پنجشنبه, ۷ تیر, ۱۴۰۳ / 27 June, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فیلم «گلچهره»


نگاهی به فیلم «گلچهره»

وحید موسائیان شاید از معدود کارگردانان این روزهای سینمای ماست که چندان علاقه ای به ایجاد هیاهوی کاری ندارد. آثار او بعضا فیلم های بدون حاشیه هستند در نقد انزوا و تنهایی آدم …

وحید موسائیان شاید از معدود کارگردانان این روزهای سینمای ماست که چندان علاقه ای به ایجاد هیاهوی کاری ندارد. آثار او بعضا فیلم های بدون حاشیه هستند در نقد انزوا و تنهایی آدم های جامعه معاصر. اما این بار موسائیان با ساخت گلچهره نشان داده است نگاه خوبی به دنیای پرده نقره ای دارد و اگر دید مناسبی به کاراکترهایش داشته باشد می تواند بستر مناسبی برای روایت درام ایجاد نماید. مهمترین نکته در" گلچهره" نوع روایت اثر است که با استفاده از بستر درام نه تنها گوشه چشمی به روایت تاریخی افغانستان داشته است بلکه با انتخاب بازیگران مناسب و فضاسازی قابل قبول، قصه باور پذیری را تصویر کرده است که همین امر در منطق روایی قصه تاثیر پذیر بوده و عملا داستان اصلی با بستر سازی مناسب جغرافیایی عجین شده است.

موسائیان با تصویر رابطه اشرف خان و دوستانش و پرداختن ملموس به رابطه عاطفی او با پرستار نه تنها بار درام را در اکثر لحظات حفظ کرده است بلکه کشش مناسب را برای ایجاد ارتباط مخاطب با اثر به وجود آورده است. کارگردان سعی کرده است با حفظ درام در سکانس ها، به خفقان حاکم بر افغانستان در آن دوره تاریخی اشاره داشته باشد از جمله تصویر سکانسی که تلویزیون را دفن می کنند، حاکی از این دیدگاه است. با این حال فیلم در ایجاد انگیزه جذب مخاطب دچار مشکل می شود، زیرا پرداختن به زندگی و فرهنگ مردم افغان شاید مهمترین مساله این روزهای جامعه ایرانی نباشد و همین امر تلاش کارگردان را در تصویر سازی این موضوع زیر سوال خواهد برد .اما این فیلم می تواند در یچه ای باشد برای نشان دادن فرهنگ و مردمی که در سال های اخیر فراموش شده اند. نکته ظریف اینجاست که می توان برداشت کارگردان را نه تنها نشان دادن فرهنگ و تاریخ افغان دانست بلکه گلچهره نقدی است بر جنگ و تحجر که نه تنها انسانیت را زیر سوال می برد بلکه با دیدی بسته هنر را قربانی عقاید کوته اندیش خود می کند.

نویسنده : سیده مریم مطلب پور