توجهی به دو مقوله «شدن» و «سازی» نسبت به جهان تركیب متناقضی را فراروی آنان قرار داده به گونه ای كه چاره ای از واكنش تند در برابر این پدیده از خود نمی بینند. اگر مفاهیم به خوبی روشن می شد، نه تنها با این پدیده ها به این گونه واكنش نشان داده نمی شد بلكه در راستای رسیدن به برخی از مؤلفه های آن خود آستین بالا می زدند و در مسیر تحول و دگرگونی خود پیش قدم می شدند.

● مفهوم جهانی شدن

مفهوم جهانی شدن همان گونه كه گذشت یك فرآیند طبیعی است كه می توان از آن به جبر تاریخی نیز تعبیر كرد. به هر حال جهان در حال «شدن و دگرگونی» است و هرگز دارای حالت ایستایی نیست. «پویایی» و دگرگونی در ذات جهان و همه پدیده های مرتبط و به ویژه داخل آن وجود دارد. اختلاف دو دسته از اندیشمندان در خوش باوری و بدباوری ایشان نهفته است. آنان كه به آینده خوش بین نیستند و فلسفه ای را برگزیده اند كه جهان را برای ایشان به گونه ای تبیین می كند كه به سوی نیستی، بدی و زشتی و پلیدی می رود. آنان از هرگونه تحول ترس دارند و در برابر آن مقاومت می كنند، از این رو چاره اندیشی می كنند تا به نظر خودشان دست كم از سرعت دگرگونی و نیستی بكاهند و دمی حركت را باز دارند.

در برابر ایشان، در آن سوی دیگر گروهی دیگر بر این باورند كه این شدن همواره به سوی كمال و بالندگی است؛ هرچند كه در برخی از زمان ها و مكان ها با چالش روبه رو است ولی در عموم و كل «شدن كمالی» در حال تحقق است. این نظر خوش بینانه فلسفه بسیاری از مردم به ویژه دینداران است؛ آنان نه تنها در «روز پسین» و فردای رستاخیز «شدن كمالی» را می بینند و به آن باور دارند، بلكه در همین دنیا و در پایان آن چه پایان تاریخ نیز گفته اند، انتظار كمال را می كشند كه در آن فرد و جامعه انسانی به كمال مطلوب خود می رسد و در همین دنیا منجی خواهد آمد و زمام امور هستی را در یك جامعه جهانی با مؤلفه های عدالت فراگیر و توسعه و رفاه عمومی به دست خواهد گرفت.

اینان به «جهانی شدن» باور تام و تمام دارند و آن را به عنوان یك امید و روزنه ای برای ادامه بقا و انجام وظیفه پیش روی خویش گشوده اند، درحالی كه زمانه هرگونه ناملایمات را برای آنان فراهم آورده ولی امید به كمال و تعالی انسان و جامعه بشری آن را شاد و باانگیزه نموده است.

● جهانی سازی

مفهوم دیگری كه مطرح است، جهانی سازی است. جهانی سازی دیگر یك فرایند طبیعی نیست بلكه یك پروژه و طرحی است كه از سوی عوامل بیرونی صورت می گیرد. در این جا سیاست ها و برنامه های خاص اندیشیده می شود تا به صورت امری جهانی و فراگیر درآید. جهانی سازی می تواند در بخش های مختلف و گوناگونی چون تجارت، فرهنگ، دین، تمدن و هرچیز دیگر صورت گیرد. در این جا این مسئله مطرح است كه امكان جهانی شدن برای بسیاری از پدیده ها فراهم است، و فرد یا افرادی باید با برنامه ریزی دقیق و اجرای ساز و كارها و سیاست های اجرایی خاص آن چیز را به صورت یك امر جهانی درآورند.

علی جواهردهی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.