چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
درآمدی بر فلسفهٔ اسلامی
همواره انسان در طول زندگی خود با پرسشهای گوناگونی روبرست كه البته این پرسشها در یك سطح قرار ندارند. بعضی از آنها ساده و برخی دیگر پیچیدهاند، بعضی بیاهمیت و برخی دیگر سرنوشت سازند، پارهای از آنها كلی است و پارهای دیگر جزئی، پاسخ به بعضی از آنها نیازمند مطالعهٔ طولانی و تحصیلات آكادمیك است ولی پاسخ برخی دیگر روشن و واضح است. علوم گوناگون در حقیقت برای پاسخگویی به این سؤالات بشری بوجود آمدند. اما جایگاه فلسفه از میان این علوم چیست؟ و فلسفه متكفل پاسخگویی به كدام دسته از سؤالات ماست؟ به سؤالات زیر دقت كنید:
آیا روح وجود دارد یا نه؟ و اگر وجود دارد آیا موجودی مادی است یا غیر مادی؟ آیا موجوداتی مادی به نام فرشتگان وجود دارند یا نه؟ آیا این جهان خالق و آفرینندهای دارد یا نه؟ خالق این جهان دارای چه صفاتی است؟ رابطهاش با مخلوقاتش چگونه رابطهای است؟ و... پاسخ هزاران سؤال دیگر نظیر آنرا میتوان در فلسفه جستجو كرد.
فلسفه با اعتقادات بشر سروكار دارد و میتواند وجود خدا و یگانگی و سایر صفات او و هدفمندی خلقت و عدالت و حكمت الهی و قیامت و جهان ماوراء الطبیعه را با برهان به اثبات برساند.
هر روز كه میگذرد دهها بلكه صدها ایراد و انتقاد بر پیكرهٔ اعتقادات الهیون وارد میشود كه پاسخگویی به آنها بدون دستیابی به فلسفه امكان پذیر نیست.
برای آنكه بیشتر با اهمیت و فایدهٔ فلسفه آشنا شویم خوب است عنان قلم را به دست بزرگترین فیلسوف دوران معاصر یعنی مرحوم علامهٔ طباطبایی در كتاب نهایه الحكمه بدهیم و از زبان او از فلسفه بگوییم:
«ما انسانها موجوداتی واقعی هستیم و همراه ما موجودات دیگری هستند كه بسا در ما تأثیر میگذارند یا از ما تأثیر میپذیرند، همانطور كه ما در آنها اثر میگذاریم یا از آنها تأثیر میپذیریم.
در خارج از ما هوایی وجود دارد كه استنشاق میكنیم، غذایی است كه میخوریم، منزلهایی وجود دارد كه در آن سكونت داریم، زمینی كه بر آن راه میرویم، خورشیدی كه از پرتو او روشنایی میگیریم، ستارگانی كه به وسیله آنها راه مییابیم و حیوانات و گیاهان و غیر اینها و نیز چیزهایی دیگر (وجود دارند) كه آنها را میبینیم یا میشنویم یا استشمام میكنیم یا میچشیم و یا ... . و نیز اموری هستند كه خواستار آنهاییم یا از آنها میگریزیم، و یا موجوداتی كه آنها را دوست داریم یا از آنها بیزاریم و یا موجوداتی كه به آنها امید بستهایم یا از آنها میهراسیم، و چیزهای دیگری كه طبع ما به آنها میل دارد یا از آنها متنفّر است و (نیز) چیزهای دیگری (وجود دارند) كه ما آنها را برای استقرار در مكانی، یا انتقال از مكانی، یا به سوی مكانی، یا برای رسیدن به لذتی یا پرهیز از رنجی یا رهایی از ناملایمی یا انگیزههای دیگر طلب میكنیم.
تمام این حقایقی كه ما آنها را درك میكنیم و بسا حقایق دیگری همراه اینها هستند كه ما از آنها غافلیم، باطل و پوچ نیستند؛ زیرا آنها حقیقتاً موجوداند و واقعاً هستند. پس هیچ موجودی در پی موجود دیگری نیست، مگر آنكه آن چیز عینیتی خارجی و موجودیتی واقعی دارد و یا به موجودی واقعی منتهی میشود و تحقق او وهمی و سرابگونه نیست. پس نباید در این كه در خارج، وجودی هست، تردید روا داریم و نمیتوانیم به طور كلی واقعیت را انكار كنیم، مگر آنكه با حق مخالفت كنیم و آن را انكار نماییم یا دربارهٔ آن اظهار شك بنماییم، گرچه این انكار حق و اظهار شك فقط لفظی خواهد بود.
پیوسته هر یك از ما و هر موجود دارای علم و معرفت، خود را موجودی واقعی میداند كه آثاری واقعی دارد و ارتباطی با غیر خود ندارد مگر از آن كه بهرهای از واقعیت در او هست.
اما همان گونه كه ما در مطالب بالا تردیدی نداریم، در این كه گاهی خطا میكنیم و چیزی را كه موجود نیست، موجود میپنداریم یا برعكس (آنچه را كه موجود است، موهوم میانگاریم) نیز شك نداریم. همانند آن كه انسانهای پیشین وجود چیزهایی را اثبات میكردند و دیدگاههایی داشتند كه ما امروزه آنها را نمیپذیریم و نقیض آنها را قبول كردهایم و روشن است كه یكی از این دو دیدگاه نقیض مسلماً نادرست است. همچنین به طور روزمره با اشتباهاتی روبرو میشویم و آنچه را موجود نیست، موجود میپنداریم و از چیزی كه حقیقتاً موجود است، وجود را سلب میكنیم ولی پس از مدتی برما معلوم میشود كه در داوری به خطا رفتهایم.
بنابراین ما به بحث از خصوصیات اشیاء موجود و بحث از امتیازات موجودات از غیر موجودات، آن هم بحثی كه شك را برطرف كند و یقین آورد، نیازمندیم. زیرا تنها این نوع بحث است كه ما را به خود اشیاء واقعی و واقعیت آنها رهنمون میشود«[۱].
به طور خلاصه میتوان امتیازات فلسفه را در این امور خلاصه كرد:
▪ اولا: همان طور كه گفته شد، فلسفه به سؤالاتی مهم و اساسی پاسخ میدهد كه پاسخ آنها را در هیچ علم دیگری نمیتوان یافت.
▪ ثانیاً: فلسفه از ابزار برهان برای اثبات مسائلش استفاده میكند. برهان همان طور كه در منطق بیان شده است قیاسی است كه نتیجهاش یقینی[۲] است و به همین جهت به آنچه كه در فلسفه اثبات میشود میتوان یقین پیدا كرد.
برهان، قیاسی است كه گذشت زمان نتایج آن را كهنه نمیكند و كشفیات جدید در كلیت آنها نمیتواند خدشه وارد كند. زیرا فلسفه كاملاً محصول قوه فكری بشر است و تجربه حسی در حل مسائل آن دخالتی ندارد.
قیاس عقلی و برهانی تا قرن هفدهم تنها روش تحقیق در مسائل فلسفی به شمار میرفت، ولی از آن زمان به بعد دانشمندانی پدید آمدند كه ارزش برهان و قیاس عقلی را به كلی انكار كردند و اسلوب تجربی را تنها اسلوب صحیح و قابل اعتماد دانستند. به عقیدهٔ این گروه، فلسفهٔ نظری و تعقلی كه مستقل از علم باشد اساس و پایهای ندارد. چون در حل مسائل آن نمیتوان از حواس سود برد و حواس فقط به ظواهر طبیعت تعلق میگیرد. پس مسائل فلسفهٔ اولی كه صرفاً نظری و تعقلی و مربوط به درك كُنه واقعیت و امور غیر محسوس است، بیاعتبار است و این گونه از مسائل برای بشر نفیاً و اثباتاً درك شدنی نیستند و آنها را باید از دایرهٔ بحث خارج كرد و امور غیر قابل تحقیق نامید.
ولی حقیقت آن است كه برهان تنها روش ممكن برای اثبات مسائل فلسفی است و این روشی است كه برخلاف روش حسی و تجربی كه بر ظن و گمان استوار است از استحكام كامل و كافی برخوردار است و یقینآور است (بحث تفصیلی در این خصوص را باید در مباحث شناخت شناسی فلسفه جستجو كرد).
ثالثاً: فلسفه از همهٔ علوم عامتر و كلیتر است زیرا موضوع فلسفه همان طور كه پس از این گفته خواهد شد، موجود بما هو موجود است كه از موضوعات همهٔ علوم دیگر عامتر است.
رابعاً: علوم دیگر در اثبات موضوعاتشان به فلسفه نیازمنداند ولی فلسفه برای اثبات موضوعش به هیچ علمی نیاز ندارد. مثلاً در ریاضیات از عدد گفتگو میشود ولی هرگز یك ریاضیدان با ابزار ریاضی نمیتواند ثابت كند كه عدد وجود دارد یا نه و در این مورد وامدار فلسفه است.
واژهٔ «فلسفه» دارای ریشهٔ یونانی است و از واژهٔ «فیلوسوفیا» گرفته شده است. «فیلو» در زبان یونانی به معنای «دوستدار» و «سوفیا» به معنای دانش است. بنابراین، این كلمه به معنای «دوستدار دانش» خواهد بود. پیش از سقراط گروهی از اندیشمندان یونان خود را «سوفیست» به معنای دانشمند نامیدند. این گروه تدریجاً و در اثر بهكارگیری روشهای مغالطه به این نتیجه رسیدند كه هیچ واقعیتی در جهان وجود ندارد و همه چیز ذهنی و ساخته و پرداختهٔ ذهن انسان است. از آن پس این واژه با انكار واقعیت مترادف شد برعكس كلمهٔ «فیلسوف» كه از معنای دوستدار دانش ارتقاء یافته به دانشمند تبدیل شد.
گرچه امروز ما مكتبی نداریم كه پیرو این نوع تفكر باشد، اما در عهد قدیم یونان، دانشمندانی چون «پروتاگوراس» و «گُرگیاس» و در دوران متأخر «بِركْلی» و «شوپنهاور» از فلاسفه اروپا، طرفدار چنین تفكری بودهاند.
طرفداران این مسلك، جهان را هیچ در هیچ میدانسته، و واقعیتی خارج از ذهن خود قائل نبودهاند. اینان تصورات ذهنی خود را اصیل، و آن را مصنوع ذهن خود میدانند و در خارج مصداقی برای این ذهنیات قائل نیستند. نخستین گام جدایی فلسفه از سفسطه باور به وجود حقایقی خارج از ذهن است.
محمد سادات منصوری
[۱] . علامه طباطبایی/نهایه الحكمه/ «كلام بمنزله المدخل لهذه الصناعه»/ص۳
[۲] . یقین دارای دو اصطلاح است یكی از آنها یقین روانشناختی است به این معنا كه انسان در برخورد با واقعیات خارجی گاهی در حالت شك و دودلی به سر میبرد و زمانی حالت ظن و گمان دارد و زمانی نیز حالت یقین دارد. این یقین ممكن است با واقعیت تطبیق داشته باشد و ممكن است با واقعیت تطبیق نداشته باشد (كه در این صورت جهل مركب خواهد بود) اما اصطلاح دوم اصطلاح منطق و فلسفه است. و آن عبارتست از یقین مطابق با واقع. منظور از این كه برهان قیاس منتج یقین است, همین معنای از یقین است. یعنی یقینی كه با واقع مطابق است.
[۳] . ملاصدرا/اسفار/ج۱/ص۲۰
[۴] . ملاصدرا/اسفار/ج۱/ص۳۰
[۵] . رجوع كنید به: اسفار/ملاصدرا/ جلد اول/ص۳۰/ پاورقی مرحوم علامهٔ طباطبایی
[۶]. من غیر عن یتخصص طبیعیاً او ریاضیاً
[۷]. ملاصدرا/اسفار/ج۱/ص۲۸
[۸] . علامه طباطبایی/نهایه الحكمه/ص۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست