یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بخش اداری


بخش اداری

فیلمی سرگرم کننده درباره بزرگ ترین مسابقه اسب دوانی که تاکنون رخ داده است و زنی که صاحب و برگزار کننده این رقابت است کمپانی اش را برای برتری جویی شرط بندی می کند

▪ تاریخ اکران: جعه، ۸ اکتبر (کمپانی: دیزنی)

▪ شرکت های تولیدکننده: والت دیزنی، Mayhem Pictures

▪ بازیگران: دایان لِین، جان ملکوویچ، دایلان والش، دایلان بیکِر، مارگو مارتیندِیل، نِلسان اِلیس، اُتو توروارت، فِرِد دالتون تامپسون، جیمز کراموِل، اسکات گِلِن

▪ کارگردان: راندال والاس

▪ نمایشنامه نویس: مایک ریچ

کمپانی Myhem pictures و تهیه کنندگان و اعضای آن مارک سیاردی و گوردون گری تاکنون موفق به ساخت فیلم های سرگرم کننده و مهیج متعددی با مضمون ورزش و مسابقه شده اند و فیل "بخش اداری" ، فیلمی در زمینه بزرگ ترین مسابقه اسب دوانی دنیا، نیز از این مقوله مستثنی نیست. نویسنده فیلم مایک ریچ است؛ کسی که داستان فیلم هایی مثل "تازه کار" و همچنین "معجزه" را در کارنامه خود دارد. داستان فیلم در کل سو استفاده از اسبی است که می تواند تقریباً تمام مسابقات اسب دوانی را ببرد. ریچ و کارگردان فیلم رندال والاس سعی بر آن داشته اند تا به جای تمرکز بر این موجود افسانه ای کل داستان را بیشتر به سمت زنی که صاحب این اسب است هدایت کنند.

فیلم با وجود زن خانه داری به نام دنور (با بازی زیبای دیانا لن) که در مقابل بزرگ مردان عرصه رقابت های اسب دوانی قد علم می کند دارای پس زمینه های فمینیستی است.

بدین ترتیب فیلم بخش اداری شاید مورد استقبال بسیار زیادی از سوی مخاطبین زن خود قرار گیرد. استقبالی عالی و بی نظیر را می توان برای دیزنی و فیلم اش پیش بینی کرد، به خصوص با وجود مخاطبین قدیمی تر و منطقی دیزنی می تواند به این موضوع امیدوار باشد. این فیلم می تواند پای ثابت تمامی شبکه های تلویزیونی و ویدئو های خانگی باشد.

در طول مدت تنها ۱۶ ماه کار ، افسانه فیلم بخش اداری توانست تبدیل به واقعیت شود. اسب نر خرمایی رنگ با نیرو و عضلاتی فوق العاده که توانست در ۱۶ مسابقه از ۲۱ خود فاتح میدان باشد. با سه ثانیه و یک سوم ثانیه پایانی از پول در ۲۰ خاتمه از ۲۱ مسابقه. این فیلم را نمی توان به طور قطع برابر با فیلم "بیسکویت دریایی" و مظلومیت نهفته در آن دانست.

هیجان فیلم برای مخاطبین وقتی شروع می شود که شخصیت های منفی مثل درتی هری وارد صحنه شده و یا فردی مانند محمد علی را در رینگ بکس تماشا می کنیم. اگر شما از پیشینه و تاریخچه مسابقات اسب دوانی اطلاعاتی داشته باشید ، حتماً در این فیلم بی صبرانه در انتظار آن خواهید بود که ببینید این فیلم چگونه بلمانت استیکز (Belmont Stakes ) را در سال ۱۹۷۳ به تصویر کشیده است.

فیلم سعی در به نمایش کشیدن رقابت میان پنی کنری توئیدی (لین)، صاحب اسب نر خرمایی و شخصی که به آن اعتقاد راسخ دارد و می خواهد هدایت و مدیریت مرغزار باشکوه و بی نظیر پدر پیر و زمین گیرش (اسکات گلن) را بر عهده گیرد. او بعد از مرگ پدرش مرغزاری را به دست می اورد که تا خرخره در قرض فرو رفته و می بایست مالیات های سنگینی برای آن پرداخت شود.

با این وجود قدرت و اعتقاد راسخ وی در این اسب افسانه ای به مدت ها قبل حتی پیش از تولد وی باز می گردد. در سال ۱۹۶۹ و با موافقت پدرش، با پرتاب سکه ای مشخص شد که کدام یک از کره اسب های بلد رولر (Bold Ruler ) ، یکی از مهم ترین اسب های نر آن زمان، نصیب فرد برنده می شود. قرعه به نام اگدن فیپس (با بازی جیمز ) ، به عنوان یک پرورش دهنده اسب که دارای اسب های متعددی بود، افتاد و مجموعه اش کامل تر شد. در حالی که پنی زمزمه می کرد که او حتماً قاطعانه آرزویش را عملی خواهد کرد و کره اسب سلطنتی را قبل از تولد از آن خود خواهد کرد.

او درست حدس زده بود.

پیش روی پنی و اسب او ، که همه او را قرمز بزرگ (Big Red ) صدا می زدند، سدی از مردان بیمار و سکسی قرار داشت که این موانع و کارشکنی ها با اخراج مربی بی کفایتی آغاز شد. سپس با حضور افرادی همچون شوهر سنتی پنی (دیلان والش) که می خواست پنی به عنوان یک زن خانه دار تنها در آشپزخانه به غذا پختن یا شستن ظرف ها مشغول باشد، برادر پول پرست او (دیلان بیکر) که تنها به فروش اسب و پرداخت مالیات های دولتی فکر می کرد و همچنین رقیب مسابقه او و سرمایه دار بزرگ (نستور سرانو) این موانع به اوج رسید. اقدامات و اعمال زن گریزانه اطرافیان پنی نتوانست وی را از تصمیم اش در غلبه بر دنیای مردانه رقابت های اسب دوانی منصرف کند. و او توانست آنچه می خواست را عملی کند چرا که بهترین اسب از آن وی بود.

اعضای تیم او نیز تقریباً همه مرد بودند : دام پزشک و مربی تقریباً عجیب و نامعمول لوسین لورین (با بازی مالکوویچ، برنده تمامی رقابت های گذشته خود) کسی که با لباس ها و طرز آرایش خود رنگ و بوی خاصی را به فیلم می بخشد همان طوری که یک بازیگر می تواند چنین کاری را انجام دهد. همانند فیلم "شبه ابر پرنده" ران تورکات سوارکار توانمند (او بازی فوق العاده ای را با اسب سواری واقعی اوتو توروارث انجام داد) و مهتر و تیمار گر اسب ادیس سوئیت (نلسون الیس) کسی که معتقد است می داند اسب ها در هر حال به چه چیزی فکر می کنند. تنها عضو زن گروه پنی خانم هم بود (با بازی مادر گونه مارگو مارتین دال).

صحبت در مورد دیگر نقش های مهم فیلم نیز خالی از لطف نیست. مانند دختر پنی، کیت، ستاره صدا برداری دیزنی ، اج مایکلا که توانست فرصتی برای خواندن نیز در این فیلم پیدا کند و هنگامی که کیت به چیزی شبیه هیپی تبدیل شد، تمامی جنبش های ضد جنگی یا میان فرهنگی بی اهمیت شد. کوین کونولی و اریک لنگ نقش دو خبرنگار کمدی را بازی می کنند که هیچ وقت در زمینه خبر ریسک نکرده اند.

لین در مجموعه ای از کلاه گیس ها برای به تصویر کشیدن پنی توئیدی با موهای بلوند و روشن، بار کل فیلم را با بازی محکم و بی شائبه خود طوری به دوش می کشد که در بعضی لحظه ها رابطه ای مرموز و ناشناخته ای را به خوبی میان اسب و صاحبش ایجاد می کند. مالکوویچ نیز توانسته به فیلم درون مایه طنز بدهد زیرا این مربی فرانسوی – کانادایی بعد از داشتن یک شغل طولانی مدت توانسته اسبی داشته باشد که می تواند با بردن اش تمامی ضررهای بزرگ گذشته وی را جبران کند.

فیلم برداری از رقابت ها بسیار عالی است و ۵ اسب در فیلم وجود دارند که به عنوان جایگزین با هم به کار گرفته شده اند.

مترجم: شبکه مترجمین ایران

منبع: www.hollywoodreporter.com



همچنین مشاهده کنید