جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مروری بر انجمن ها و جمعیت های زنان


مروری بر انجمن ها و جمعیت های زنان

پس از پیروزی انقلاب مشروطیت در ایران, نهادها و تشكل های جدیدی به تدریج به وجود آمدند كه نتیجه بروز و ظهور مستقیم تحولات فكری و اجتماعی ناشی از آن دوران بود

پس از پیروزی انقلاب مشروطیت در ایران، نهادها و تشكل های جدیدی به تدریج به وجود آمدند كه نتیجه بروز و ظهور مستقیم تحولات فكری و اجتماعی ناشی از آن دوران بود.

جمعیت های زنان نیز از جمله نهادهایی بودند كه در جریان مشروطه خواهی مردم در جامعه ایرانی متولد شدند و پس از آن رشد و نمو یافتند، اما به مرور زمان جریان های بهائیت و فراماسونری كه در سال های ۱۲۵۹ و ۱۲۶۹ ش عده ای از اصلاح طلبان را جذب كرده بود، وارد تفكر حاكم بر جمعیت های زنان شدند، و آنان را از اهداف اولیه خود دور كردند.

به عبارتی دیگر، جمعیت های زنان كه در ابتدا تنها به مشروطه خواهی و استقلال و تمامیت ارضی كشور می اندیشند و زنانی كه از مال و جان خود در جریان آزادی خواهی فروگذار نمی كردند دچار تفكرات افراطی وابسته شدند و تا جایی پیش رفتند كه تنها هدف خود را تجددخواهی دروغین و غربی كردن زنان ایرانی می دانستند.

از جمله جمعیت هایی كه در دوران اولیه مشروطه خواهی با اهداف مشابه فعالیت می كردند، انجمن نسوان، شركت خیریه خواتین ایران، انجمن همت خواتین، اتحادیه نسوان، هیأت خواتین مركزی بود. مهمترین حركت جمعی تمامی این جمعیت ها در جریان ترتیب دادن یك تظاهرات گسترده علیه اولتیماتوم روسیه به ایران آن هم در مخالفت با سیاست های این كشور در ایران صورت گرفت.

در مورد چگونگی سازماندهی و اركان جمعیت های فوق اطلاعات دقیقی در دست نیست تنها در برخی منابع اشارات اندكی به آن شده، از جمله شوستر كه در كتاب خود می نویسد:

«شماری از انجمن های نیمه سری زنان كه به وسیله یك كمیته مركزی هماهنگ می گردیدند در تهران وجود داشتند.»

به غیر از اشارات جزئی و پراكنده در كتاب ها، برخی جمعیت ها اساسنامه هایی داشتند كه تا حدودی روشنگر فعالیت آنان است و مابقی كلیاتی است كه از اخبار مربوط به جمعیت ها مستفاد می شود.

مسأله قابل توجه در مورد جمعیت های زنان رهبران و مؤسسان این سازمان ها هستند كه اغلب آنان زنان منسوب به خانواده های فرهنگی، سیاسیون و یا اشراف بودند. نكته جالب توجه این است كه زنان اغلب با نام همسر یا پدر خود در جمعیت ها فعالیت می كرده اند، افرادی چون، آغابیگم دختر مجتهد معروف هادی نجم آبادی، زوجه ملك المتكلمین، همسر پپرم خان، محترم اسكندری از شاهزادگان قاجار، بی بی وزیرف. طوبی آزموده، درهٔ المعالی، صفیه یزدی، صدیقه دولت آبادی، ماهرخ گوهرشناس، تاج السلطنه و افتخار السلطنه دو تن از دختران ناصرالدین شاه و... در این جمعیت ها فعالیت داشتند.

از ویژگی های دیگر جمعیت ها، آن بود كه برخی از اعضای وابسته به انجمن در روزنامه ها مطلب می نوشتند و به این وسیله افكار و اعتقادات خود را در جامعه منتشر می ساختند، برخی دیگر در كنار تأسیس انجمن، مدارس دخترانه را نیز اداره می كردند آنچنان كه افرادی مانند مریم عمید مزین السلطنه، كه ابتدا در سال ۱۲۹۲ هـ.ش روزنامه شكوفه را منتشر كرد و پس از مدتی چند مدرسه دخترانه تأسیس نمود و سپس در سال ۱۳۳۲ هـ.ق انجمن زنان را به وجود آورد تا آن جا كه از آن پس روزنامه شكوفه در اختیار انجمن گذاشته شد. هدف تشكیل این انجمن در روزنامه شكوفه چنین آمده است:

۱) ترویج مصرف اشیای ساخت ایران

۲) ترقی صنایع هنری دختران و شاگردان مدارس

۳) كسب تربیت علم و هنر

گرچه بیشتر انجمن های فعال در تهران مستقر بودند ولی در برخی از شهرهای ایران مانند اصفهان «هیأت نسوان»، آذربایجان، مشهد، زنان به تأسیس انجمن ها اقدام كردند، این جمعیت ها به دلیل آن كه فاقد یك نشریه مستقل بودند پیام های خود را به وسیله نامه به روزنامه ها و نشریات منتقل می ساختند و به تدریج خود را به جامعه معرفی می كردند. به این ترتیب مشخص می شود ركن اساسی موفقیت یك جمعیت برای معرفی اهداف اندیشه های خود به جامعه داشتن یك نشریه مستقل بود.

یكی از افرادی كه كار خود را به تدریج در عرصه آموزش و مطبوعات آغاز كرد سپس اقدام به تاسیس انجمن نمود صدیقه دولت آبادی بود. پدر وی حاج میرزا هادی دولت آبادی از سران و صاحبان نفوذ در اصفهان بود. صدیقه دولت آبادی در منزل و به شكل خصوصی آموزش دید و پس از آن به عرصه فعالیت های اجتماعی وارد شد در سال ۱۲۹۶ هـ.ش مدرسه دخترانه ای در اصفهان به نام مكتب خانه شرعیات تاسیس كرد. در سال ۱۲۹۷ هـش انجمنی به نام شركت خواتین اصفهان ایجاد كرد و مرامنامه ای در سه ماده تدوین نمود كه عبارت بود از :

۱) طرز لباس پوشیدن

۲) لباس دوختن

۳) صرفه جویی

پس از آن در سال ۱۲۹۹ هـ ش روزنامه زبان زنان را منتشر كرد. در سال ۱۳۰۰ هـ. ش به تهران مهاجرت كرد و شركت آزمایش بانوان را پایه گذاری كرد. این جمعیت تا سال ۱۳۰۳ هـ ش دوام داشت. در مرامنامه این جمعیت بیشترین تاكید بر عدم وابستگی بر فرهنگ بیگانه و تربیت زنان و دختران بود.

علاوه بر این جمعیت ها، برای كسب مشروعیت اجتماعی و حفظ حیات خود عمده ترین اهداف خود را تربیت زنان و دختران با تكیه بر شعائر اسلامی عنوان می كردند، به عنوان مثال جمعیت نسوان وطن خواه كه در سال ۱۳۰۲ هـ ش تاسیس شد، در اساسنامه خود تربیت دختران، ترویج صنایع وطنی، با سوادكردن زنان، نگاهداری از دختران بی كس، تاسیس مریضخانه برای زنان فقیر، تشكیل هیات تعاونی به منظور تكمیل صنایع داخلی، مساعدت مادی و معنوی نسبت به مدافعین وطن در هنگام جنگ و به خصوص حفظ شعائر اسلامی را مورد تاكید قرار داد.

به تدریج هرچه از دوران اولیه این جمعیت گذشت، اهداف اولیه آنان تغییر كرد و به طور كلی از دین دور شد و نمونه ایده آل آنان زنان غربی شدند. یكی از اولین جمعیت هایی كه چنین اهداف و طرح هایی را دنبال می كرد «انجمن آزادی زنان» بود. بامداد در این مورد می نویسد:

«پیش از آن كه آتش جنگ بین الملل اول روشن شود تعدادی از مردان و زنان ایران به واسطه مسافرت به خارج و تماس با اروپاییان تا اندازه ای با تمدن جدید آشنا شده بودند. جمعی به فكر افتادند وسیله ای برانگیزند كه زنان این سامان را به معاشرت و حضور اجتماعی كه مردان در آن شركت دارند عادت بدهند و به مسایل اجتماعی وارد كرده علاقه مند سازند، پس از مدتی شور و تبادل افكار چنین نتیجه گرفتند كه انجمن آزادی زنان را تشكیل بدهند.»

بامداد در ادامه توضیحاتش در مورد این انجمن می افزاید جلسات این انجمن هر دو هفته یك بار برگزار می شد. پدران برادران، دختران و خواهران خود را همراهی می كردند و زنان در معیت شوهران خود به انجمن می رفتند، افراد مجرد كه كسی را همراه نداشتند از ورود به جلسات ممنوع بودند و این اولین اجتماع زنان و مردان بود. در جلسات این انجمن زنان در مورد مسایل مختلف به بحث می پرداختند. دو تن از دختران ناصرالدین شاه «تاج السلطنه و افتخار السلطنه» در این انجمن عضویت داشتند.

نكته قابل توجه این است كه انجمن های زنان در آغاز شكل گیری هیچ گونه حمایت مالی از دولت نمی گرفتند و به همین دلیل وابسته به حكومت نبودند و اغلب بودجه این انجمن ها از طریق حق عضویت افراد یا كمك های بلاعوض تامین می شد.

به تدریج جمعیت ها و انجمن های زنان به عناصر قدرت و حكومت نزدیك شدند و استقلال آن ها از بین رفت. در این مرحله جمعیت های زنان تبدیل به ابزار حكومت شدند. تا جایی كه مثلاً كانون بانوان به دستور شاه و برای اجرای طرح برداشتن حجاب آغاز به كار كرد.

منابع:

ژانت آفاری، انجمن های سری زنان در دوران مشروطیت، ترجمه دكتر جواد یوسفیان، نشر بانو، ۱۳۷۷

بدرالملوك بامداد. زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید تهران - ابن سینا . ۱۳۴۷

منوچهر خدایار محبی، شریك مرد، تهران، تابان ۱۳۲۵

مریم فتحی كانون بانوان، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، ۱۳۸۳