جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
حضور قلب در مستحبات
مقصود از حضور قلب در حالات بلند عرفانی و معنوی این است که قلب را خالی گرداند از غیر چیزی که به آن تکلم مینماید یعنی دلش و فکرش مشغول به عبادت باشد و حواسش متوجه به کلمات باشد و هر گاه دید فکرش جای دیگر سیر میکند توجه به عبادت نماید.
معنای لغوی قلب، همان انقلاب و دگرگونی است و اگر عضو خاص انسان را که در سمت چپ سینه او قرار دارد، قلب میگویند، به این جهت است که پیوسته در حال دگرگونی و تلاش است تا با حرکات منظم خود، حیات انسان را تنظیم کند.[۱]
اما مراد از قلب در قرآن، همان گوهر مجرد ملکوتی است که انسانیت انسان به آن بستگی داشته و بسیاری از حالات روحی روانی به قلب نسبت داده میشود؛ مثل ادراک، اعم از ادراک حضوری و حصولی، حب و بغض و .[۲]
گاهی انسان اندیشهی قوی دارد تا در پرتو اندیشه، دل حرکت کند و گاهی دل حرکت میکند و در سایهی حرکت دل، اندیشه حاصل می شود و قرآن هر دو راه را فرا روی ما قرار داده است، اما اساس تربیت انسان، به زنده شدن قلب او است و وقتی قلب انسان دگرگون شد و متوجه خدا شد، ارزش پیدا میکند.[۳]
در این باره مولا علی (ع) میفرمایند: این دلها ظرفند و بهترین آنها نگاه دارنده ترینشان برای معارف حقه و نیتهای خیر است.
بعضی از محققان در این باره می فرمایند:
قلب مایهی شرف و فضیلت انسان است که به سبب آن بر معظم مخلوقات برتری یافته است. به وسیلهی قلب خدا را شناخته و به صفاتش آشنا میشود و در نهایت مستعد ذخایر الهی میگردد. پس در حقیقت، قلب عالم به خدا است و عامل برای خدا و کوشا به سوی خدا. خطاب و سؤال و ثواب و عقاب خدا با قلب است، پس اگر انسان قلب را شناخت، خود را شناخته و چون خود را شناخت خدا را شناخته است. اگر زمانی به آن جاهل شد به خودش جاهل شده و جهل به خود یعنی جهل به خدا و یقیناً کسی که به خودش جاهل باشد به غیرش جاهلتر است و اکثر مردم به قلبهایشان غافلاند و حایل بین قلوب و خودشان می شوند[۴]. [۵]
اما مقصود از حضور قلب در حالات بلند عرفانی و معنوی این است که قلب را خالی گرداند از غیر چیزی که به آن تکلم مینماید یعنی دلش و فکرش مشغول به عبادت باشد و حواسش متوجه به کلمات باشد و هر گاه دید فکرش جای دیگر سیر میکند توجه به عبادت نماید.[۶]
به هر حال آنچه با روح عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگی مادی و شخصی است و اما توجه به آنچه در مسیر رضای خدا است، کاملا با روح عبادت سازگار است و آن را تاکید میکند منافات با حضور قلب ندارد.[۷]
● راههای کسب حضور قلب در عبادات
حضور قلب در حالات بلند عرفانی و معنوی کاری است در غایت سختی که سالهای متمادی و پیاپی زمان میخواهد و نباید از خود چنین انتظاری را داشت که این حالت در زمان اندکی برای انسان حاصل شود، ولی میشود اسبابی را فراهم ساخت که اجمالا در نمازها حضور قلب و حالات خوشی را به دست آورد که برخی از آنها عبارتند از:
۱) بدست آوردن آن چنان معرفتی که دنیا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند، تا هیچ کار دنیوی نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.
خداوند در راستای آزمودن بندگان خود و این که تا چه حد به معبود خود وابسته بوده و به او اطمینان دارند، پافشاری در دعا و خواهشهای مشروع را دوست داشته و از بندگانی که دارای این خصوصیت میباشند به خوبی یاد نموده است
۲) از بین بردن زمینه حواس پرتی و خواطر. چرا که توجه به کارهای پراکنده و مختلف، معمولاً مانع تمرکز حواس است. و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغلههای مشوش و پراکنده را کم کند به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.
۳) زمینه سازی برای حضور قلب: که این خود چند چیز را میطلبد:
الف) اقبال قلب: گاهی قلب انسان به انجام یک امر معنوی و عبادی خاصی رغبت و اقبال دارد مثلاً دلش میخواهد نماز بخواند یا فقط دلش میخواهد آلان قرآن بخواند یا دلش میخواهد آلان دعا و فلان مناجات را بخواند یا حتی دلش میخواهد آلان غزل عرفانی و شعر معنادار را بخواند به هر کاری که قلب تمایل و کشش و نسبت به آن اقبال و نشاط داشت به همان کار پرداخته شود امام علی (ع) میفرمایند: «ان للقلوب شهوه و اقبالا و ادبارا فاتوها من قبل شهوتها واقبالها فان القلب اذا اکره عمی؛ برای دلها خواهش و رو کردن و پشت کردنی است پس شما از ناحیه همان خواهش و رو کردن دلها به آنها بدهید زیرا هرگاه قلب با ناخوشایندی بر کاری واداشته شود کور میگردد».
با رعایت این دستور قلب با زمزمههای معنوی پرورش مییابد و به آنها انس میگیرد در سایه این انس گرفتن قطعاً به مرور زمان نمازها هم با حال حضور بیشتری برگزار میشود.
ب) فراغت بال قبل از عبادت: قبل از هر عبادت باید از هر کاری دست کشید و به مدت تقریباً یک ربع تا نیم ساعت مشغول کاری شد که افکار و خیالات روزمره صفحه دل را خلوت کند بهترین کار همانی است که در مورد قبلی توضیح داشته شد به قلبش بنگرد که به چه چیزی اقبال دارد به همان کار بپردازد اگر قلب به هیچ کاری از امور معنوی رغبت نداشته دارای عللی است که دو علت آن در دو مورد بعدی روشن میشود.
ج) نشاط داشتن: منظور از نشاط این نیست که انسان خوشحال و خندان باشد بلکه یعنی کسالت و بی حالی را از خود دور سازد گاهی در اثر اشتغال روزمره خستگی و کسالت انسان را میگیرد این کسل بودن و نشاط نداشتن هم برای خوب عمل کردن مورد قبلی مضر است و قلب کمتر رغبت و اقبال به امور معنوی پیدا میکند و هم برای خود عبادت کردن با حضور قلب مضر است. امام محمد باقر (ع) در قسمتی از روایتی میفرمایند: «و لا تقم الی الصلاه متکاسلا و لا متناعسا در حال کسل بود و سستی نزدیک به خواب (وخمیازه کشان) به نماز مشغول نشوید» (۷) پس این نشاط هم باید در آن چند دقیقه فراغت بال قبل از نماز حفظ شود تا قلب به امور معنوی و حال آور اقبال و توجه کند و هم باید هنگام خواندن خود نماز حفظ شود.
۴) انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر، اثر دارد، به همین دلیل، نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایی که ذهن انسان را به خود مشغول میدارد مکروه است، و همچنین در برابر درهای باز و محل عبور و مرور مردم، در مقابل آئینه و عکس و مانند اینها، به همین دلیل معابد مسلمین هر قدر سادهتر و خالی از زرق و برق و تشریفات باشد بهتر است چرا که به حضور قلب کمک میکند.
۵) پرهیز از گناه نیز عامل مؤثری است، زیرا گناه قلب را از خدا دور میسازد، و از حضور قلب میکاهد.
باید از اعمال ظلمت زا (گناه) پرهیز کنیم تا عبادت در باطن ما اثر کند و موجب نشاط گردد. لذا در روایات وارد شده است، تا آن جا که به رایتان امکان دارد از گناه فاصله بگیرید؛ زیرا ظلمت با گناه به باطن راه مییابد، «اذا اذنب الرجل دخل فی قلبه نقطة سوداء».[۸]
۶) آشنایی به معانی عبادات و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مؤثر دیگری است.
۷) مراقبت و تمرین و استمرار و پیگیری در انجام امور معنوی. بسیار میشود که در آغاز انسان در تمام عبادات یک لحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر پیدا میکند، اما با ادامه این کار و پیگیری و تداوم آن چنان قدرت نفس پیدا میکند که میتواند به هنگام عباداتی چون نماز دریچههای فکر خود را بر غیر معبود، مطلقاً ببندد.[۹]
۸) عزم جزم: هم تمام موارد پیش گفته با عزمی جزم و تصمیمی قاطع انجام گیرد. مثلاً وقتی انسان وارد نماز میشود خیلی سفت و محکم بنا را بر این گذارد که در حد توان افکار وهم خیالات و حواس پرتی را کنار گذارید رعایت کردن دقیق موارد قبلی در موفقیت این عزم نسبت به خود بسیار موثر است هر چه آنها دقیقتر انجام گیرد در خود نماز هم موفق ترید.
از بین بردن زمینه حواس پرتی و خواطر. چرا که توجه به کارهای پراکنده و مختلف، معمولاً مانع تمرکز حواس است. و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغلههای مشوش و پراکنده را کم کند به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.
در ابتدا لازم است توجه داشته باشیم که: واجبات، اعمال و عباداتی هستند که خداوند آنها را بر بندگان لازم نموده، و همه پیروان یک مکتب موظف به انجام آنها میباشند که اگر با حضور قلب انجام شوند، ارزش بیشتری دارند. اما اگر نتوانیم حضور قلب مطلوب را در آنها داشته باشیم باز باید حتماً به جا آورده شود و حتی در سختترین شرایط نیز نباید آنها را ترک کنند.
به عنوان نمونه، نماز واجب حتی در هنگام غرق شدن و یا در هنگام نبرد نیز ساقط نشده بلکه به شیوهای خاص انجام میشود که به آن نماز غریق و نماز خوف میگویند[۱۰] .
اما در عبادات مستحب که انجام آنها، موجب ثواب و قرب انسان به خداوند و اولیای او میشود کیفیت مهم است. و هر قدر از نشاط و حضور قلب بیشتری برخوردار باشند، نتیجه بهتری را در پی خواهند داشت.
در اینجا نکاتی چند لازم به تذکر است از جمله:
۱) خداوند متعال به عنوان وظیفه واجب، جز انجام دادن واجبات و ترک امور حرام، از انسان چیز دیگری را درخواست نکرده است و همین مقدار پایبندی به دین را در تحقق وظایف یک مسلمان کافی میداند و به دلیل این که همین مقدار نیز در مرحلهی عمل، بسیار دشوار بوده و نیاز به عزمی جدی دارد، در روایات ما آمده است: شخصی که تا این اندازه مراقب خویش باشد که به انجام تمام واجبات و ترک تمام امور حرام ملتزم شود از با تقوی ترین افراد به شمار میآید[۱۱] .
۲) انجام مستحبات، امری کاملاً داوطلبانه بوده و این خود انسان است که آنها را برای جلب رضایت هر چه بیشتر خداوند انجام میدهد و در احادیث هم وارد شده که خداوند به دلیل همین خصلت داوطلبانه، نزد ملائکه افتخار مینماید[۱۲] اما همین امر مطلوب باید به مقداری باشد که به واجبات ضرر نزند.
۳) نکتهی بسیار مهم در انجام مستحبات، نشاط و حضور قلب انسان در هنگام بجا آوردن آنهاست به عبارت دیگر از نظر اسلام روح عبادات مهم است و عبادت بدون روح ارزشی ندارد و در نتیجه، انجام آن مستحب کوچکی که با حضور قلب و نشاط بیشتری است، بسیار مطلوبتر از انجام مستحبات زیاد و بدون نشاط و شادابی و حضور قلب است تا جایی که در روایت آمده است: خداوند دعایی را که بدون حضور قلب انجام شود مورد استجابت قرار نمیدهد.[۱۳] ، و در کتابهای حدیث فصلی به نام فصل استحباب میانه روی در عبادات هنگام خستگی وجود دارد[۱۴] که با بررسی روایات موجود در آن، در مییابیم، زمانی باید به انجام مستحبات بیشتر روی آوریم که نشاط و حضور قلب بیشتری داریم و هر گاه به هر دلیلی خسته بوده و توانایی کمتری داریم، توصیه شده به مقداری باشد که ارتباط قلبی انسان با معبود برقرار سازد و اگر موجب زدگی انسان از دعا و عبادت شود، قطعا نباید انجام بگیرد .
۴) مطلب دیگر، این است که خداوند در راستای آزمودن بندگان خود و این که تا چه حد به معبود خود وابسته بوده و به او اطمینان دارند، پافشاری در دعا و خواهشهای مشروع را دوست داشته و از بندگانی که دارای این خصوصیت میباشند به خوبی یاد نموده است. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: در دعای خود پافشاری نما، چه دعایت به اجابت برسد و چه نرسد، زیرا به هر حال خداوند، دلسوز چنین بندگانی است (هر چند دعایشان به مرحلهی اجابت نرسد)[۱۵].
بنابراین اگر انسان در انجام عبادات مستحبی نشاط و شادابی و حضور قلب داشته باشد در تکامل معنوی او، بسیار تأثیر گذار تر از دعای طولانی بدون نشاط و خالی از حضور قلب خواهد بود.
پی نوشت ها :
[۱] سبحانی، جعفر، منشور جاوید قرآن، ص ۲۹۵٫
[۲] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۸۹٫
[۳] جوادی آملی، عبداللَّه، زن در آیینهی جمال و جلال، ص ۲۸۱٫
[۴] فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء، ج ۵، ص ۳٫
[۵] . اقتباس از سؤال شماره ۹۰ (سایت اسلام کوئست: ۲۹۵۲).
[۶] بانو امین تفسیر مخزن العرفان ج۱ص۱۰۳٫
[۷] . اقتباس از سؤال شماره ۲۱۸۴ (سایت اسلام کوئست: ۲۳۰۷).
[۸]. استفاده از پاسخ ۲۳۱ (سایت اسلام کوئست: ۱۸۵۸).
[۹]. اقتباس از سؤال شماره ۲۱۸۴ (سایت اسلام کوئست: ۲۳۰۷).
[۱۰]- طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام ، ج ۳ ، ص ۱۷۱- ۱۷۹، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ ه – ش.
[۱۱]- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ۱۵ ص ۲۵۹- ۲۶۱، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹٫
[۱۲]- همان، ج ۵، ص ۲۹۶، روایت ۶۵۸۹٫
[۱۳]- همان، ج ۷، ص ۵۳- ۵۴، روایت ۸۷۰۲٫
[۱۴]- همان، ج ۱، ص ۱۰۸، باب استحباب الاقتصاد فی العباده عند خوف الملل.
[۱۵]- همان، ص ۵۸-۵۹، روایت ۸۷۱۷٫
[۱۶]. اقتباس از سؤال شماره ۲۱۸۴ (سایت اسلام کوئست: ۲۳۰۷).
منبع : سایت اسلام پدیا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست