چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
جستجوی آرایش و آرامش دل در اعتکاف
شهد شیرین عبودیت حق در عین توجه و اخلاص، نعمت استثنائی خدای مهربان در ماه شریف رجب به اهل ذکر و شکر است . آنان که خدا را با چشم دل نظاره گر و جمال دل آرای او را در تمامی اجرام عالم و آدم جستجو می کنند .
خلوت دلپذیر سحر و ندای ملکوتی اعتکاف، «رجبیون » را به قرب پروردگار خویش رسانده و مشکلات فردی و اجتماعی را در سایه دعا و نیایش حل می کند .
کلام حلاوت بخش و گوارای عارف روشن ضمیر و عالم ربانی آیت الله جوادی آملی (مدظلّه) در معرفی حقیقت عبادت و تشریح نسیم ملکوتی ( اعتکاف )؛ تحفه ای گرانبها و رهنمائی گرانسنگ برای سالکان طریق معرفت است که باهم آن راازنظر می گذرانیم.
ماه پر برکت رجب که ( ماه ولایت ) است، زمینه دخول در ماه پر برکت شعبان که ( شهر رسالت ) است و این دو ماه،زمینه ورود برای ( شهر الله ) که ماه مبارک رمضان است، خواهد بود . اذکار و عبادت های ویژه ای در این ماهها هست.
● چرا اعتکاف بکنیم؟
مهم ترین راه برای عبادت، همان خلوت و پرهیز از کثرت است . هر چه انسان از کثرت فاصله داشته باشد، در عبادت، کامیاب تر است که ( اعتکاف ) از همین جهت محترم و معتبر است . مردان الهی دو گروه اند؛گروهی از آنها در عین حال که در کثرتند، کثیر را نمی بینند؛ و آن واحد خالق کثیر را می نگرند و کثیر را جز آیات او نمی دانند و نمی بینند . ولی برای اوساط از مردان الهی و عبادی، باید زمان و زمینی فراهم بشود که اینها از کثرت محفوظ بمانند .
ویژگی ممتاز پایان شب و سحر به منظور فاصله گرفتن از کثرت برای عبادت گفتند : سحر از این قبیل است؛ شب، مخصوصاً سحر که بسیاری از مردم خوابند و کثرتی مزاحم کسی نیست، آنجا برای راز گوئی با ذات أقدس له بسیار مناسب است . لذا فرمود : نّ ناش ئه اللّیل ه ی اشدّ وطئاً و اقوم ق یلاً (۱). سحر خیزی، خودش یک نشئه خاص خود را دارد؛ این برای پرهیز از کثرت است . برهان مسأله هم این است که نّ لک ف ی النّهار سبحاً طویلاً (۲). چون در روز با کثیر و کثرت مأنوس هستید، توفیق توحید و یاد آن واحد، بسیار ضعیف است؛ ولی در سحر، در پایان شب که مزاحمی از درون و بیرون نیست، شما بهتر می توانید با خدای خود راز و نیاز کنید .
بنابراین برای گروهی گرچه لیل و نهار یکسان است؛ کسی که قلبش بهار قرآن شد، جزء آن مراحلی است که تفاوت نکند در او لیل و نهار، چون بهار است و در بهار چنین است؛ امّا کسانی که قلبشان یا پائیز است، یا زمستان، یا تابستان، آنها نیازمند به بهار خارج از گوهر هویت خود هستند؛ سحر اینچنین است .
جریان « اعتکاف » هم برای همین منظور پیش بینی و طراحی شده؛ و اصلش مربوط به اعتکاف رسول
گرامی (ص) در ماه مبارک رمضان است . ماه مبارک رمضان، مخصوصاً دهه سوّم، جا برای اعتکاف است . چون زمینه اعتکاف که روزه گرفتن است، در آنجا فراهم شده است؛ این مطلب اوّل که چرا اعتکاف بکنیم .
شرط روزه برای صحت اعتکاف، دلیلی بر عظمت خاص این عمل عبادی
مطلب دوّم آن است که در اعتکاف، شرائطی بازگو شده است که مهم ترینش روزه گرفتن است . همانطوری که نماز بدون طهارت نیست، لا صلاه لا ب طهور(۳)؛ اعتکاف هم بدون روزه صحیح نیست؛ لا اعت کاف لا ب صوم(۴). بدون وضو، نماز صحیح نیست؛ و بدون روزه، اعتکاف صحیح نیست . از اینجا همانطوری که عظمت نماز نسبت به طهارت معلوم می شود که طهارت مقدّمه است برای یک ذ ی المقدّمه ای به نام نماز، و نماز می شود عمود دین و این شرط عمود است؛ از اینجا اهمیت و عظمت و جلال و شکوه اعتکاف هم معلوم می شود . روزه با اینکه وارد شده است : الصوم ل ی(۵)، با اینکه قرآن کریم آنرا زمینه فلاح و تقوا دانست؛ با همه این جلال و شکوهی که دارد، شرط اعتکاف است ! از اینجا عظمت و جلال و شکوه اعتکاف معلوم می شود؛ این هم یک مطلب .
● برخی از شباهت های انسان معتکف و انسان محرم
مطلب دیگر آن است که اعتکاف از یک جهت شبیه حال ا حرام است . گرچه روزه دار از بعضی از امور ممنوع است، امّا در حال روزه ممنوع است؛ شب برای او حلال و رواست . لکن در حال اعتکاف همان کارهائی که روز برای روزه دار ممنوع بود، برخی از آن کارها؛ همان کارهای ممنوع در شب هم برای معتکف ممنوع است . نظیر حال احرام که لیل و نهاری ندارد . اگر روز برای محرم،صید حیوانات صحرائی ممنوع است، در شب هم به شرح ایضاً؛ و با کارهای دیگر . اگر لا رفث و لا فسوق و لا ج دال ف ی الحج (۶)؛ این لیل و نهار ندارد، شب و روزش یکسان است .
بنابراین در این مدت ۳ روز که شخص مهمان خداست به نام معتکف در خانه او؛ آن هم در مسجد جامع، در مسجدی که نماز جمعه خوانده می شود، یا در مسجدی که جمعیّت قابل توجهی در ان عبادت می کنند که جامع بر او صادق باشد؛ در چنین مکانی وقتی کسی به اعتکاف نشست، لیل و نهار برای او یکسان است . در تمام این حالت ها باید از آن لذّت های شهوانی و مانند آن پرهیز کند .
● نیل مشتاقان ثواب به اعتکاف برای مستحب بودن آن
اعتکاف گرچه بقاءً واجب است، ولی حدوثاً مستحب است . گرچه در روز اوّل و دوّم واجب نیست، ولی روز سوّم واجب می شود؛ بنابراین کسانی رغبت به اعتکاف دارند که شوقاً لی الثّواب باشد، نه خوفاً لی الع قاب ! کارهای واجب را گاهی ممکن است برای ترس از دوزخ انسان انجام بدهد، ولی کارهای اعتکاف و مانند آن که ثواب دارد و مستحب، اینها را برای ترس از عذاب نیست؛ زیرا واجب نیست که اگر ترک کردند، دوزخ بروند . مستحب است؛ چون مستحب است، برای شوق به ثواب است .
طلب نمودن خدای سبحان به عنوان ( آرامش ) و ( آرایش ) دل توسط معتکفان حقیقی
لکن معتکفان دو قسمند؛ اوساطی از اهل اعتکاف، درجات فضیلت و ثواب و بهشت را می طلبند .گروهی از اهل اعتکاف محبوب را و دل آرام را می طلبند . آنها که گمشده ای دارند و سری به دل می زنند، می بینند دل، نا آرام است، یک؛ بسیاری از امور را فراهم کرده و مع ذلک نیآرمید، دو؛ معلوم می شود به محبوب خود نرسید، سه .
اصولاً محبوب را می گویند : » دل آرام » و » دل آرا » . چون آرایش و زیور و زینت دل به هم اوست، یک؛ و آرامش دل هم به اوست، دو . ما اگر خواستیم ببینیم به محبوب واقعی و مطلوب اصلی مان رسیدیم؛ اگر چنانچه قلب ما آرام شد،آنهم آرامش صادق؛ معلوم می شود به دل آرام رسیدیم، یعنی به محبوب رسیدیم .
● چگونگی به آرامش رسیدن دل با یاد خدا
و این همان است که گفته می شود : الا ب ذ کر الله تطمئ نّ القلوب(۷)؛ این قراردادی نیست، این از سنخ مفاهمه نیست . همانطوری که دستگاه گوارش غذا می طلبد، وقتی به غذای سالم رسید، می آرمد؛ و همانطوری که دستگاه احساس عطش تشنه است و آب زلال و کوثر می طلبد، وقتی به آب خنک رسید، آرایش پیدا می کند و آرامش می یابد؛ هم این کوثر زلال برای دستگاه گوارش آرامش است و هم آرایش؛ در جریان فطرت و دل هم به شرح ایضاً . اگر ما به چیزی رسیدیم که آرایش دل ما شد و آرامش دل ما، معلوم می شود به محبوب رسیدیم .
آنچه که آرایش دل ماست برابر سوره حجرات، ایمان به خداست که حبّب لیکم الیمان و زیّنه ف ی قلوب کم (۸)؛ این آرایش دل و زیور و زینت است . و اگر چنانچه قلب ما آرام شد، معلوم می شود الا ب ذ کر الله تطمئ نّ القلوب که این حرف تنبیه از یک سو، و تقدیم متعلّق بر آن فعل از سوی دیگر؛ ب ذ کر الله تطمئ نّ القلوب، نه تطمئ نّ القلوب ب ذ کر الله ؛ این هم اهتمام و هم انحصار، هر دو به دست می آید؛ این دو . این قلب می شود ( آرام ) . این آرامش دل به وسیله محبوب واقعی است که او را می گویند : ( دل آرام ) .
● دنبال کردن آرایش و آرامش دل توسط جوانان در اعتکاف
اعتکاف برای آن است که دلهای بی زیور، آرایش پیدا کند، اوّلاً؛ و دلهای نا آرام، آرام بشود، ثانیاً . فضای دانشگاه چنین فضائی است؛ دانشجویان عزیز و همچنین طلاب حوزوی که در دوران جوانی توفیق تشرّف اعتکاف را داشته و دارند، اینها عنایت دارند که به دنبال دل آرا و دل آرامند . و هیچ کسی در درون آنها نیست که از آرایش قلب آنها، یا از آرامش دل آنها مستحضر باشد ! تنها خود آنها هستند؛ در صورتی که سری به دل بزنند و مراقب دل باشند و مواظب آرایش و آرامش دل باشند .
یک چنین حالی در اعتکاف به دست می آید؛ زیرا انسان در این ۳ روز از بسیاری از امور فاصله گرفت، یک . به درون خود سری زد، دو . درون آفرین را در درون خود مشاهده کرد، سه . با او سخن گفت و مناجات کرد، مخصوصاً دعاهای پر فیض ماه رجب، چهار . آنگاه احساس می کند که اگر نقصی دارد، این نقص را او به کمال تبدیل می کند؛ اگر عیبی دارد، این عیب را او به صحت تبدیل می کند . چون وقتی خدا را مشاهده کرد، آثار الهی را می بیند .
● دست یابی به جهان بینی عمیق توحیدی در سایه نیل به فضیلت اعتکاف
چندین کار در جهان شده است که یک معتکف وقتی خلوت کرده است، از کثرت به وحدت آمده است، از بیرون به درون آمده است، از غیر به یار آمده است، از مخلوق به خالق رسیده است، از غیر زیور به زیور رسیده است، از
نا آرامی و اضطراب به آرامش بار یافت، کاملاً می یابد که صدر و ساقه جهان محتاج خدای سبحانند، اوّلاً . و خدای سبحان هر کدام از اینها را س متی داد، ثانیاً . و این اشیاء که اسبابند، سببیّت، شان مستقل نیست، ثالثاً . و این اسباب را پرده قرار داد، رابعاً . و سلطانی است که پرده دار خودش است، پرده آفرین خودش است، آویزنده پرده خود اوست . گاهی سلطان،غلامی دارد که پرده دار است؛ و غلام غیر از سلطان است، پرده داری هم کار غلام .
● مناطق در دسترس و غیر قابل دسترسی پیرامون خدای سبحان برابر توحید افعالی
امّا در اینجا بر اساس توحید افعالی و بعد از فراغ از اینکه دو منطقه، منطقه ممنوعه است؛ احدی به آن دو منطقه راه ندارد . هیچ پیامبری، هیچ نبیّ مرسلی، هیچ ملک مقرّبی، هیچ عبد صالحی به آن دو منطقه راه ندارد ب القول المطلق . یکی منطقه هویت مطلقه و ذات الهی است که احدی به آن بارگاه منیع راه ندارد؛ دوّم ا کتناه صفات ذات، نه صفات ذاتی؛ صفات ذات که عین ذات است، احدی به آن ا کتناه بار ندارد، این دو . این دو منطقه وقتی منطقه ممنوعه شد، محور سوّم و قلمرو سوّم،منطقه « فعل واجب » است .
فعل واجب، حوزه امکان است . یعنی فعل واجب ممکن الوجود است؛ به ذات واجب الوجود که فاعل است متّکی است؛ این فعل صوری دارد . هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد، ناظر به این منطقه سوّم است . مبادا کسی خدای ناکرده منطقه سوّم را که منطقه الفراغ است با آن دو منطقه ای که ب القول المطلق ممنوع است، احدی از انبیاء و اولیاء به آنجا راه ندارند؛ اینها را خلط بکند !
● شناخت و رفع حجاب های ظلمانی و نورانی توسط انسان معتکف
در این مقام سوّم؛ انسان در حال اعتکاف وقتی خلوت کرد، او را عبادت کرد، به الصوم ل ی رسید، و با او مذاکره و زمزمه کرد؛ می یابد که آنچه در جهان خلقت است، اینها همه اش حجاب است؛ یا حجاب درون و یا حجاب بیرون . و این حجاب ها آیت و علامت و نشانه اند . و انسان معتکف و غیر معتکف می کوشند، با اقسام عبادت که اوّلاً بفهمند اینها حجاب است، اینها پرده اند؛ و این پرده ها را باید بر طرف کرد . هم حجاب های ظلمانی را، هم حجاب های نورانی را؛ هم مسائل مادی را، هم مسائل معنوی را؛ هم مسأله زر و زور، خانه و مسکن و باغ و راغ حجاب است، منتها حجاب مادی؛ هم حکمت و کلام، فقه و اصول، علوم تجربی، تجریدی و مانند آن حجاب است . همه این حجاب ها را بر طرف می کند،تا بتواند به آن مقام وصف نزدیک بشود؛ نه آنها را ا کتناه کند ! و از خود بگذرد، به آن مقام والا نزدیک بشود؛ این همان تقرّب لی الله است .
● شهود و ادراک تدبیر و لطائف الهی در خلق انسان و جهان توسط معتکفان
وقتی که یک معتکف به خود آمد و جهان را با این منظر دید، و عینک قرآن را بر چشم گذاشت، و از منظر قرآن به آدم و عالم نگاه کرد، می بیند این همه میناگری ها کار اوست !! همین خدای سبحان، همین لجن به نام حم مسنون (۹)را یا همان نطفه بد بو را به صورت یوسف در آورده است؛ این درباره آدم .
وقتی که به آسمان و زمین نگاه می کند از منظر قرآن، عینک قرآن به چشم می زند، آفتاب و ماه زیبا را نگاه می کند، می بیند اینها سابقه دخانی دارند . یک دودی را به صورت شمس در آورد، یک دودی را به صورت ماه در آورد، یک دودی را به صورت عطارد و زهره و قمر و شمس و مریخ و مشتری و زحل و راه شیری در آورد؛ چون در سوره فصّلت چنین آمده است : ثمّ استوی لی السّماء و ه ی دخان؛ یک دودی بیش نبود . فقال لها و ل لأرض ائت یا طوعاً او کرهاً قالتا اتینا طائ عین (۱۰) این کار را کرد؛ فقضاهنّ سبع سماوات و اوحی ف ی کلّ سماء امرها و زیّنا السّماء الدّنیا ب مصابیح و ح فظاً ذل ک تقدیر العزیز العلیم(۱۱).
● فروغ پر حکمت آسمان و اجرام موجود در آن توسط خدای سبحان از دود خفه کننده
اینکه فرمود : آسمان، دودی بیش نبود، یا گاز دودی بود؛ این که عامل خفه کننده است، این را پر فروغ و پر رونق کرده است؛ به صورت شمس و قمر در آورد که و النّهار ذا تجلّی (۱۲)به برکت طلوع شمس است . همین خدا که یک بخش دود سیاه را یا گاز تیره را به صورت راه شیری در می آورد، به صورت شمس و قمر جلوه می دهد؛ همین خدائی که حم مسنون را به صورت یوسف در می آورد، نطفه بد بو را به صورت انسان زیبا متجلّی می کند، لقد خلقنا النسان ف ی احسن تقویم(۱۳)؛ چرا دل به او نسپاریم و او را محبوب خود ندانیم .
فائده اعتکاف این است که انسان در خلوت این معارف را می یابد . قهراً جهان برای او اسباب ظاهری و مادی، هر دو حجاب است؛ می کوشد مسبّب را ببیند . دیده می خواهم سبب سوراخ کن، یعنی همین است . یعنی حجاب را در عین حال که محفوظ است به عنوان پرده و حجاب ببیند و ماورای حجاب را که مسبّب الأسباب است، مشاهده کند .
● معنای واقعی آیات « آفاقی » و « انفسی » خدای سبحان
مطلب دیگر آن است که طلاب محترم حوزه و دانشجویان عزیز دانشگاه و همچنین جوانها و متدیّنین دیگر که توفیق تشرّف اعتکاف را داشته و دارند، مستحضر باشند که هر چه خارج از هویت ماست، آن جزء بدن است؛ ولو ما روح را بخواهیم با مسائل حکمت و کلام بفهمیم . و هر چه مشهود ماست، این با هویت ما همراه است .
توضیح این مطلب این است که برخی ها فکر می کنند « آیات آفاقی » با « آیات انفسی » فرقشان این است : که اگر کسی آسمان و زمین را ارزیابی کند، و از این راه پی به خدا ببرد؛ این از رهگذر آیات آفاقی به خدا رسیده است . ولی اگر مسأله روح را، تجرّد روح را، جسمانی بودن حدوث و روحانی بودن آن در بقاء یا روحانیّ الحدوث و البقاء بودن، یا آراء و اقوال دیگری که در مسأله است، اینها را ارزیابی کند؛ این از راه معرفت نفس به خدا برسد، این آیات انفسی است . و اینکه خدا فرمود : سنریه م آیاتنا ف ی الآفاق و ف ی انفس ه م حتّی یتبیّن لهم أنّه الحقّ (۱۴)یعنی این !
ظاهراً منظور این نیست ! آنچه که خارج از حوزه علم شهود است، خارج از نفس یابی شهودی است، آن، جزء آیات آفاقی است؛ ولو بررسی و ارزیابی فلسفی و کلامی درباره خود روح باشد . چون یک حکیم یا متکلّم وقتی درباره روح می اندیشد، می گوید : روح، مجرّد است، منزّه از تقسیم است، زمانمند نیست، مکانی ندارد، متزمن و متمکن نیست، جزء ندارد، حرکت ندارد، تغیّر ندارد، تحوّل ندارد، صدر و ذیل ندارد، بالا و پائین ندارد، یمین و یسار ندارد، امام و خلف ندارد، پس مجرّد است؛ همه اینها ( مفاهیم ) است !
● بازگشت منیّت افراد به هویت مطلق خدای سبحان
و مفهوم به حمل شایع ( هو ) است، نه ( أنا )؛ حتّی مفهوم أنا ! این مفهوم (أنا) به حمل اوّلی (أنا) است، ولی به حمل شایع (هو) است؛ یک مفهومی است در کنار ذهن . این مفهوم (أنا) اوست، نه من . حتّی مفهوم من که در فارسی ما در ذهنمان مستقر می کنیم این واژه و مفهوم فارسی را؛ این مفهوم(من) به حمل اوّلی من است، ولی به حمل شایع (اوست) ! این یک مفهومی است در کنار ذهن . و چون بیرون از هویت ماست؛ جزء آفاق است، نه جزء انفس . اگر خود را با علم شهودی یافتیم، این سیر انفسی است . و اگر خود را با علم شهودی یافتیم؛ چون هویت ما متقوّم به ذات أقدس له است، همانطوری که در علم حصولی یافتن یک نوع بدون جنس و فصل میسور نیست، در علم شهودی یافتن یک وجود فقیر و ربط بدون یافتن مقوّم حاصل نخواهد بود . ما اوّل خدا را می یابیم، بعد خود را !
● آفتاب ربوبیّت خدا، راهنمای سایه های مخلوقات
در قرآن کریم فرمود : شما گاهی ممکن است از سایه پی به شمس ببرید؛ یعنی از حرکت سایه، از چپ و راست سایه، از کوتاهی و بلندی سایه پی ببرید که آفتاب در کجاست ، ولی در حقیقت سیر معکوس دارید! آنکه دلیل این سایه است، سایه را جابجا می کند، کم و زیاد می کند، شرق و غرب می کند، بالا و پائین می برد، آفتاب است . ثمّ جعلنا الشّمس علیه دلیلاً (۱۵). آفتاب، راهنمای سایه است که چگونه حرکت کند، نه سایه دلیل و راهنمای سیر شمس باشد ! در حقیقت ذات أقدس له اوّل شناخته می شود، بعد انسان . در حال اعتکاف تمام تلاش و کوشش این باشد که این معارف به دست بیاید .
● علم الابدان و علم الأدیان
از این منظر وقتی که ما شنیدیم پیامبر اکرم (ص) فرمود طبق این حدیث مرسل که : الع لم ع لمان، ع لم الأدیان و ع لم الابدان (۱۶)، دیگر علم ابدان را در محدوده طب و امثال طب خلاصه نمی کنیم . حکمت، کلام،فقه و اصول، تاریخ و علوم تجریدی همه علم ابدانند؛ چه اینکه علوم تجربی نظیر طب و دارو سازی، علم ابدانند . علم ادیان فقط شهود نفس است و بس؛ آن دین است ! تا سخن از حصول است، آفاق است؛ تا سخن از تصوّر و تصدیق و قضیه و ذهن است، آفاق است؛ تا سخن از دل است، شهود است . وقتی شهود شد، جزء دین ماست که هل الدّین لا الحبّ (۱۷).
● یافتن محبوب و دل آرام حقیقی در شهود معرفتی اعتکاف و مانند آن
محبوب را ما آنجا می یابیم؛ و می فهمیم که گاهی انسان مضطرب است و نمی داند مضطرب است . گاهی تخدیر شده و به خواب رفته است، بی حس شده است، یک آرامش کاذب دارد، خیال می کند دل آرام دارد !! در آن حالت یقظه و بیداری، اگر دل آرام بود، معلوم می شود به دل آرام رسیده ایم .
● هدف متعالی معتکفان در کنار اهداف میانی دیگر
ما سعی و کوشش مان در اعتکاف، مخصوصاً اعتکاف دهه آخر ماه مبارک که سنّت رسمی در آن زمان بود؛ هدف والای ما این باشد که به دلارام و دل آرایمان برسیم؛ آنگاه بسیاری از مسائل برای ما حل می شود . هم لذّت مافوق لذّتهای دیگران خواهد بود، یک . هم هرگز از آلودگی لذّت نمی بریم، دو . دیگر کسی به ما نخواهد گفت : رانت خواری نکن، ربا خواری نکن، دروغ نگو، غیبت نکن ! چون بوی بد این عف ن ها را استشمام می کنیم، سه؛ اینها فائده اعتکاف است . البتّه ثواب و بهشت هم درآن محفوظ است؛ امّا آن هدف برین و هدف بالا که به همّت انسان موحد وابسته است، از این قبیل است .
پیام گفتاری معظم له پیرامون اعتکاف ـ دماوند؛ تیر ۱۳۸۶
آیت الله جوادی آملی
پی نوشت ها :
(۱۰) فصّلت/ ۱۱
(۱۱) فصّلت/ ۱۲
(۱۲) لیل/ ۲
(۱۳) تین/ ۴
(۱۴) فصّلت/ ۵۳
(۱۵) فرقان/ ۴۵
(۱۶) بحار الأنوار/ ۱/ ۲۲۰
(۱۷) مستدرک الوسائل/ ۱۲/ ۲۱۹ (۱) مزّمل/ ۶
(۲) مزّمل/ ۷
(۳) من لا یحضره الفقیه/۱/۵۸
(۴) الکافی/ ۴/ ۱۷۶
(۵) الکافی/۴/۶۳
(۶) بقره/۱۹۷
(۷) رعد/ ۲۸
(۸) حجرات/ ۷
(۹) برداشت از : حجر/ ۲۶
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست