یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

غافلگیر نشویم طرح اصلاح بافت های فرسوده به کجا می انجامد


غافلگیر نشویم طرح اصلاح بافت های فرسوده به کجا می انجامد

زندگی در خانه هایی با بافت فرسوده و شکننده نوعی زیستن در بلاتکلیفی است این شیوه زندگی یعنی غنودن در چاردیواری اسفنجی که به راحتی می تواند با لرزه ای نسبتاً شدید یا بارندگی تند و سنگین ترک بردارد و فرو ریزد

زندگی در خانه هایی با بافت فرسوده و شکننده نوعی زیستن در بلاتکلیفی است. این شیوه زندگی یعنی غنودن در چاردیواری اسفنجی که به راحتی می تواند با لرزه ای نسبتاً شدید یا بارندگی تند و سنگین ترک بردارد و فرو ریزد.

ساکنان این گونه خانه ها کمتر سراغی از آفتاب می گیرند، هوش و حواس آنان به فرسودگی بنا و پوسیدگی اسکلت سرپناه است. مبادا اعضای خانواده را غافلگیر کند!

عمر برخی از خانه های بنا شده در تهران بعضاً تا یکصد سال و شاید بیش از آن می رسد. تهران به کلان شهر شهره شد اما وضعیت بناها و خانه های آن هماهنگ با رشد شهر، تغییر نکرد!

طرح اصلاح و نوسازی بافت های فرسوده در تهران و برخی از شهرها امیدواری ساکنان این گونه خانه ها را در پی داشته اما اجرای این طرح با فراز و فرود همراه بوده است.

در بند ۷ تبصره ۶ قانون بودجه سال ۱۳۸۶ کل کشور آمده است: در اجرای اصول ۳۱ و ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مفاد بندهای ۱۵ و ۴۱ سیاست های کلی برنامه چهارم توسعه و بند «ج» ماده ۳۰ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر لزوم تأمین مسکن مناسب برای آحاد ملت به خصوص اقشار کم درآمد، تقویت نقش حاکمیتی دولت در امر تأمین مسکن و در راستای حصول به عدالت اجتماعی و توانمندسازی گروه های کم درآمد با تکیه بر تقویت تعاونی های تولید مسکن و خیرین مسکن ساز، حصول مدیریت یکپارچه و منسجم زمین، کاهش سهم زمین در قیمت تمام شده واحد مسکونی، حمایت و هدایت انبوه سازی، صنعتی سازی، مقاوم سازی و ارتقای فناوری ساخت وساز، به دولت اجازه داده می شود با جلب و جذب منابع مالی بخش خصوصی، منابع حساب ذخیره ارزی (سهمیه بخش غیردولتی)، تسهیلات مالی خارجی، درآمد عمومی دولت، موضوع ردیف های ۶۰۱۱۰۴ و ۶۰۱۱۰۵ قسمت چهارم این قانون فروش اوراق مشارکت، سرمایه گذاری و شرکت های دولتی، کمک های مالی خیرین و سازمان های غیردولتی و تسهیلات بانکی، نسبت به زمینه سازی برای تأمین مسکن گروه های هدف اقدام نماید...»

... همچنین براساس مفاد تبصره ۶ قانون بودجه سال ۱۳۸۶ کل کشور، آمده است: «به منظور نوسازی بافت های فرسوده شهری و سکونتگاه های غیررسمی که محدوده آنها در کلانشهرها با تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و در سایر شهرها با تصویب شورای برنامه ریزی و توسعه استان تعیین می شود و نیز تشویق و ترغیب بخش های خصوصی و تعاونی به احداث واحدهای مسکونی بادوام، ارزان قیمت و مقاوم در برابر زلزله و تأمین مسکن خانوارهای کم درآمد، اقداماتی انجام خواهد شد...»

● زندگی در کوچه های تنگ و تاریک

فراوانی، پراکندگی موقعیت جغرافیایی بافت های فرسوده در مناطق مختلف کلان شهر تهران به گونه ای است که شناخت و تفهیم آن از روی نقشه یا با واژه و تعریف را دشوار می کند. مثلا چه کسی باور می کند در این کلان شهر در منطقه۱۵ کوچه هایی با عرض کمتر از یک متر وجود دارند. کوچه هایی با طول های کوتاه و بلند و البته بعضی از آن ها بن بست. باریکه هایی که به قولی اگر بخواهند یک یخچال را در آن جابه جا کنند باید ساعت ها بیندیشند!... خانه هایی که مجموع وسعت زمین و ساختمان آن ها حداکثر ۵۰ متر است... آیا می دانید در منطقه۱۷ تهران خانه هایی با تنها دو اتاق مأمن و پناهگاه خانوارهایی با ۶ یا هفت نفر بچه و پیر و جوان شده اند و ساکنان آن مجبور به گذراندن زندگی در این پناهگاه های وحشت افزا هستند؟ البته زخم این مشکل زمانی بیشتر جلوه می کند که این گونه به اصطلاح «سرپناه»ها- از ثمن بخت- به خاطر آن که در شمار پلاک های فرسوده قرار دارند باید تخریب شوند. خانواده هایی در این گونه مناطق همه اثاثیه شان را در یک گله پاگرد به عنوان حیاط تلمبار کرده اند!

بافت فرسوده برخی از نقاط تهران را تهدید می کند. در منطقه۱۱ خانه هایی کهنه و شکننده وجود دارند که مخل آرامش روان و فکر و روح شده اند. اما پولی که برای خرید آن ها تعیین شده بسیار ناچیز است. مجریان طرح نوسازی بافت های فرسوده هم از کمبود بودجه می نالند. اما واقعیت این است که بسیاری از ساکنان و مالکان چنین خانه هایی با رقم های پیشنهادی مجریان طرح نمی توانند حتی اتاقی را به عنوان مسکن در جایی دوردست جایگزین سرپناه فرسوده خود کنند.

در یکی از کوچه های فرعی منشعب از بازارچه ای قدیمی و معروف در منطقه مرکزی شهر، آواری کهنه از تل خاک و آجر و تیرهای چوبی سقف بنای فرسوده، انباشته شده است. جای جای سطح این محل- که مسکونی بوده است- خاکبرداری و رها شده است. به گفته چند تن از ساکنان منازل اطراف، این ویرانه از ۷ سال پیش تاکنون بلااستفاده مانده و مشکلات متعددی برای خانواده ها به وجود آورده است! اعتراض ها و پیگیریهای اهالی کوچه در مراجعه به شهرداری منطقه تنها به پایه کوبه و حصارکشی تور سیمی سمت فضای معبر کوچه منجر شده است اما فراوانی موشها و نفوذ آب باران و برف همچنان باعث نگرانی و سلب امنیت و آسایش ساکنان آپارتمان چند طبقه مشرف به این محل می شود.

خانم سالمند ساکن طبقه اول به کوچه می آید. دفتر و دستک یادداشت و دوربین همکار عکاس را می بیند می پرسد: شما از طرف شهرداری آمده اید؟ از سوژه گزارش روز کیهان می گویم. «فاطمه سیدناصری» با لحنی آزرده و درمانده می گوید: از ۶سال قبل به این کوچه آمده ایم، این خانه فرسوده و در حال تخریب بود مالک آن هم با خاکبرداری و پی کنی قسمتی از پی دیوار مسکونی هم کف ما که همجوار این مخروبه است را تخریب کرده است.» انتهای دیوار خانه اش را نشان می دهد که در یک سطح دو سه متری به عمق حدود بیست سانت تراشیده شده است می گوید: «این تعرض به حریم ما باعث نگرانی شده که مبادا دیوار آن قسمت آپارتمان ریزش کند. مشکل دیگر این که این محل مدتها محل تجمع معتادان و شبگردان شده بود. با پیگیری ساکنان و همسایگان جلوی فضای رو به کوچه را تور سیمی کشیدند اما موش ها امنیت و آسایش ما را گرفته اند. موش ها تا طبقات بالا و خانه های دیگر رخنه کرده اند» در حین صحبت های این خانم مسن، خانم ساکن در طبقه سوم آپارتمان از پنجره اتاق سر بیرون می آورد و می گوید: «بنویسید! موشها امان ما را بریده اند. در آسایش و راحت نیستیم.» «خانم سیدناصری» می گوید که به هنگام بارندگی، آب باران در سطح کنده کاری های این محوطه جمع می شود و به پی ساختمان نفوذ می کند مخصوصا نگران آن قسمت فرورفتگی خاکبرداری، پی آپارتمان هستیم که ناغافل- احیانا ریزش نکند.»

● همیاری محله برای آسیب های خانه های فرسوده

درد دل این خانم تمام نشده است که مرد صاحبخانه روبروی محل مخروبه از خانه بیرون می آید. او هم در نگاه اول خیال می کند از طرف شهرداری آمده ایم. آن خانم به او توضیح می دهد. مرد همسایه خود را «نارنجی نژاد» معرفی می کند او هم از مشکل هجوم موشها به خانه اش می گوید.- «به دفعات به شهرداری مراجعه شده و زنگ زده ایم بیایند مشکلات ناشی از بلاتکلیفی این خانه فرسوده و تخریب شده را برطرف کنند اما هیچ توجهی نسبت به رفع مشکلات و تأمین امنیت و آسایش ساکنان اطراف نشده است- تا به حال دوبار در این مخروبه آتش سوزی شده است.» او می افزاید: برای مبارزه با موشها تاکنون ۴۰-۳۰ هزارتومان هزینه کرده ایم اما هیچ فایده ای نداشته است. پشت این محل رو به گذر اصلی چند دکان هم متعلق و مربوط به همین ملک است. به گفته او، تخریب چند ساله این واحد مسکونی فرسوده آسیب جدی به ساختمانهای اطراف اش رسانده است.

● بر بام محله؛ نمای نامتجانس مسکونی

او همکاری می کند و همکار عکاس از طریق خانه وی روی بام می رود... نمای ساختمانهای سراسری محل و اطراف محل موصوف، جز تک و توک ساختمان نوساز، نمایی ترکیبی از فرسودگی دارند در نگاه اول این گونه به نظر می رسد که گویی در یک محوطه بزرگ، مثلا جایگاه بارانداز، انبوهی از عدل ها مثلا پنبه، کارتن و جعبه های ناهموار کهنه کنار هم گسترده شده است. اهالی محل از کارهای مقطعی ناراحتند مرد ساکن کوچه درباره آسفالت کوچه می گوید که شبانه آسفالتی تازه روی آسفالت یکدست کوچه کشیدند اما مشکلات خاص خود را دارد: «آسفالت این کوچه پیشتر هیچ مشکلی نداشت یکدست و مناسب بود. صبح یک روز از خانه بیرون آمدیم دیدیم تمام معبر کوچه آسفالت نوریخته بودند؛ آسفالت روی آسفالت!. اما آسفالت جدید، اصولی نیست.» او به قسمتی از کوچه اشاره می کند و می گوید: «فرورفتگی و ناهمسطح بودن در آن قسمت آسفالت ریزی، هنگام بارندگی آب جمع می شود.» مورد دیگر را نشان می دهد که آسفالت نو، چند سانت از ارتفاع پله (پای در ورودی) خانه ای را پوشانده طوری که شیب آسفالت به طرف پاشنه در و مدخل ورودی خانه است.» باران که می بارد، آب راحت از این شیب به داخل ساختمان نفوذ می کند.»

● بلاتکلیفی املاک اوقافی از کوچه بیرون می زنم. دکان قصابی و یکی از

دو سه دکان مرتبط با همان ملک فرسوده از گذشت زمان حکایت می کنند. وارد دکان قصاب باشی می شوم. «خلیلی» پشت پیشخوان مشغول شقه کردن و بریدن گوشت است. از ۴۹سال حضور خود در این محله می گوید. از علت این که چرا بافت های فرسوده در این محله، نوسازی نشده اند؟ می پرسم. می گوید: «بیشتر ساختمانهای فرسوده مال اوقاف است...»

«مهندس ابلقی» مدیرکل دفتر نظارت تهیه طرحهای بافت فرسوده شرکت عمران بهسازی شهری با اشاره به این که بخشی از محدوده های فرسوده دارای مالکیت اوقاف هستند، می گوید: «مالکان این پلاکها به دلیل وضعیت اوقافی، تمایل به ساخت و ساز ندارند در حالی که بافت ها روز به روز فرسوده تر می شوند. لازم است در این زمینه با تعیین تکلیف اراضی وقفی و اعطای نوعی از سند مالکیت، مالکان را امیدوارتر کرد تا در عرصه نوسازی حضور یابند.»

یکی از کسبه بازارچه- کوچه مقدس خیابانی با اشاره به بافت فرسوده ساختمانها به ویژه واحدهای مسکونی و این که چرا این محله قدیمی، نوسازی یا بازسازی نشده است؟، علت را غیراستاندارد بودن مهندسی ساختاری مجموعه این گذر می داند. «ولیزاده» که ۵۰سال سابقه سکونت و کسب آزاد در این محل دارد، می افزاید: «به رغم این که قیمت زمین در اینجا نسبت به بسیاری از مناطق و نواحی شهر، پایین است، نه افراد بساز و بفروش و نه مالکان بناهای فرسوده تمایل به خرید و بازسازی املاک این محل ندارند. قیمت زمین در این محل بین ۹۰۰هزار تا یک میلیون تومان است در حالی که در مناطق پایین تر قیمت زمین بیش از قیمت اینجا، است.» وی دلیل دیگر عدم رویکرد به بازسازی بافت های فرسوده را باریک و کم عرض بودن کوچه ها می داند و می گوید که محدود بودن فضای تردد کوچه ها و معابر از جمله مشکلات نقل و انتقال مصالح ساختمانی است. «اسماعیل» مرد سالمند ساکن محله است. او موقعیت استحکام بناهای فرسوده و خاصه اتاق های آجری بین گذر را این گونه تعریف می کند: «رفت و آمد و تردد ماشین و موتورسیکلت در فشردگی و تراکم بناهای قدیمی یک عامل جنبی اما اثرگذار روی اسکلت بافت های کهنه این محله است. او دست خود را به سوی لبه منحنی یک طاق که ظاهرا پیش ترها مرمت شده است، بلند می کند: سقف ها در اثر کهنگی و مرمت و بندکشی و یا نوسازی نادرست با عبور ماشین و موتورسیکلت ها که خیلی زیاد شده اند، به مرور ته مانده مقاومت خود را از دست می دهند و ریزش خاک آنها را می بینیم. وی تأکید می کند که این محله قدیمی نیاز به تعمیر و نوسازی مطمئن دارد.

● سوار بر اسکلت های پوسیده

جدای از انبوه مغازه ها و واحدهای فرسوده مسکونی در بافت اکثر مناطق قدیمی، وجود طبقات دیگر بر روی این قبیل ساختمانها و به عنوان «بالاخانه» نیز بناهایی فرتوت و کهنه هستند که با بارسنگین خشت و گل و آجر بر اسکلت های پوسیده دکان های همکف معابر سوار شده اند. بیشتر بالاخانه ها سالها است که تبدیل به کارگاه های مختلف تولیدی شده و برخی همچنان به عنوان واحد مسکونی مورد استفاده قرار دارند. اگر در چند منطقه شهرداری از نزدیک لختی با دقت و تأمل به ترکیب و پیکره های پیر نگاه کنیم این حس را در آدم برمی تابانند که به قول معروف، دل شیر می خواهد در چنان محیط و فضاهایی زندگی یا کار کنیم. در خیابان وحدت اسلامی روی چندین مغازه فعال چند ردیف بالاخانه است. می پرسم آیا در طبقات بالای این مغازه ها خانوارها زندگی می کنند؟. «عراقی» می گوید: «بسیاری از این طبقات بافت های قدیمی و فرسوده دارند.

در بیشتر این طبقات چه در مناطق مرکزی و چه پایین تر، بیشتر کارگاه های دوزندگی، کفاشی وکارگاه های تولیدی دیگر فعالیت می کنند.» البته گفتنی است که عمر و بافت ساختاری مغازه های زیر چنین بالاخانه هایی همسان و همگون هم هستند با این تفاوت که صاحبان و شاغلان در مغازه ها بنا بر نوع و سلیقه و ضرورت، خوددستی بر فضا و نمای مغازه شان می کشند. «عراقی» ما را به درون مغازه جمع و جورش راهنمایی می کند. اینجا نیز بر حسب شرایط صنفی و فعالیتی که مختص فروش نوعی فرآورده طبیعی- غذایی مصرفی است، با هزینه شخصی سراسر سه دیوار مغازه را با کاشیهای سفید پوشش کرده است. او می گوید: ضخامت دیوارها با پشت آنها بسیار کم است. چون پشت دیوار، حیاط خانه ای فرسوده است. البته کسی در خانه سکونت ندارد چون اتاقهایش تبدیل به کارگاه های تولیدی شده است، به گفته او یک مشکل بافت های فرسوده این است که محل تجمع افراد لاابالی می شود. اما چرا مالکان این گونه بناهای کهنه اقدام به نوسازی نمی کنند؟، وی به چند دلیل اشاره می کند: «برای نوسازی باید دومتر، ملک عقب نشینی کند، یعنی هر قدر ملک طول بر معبر عمومی دارد، به همان متراژ باید دومتر از ملک کم شود. مسئله دیگر، مالک نیز باید محلی برای ساخت پارکینگ ملک خود، درنظر بگیرد. اگر امکان احداث پارکینگ نباشد می باید متناسب با متراژ و فضای پارکینگ متعلقه، وجوهی بابت آن به شهرداری بپردازد. ضمنا به لحاظ موقعیت تراکم محل و منطقه، اجازه ساخت بیش از یک طبقه در این خیابان داده نمی شود.» به گفته این مغازه دار، در فاصله کمی بالاتر در همین خیابان، چند دکان قدیمی- فرسوده- است که اجازه تعمیر برای آن داده نمی شود.

حسن آقایی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.