یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جوانان اینگونه می اندیشند


جوانان اینگونه می اندیشند

تعلیم و تربیت دینی همان هدایت انسان به ایمان, خدا, معاد و سایر حقایق, عمل به دستورات الهی و رسیدن به غایت زندگی است بنابر این دینداری ترکیب ایمان و عمل و قدم گذاشتن در راهی است که خداوند از طریق پیامبر عظیم الشأن به بشر ابلاغ کرده است

تعلیم و تربیت دینی همان هدایت انسان به ایمان، خدا، معاد و سایر حقایق، عمل به دستورات الهی و رسیدن به غایت زندگی است بنابر این دینداری ترکیب ایمان و عمل و قدم گذاشتن در راهی است که خداوند از طریق پیامبر عظیم الشأن به بشر ابلاغ کرده است. حال این انسان که محور هدایت است در حصار انواع عوامل فکری، فرهنگی گرفتار است. در دنیای امروز مبانی فکری و فلسفی خاصی بر جوان حاکم است که زیر ساختی فرهنگی او را شکل می دهد. این امور فکری تعلیم و تربیت را

تحت تأثیر قرار می دهد و نیازهایی در جوان بوجود می آورد. توجه نکردن به این نیازها به معنای نشناختن درد و تجویز دارو نامناسب است.

شاید بزرگترین معضل جوان مادی گرای امروز، توجه نکردن به بعدهای متعالی انسانی و اعتقاد او به تک بعدی بودن انسان است. دین مبین اسلام دیدگاهی متفاوت با این تصور و تفکر دارد. وجود مقدس علی(ع) می فرمایند: «ای انسان آیا گمان می کنی که تو موجود کوچکی هستی در حالی که در درون تو عالم بزرگی است.»

متأسفانه این نسل با توجه زیاد به جسم و نعمتهای جسمانی و بی توجهی به هدفهای اخروی، معنوی و یا حتی انسانی، عوامل اصلی سعادت خود را در همین دنیا جستجو کرده و برای بهره مندی هر چه بیشتر از لذات مادی تلاش می کند. او این که از کجا آمده؟ در کجاست؟ و به کجا خواهد رفت؟ را به فراموشی سپرده است. در حقیقت او فراموش کرده که ارزش و جایگاه هر کس در کاروان آفرینش به درک و فهم او از حقیقت هستی بستگی دارد. امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «خدا رحمت کند انسانی را که بداند از کجا آمده و در کجا قرار دارد و به کجا رهسپار خواهد شد.»

استمداد از علم به جای دین: متأسفانه او همه خوشبختی های خود را از علم می خواهد نه دین. نکته جالب این است که با تکیه زدن به علم دچار یک احساس کاذب و اعتمادبه نفس و غرور بی جا شده اما غافل از مقام خلافت الهی خود است. در تفسیر نمونه و المیزان منظور از خلافت الهی این است: خداوند برخی از ویژگی ها و توانایی ها را به انسان بخشیده، که اگر او آنها را در مسیر درست به کار بگیرد می تواند برخی از کارها را به اذن خداوند انجام دهد. پایین ترین مرتبه این توانایی فناوری، تکنیک و استفاده از آن برای تصرف در طبیعت است و بالاتر از این قرار گرفتن انسان در طریق هدایت الهی است و اینکه نفس خود را آن طور که خدا فرموده تزکیه کند. آنگاه به تعبیر پیامبر اکرم چشمه های حکمت از قلبش می جوشد، بر امیال خود حاکم گشته و در نهایت از طرف خداوند الطافی به او عطا می گردد که دیگران از آن بی بهره اند. جوان مادی گرای امروز، با تکیه صرف بر علم، عالم خلقت را بی نیاز از یک عالم فرض کرده و این تفکر به او کمک می کند که از مذهبی بودن گریزان شود. او از عالم غیب و جهان آخرت غافل و تنها به جهان مادی پایبند شده و دنیای مادی را هدف اصلی برای خود قرار داده است.

او نمی داند که به گفته حضرت علی(ع) همانا دنیا خانه مجاز و موقت و آخرت خانه آرام و ثابت است.» یا به تعبیر دیگر از آن حضرت: «دنیا مغرور می کند، زیان می رساند و می گذرد.» این دید دنیایی و مادی، جهان بینی او را محدود خواهد کرد که در نهایت منجر به مرده و بی روح شدن زندگی او خواهد شد یک نوع پوچ گرایی و... او هرگز ارتباط انسانها را با موجودات آسمانی باور نخواهد کرد. مفاهیم ارزشمندی چون توکل، اعتماد، تکیه بر خدا، دعا و درخواست و راز نیاز با او و حتی خود را به فراموشی سپرده است.

حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «در شگفتم از کسی که چیزی را گم می کنم و در جستجویش بر می آید اما خود را گم کرده و در پی یافتن آن نیست.»

او در یک بی توجهی مطلق به سر می برد. بی توجه به حکمت و تدبیر خداوندی در تمامی امور زندگی و امور معنوی و اخروی. نمی تواند یک تصویر درست از خود و جهان هستی داشته باشد و به ناچار حقیقت را کشف نخواهد کرد. به همین خاطر دچار چندگانگی در ارزش ها و هنجارهایش شده، در نهایت رابطه او با خدا کاهش یافته و تا حدی کم رنگ می شود که بین دنیا و آخرت هیچ ارتباطی نمی یابد. این سردرگمی مضاعف باعث تغییر هدف در زندگی اش می شود و باور می کند که بین علم و دینش تضاد وجود دارد و با اعتقاد به این، زبان به تحقیر و کوچک شمردن عظمت های معنوی و بزرگ نمودن عظمت های مادی خواهد گشود. تغییرات بسیار کلی و اساسی در نگرش ها و شکل زندگی او ایجاد خواهد شد.

اکثر مواردی که به عنوان تهدید مطرح شدند نزد اندیشمندان غرب نیز به منزله بیماریهای فرهنگ غرب پذیرفته شده اند. به همین جهت توجه به معنویت سرلوحه برنامه آنان قرار گرفته است. حتی این اندیشمندان توصیه می کنند که مراکز فرهنگی به تربیت معنوی توجه بیشتری داشته باشد. بسیاری از مدارس در اروپا تربیت معنوی را حتی در دوره ابتدایی در دستور کار خود قرار داده اند و برنامه های متنوعی را به اجرا درمی آورند. این دیدگاه که بیشتر در غرب شکل گرفته به علت محور قرار گرفتن علم و تلاش برای رسیدن به رفاه مادی و زندگی سالم این جهانی پیشرفتهای عظیم علمی و تکنیکی و نیز شیوه های موفقی در تنظیم امور زندگی پدید آمده اند که نادیده گرفتن آنها زیان بار است. دستیابی اطلاعات بیشمار رایانه ای و ارتباطات سریع جهانی به پیشرفت فراوان در پزشکی و شکل گرفتن نظام های اجتماعی مدرن همه و همه حاصل تمدن امروزی است.

که چشم جوان و نوجوان را پر می کند. لذا باید توجه کنیم که تحقیر بیجا و بی مورد این تمدن به دور شدن جوان از ما می انجامد. بحث ما هرگز در تحقیر و نفی علم و این پیشرفت ها نیست بلکه بحث این است که انسان علاوه بر همه این امکانات مادی تشنه پیامی عمیق یک مطلوبی بسیار زیبا و خوشبختی جاوید است که همه این امکانات در مقابل آن ناچیز خواهد بود. بر این اساس تربیت کنندگان و مربیان جوان و نوجوان ما باید هم امکانات جدید فعلی و کارکردهای آن آشنا باشند و هم استفاده کنند و هم برای این پیشرفت ها ارزش قائل شود. و در عین حال نقاط ضعف اساسی تمدن امروز را نشان دهند. بیایید باور کنیم با اطلاعات و روش های دیروز نمی توان جوان امروز را برای فردا تجهیز کرد.

مولود جهان



همچنین مشاهده کنید