چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

خاک نیشابور


خاک نیشابور

ابوریحان بیرونی در فهرست کتاب های محمد بن زکریای رازی ۱ از کتابی نام می برد که به صورت «فی ان للطین المنتقل به منافع» ضبط شده است ۲

ابوریحان بیرونی در فهرست کتاب‌های محمد بن زکریای رازی [۱] از کتابی نام می‌برد که به صورت «فی ان للطین المنتقل به منافع» ضبط شده است [۲]. دانشمندانی که درباره‌ی آثار رازی به تحقیق پرداخته‌اند، کلمه‌ی «المنتقل» را از نقل و انتقال گرفته‌اند و معنی مناسب با آن کرده‌اند؛ از جمله رانکینگ [۳] در مقاله‌ای که تحت عنوان «زندگی و آثار رازی» نوشته و نام کتاب‌های او را به زبان لاتین ترجمه کرده، نام این کتاب را چنین ترجمه کرده است:

Dissertatio quod Lutum translatum Contineat Utilitates [۴]

و روسکا [۵] در مقاله‌ای که تحت عنوان «بیرونی، منبع حیات رازی» نوشته و نام کتاب‌های رازی را از روی فهرست ابوریحان، به زبان آلمانی ترجمه نموده، از این کتاب چنین تعبیر کرده است:

Daruber, dass in dem von ihm Eingefubrten Ton nutzliche Eigensch aften enthaleten sind [۶]

آقای دکتر محمود نجم‌آبادی در هر دو کتاب خود، یعنی «شرح حال و مقام محمد بن زکریای رازی» [۷] و «مولفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی» [۸]، درباره‌ی این کتاب، چنین نوشته‌اند:

«این کتاب، در منافع انتقال گل که از جایی به جایی دیگر به عمل می‌آید، می‌باشد»

به طوری که پس از این ملاحظه می‌شود، کلمه‌ی مورد بحث، «متنقل» است و از «نقل» می‌آید و ارتباطی به نقل و انتقال ندارد [۹].

ابومنصور ثعالبی نیشابوری، در کتاب «ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب»، در ذیل «طین نیسابور»، چنین می‌گوید:

«آن گل خوردنی (- طین الاکل) است که مانند آن در روی زمین یافت نمی‌شود و آن را به بلاد دور و نزدیک حمل می‌کنند و به رسم تحفه، به پادشاهان بزرگ، تقدیم می‌دارند و گاهی یک رطل آن، به یک دینار فروخته می‌شود و محمد بن زکریا، کتابی تالیف کرده و در آن منافع این گل را بیان کرده است و ابوطالب مامونی [۱۰] در وصف آن چنین گفته:

جدلی من النقل بذالک الذی

منه خلقنا و الیه نصیر

ذالک الذی یحسب فی شکله

احجار کافور علیها عبیر [۱۱]

از کلمه‌ی «نقل» در شعر ابوطالب مأمونی، می‌توان پی برد که آن کلمه که در نام کتاب رازی «منتقل» ضبط شده، «متنقل» است، یعنی در منافع گلی که آن را به صورت نُقل درمی‌آورند و مصرف می‌کنند و خوشبختانه این مطلب را کتاب‌های داروشناسی نیز تایید می‌کند.

غافقی در کتاب «مفردات الادویة» می‌گوید: «طین الاکل هو الطین المتنقل به النیشابوری» [۱۲]، یعنی «گل خوردنی که گل نیشابوری است و از آن نقل می‌سازند».

در کتاب‌های جغرافیایی و تاریخی و اسلامی، اشاره به این «گل خوردنی» که در نیشابور است، شده است؛ از جمله مقدسی، هنگام یاد کردن معادن خراسان می‌گوید:

در نیشابور، در روستای ریوند؛ معدن فیروزه، در روستای ...؛ معدن شبه، در روستای بیهق؛ معدن رخام، و در طوس؛ برام، و در زوزن؛ طین الاکل. [۱۳]

نویری، هنگام یاد کردن از نیشابور و مختصات آن می‌گوید:

از عمرو لیث صفار روایت شده که گفته است: «چگونه دفاع از بلده‌ای نکنم که گیاه آن ریواس، و خاک آن «نُقل» و سنگ آن فیروزه است» و مقصود او از «ترابها النُقل»، گل خوردنی است که مانند آن در روی زمین یافت نمی‌شود. [۱۴]

در کتاب‌های داروشناسی اسلامی در ذیل کلمه‌ی «طین»، اشاره به «طین الاکل» و «الطین النیسابوری»، یعنی همین نوع از گل که رازی کتابی درباره‌ی آن نوشته شده و خواص آن به ترتیب یاد گردیده است و برای نمونه می‌توان از «مفردات لادویه»ی غافقی [۱۵] و «جامع» ابن بیطار [۱۶] و «شرح اسماء العقار» اسرائیلی [۱۷] نام برد.

نامبردگان از مقاله‌ی رازی، یعنی همان کتاب «فی الطین المتنقل به منافع»، فقراتی را نقل کرده‌اند و ابن بیطار، علاوه بر این، به کتاب «دفع مضار الاغذیة»‌ او نیز ارجاع داده است، خوشبختانه کتاب اخیر در دسترس است و می‌توان به تفصیل از خواص «گل نیشابوری» یا «گل خوردنی» آگاهی یافت، اکنون چند سطری از آن کتاب را در خواص گل خوردنی در این‌جا نقل می‌کنیم:

طین خراسانی: خوردن آن حالت قی و استفراق را بهبود می‌بخشد و چون بعد از غذا کمی از آن بخورند؛ جلوی ناسازگاری بعضی از غذاهای شیرین و چرب را می‌گیرد، خاصه اگر آن را دو اشتان و گل سرخ و سعداذ خرو کبابه و قاقله پرورده باشند. این گل، بخصوص خاصیت تولید سده و تشکیل سنگ در کلیه را ندارد، در صورتی که این خاصیت در سایر گل‌ها موجود است [۱۸].

در کتاب‌های گذشته، از گل خراسانی که همان «گل نیشابوری» یا «گل خوردنی» است از گل‌های دیگری نام برده شده است از جمله:

گل مهر شده (- الطین المخترم)، که بهترین انواع گل است که در طب استعمال می‌شود و آن را گل کاهنه نیز گویند؛ زیرا پنداشته‌اند که نخستین کسی که آن را در زمان کشف کرده زنی کاهنه، موسوم به ارطاس، بوده است.

گل ساموس، و این نام جزیره است.

گل قیمولاغی، که گلی حار است.

گل حناقی، که رنگ آن شبیه گلی است که آن را اراطوناس گویند.

گل بلادقو.

گل کرمی، که آن را امیالیطس گویند و برخی آن را قومافیطس نامند.

گل ارمنی، که خشک است و رنگ آن به زردی می‌زند و به آسانی خرد می‌گردد و آن را گل رومی یا گل قبرسی نیز می‌گویند.

گل خوزی .[۱۹]

از میان گل‌های نامبرده، گل مختوم، بیش‌تر مورد توجه بوده است و در میان کتب تاریخ طب، نام آن بسیار به چشم می‌خورد و بهترین مرجع از برای آن مقاله‌ی محققانه‌ی تامپسون [۲۰] است که تحت عنوان "Terra Sigillata, A Famous Medicament of Ancient Times" در مجموعه مقالات بیست و هفتمین کنگره بین‌المللی طب (لندن: ۱۹۱۳) منتشر گشته است [۲۱].

منظور از نوشتن این مقاله، این بود که؛ اولا نام کتاب رازی را اصلاح کند و ثانیا شمه‌ای از خواص طبی خاک نیشابور را که یازده قرن پیش دانشمند گرامی ما – رازی- درباره‌ی آن، کتاب نوشته، بیان نماید.

اکنون بر دانشمندان علم پزشکی و داروشناسی است که درباره‌ی گل نیشابوری و خواص آن مقاله‌ها بنویسند و آن را بر مجامع طبی بین‌المللی عرضه دارند.

یادداشت‌ها:

۱. ابوریحان، محمد بن احمد بیرونی، متوفی ۴۴۰، دانشمند و منجم معروف ایرانی، بنا به خواهش شخصی که نزد او بسیار محترم بوده، فهرستی از کتاب‌های رازی، چه آن کتاب‌هایی که خود مشاهده کرده است و چه آنهایی که رازی در میان آثار خود از آن‌ها نام برده، ترتیب می‌دهد و از ۱۸۴ کتاب، در علوم و فنون مختلف نام می‌برد. و در ضمن نام ۱۱۳ کتاب از خود را که تا سال ۴۲۷ نوشته بود، ضمیمه‌ی فهرست کتاب‌های رازی کرده است. نسخه‌ای منحصر به فرد از این فهرست در کتابخانه لیدن وجود داشته که در سال ۱۹۳۶، به وسیله‌ی پول کراوس در پاریس به طبع رسیده است.

۲. بیرونی، رساله فی فهرست کتب الرازی، ص ۹.

۳. George A.S. Ranking

۴. مجموعه سخنرانی‌های بیست و هفتمین کنگره بین‌المللی پزشکی، لندن: ۱۹۱۳، قسمت ۲۳ (تاریخ طب)، ص ۲۳۷-۲۶۸.

۵. J. Ruska

۶. مجله ایزیس، ج ۵، ص ۳۷.

۷. چاپ تهران، ۱۳۱۸، ص ۱۹۹.

۸. انتشارات دانشگاه تهران، ص ۱۲۴.

۹. «النقل ما یتنقل به علی الشراب» (لسان العرب)

۱۰. برای آگاهی از اخبار و اشعار ابوطالب مأمونی رجوع شود به: ثعالبی، «یتیمة الدهر»، قاهره: ۱۳۷۹، ج ۴، ص ۱۴۹-۱۷۹.

۱۱. و نیز رجوع شود به: ثعالبی، «لطائف المعارف»، قاهره: ۱۳۷۹، ص ۱۹۳.

۱۲. نسخه‌ی خطی کتابخانه اسلر (Osler Library)، دانشکده پزشکی دانشگاه مک گیل، شماره MS.۷۵۰۸، ورق ۲۲۴.

۱۳. «احسن التفاسیم فی معرفة الاقالیم»، لیدن: ۱۹۳۶، ص ۳۳۱.

۱۴. «نهایة الارب»، قاهره: ۱۳۴۲، ج ۱، ص ۳۶۳. این داستان و همچنین دو بیت ابوطالب مأمونی در: «آثار البلاد و اخبار العباد»، قزوینی، بیروت: ۱۳۸۰، ص ۴۷۳ نقل شده، متاسفانه همه جا کلمه‌ی «نقل» به کلمه‌ی «بقل»، تحریف گردیده است.

۱۵. ماخذ پیشین.

۱۶. ج۳، ص ۱۱۳.

۱۷. قاهره: ۱۹۴۰، ص ۲۰.

۱۸. بهداشت غذایی (ترجمه «دفع مضار الاغذیه» رازی به وسیله‌ی دکتر عبدالعلی علوی نائینیف متن عربی کتاب در سال ۱۳۰۵ در قاهره چاپ شده است)، ص ۱۸۰.

۱۹. غافقی، ماخذ پیشین، ورق ۲۲۱-۲۲۵.

۲۰. C.J.S Thompson

۲۱. پیش از اوف ووتون (wootton) در کتاب Chronicle of Pharmacy (لندن: ۱۹۱۰) چند صفحه‌ای (۵۳-۵۵) در باره‌ی گل مختوم (Terra Sigillata) بحث کرده است.

منبع این نوشتار:

محقق، مهدی، «خاک نیشابور»، ماهنامه یغما، شهریور ۱۳۴۷، شماره ۲۴۰، ص ۳۲۱-۳۲۳.

http://abarshahr.blogfa.com

ققنوس شرق (فرزند نیشابور)