چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
هشدار یا پرده دیگری از یک سناریو
اصولگرایانی که از نیمههای سال ۸۶ انتقادات هشدارهای خود به احمدینژاد و دولت او را افـزایش داده بودند از اواخر سال ۸۷، ناگهان »زبان انتقاد« را در کام کشیدند تا به قول خودشان »مصلحت انتخاباتی« را رعایت کرده باشند.
اما این سکوت مصلحتی- و شاید محاسبه شده- دوام زیادی نیافت. زیرا تنها ساعاتی پس از اعلام پیروزی احمدینژاد توسط زیردستانش در وزارت کشور، او در اقدامی غیرمتعارف به تلویزیون آمد تا به حامیان اصولگرای خود بگوید فقط برنامههای خود را اجرا خواهد کرد و توصیهای در مورد اعضای کابینه دهم نخواهد پذیرفت. همین سخنان را میتوان پایان دوره مصلحتاندیشی انتخاباتی دانست. زیرا پس از آن، حامیان اصولگرا نیز به میدان آمدند تا به احمدینژاد بگویند برای کشیدن ترمز اقتصادی، سیاسی و مدیریتی دولت آمادگی دارند. اما آیا همه واقعیت همین است؟
به نظر میرسد دادن پاسخ مثبت به این سوال، کار سادهای نیست، زیرا در چهار، پنج سال اخیر بارها پروژه اتحاد، انتقاد و سکوت مصلحتی توسط اصولگرایان اجرا شد ولذا اکنون این احتمال بیش از هر زمانی به ذهن میرسد که تمامی انتقادات و حتی اعتراضات جدی، تنها حاشیهای بر برنامه اصلی اصولگرایان بوده است. به عبارت دیگر، به نظر میرسد اصل اساسی برای بسیاری از اعضای جناح موسوم به اصولگرایان، حفظ حاکمیت در جناح متبوع خود بوده که در این راستا، هرگاه لازم باشد سردمداری اعتراض به »عملکردهای ناراضیکننده« را بـه عهده میگیرند و هر زمانی که مصلحت اقتضا کند »سکوت مصلحتی« پیشه میسازند و عنداللزوم از رقابت درون جناحی جلوگیری میکنند تا بتوانند پیروزیهای ادعایی خود در انتخابات را ناشی از » اتحاد اصولگرایان« جلوه دهند. اکنون میتوان حدس زد که اصولگرایان، بر پیگیری این سناریو جدیتر خواهند شد.
زیرا از یکسو احتمال حـضور فعال اصلاحطلبان در هر انتخاباتی که در سالهای نزدیک آینده برگزار میشود بسیار ضعیف است و از سوی دیگر، نتیجه عدم وجود رقابت، برگزاری انتخاباتی سرد و ناامیدکننده خواهد بود. پس اصولگرایان ناچار هستند از هم اکنون به فکر سامان دادن رقابتی ظاهراً جدی باشند تا جای خالی رقیب اصلی را پر کنند. اینکه امروز شدیدترین هشدارها به احمدی نژاد در خصوص ترکیب کابینه دهم بر زبان جدیترین حامیان انتخاباتی او در مجلس جاری میشود و در مقابل، فراکسیون دولتی اصولگرایان، سخنانی میگوید تا ثابت کند پیروزی اخیر هیچ ربطی به جناح اصولگرا ندارد در واقع دو روی یک سکه به نمایش گذاشته میشود. در حالی که تجربه چهار سال اخیر نشان میدهد نه انتقادها آنچنان جدی و ســرنـوشـتسـاز اسـت کـه بـه ادعـای بـاهـنـر »کشیده شدن ترمز دولت« را موجب شود و نه طرف مقابل از واقعیتهای انتخاباتی به ویژه آسودگی خیال خود از عدم حضور چهرههای سرشناس اصولگرا در رقابتهای انتخابات دهم ریـاسـت جمهـوری بیخبر است.
البته به نظر میرسد اصولگرایان از پیگیری این سناریو، طرفی نخواهند بست زیرا تجربه انتخابات ۱۷ سال اخیر نشـان مـیدهـد کـه اصولگرایان نمیتوانند در رقابتهای انتخاباتی، آرای طرفداران اصلاحطلبان را به سبد خود منتقل کنند و لذا توقع حضور گسترده مردم در انتخابات در غیاب اصلاحطلبان انتظاری نیست که اصولگرایان بتوانند روی آن حساب ویژه باز کنند. همچنین با نگاهی به دورههای پیشیـن مـیتوان حدس زد که آسودگی خیال اصولگرایان از حذف یا کنارهگیری اصلاحطلبان، مـوجـب جـدی شـدن دعـواهـای درونـی و یـا آشکار شدن دعواهای جدی خواهد شد. ضمن آنکه در این دوره، به نظر میرسد حمایتهای ناگزیر، از تمامی دورهها بیشتر بوده و اگر فرصتی برای نمایش اختلافات به دست آید برخی افراد از این فرصت برای جبران سکوت و حمایتهای الزامی خود استفاده خواهند کرد.
در این میان نکته مهمتری نیز وجود دارد. این نکته، فرصتهای بسیاری است که تاکنون به خاطر »سـکـوتهـای مـصلحتی اصولگرایان« در برابر اقـدامات »دولت همسو« از دست رفته است. احتمالا از این به بعد به خاطر »مخالفتهای کنترل شده« با دولت، باز هم فرصتهایی از دست خواهد رفت و در این میان، قربانی اصلی، آحاد ملت هستند که همه روزه بارها برای آنها دلسوزی مـیشود اما به خاطر مصلحتهای انتخاباتی اصـولـگرایان، بایستی شاهد فرصتسوزیها و افزایش تهدیدها باشند.
البته در میان اصولگرایان، کسانی هستند که واقعا به بعضی اصول پایبندی دارند. درحال حاضر آنها نیز در مظان این اتهام هستند که تنها با هدف حفظ حاکمیت جناح خویش، با سناریونویسان »اتحاد، انتقاد، سکوت، اعتراض و ائتلاف مصلحتی« همراه شدهاند و یا با سکوت خویش، راه را برای »فرصت سوزان تهدیدساز« بازگذاشتهاند، آنها اگر میخواهند - و میتوانند- که خود را از این اتهام مبرا سازند بایستی در نخستین گام، جدیت خویش در پیگیری برخی تخلفات اقتصادی و سیاسی را به نمایش بگذارند.
پرونده تخلفات بودجهای، آمادهترین پروندهای است که هم تاثیر آن بر زندگی مردم غیرقابل انکار است و هم پیگیری عادلانه، علمی و غیرمصلحتاندیشانه آن، نشان خواهد داد برای بعضی از افراد، پایبندی واقعی به برخی اصول، مهمتر است یا ایفای نقش در جدیدترین پرده از سناریوهای سیاسی یک جناح! آیا قرار است تنها سود از آخرین پرده این سناریو برای مردم، افزایش شناخت آنها از اصولگرایان و اصولگرایی باشد؟
آیا عدهای از مردم حق ندارند علنی شدن برخی اختلافات درونی اصولگرایان را تنها ابزاری برای تحتالشعاع قرار گرفتن اعتراضات به روند انتخابات بدانند؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست