سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

می خرم چون می خواهم


می خرم چون می خواهم

استفاده از وسایل تأثیرگذار بر ذهن انسان, برای سودمند یافتن کالاهای تولیدشده و در نتیجه اقدام به خرید و مصرف آن, تأثیری بسیار ویران گر بر تعادل روانی مردم جوامع مختلف گذاشته و از خودبیگانگی و روان پریشی های گوناگونی را در لایه های بسیار گسترده ای از مردم پدید می آورد

استفاده از وسایل تأثیرگذار بر ذهن انسان، برای سودمند یافتن کالاهای تولیدشده و در نتیجه اقدام به خرید و مصرف آن، تأثیری بسیار ویران‌گر بر تعادل روانی مردم جوامع مختلف گذاشته و از خودبیگانگی و روان‌پریشی‌های گوناگونی را در لایه‌های بسیار گسترده‌ای از مردم پدید می‌آورد. این الگوی مصرف اسراف‌کارانه، ریشه در آز و طمع برخی جوامع انسانی دارد و علاوه‌بر آلودگی‌های زیست‌محیطی، در تأمین زندگی بخش زیادی از بشریّت، ایجاد مشکل کرده است.

جامعه‌ای که فرهنگ مصرف بر افراد و خانواده های آن حاکم گردد، همان جامعه مصرفی خواهد شد؛ که در آن، بنا به نظر اندیشمندان، «مصرف مبتنی بر خواست، مطرح می‌شود؛ نه صرفاً مبتنی بر نیاز؛ یعنی مصرف با میل آمیخته می‌شود و سلیقه و میل افراد در جامعه، بر نوع آن تأثیر می‌گذارد

● ویژگی خانه‏ها در جامعه مصرفی

پیش از این خانه بیشتر محلی برای تولید کالا، فعالیت اقتصادی و ‏محل کار مردان و زنان بود. اما در دوره سرمایه‏داری، خانه به جایگاه اصلی زنان و محلی برای مصرف کالاها و خدمات، استراحت مردان، تخلیه تنش‏های شغلی و بازپروری نیروی کار آنها، و ابراز آزادانه خود تبدیل شده و نتیجه این تغییرات برای زنان که میزان اشتغال آنها نیز افزایش یافته، فشار کاری مضاعف بوده است. در اوایل قرن بیستم، خانه محلی برای تأمین امنیت عاطفی، آسایش روانی، تعامل اجتماعی اعضا، اجتماعی شدن کودکان و استراحتگاه افراد خانواده محسوب می‌شد، هرچند در این میان، زنان امکان و فرصت کمتری برای استراحت و فراغت به دست می‌آوردند.

اما از اواخر قرن بیستم، خانه بیشتر محلی برای رفاه، کار نکردن، اقامت و استراحت شد و‏ زیبایی و کارایی وسایل خانگی در آن اهمیت بیشتری پیدا کرد. دگرگونی نگاه به خانه در طراحی خانه (پرده‏ها، مبلمان و هنرهای تزئینی) و دکوراسیون (گنجاندن همه اشیای زیبا و کارامد در خانه) خود را نمایان می‌سازد. همچنین ورود وسایل خانگی جدید و کالاها و مارک‏های مد روز در کنار تبلیغات و آگهی‏ها، خانه‏های جدیدی ایجاد کرد .

هرچه سطح تحصیلات و سرمایه مادی و فرهنگی زنان بالاتر می‌رود تأمل، بازنگری و مقاومت آنها در مورد رویه‌ها و الگوهای فکری و رفتاری زندگی روزمره نیز بیشتر می‌شود. مصرف یکی از این عرصه‌های مقاومت است.

● نقش زنان در جامعه مصرفی

نقشی که زنان جامعه ما در مدیریت مصرف خانه و در اجتماعی کردن کودکان دارند اهمیت آنها را در رواج دادن خرید و مصرف بهینه دوچندان می‏کند. در جامعه مصرفی، زنان هم وسیله تبلیغ هستند و هم هدف آن. آنها موجوداتی وابسته و مصرفی نمایانده می‏شوند که کاری جز خرج کردن پول مردان ندارند، آن هم برای مصارف غیرضروری و تجملی، از پوشاک و زینت گرفته تا وسایل خانه. گرچه در برخی موارد نارضایتی از انجام کارهای تکراری و روزمره و محدودیت دانش و بینش زنان خانه‏دار آنها را به تبعیت از مدها و خریدهای غیرضروری سوق می‏دهد و تصور می‏کنند که بدین وسیله از روزمرگی و کسالت زندگی کاسته می‌شود و به هویت ارزشمندی دست می‏یابند، نه سعادت و رضایتمندی برایشان حاصل می‏شود و نه وسوسه‏های خرید در آنها پایان می‏گیرد. تبلیغات تجاری هم بر این مسئله دامن می‏زنند و از این نارضایتی و خلأ سوءاستفاده می‏کنند. واقعیت آن است که پیام رسانه‌های جمعی و به ویژه تلویزیون ما در بسیاری از موارد با نگرش فرهنگی و دینی مغایر است.

با این حال، همه زنان مصرف‏کنندگان و پیام‏گیران منفعلی نیستند و تصاویر تبلیغات را که در آن تصویری محدود و کلیشه‏ای از زن مصرف‏کننده ارائه می‏دهد نمی‏پذیرند و به نقش خود در ساماندهی و الگوی مصرف خانواده واقف هستند. در نتیجه، بسیاری از آنها در مقابل الگوی سرمایه دارانه مصرف مقاومت کرده و قدرت خود را در زمینه شکل دهی به الگوی مصرف و ارزش‌ها و رفتارهای مصرفی اعضای خانه نمایان ساخته‌اند. تجربیات شخصی، مطالعات و تدریس‌های دانشگاهی، و تحقیق وسیع در زمینه زنان و بازتعریف هویت اجتماعی نشان می‌دهد که هرچه سطح تحصیلات و سرمایه مادی و فرهنگی زنان بالاتر می‌رود تأمل، بازنگری و مقاومت آنها در مورد رویه‌ها و الگوهای فکری و رفتاری زندگی روزمره نیز بیشتر می‌شود. مصرف یکی از این عرصه‌های مقاومت است.

انسان تجمّل‌گرا و مصرفی، در جریان تغییر مد و تکاپو برای تغییر دادن وسایل زندگی، همواره در تنش و اضطراب روحی به‌سر می‌برد؛ همچنان‌که سیری‌ناپذیری و حرص دست‌یابی به امور تجمّلی، او را گرفتار اندوه و افسردگی می‌کند

● مضرّات مصرف‌گرایی

مصرف‌زدگی و تجمل‌گرایی به‌عنوان یک پدیده اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، آثار و نتایج زیانباری را برای فرد و جامعه در پی دارد. برخی از این آثار زیان‌بار، بدین قرارند:

۱) افزایش وابستگی به بیگانگان؛ مصرف‌زدگی، جامعه را به‌سمت گسترش الگوی مصرف برون‌زا یا وارداتی سوق می‌دهد. این امر، موجب وابستگی یک جامعه خواهد شد.

لذا در بحث از اصلاح الگوی مصرف، لازم است، علاوه‌بر توجه به اصلاح الگوی مصرف‌گرایی به اصلاح الگوی مصرف برون‌زا و تغییر آن به درون‌زا نیز توجه شود. این مهم، از طرق مختلفی نظیر ایجاد خودباوری ملّی، بالا بردن کیفیّت محصولات داخلی و یا از طریق مبارزه با مصرف‌گرایی دنبال شود.

۲) ایجاد روحیه آزمندی و طمع‌ورزی؛ بنابر نتیجه پژوهش‌های اخیر، ولخرجی‌های مصرف‌کنندگان در خریدهایشان، می‌تواند روحیه مادّی‌گرایی را در آنان تحریک کند. این مطالعه، نشان می‌دهد که هرچه مصرف‌کنندگان، خرید بیشتری انجام دهند، فکر می‌کنند که به خریدهای بیشتر و مصرف افزون‌تری نیاز دارند. بدین ترتیب یک دور باطل پرهزینه، در آزمندی و طمع‌ورزی به‌وجود می‌آید. روانشناسان اجتماعی می گویند : عاداتی چون تجمل گرایی ، چشم و هم چشمی ، مصرف گرایی شدید ، مدگرای افراطی در بسیاری از مواقع بعنوان یک بیماری روانی مطرح هستند و برخی افراد برای گریز از تنش های روانی، در این امور غرق می شوند .

۳) افسردگی؛ براساس تئوری‌های پذیرفته‌شده اقتصادی، هزینه کردن بیشتر، موجب افزایش رضایت و خوشحالی فرد می‌شود. این در حالی است که بشر در پنجاه سال گذشته، با وجود آنکه بیش از کل تاریخ بشر مصرف کرده، اما هنوز به رضایت کافی دست نیافته، روز به‌روز افسرده‌تر شده و بر شمار افسردگان عالم افزوده شده است.

گفتنی است، انسان تجمّل‌گرا و مصرفی، در جریان تغییر مد و تکاپو برای تغییر دادن وسایل زندگی، همواره در تنش و اضطراب روحی به‌سر می‌برد؛ همچنان‌که سیری‌ناپذیری و حرص دست‌یابی به امور تجمّلی، او را گرفتار اندوه و افسردگی می‌کند.

استفاده از وسایل تزئینی بصورت غیر معمول باعث فعال شدن مکانیزم روانی (به منظور حفظ شخصیت متوسل به ابزارهای روانی شدن) از جمله مکانیزم دفاعی جبران می شود که فرد دچار اختلال سعی می کند برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی ها و عقده های انباشته خود به عملی دست بزند (مثل خرید و استفاده از وسایل تزئینی) که او را در اجتماع مطرح نماید.

۴) افزایش اختلاف طبقاتی؛ یکی از زیان‌های اجتماعی مصرف‌گرایی، افزایش اختلاف و شکاف طبقاتی در جامعه است.

۵) مانع توسعه؛ از آنجا که مصرف‌گرایی، مانع از سرمایه‌گذاری جهت طرح و اجرای زیرساخت‌های توسعه است، سدّی در مقابل توسعه یک جامعه به‌شمار می‌رود.

فرآوری : کهتری